پاورپوینت کامل زکات در اندیشه بزرگان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زکات در اندیشه بزرگان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زکات در اندیشه بزرگان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زکات در اندیشه بزرگان شیعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۳

مولا مهدی نراقی:(۱)

فضیلت آشکارا دادن صدقه واجب

صدقه واجب (زکات) آشکارا و علنی دادنش از پنهان دادن بهتر است؛ البته در صورتی که
این کار، مردم را به زکات دادن ترغیب کند و شخص از راه یافتن ریا در امان بماند و فقیر از
گرفتن آن شرمگین نشود.

حضرت صادقفرمود: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردنش از پنهان
نمودن آن افضل است، و هر گاه فریضه نباشد و مستحب باشد پنهان دادنش از آشکار
دادن آن بهتر است و اگر مردی زکات مال خود را آشکارا بر دوش کشد [و به فقیر رساند]
نیکو و پسندیده است…

اگر در آشکار کردن آن شائبه ریا باشد یا اگر فقیر در آشکار گرفتن آن شرمنده شود،
پنهان دادن آن بهتر است…

پس با در نظر گرفتن بعضی از احوال و اشخاص، علنی دادن بهتر است و با توجه به
بعضی دیگر، پنهانی دادن برتر است. از این رو، هر انفاق کننده ای باید حال و موقع را
ملاحظه کند و فایده را با محذور برابر نهد و مقایسه کند و افضل را برگزیند.

اموری که سزاوار است عطا کننده مال، رعایت کند:

۱ ـ این که عطیّه خود را کوچک شمارد تا در نزد خدا بزرگ باشد، که اگر آن را بزرگ
شمارد در نزد خدا کوچک خواهد بود.

از حضرت صادقروایت شده است که فرمود:

«دریافتم که نیکی جز با سه خصلت شایسته نخواهد بود: کوچک شمردن آن،
پنهان داشتن آن و شتاب کردن در آن؛ پس اگر آن را کوچک شمردی، در نزد آن
کسی که برای او داده ای بزرگش داشته ای و اگر پنهان داری به کمالش رسانده ای و
چون در دادنش شتاب کنی گوارایش ساخته ای و اگر غیر از این باشد نابودش
کرده ای».(۲)

۲ ـ بهترین و محبوب ترین و بی شبهه ترین مال را بدهد؛ که خداوند پاک است و جز
پاک را نمی پذیرد و جز پست و نامرغوب را انفاق کردن، نسبت به خدای تعالی بی ادبی
است؛ زیرا خوب و مرغوب را برای خود و خانواده خود نگاه داشتن و پست را در راه خدا
دادن به معنی ترجیح غیر خدا بر خداست.

البته این در صورتی است که به خدا نظر داشته باشد و برای خدا صدقه بدهد بدون
انتظار عوض برای خویش در آخرت. اما اگر به خود و ثواب آخرت نظر دارد، شکی نیست
که عاقل، دیگری را بر خود ترجیح نمی دهد و از مال جز آنچه از پیش می فرستد بهره
ندارد که یا انفاق می کند و برایش باقی می ماند و یا می خورد و از میان می رود.

دلیل بزرگی و اهمیتِ فایده انفاقِ بهترین و محبوب ترین مال، و قبح و زشتیِ انفاقِ
چیزِ پست و نامرغوب، این قول خدای تعالی است:

«از پاکیزه ها و خوبهای آنچه به دست آورده اید و آنچه برای شما از زمین بیرون
آورده ایم انفاق کنید و پستِ آن را که خودتان جز به کراهت و اغماض نمی گیرید
برای انفاق منظور مکنید.»(۳)

نیز قول خدای تعالی:

«هرگز به نیکی نمی رسید مگر از آنچه دوست می دارید انفاق کنید.»(۴)

در حدیث است که گاه یک درهم از صد هزار درهم پیش افتد. و سبب آن، این است
که انسان یک درهم را از مال حلال و خوب خود بدهد و از روی خشنودی و شادی بذل
کند؛ و آن صد هزار درهم را از چیزی که دوست ندارد بدهد.

۳ ـ سزاوار است که اگر بتواند آنقدر به فقیر بدهد که بی نیاز گردد؛ که در خبر آمده
است که وقتی به فقیر چیزی می دهی او را بی نیاز کن و دست خود را بعد از دادن صدقه
ببوس؛ که این انفاق، نخست در دست خدای تعالی قرار می گیرد.

از امام علیروایت شده است که فرمود:

چون چیزی به سائل دهید، آن کسی که چیزی داده است دست خود را نزدیک
دهان ببرد و ببوسد؛ زیرا خدا صدقات را می گیرد.

۴ ـ این که از فقیر التماس دعا کند؛ زیرا دعای فقیر در حق او مستجاب می شود.
روایت شده است که هرگاه فقیران را چیزی می دهید، یاد دهید که دعا کنند؛ زیرا دعای
ایشان درباره شما مستجاب می شود؛ اگر چه درباره خودشان مستجاب نشود.

۵ ـ سزاوار است که صدقات را صرف کسی کند که اجر و پاداش بیش تر ببرد، مانند
اهل علم و تقوی و پارسایان و راستگویان و درستکاران و کاملان در ایمان و تشیّع.

رسول خدافرمود: غذای تو را جز اهل تقوی نخورد. و فرمود: کسی را به غذای
خود مهمان کن که برای خدا دوستش داری.

ولی بهتر است که از زکات واجب و صدقات ـ که چرکهای اموال است ـ به ایشان
ندهد بلکه با هدیه و صِله، ایشان را وسعت دهد.

۶ ـ شایسته نیست که انسان زکات و صدقات خود را به کسی دهد که پیوسته چشم
به دست مردم می دوزد، بلکه سزاوار است که صرف کسی کند که به مقام توحید رسیده و
نعمت را از خدا می داند و به واسطه ها نگاه نمی کند؛ زیرا کسی که درون خود را از توجه به
واسطه ها ـ مگر از این جهت که واسطه و اسباب هستند ـ پاک نسازد از نوعی شرک خالی
نیست.

از جمله کسانی که بذل و انفاق به ایشان بهتر است کسانی اند که حاجت خود را
پنهان می دارند؛ اینان اهل مروت و مردانگی اند. و نزدیکان و خویشان و بستگان فقیر و
محتاج، اولی و احقّ از دیگران هستند؛ که انفاق بر آنان هم صدقه است و هم صله رحم و
ثواب صله رحم بر کسی پوشیده نیست.

اموری که شایسته است فقرا (گیرندگان زکات) رعایت کنند:

۱ ـ آن که بداند خدای تعالی، صرف مال را در مورد او برای این واجب فرموده که در
مهمات و ضروریات زندگی خود مصرف کند تا بتواند به عبادت بپردازد و به انجام وظایف
مشغول باشد، پس سزاوار است که آماده کار آخرت شود و آن را به غیر مصارف ضروری
نرساند.

۲ ـ خدا را بر این احسان سپاس گذارد و از دهنده نیز تشکر کند و او را دعا و ستایش
کند؛ با این که نعمت را از خدای سبحان می داند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس از مردم تشکر نکند خدا را شکر نکرده است.

۳ ـ شایسته است عیوب عطا کننده را بپوشاند و او را مذمّت و تحقیر نکند و اگر از
عطا باز داشته شد وی را مورد سرزنش و نکوهش قرار ندهد و بخشش او را نزد خود و در
نزد مردم بزرگ شمارد.

۴ ـ از گرفتن مالی که حرام و شبهه ناک باشد اجتناب کند؛ بنابراین از کسی که مالش
حلال نیست یا مشتبه است و کسی که بیش تر مال او حرام است چیزی نپذیرد.

۵ ـ زیادتر از قدر حاجت قبول نکند.

۶ ـ در حضور مردم از کسی که شرم دارد پاسخ ردّ دهد، چیزی نخواهد.

۷ ـ عالم و متّقی تا مضطرّ نشود از گرفتن زکات و صدقات خودداری کند تا خود را از
چرکهای مال مردم پاک نگه دارد و در صورت ناچاری، گرفتن صدقه را پنهان کند تا مروّت
و خویشتن داری او محفوظ باشد و نفس را از خواری و ذلّت مصون دارد.

مولی محسن فیض کاشانی(۵)

زکات بدن

کافی به سند خود از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده است
که آن حضرت روزی به اصحاب خود فرمود:

«هر مالی که زکاتش داده نشود ملعون است؛ هر بدنی که زکاتش داده نشود ملعون
است؛ هر چند در هر چهل روز یک بار.

عرض شد: ای پیامبر خدا! ما زکات مال را دانسته ایم، زکات بدن چیست؟ فرمود:
این که دچار آفت شود.

امام علی علیه السلام می فرماید: اصحاب چون این را شنیدند رنگ چهره آنان تغییر کرد.
چون پیامبر صلی الله علیه و آله دگرگونی رنگ رخسار آنها را دید، فرمود: آیا می دانید در این
سخن منظورم چیست؟ عرض کردند: نه ای پیامبر خدا! فرمود: این که بر انسان
خراشی وارد شود، پایش به سنگ خورد، بلغزد، به بیماری دچار شود، خاری در
بدنش فرو رود و از این قبیل… تا آنجا که در حدیث خود فرمود: پلکهای چشم
بی اختیار به لرزش در آید.»(۶)

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:

«برای هر جزیی از اجزای تو زکاتی از سوی خداوند بر تو واجب شده، بلکه بر هر
رویشگاه موی تو، بلکه بر هر چشم بر هم زدن تو.

زکات چشم، با عبرت نظر کردن و از شهوات و نظایر آنها چشم پوشیدن است؛

زکات گوش، شنیدن علم و حکمت و قرآن و فواید دین و استماع موعظه و
نصیحت و آنچه رستگاری تو در آن است می باشد؛ همچنین اعراض از هر چه ضدّ
اینهاست اعمّ از دروغ و غیبت و امثال آنها؛

زکات زبان، نصیحت به مسلمانان و بیدار کردن غافلان و کثرت تسبیح و ذکر و جز
اینهاست؛

زکات دست، بذل و بخشش به سبب نعمتهایی که خدا بر تو ارزانی داشته و به کار
بردن آنها در راه نوشتن علوم و جلب منافعی که مسلمانان در راه اطاعت حق
تعالی از آنها بهره مند شوند و بازداشتن دستها از شرّ و بدی است؛

زکات پا، گام برداشتن در راه زیارت صالحان و مجالس ذکر و اصلاح میان مردم و
صله رحم و جهاد و آنچه در آن صلاح دل و سلامت دین است؛

اینها را تنها صاحبدلان و پرهیزگاران به کار می بندند و آنچه جز بندگان مقرّب و
مخلص خداوند بدان نایل نمی شوند از حدّ شماره بیرون است و تنها آنان صاحبان
این اعمالند نه دیگران.»(۷)

علامه سیّد محمد حسین طباطبایی(۸)

معنای زکات در صدر اسلام(۹)

اگر امروزه وقتی زکات گفته می شود، ذهن منصرف به زکات واجب می شود و صدقه
به ذهن نمی آید، نه از این جهت است که بر حسب لغت عرب، «صدقه»، زکات نباشد بلکه
از این جهت است که در مدت هزار و چند سال گذشته از عمر اسلام، متشرّعه و مسلمین،
زکات را در واجب به کار برده اند؛ و گرنه در صدر اسلام زکات به همان معنای لغوی خود
بوده است و معنای لغوی زکات، اعم است از معنای مصطلح آن، و صدقه را هم شامل
می شود.

در حقیقت زکات در لغت ـ مخصوصا اگر در مقابل نماز قرار بگیرد ـ به معنای انفاق
مال در راه خدا و مرادف آن است؛ کما این که همین مطلب از آیاتی که احوال انبیای سلف
را حکایت می کنند به خوبی استفاده می شود، مانند این آیه که درباره حضرت ابراهیم و
اسحاق و یعقوب علیهم السلام می فرماید:

«و أوحَینا الهیم فعل الخیرات و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه.»(۱۰)

«ما وحی کردیم به آنان کارهای نیک و بپا داشتن نماز و زکات دادن را»

درباره حضرت اسماعیل علیه السلام می فرماید:

«و کان یأمُرُ أهلَه بالصّلوه و الزّکوه و کانَ عِند ربّه مرضیّا»(۱۱)

«اسماعیل چنان بود که همواره اهل خود را به نماز و زکات توصیه می کرد و در نزد
خداوند پسندیده بود.»

در باره عیسی علیه السلام در گهواره می فرماید:

«و أوصانی بالصّلوه و الزّکوه ما دُمتُ حیّا»(۱۲)

«و خدای من به من دستور داد که تا زنده ام نماز و زکات را ترک نکنم.»

نا گفته پیداست که در شریعت ابراهیم و یعقوب و اسماعیل و عیسی علیهم السلام زکات به آن
معنایی که در اسلام است نبوده. نیز می فرماید:

«قد أفلح مَن تَزَکّی و ذکر اسم ربّه فصَلّی»(۱۳)

«به تحقیق رستگاری یافت آن کسی که تزکیه کرد و به یاد خدایش افتاد نماز
گزارد.»

و می فرماید:

«الذی یُؤتی ما لَه یتزکّی»(۱۴)

«کسی که با دادن مال خود، می خواهد خود را تزکیه کند.»

و می فرماید:

«الّذین لا یُؤتون الزّکوه و هم بالاخره هم کافرون»(۱۵)

«آنهایی که زکات نمی دهند و به تحقیق همانان به آخرت کافرند.»

و می فرماید:

«و الّذین هُم للزکوه فاعلون»(۱۶)

«آنهایی که دستور زکات را انجام می دهند.»

و آیات دیگری در سوره های مکّی و خصوصا سوره هایی که در اوایل بعثت نازل شده
مانند سوره «حم سجده» و امثال آن؛ چه آنکه این سوره ها وقتی نازل شدند که اصولاً
زکات به معنی معروف و مصطلح هنوز واجب نشده بود و لابد مسلمین آن روز از کلمه
زکاتی که در این آیات است چیزی می فهمیده اند.

بلکه آیه زکات یعنی خُذ مِن أموالهم صدقهً…(۱۷) دلالت دارد بر این که زکات مصطلح،
یکی از مصادیق صدقه است و از این جهت آن را زکات گفته اند که صدقه است؛ و چون
صدقه پاک کننده است، زکات هم از تزکیه و به معنای پاک کردن است.

در تفسیر قمی ذیل آیه ۵۹ سوره توبه آمده است که این آیه موقعی نازل گردید که
صدقات از اطراف جمع آوری و به مدینه حمل شد.

ثروتمندان همه آمدند به خیال این که از این صدقات سهمی برند، ولی وقتی دیدند
رسول خدا همه را به فقرا داد، شروع کردند حرفهای بیهوده زدن و خرده گیری کردن و
گفتند: ما سنگینی صحنه های جنگ را به دوش خود تحمّل می کنیم و به همراهی او به
جنگ می پردازیم و دین او را تقویت می کنیم و او صدقات را به عده ای فقیر می دهد که نه
توانایی یاری اش را دارند و نه دردی از او دوا می کنند. از این رو خداوند این آیه را نازل
فرمود:

«و لو أنّهم رَضُوا ما اتیهُمُ اللّهُ و رسولُهُ و قالوا حَسبُنا اللّه سَیُؤتینا اللّه مِن فَضلِه و
رسُولُه انّا الی اللّه راغبون.»(۱۸)

آن گاه خود خدای تعالی صدقات را تفسیر کرد و توضیح داد که این صدقات را چه
کسانی باید بپردازند و به چه کسانی باید داده شود.(۱۹)

در «الدر المنثور» آمده که علی بن ابی طالب از یمن مقداری طلای مخلوط به خاک
برای رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستاد و آن جناب آن را در میان چهار نفر تقسیم کرد.

قریش و انصار وقتی دیدند رسول خدا همه طلاها را به این چهار نفر داده، به
خرده گیری پرداختند که چرا به بزرگان اهل نجد می دهی و به ما نمی دهی! رسول
خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قصدم این است که دلهای ایشان را به دست آورم.(۲۰)

گفتاری پیرامون زکات و سایر صدقات(۲۱)

اسلام همان طور که برای افراد، حقوقی مقرّر فرموده، برای اجتماع نیز حقوقی مقرّر
داشته و سهمی از منافع اموال و درآمد افراد را به عنوان صدقات واجب که همان زکات
است و به عنوان خمس و غیره به اجتماع اختصاص داده است.

هر چند قوانین اجتماعی کاملی که اسلام آورد سابقه نداشت و از ابتکارات اسلام بود
لیکن اصل آن، ابتکاری و نو ظهور نبود؛ زیرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمی یافت.
از این رو، در شرایع قبل از اسلام از قبیل قانون حمورابی و قوانین روم قدیم، کم و بیش،
چیزهایی درباره اجتماع دیده می شود.

بلکه می توان گفت هیچ سنت قومی در هیچ عصری، در میان هیچ گروهی جاری
نبوده مگر آن که در آن حقوق مالی ای برای اجتماع رعایت می شده؛ بنابراین، جامعه هر
جور که بوده در رشد و توسعه اش نیازمند به هزینه مالی بوده است.

اما شریعت اسلام در میان سایر سنّتها و شریعتها در این باره از چند جهت ممتاز
است:

اول این که اسلام در تأسیس جهات مالی اجتماع تنها به روز پیدایش و حدوث ملک
اکتفا کرده و از آن تجاوز نکرده است.

به عبارت روشن تر، وقتی مالی در ظرفی از ظروف اجتماع به دست آمد ـ مثلاً از
زراعت غلّه ای و یا از تجارت کالایی ـ در همان حال به دست آمدنش سهمی را ملک
اجتماع دانسته و بقیه سهام را ملک صاحبش؛ یعنی کسی که سرمایه گذاری یا کار کرده
وقتی سهم اجتماع را پرداخت دیگر برای همیشه مالک بقیه سهام خواهد بود.

بلکه از امثال آیه «خَلَقَ لکم ما فی الارض جمیعا»(۲۲)؛ «تمامی آنچه در زمین است
برای شما آفرید.» و آیه «و لا تُؤتُوا السُّفهاءَ أموالکم الّتی جعل الله لکم قیاما»(۲۳)؛ «اموالتان
را که خداوند آن را مایه قوام شما قرار داده به سفیهان ندهید.» استفاده می شود که هر
ثروتی که به دست می آید در حال به دست آمدنش ملک اجتماع است؛ آن گاه سهمی از
آن به فردی که ما وی را مالک و یا عامل می نامیم اختصاص دارد و مابقی سهام که همان
سهم زکات و یا خمس است در ملک جامعه باقی می ماند.

پس یک فرد مالک، ملکیّتش در طول ملکیّت اجتماع است. کوتاه سخن این که،
حقوق مالیه ای که شریعت اسلام برای اجتماع وضع کرده نظیر خمس و زکات، حقوقی
است که در هر ثروتی در حین پیدایش آن ثروت وضع نموده و اجتماع را با خود شریک
کرده و آن گاه فرد را نسبت به آن سهمی که مختص به اوست مالک دانسته و به او حریّت
و آزادی داده تا در هر جا که بخواهد به مصرف برساند و حوایج مشروع خود را تأمین کند
به طوری که کسی حق هیچ گونه اعتراضی به او نداشته باشد، مگر این که جریان غیر
منتظره ای اجتماع را تهدید کند، که در آن صورت باز بر افراد لازم دانسته که برای حفظ
حیات خود، چیزی از سرمایه خود را بدهند.

مثلاً اگر دشمنی روی آورده که می خواهد خسارات جانی و مالی به بار آورد و یا
قحطی روی آورده و زندگی افراد را تهدید می کند، مردم باید با صرف اموال شخصی خود
از آن جلوگیری کنند.

اما وجوهی که معمولاً به عنوان مالیات سرانه و یا مالیات بر درآمد و یا خراج زمین و
ده، که در شرایط خاصی گرفته می شود، و یا ده یک (عشریه) ـ که در احوال معینی
می گیرند ـ همه اینها را اسلام غیر مشروع و آن را نوعی ظلم و غصب دانسته که باعث
محدودیت در مالکیت مالک می شود.(۲۴)

دوم این که اسلام حال افراد را در اموال خصوصی نسبت به اجتماع در نظر گرفته و
نظری که به افراد دارد بیش تر از نظری است که به حال اجتماع دارد؛ چون می بینیم که
زکات را به هشت سهم تقسیم کرده، و از آن سهام هشتگانه تنها یک سهم را به
«سبیل الله» اختصاص داده و بقیه را برای فقرا و مساکین و کارمندان جمع آوری صدقات و
دیگران تعیین کرده، همچنین خمس را شش سهم کرده و از آن سهام ششگانه بیش از
یک سهم را برای خدا نگذاشته و باقی را برای رسول، ذوی القربای رسول، یتیمها،
مساکین و ابن سبیل تعیین نموده است.

این بدان جهت است که فرد یگانه عنصری است که اجتماع را تشکیل می دهد و جز
با اصلاح افراد، اجتماع نیرومند پدید نمی آید.

آری، رفع اختلافات طبقاتی که خود از اصول برنامه اسلام است و ایجاد تعادل و
توازن در بین نیروهای مختلف و تثبیت اعتدال در سیر اجتماع با ارکان و اجزایش،
صورت نمی گیرد مگر با اصلاح حال افراد و نزدیک ساختن زندگی آنان به یکدیگر.

اگر وضع افراد اجتماع سر و سامان نگیرد و زندگیها به هم نزدیک نشود و تفاوت
فاحش طبقاتی از میان نرود، هر قدر هم برای اجتماع پول خرج شود، و بر شوکت و
تزیینات مملکتی افزوده گردد و کاخهای سر به فلک کشیده بالا رود، روز به روز وضع
جامعه وخیم تر می شود و تجربه های طولانی و قطعی نشان داده که کوچک ترین اثر نیکی
نمی بخشد.

سوم اسلام به اشخاصی که به اجتماع بدهکار شده اند اجازه داده تا مثلاً زکات خود را
به پاره ای از مصارف از قبیل فقرا و مساکین برسانند و محدودشان نکرده به این که حتما
بدهی خود را به حکومت و زمامدار مسلمین و یا مأمورین جمع آوری زکات بدهند و این
خود نوعی احترام و استقلالی است که شارع اسلام نسبت به افراد مجتمع خود رعایت
کرده است.

نظیر احترامی که برای امان دادن یک مسلمان به یک محارب قایل می شود و هیچ
فردی از افراد مسلمین نمی توانند آن ذمّه و آن امان را نقض نمایند و با این که او از کفار
محارب است همه مجبورند و حتی خود زمامدار نیز محکوم است به این که آن ذمّه را
محترم بشمارد.

آری، اگر ولیّ امر و زمامدار مسلمین، در مورد خاصی مصلحت اسلام و مسلمین را
در این دید که از دادن چنین ذمّه ای جلوگیری کند می تواند در این صورت نهی کند و بر
مسلمین واجب می شود که از آن کار خودداری کنند؛ چون اطاعت ولی امر واجب است.

حضرت آیت اللّه مکارم شیرازی(۲۵)

ویژگیهای زکات اسلامی

زکات ویژگیهایی دارد که شاید بسیاری از آن غافلند و همین عدم توجه به این
ویژگیها، سرچشمه ایرادها و گفت گوهایی در این زمینه شده است که با روشن شدن آنها،
این گونه ایرادها خود به خود از میان خواهد رفت. این ویژگیها عبارتند از:

۱ ـ بخش مهمی از زکات، مالیات بر تولید است. تولید کنندگان کشاورزی و دامی، به
هر حال از امکانات حکومت اسلامی و خدمات آن برای وصول به منافع خود بهره فراوان
می برند؛ مثل جاده ها، امنیت، فرهنگ، دستگاه قضایی و خدمات دیگر ـ غیر از کمکها و
خدمات مستقیمی که در زمان ما معمول شده است که از طریق دولت انجام می گیرد ـ از
این رو باید سهمی از بار سنگین محرومان و از کار افتادگان جامعه را بر دوش گیرند.

به همین جهت باید از کل درآمد خود، سهم عادلانه ای به نام زکات بپردازند. جالب
این که هر قدر زحمت و هزینه بیش تر برای کار خود متحمل شوند، مالیات کم تری باید
بپردازند و هر قدر این زحمت و هزینه کم تر باشد، مالیات بیش تر می شود.

مثلاً در مواردی که زراعت با آب باران یا نهرها سیراب می شود زکات ده درصد
محصول است و در آن جا که با آب چاه معمولی یا عمیق و نیمه عمیق و وسایل مشابه آن
سیراب می گردد به پنج درصد تنزّل می یابد؛ و اگر به طور مشترک از هر دو استفاده کنند،
میزان زکات، هفت و نیم درصد خواهد بود.

تکرار زکات در هر سال

آن جا که زکات به تولیدهای کشاورزی تعلق می گیرد تکلیفش روشن است؛ هر وقت
محصول به حدّ نصاب برسد ـ نصاب آن تقریبا ۸۶۴ کیلو گرم است ـ باید پرداخت شود. اما
در دامداری و نیز طلا و نقره راکد، هنگامی که شرایط در آن جمع باشد، همه سال باید
زکات آنها را پرداخت.

دامنه گسترده زکات

هنگامی که سخن از مسئله زکات به میان می آید، برخی فورا انگشت روی این
مسئله می گذارند که زکات در بیش تر از نُه چیز نیست، و از این نُه چیز، فقط چهار قسمت
مربوط به تولیدات کشاورزی است (گندم، جو، خرما، انگور یا کشمش).

بنابر این بقیه تولیدهای کشاورزی از حکم زکات معاف است و این سبب می شود که
زکات تنها بخش محدودی از تولیدات کشاورزی را ـ آن هم در مناطق محدودی ـ در بر
گیرد که با جهانی بودن آیین اسلام از یک سو، و عمومی بودن مسئله زکات از سوی دیگر
سازگار نیست!

ولی گذشته از این که فرآورده های چهار گانه فوق، عظیم ترین بخش تولیدات
کشاورزی جهانی محسوب می شود و کم تر نقطه ای را می توان پیدا کرد که یکی از این
چند محصول در آن تولید نشود، این ایراد در صورتی وارد است که ما تنها بخش زکات
واجب را در نظر بگیریم، در حالی که زکاتهای مستحبی در اسلام وجود دارد که بسیار
فراگیر و عمومی است.

این اشتباه بزرگی است هنگامی که کلمه «مستحب» گفته می شود، فورا به ذهن
برخی چنین می آید که باید این حکم (استحباب) را به کلی نادیده گرفت.

در فرهنگ اسلامی، «مستحبات» دوش به دوش «واجبات» پیش می روند ـ
مخصوصا آن جا که با کیان و موجودیت جامعه اسلامی سر و کار داشته باشند ـ این امر از
اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. مثلاً «نماز جماعت» در اسلام، مسلّما از مستحبات
است و «نماز جمعه» ـ که با این شکوه و عظمت انجام می گیرد ـ «واجب عینی» نیست. هیچ
کس مراسم سوگواری و یادبود خاطره شهیدان کربلا را واجب نشمرده است.

سلام کردن در اسلام واجب نیست؛ ولی کدام مسلمان است که به خود اجازه دهد
این مستحبات یا واجبات تخییری را به کلی ترک کرده و کنار بگذارد. اگر همان معامله ای
که با زکات مستحب شده، با نماز جماعت و مستحبات مشابه آن می شد، وضع مسلمانان
چگونه بود!

متأسفانه تعلیمات نامطلوبی در میان ما، فاصله واجبات و مستحبات را آن قدر زیاد
کرده که در افکار برخی، مرتبه مستحبات را به صفر و چیزی در حدود مباحات رسانده و
بسیاری از آنها را به دست فراموشی سپرده است.

به هر حال یکی از زکاتهای مستحب مؤکّد، «زکات مال التجاره» است. از بعضی
روایات به خوبی استفاده می شود که مسلمانان صدر اسلام و یاران ائمه علیهم السلام ، مقیّد به
پرداختن زکات مال التجاره بودند و عملاً آن را ترک نمی کردند. امام صادق علیه السلام در پاسخ به
این سؤال که زکات به چه چیزی تعلق می گیرد، فرمود:

«مال التجاره ای که در دست تو است و برای این نگه داشته ای که سود ببری، باید
زکات آن را بپردازی؛ اما اگر فروش آن باعث زیان است زکات به آن تعلق
نمی گیرد.»(۲۶)

از روایات دیگر استفاده می شود که در عصر حکومت امام علی علیه السلام از اسب نیز زکات
گرفته می شد.(۲۷) از روایات دیگری ـ که فقهای بزرگ ما نیز به آن فتوا داده اند ـ استفاده
می شود که همه حبوبات زکات دارند (مثل برنج، نخود، ماش، عدس و امثال آن) بلکه از
این بالاتر به تمام محصولات کشاورزی جز موارد خاصی زکات تعلق می گیرد.

در حدیثی آمده است:

«جَعَلَ رسولُ اللّه الصدقه فی کلِّ شی ءٍ أنبَتَت الارضُ الا ما کانَ فی الخُضرِ و البقولِ و
کلّ شی ءٍ یفسد مِن یومه»(۲۸)

«رسول خدا در تمام چیزهایی که از زمین می روید زکات قرار داده مگر در سبزیجات و
چیزهایی که زود فاسد می شود (مانند خیار، خربزه، هندوانه و امثال آن).»

حتی به عقیده بسیاری از فقها، تمام میوه ها نیز در حکم زکات مستحب داخل
است؛ زیرا عموم حدیث فوق شامل آنها نیز می شود.

از اموری که زکات مستحب به آن تعلق می گیرد و دامنه وسیع و گسترده ای دارد،
«املاک و زمینها و باغها» یی است که انسان از آنها به عنوان مال التجاره استفاده می کند،
و می خواهد با فروش آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.