پاورپوینت کامل قواعد فقهی و محیط زیست ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قواعد فقهی و محیط زیست ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قواعد فقهی و محیط زیست ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قواعد فقهی و محیط زیست ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۴۳

«قسمت اول»

تحول و دگرگونیهای عمیقی که در زندگی انسان در نیمه دوم قرن بیستم به وجود آمد، مسائل و
موضوعات تازه ای در زندگی او ایجاد کرد که با مسائل انسان در گذشته تفاوت بسیار داشت. این
مسائل و مباحث تازه، به سبب تأخری که در پیدایش مدرنیته در جهان اسلام داشت، با تأخیر به
قلمرو مباحث استنباطی حوزه های علمیه پا نهاد و از این رو، در آثار و کتب پیشینیان کمتر
می توان ردپایی از آن یافت. در دهه های گذشته پاره ای از این مباحث در آثار اندکی از فقیهان که
ارتباط نسبتاً بیشتری با جامعه داشته اند، به صورتی کم رنگ دیده می شود، ولی نه شمول لازم را
دارند و نه از ژرفای مناسبی برخوردارند.

با توجه با اینکه این مباحث نخست در بیرون از جهان اسلام عرضه شد و انتقال آن به جهان
اسلام با تأخیر و نیز ناقص بود و به علت احتیاط و پرهیز و بدبینی کلی حوزه های علمیه نسبت به
تولیدات غرب ـ حتی نسبت به اندیشه های تولیدی غرب ـ انتقال آنها به قلمرو مباحث حوزوی
بسیار ناقص تر از انتقال آنها به جهان اسلام بود.

بنابراین، این قبیل بحثها در حوزه ها و به ویژه در قلمرو اجتهاد هنوز بسیار ابتدایی و
سطحی است و از آنجایی که چنین مقوله هایی به صورت گسترده، بر جهان اسلام تحمیل شده
است و دیگر نمی توان صورت مسأله را پاک کرد، راه گریزی جز نگاههای اجتهادی و استنباطی به
این مباحث و مطالعه و پژوهش ژرف در آنها و استخراج قواعد کلی از عمومات و اطلاقات آیات و
روایات و بهره گیری از داده های خرد بشری وجود ندارد.

این مباحث بسیار گسترده و فراوان اند و هر روز موضوع جدیدی بدان افزوده می شود و
سرعت پیدایش این قبیل موضوعات و شتاب و تطور و تحول آن به قدری بالاست که اجازه
هرگونه تردید، تأمل و پرداختن به مباحث کاوش شده یا از رده خارج شده را به حوزه ها و اجتهاد و
استنباط نمی دهد.

امروزه پرداختن حوزه های علمیه به مقوله های بسیار واضح و روشن که قرنها روی آن
کارشده است و به طور قطع می توان گفت هیچ اندیشه نو و برداشت تازه ای در آن قلمرو امکان
ظهور و بروز ندارد و هر آنچه هست نقل قولها و تلنبار کردن آثار و نوشته ها و هدر دادن وقت، عمر
و هزینه هاست، چیزی جز گریز از مسؤولیتهای اصلی و جدی خود نیست.

مباحثی چون طهارت، صلات، صوم، زکات و … قرنهاست که در حوزه ها مطرح و درباره آنها
به شکل اجتهادی بحث شده است و هیچ اندیشه نوی زمینه ظهور ندارد و دیدگاههای فقیهان
امروز، در حوزه های یاد شده بر اندیشه و آراء فقیهان گذشته چیزی نیفزوده است.

به امید آن که روزی بین حوزه استنباط و زندگی مردم هماهنگی به وجود آید و حوزه ها از
خلأ موضوع و زندگی مردم از فقر حکم و فتوا رهایی یابند.

این نوشته، کاوشی در یکی از موضوعات مورد ابتلای جامعه است و آن، انسان و طبیعت
است که فقیهان هنوز آن را به صورت جدی در قلمرو فقه وارد نکرده اند.

در این مقاله تلاش خواهد شد تا با استفاده از آیات قرآن و روایات به استنباط احکام مرتبط
و زاییده از مقوله «محیط زیست» پرداخته شود.

در آغاز تأکید می شود که این قواعد جنبه پیشنهادی و خام دارد و کنکاش در اثبات یا رد آن
یا توضیح و تشریح جوانب مثبت و منفی آن، به استوار گشتن آن یاری می رساند. عجالتاً می توان
به موضوعات زیر اشاره کرد:

۱ـ وجوب حفظ توازن در طبیعت

این قاعده از سه جهت نیازمند بحث است: الف: مفهوم قاعده؛ ب: اثبات قاعده؛ ج: قلمرو قاعده.

مخزن همه چیز در نزد خداست و آنچه فرو فرستاده می شود، متوازن و به مقدار
مورد نیاز و معین است. حفظ این توازن، مطلوب و تلاش در راستای به هم زدن
آن مکروه و نامطلوب است.

۱ـ۱ـ مفهوم قاعده

مفهوم قاعده آن است که نظام و توازن موجود در طبیعت صنع الهی است و این صنع از حکمت،
استواری و درایت بالا برخوردار است و برای حفظ طبیعت و روند آن در مسیری که خدای حکیم
در نظر گرفته، به آن نیازمند خواهیم بود.

هرگونه دخالت و تصرفی که موجب به هم خوردن این نظام و توازن باشد، چون خلاف اراده
تکوینی و در نتیجه اراده تشریعی خداوند است، ناروا و تلاش در راستای حفظ این توازن، مطلوب
خداوند متعال است و بر مؤمنان تحصیل این مطلوبیت و حفظ آن واجب است.

۱ـ۲ـ اثبات قاعده

اثبات قاعده نیازمند توضیح و تبیین توازن موجود در طبیعت از نگاه قرآن است. قرآن در آیات
بسیاری به وجود توازن در طبیعت اشاره و تأکید می کند؛ از جمله این آیات می توان به موارد زیر
اشاره کرد:

۱ـ «و لقد جعلنا فی السماءِ بروجاً و زیّناها للناظرین و حفظناها من کل شیطان رجیم
اِلاّ من استرق السمعَ فأتبعه شهاب مبین و الأرض مددناها و القینا فیها رواسی و
انبتنا فیها من کل شی ء موزون و جعلنا لکم فیها معایش و من لستم له برازقین و ان
من شی ء اِلاّ عندنا خزائنه و ما نُنزّله اِلاّ بقدر معلوم و ارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من
السماء ماءاً فأسقیناکموه و ما انتم له بخازنین»(۱)

«و ما به یقین در آسمان برجهایی قرار دادیم و آن را برای تماشاگران آراستیم و آن را
از هر شیطان رانده شده ای حفظ کردیم مگر آن کس که دزدیده گوش فرادهد که
شهابی روشن او را دنبال می کند و زمین را گسترانیدیم و در آنها کوههای استوار
افکندیم و از هر چیز سنجیده ای در آن رویانیدیم و برای شما و هر کس که شما روزی
دهنده او نیستید، در آن وسایل زندگی قرار دادیم و هیچ چیزی نیست مگر آن که
گنجینه های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه ای معین فرو نمی فرستیم و بادها را
باردار کننده فرستادیم و از آسمان آبی نازل کردیم. پس شما را بدان سیراب نمودیم
و شما خزانه دار آن نیستید.»

در این آیات خداوند متعال تأکید دارد که بر طبیعت توازن کلی و عام حاکم است و هر
چیزی در جای خودش قرار دارد. در آسمان برجها قرار داده شده که افزون بر اهداف خاص، هر
کدام از آنها زینت و آرایش برای جهانیان به شمار می آید. این در واقع تأکیدی است بر اینکه
زیبایی و جذابیت آسمان در نگاه انسان، مورد توجه و عنایت خداوند متعال بوده و این زینت
مطلوب خداست و از آن حفاظت می کند. زمین هم با هر آنچه در آن است از هماهنگی مناسب
برخوردار است. این توازن افزون در اصل زمین، در گیاهانی هم که روی زمین می رویند وجود
دارد و این توازن نیز مطلوب خداوند است.

مخزن همه چیز در نزد خداست و آنچه فرو فرستاده می شود، متوازن و به مقدار مورد نیاز و
معین است. حفظ این توازن، مطلوب و تلاش در راستای به هم زدن آن مکروه و نامطلوب است.

از جمله اهدافی که بادها در پی آن اند، انجام دادن لقاح است. پیش تر اثبات شده بود که این
لقاح در روی زمین و در بین گیاهان برای باروری آنهاست، اما امروزه چنین لقاحی در سطح ابرها
برای تدارک باران نیز مطرح است و اگر به اعجاز علمی قرآن باور داشته باشیم ـ که داریم ـ
می توانیم بین قسمت نخست این آیه که در باره مأموریت بادهاست و قسمت میانی آیه که بیانگر
چگونگی نزول باران است، رابطه ای تنگاتنگ احساس کنیم.

به هر صورت این آیه از وجود توازن و هماهنگی عام بین همه آنچه در زمین و آسمان و به
طور کلی در هستی وجود دارد، یاد می کند و این توازن مورد عنایت الهی بوده و هست و خدا نظام
هستی را برپایه آن قرار داده و بدیهی است که این توازن مطلوب الهی است و موضوع اوامر ایجابی
خداوندی از مشخصه مطلوبیت و موضوع نهی های الهی از نامطلوبیت برخوردار است.

۲ـ «الّذی له ملک السماوات و الأرض و لم یتّخذ ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و
خلق کل شی ءٍ فقدره تقدیراً»

«همان که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست و فرزندی برای خویش نگرفته و
در فرمانروایی شریکی برای او نیست و هر چیزی را آفریده و آن را درخور خود آن
اندازه گیری کرده است.»(۲)

این آیه اندازه گیری شدن هر آفریده ای را بیان می کند. آیاتی که وجود تقدیر و اندازه که در
واقع وجود همان توازن و هماهنگی و بسامانی است را نشان می دهند، فراوان اند. در مواردی به
صورت کلی این موضوع مطرح و در مواردی درباره مصادیق خلقت موضوع توازن یادآوری
می شود. مثلاً در فرو فرستادن آب باران و جاری ساختن آن بر روی زمین آیات هجده مؤمنون،
بیست و هفت شوری، یازده زخرف، هفده رعد و … به این موضوع می پردازد.

دلایلی که برای اثبات قاعده می توان ارائه کرد، به شرح زیر است:

۱ـ۲ـ۱ـ هماهنگی اراده تشریعی با اراده تکوینی

اگر اراده تکوینی خداوند بر نظم و هماهنگی در جهان استوار شده، اراده تشریعی او نیز بر چنین
امری تعلّق می گیرد، از این رو خداوند از مخلوقات خود، به ویژه انسان که موجودی مکلف و مختار
است خواسته که این نظم را پاس بدارند و از تصرف منافی با چنین سامان بخشی و هماهنگی
پرهیز کنند. به تعبیر دیگر اگر خواست تشریعی خداوند بر حفظ چنین نظمی استوار نشده باشد
و خلاف آن را برتابد، بین اراده تکوینی و اراده تشریعی خداوند تنافی و دوگانگی پیدا خواهد شد و
این امر با حکمت و درایت سازگاری ندارد؛ در حالی که خداوند متعال حکیم مطلق است و کار
غیرحکیمانه از ساحت قدس او به دور است.

بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که خداوند متعال از بندگان خویش خواسته نظم و
توازن موجود در جهان هستی را پاس بدارند و از هرگونه عمل مخالف با چنین نظمی به شدت
پرهیز کنند. از این رو تصرفاتی که بشر در طبیعت انجام می دهد و باعث به هم خوردن چنین
هماهنگی ای می شود، حتی در سطوح کوچک و محدود، نامطلوب و خلاف رضایت و خشنودی
خداوند است.

۱ـ۲ـ۲ـ اقتضای جانشینی

در آیات متعددی از قرآن بر خلقت انسان به عنوان جانشین خداوند در زمین تأکید شده و
خداوند به طور صریح فرموده: «انّی جاعلٌ فی الأرض خلیفه»؛ «من قرار دهنده جانشین در روی
زمین هستم.»(۳) و در پی این اخبار به آفرینش انسان می پردازد.

بنابراین انسان جانشین خداوند است و جانشین، حق انجام دادن کاری را مخالف اراده و
خواست کسی که به جای او نشسته ندارد و چون اراده خداوند بر وجود هماهنگی و توازن در
طبیعت و هستی تعلق گرفته، جانشین او هم باید در همین راستا گام بردارد و حق ندارد برخلاف
خواست و اراده خداوند کاری انجام دهد. اگر چنین کند، به طور قطع حق جانشینی را به جای
نیاورده و از محدوده خلافت پا فراتر نهاده است و بدین صورت از جانشینی کنار گذاشته می شود.
از این رو انسان برای پاسداری از عنوان جانشینی خود باید به حفظ توازن و هماهنگی جهان
همت بگمارد.

۱ـ۲ـ۳ـ وجوب حفظ سنت الهی

خداوند متعال از قوانین تکوینی و تشریعی خود به عنوان سنت یاد می کند. تصرف در سنتهای
الهی و تلاش برای تغییر آن هر چند در محدوده کوچک، از قبیل به هم زدن اکوسیستم موجود
در فضای محیط بر کره زمین، مخالف اراده و خواست الهی و خروج از سنت او به شمار می آید و
خداوند متعال تبدیل سنتهای خویش را نادرست شمرده است. در قرآن می خوانیم:

«فلن تجد لسنّت اللّه تبدیلاً و لن تجد لسنّت اللّه تحویلاً»(۴)

«هرگز برای سنتهای خدا تبدیلی نخواهی یافت و هرگز برای سنتهای الهی دگرگونی
نخواهی یافت.»

گرچه در این آیه جمله به شکل نفی بیان شده است و خبر از این است که چنین تبدیل و
تحویلی انجام نمی پذیرد، استفاده نهی از آن روشن و واضح است؛ زیرا وقتی کاری انجام ناپذیر
وصف شود، تلاش برای انجام دادن آن به طور حتم مورد رضای خداوند نیست و ناخشنودی
خداوند را در پی دارد و در واقع مفهوم جمله آن است که هرگز در پی تغییر سنتهای الهی نباشید.

انسان جانشین خداوند است و جانشین، حق انجام دادن کاری را مخالف اراده

و خواست کسی که به جای او نشسته ندارد.

جمله هایی که در قرآن از تغییرناپذیری سنتهای الهی حکایت دارند اعم از سنتهای
تشریعی و تکوینی است و در آنها نوعی پیوند بین رفتارهای ناروای بشری و بازتاب آن در به اجرا
درآمدن اراده تکوینی الهی نسبت به نزول عذاب، دیده می شود. اگر عذابهای دنیوی را که در
گذشته بر اقوام به سبب ارتکاب گناه نازل می شد عذابهای آنی و بدون طی مراحل ندانیم و آن را
همان گونه که خداوند متعال یادآوری می کند، طبق سنت و قوانین خاص جاری در نظام هستی
بدانیم و باور داشته باشیم که «ابی اللّه ان یجری الأمور اِلاّ بأسبابها»؛ «خداوند از اینکه کارها را
بدون ابزار و وسایل آن انجام دهد ابا و اکراه دارد.» می توانیم چنین نتیجه بگیریم که اعمال و
کردارهای عذاب آور آنان تنها کردارهای مرتبط با نهی های تشریعی خداوندی نبوده است؛ بلکه
رفتارهای مخالف با اراده تکوینی خداوند در نظام هستی هم مد نظر بود؛ چیزی که امروزه به
سبب تسلط بیشتر انسان بر طبیعت و تخریب مداوم آن، باید آن را بزرگ ترین گناه بشر دانست
که عذابهای بی شماری را از قبیل بیماریهای ناشی از به هم خوردن اِکوسیستم موجود در
طبیعت یا حوادث ناگوار طبیعی که در شکل سیلها و بارندگیهای غیر موسمی و سرما و گرماهای
نامتعارف ظهور می کند، به دنبال دارد.

در هر صورت ناروایی مخالفت با سنتهای الهی، اقتضای جانشینی انسان و هماهنگی
اهداف تشریعی و تکوینی خداوند، مقتضی لزوم حفظ توازن و بسامانی موجود در طبیعت است و
هرگونه عمل و رفتار مخالف چنین امری نامطلوب و در نتیجه نامشروع است.

۱ـ۳ـ قلمرو قاعده

این قاعده هر نوع رفتار مخالف اهداف تکوینی الهی را که موجب بر هم زدن توازن موجود در
طبیعت باشد، شامل می شود و آن بخش از تصرفات انسانی که موجب تقویت و استحکام چنین
توازنی باشد یا آنکه تصرف به گونه ای باشد که زیان جبران ناپذیری در سیستم طبیعت ایجاد
نکند، از شمول قاعده خارج است.

زیان جبران ناپذیر، زیانی است که به هیچ وجه قابل تدارک نباشد از قبیل از بین بردن
گونه های خاص حیوانی یا گیاهی یا تصرفاتی که موجب پیدایش انواع خاصی از بیماریها یا خروج
پدیده های طبیعی از روند متداول و طبیعی آن باشد. این گروه از زیانها جبران ناپذیرند و به حتم
با قاعده لزوم حفظ توازن طبیعت منافات دارند.

همچنین قاعده حفظ توازن نظام طبیعت در مورد توالد و تناسل نیز کاربرد دارد. اگر ازدیاد
جمعیت بشر به گونه ای باشد که تداوم آن موجب بهره گیری فزون تر انسان از طبیعت و در نتیجه
تخریب آن شود و توازن موجود را از بین ببرد می توان با استناد به این قاعده از ازدیاد نسل بشر در
روی کره زمین جلوگیری کرد. چنان که اگر تولید فزون تر و بهره گیری بیش از حد از امکانات
موجود در طبیعت نیز موجب به هم ریختن توازن مورد نظر گردد، می توان با استناد به همین
قاعده از آن جلوگیری نمود.

اگر نوع خاصی از سعی و تلاش انسان باعث تخریب و به هم ریختن توازن طبیعت شود
می توان به پشتوانه این قاعده از آن ممانعت به عمل آورد. نتیجه آنکه این قاعده سایه خود را بر
همه تلاشهای انسانی افکنده است و به آنها نظم می دهد.

۲ـ اطلاق حرمت افساد در زمین

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.