پاورپوینت کامل درنگی در خود(قسمت دوم) ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل درنگی در خود(قسمت دوم) ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درنگی در خود(قسمت دوم) ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل درنگی در خود(قسمت دوم) ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
۵۷
عوامل آراستن نفس
عامل اول: محبت به خدا
در میان عوامل تأثیرگذار در تهذیب نفس، مهم ترین و مؤثرترین عامل، محبت به خدای
متعال است که اگر برای هر انسانی ایجاد شود نه تنها به صورت ناخودآگاه و خود به خود
صفات ناشایست از صفحه دل وی ریشه کن می شود بلکه صفات شایسته نیز به صورت
خودکار جایگزین آنها می گردد.
هنگامی که محبت به خداوند در دل انسان نفوذ کند هر چند به سر حد عشق نرسد
یا به مقدار بسیار کمی باشد باز برای پیمودن مسیر، بسیار مفید و سازنده است. این
اکسیر گران بها علاوه بر آن که صفات رذیله و ناپسند را از بین برده و صفات شایسته را به
جای آنها می نشاند، دلهره ها، اضطرابها، افسردگیها، تخیلات و قساوتهای دل را برطرف
می سازد.
شکی نیست که خدای متعال، مرحله اعلای محبت به خویش را که همان «مرحله
عشق» است از بنده مؤمن مطالبه کرده است؛ به این آیه توجه کنید:
«و من الناس من یتخذ من دون الله أندادا یحبونهم کَحُبّ الله و الذین آمنوا أشد
حبّا لله»
«برخی از مردم در برابر خداوند، همانندهایی [برای او] بر می گزینند، آنها را چون
دوستی خدا، دوست می دارند؛ ولی کسانی که ایمان آورده اند، به خدا محبت
بیش تری دارند.»
قرآن کریم انسانهایی را که علاقه به مظاهر گوناگون دنیا را بیش تر از محبت به خالق
خویش در دل می پرورانند به عنوان «فاسق» معرفی کرده و عنایت و لطف الهی را شامل
حال چنین انسانهایی ندانسته است.
در این آیه بالاترین زنگ خطرها برای انسان به صدا در آمده؛ بدین سان که به او
فهمانده است که ای انسان! به دل خویش نگاه کن، اگر محبت مظاهر فریبنده دنیا
همانند پول، ریاست، شغل و همسر و فرزند، زوایای دلت را گرفته و قلبت را تسخیر کرده
است به گونه ای که آنها را بیش از خدایت دوست داری بدان که فاسق و بت پرست هستی.
چه زیبا فرمود امام ششم ما صادق آل محمد علیهم السلام که:
«ای انسان دل تو حرم الهی است در حرم الهی غیر خدا را جای مده.»
نتایج و فواید محبت به خدا
اکسیر با ارزش محبت به خدا در قلب هر انسانی به تجلی بنشیند فواید و نتایج ارزنده ای
به دنبال خواهد داشت، در این مجال برخی از آنها را بیان می کنیم.
۱ ـ انتظار دیدار معشوق
یکی از نتایج لذت بخش محبت به خدا برای کسانی که این علاقه با ارزش را در قلب
خویش بارور کرده اند، داشتن دیده انتظار برای رو به رو شدن با معشوق است.
انتظار دیدار معشوق به اندازه ای برای عاشق اهمیت دارد که حاضر است تمام
مشکلات و مصایب و تلخیهای فراق را به جان بخرد تا لحظه وصال را دریابد؛ در تعبیر
حضرت عیسی علیه السلام از چنین انسانهایی به «مقربین درگاه الهی» نام برده شده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: حضرت شعیب پیامبر به واسطه محبت زیادی که به خدا
داشت به گونه ای گریه کرد که هر دو چشم او نابینا شد؛ خدای متعال مجددا دو چشم بینا
به او عنایت کرد، اما این واقعه سه بار دیگر تکرار شد؛ بار چهارم که شعیب دو چشم خود را
از دست داد وحی آمد که ای شعیب! چرا این قدر گریه می کنی؟ اگر گریه تو از ترس جهنم
است که من تو را از آن امان داده ام و اگر به اشتیاق بهشت است که من تو را در آن داخل
خواهم کرد؛ شعیب در پاسخ فرمود: خدایا! تو خود می دانی که ناراحتی من نه به خاطر
ترس از دوزخ است نه به خاطر شوق رسیدن به بهشت، بلکه همواره برای محبت به
توست که می گریم و بدون وصال تو بر ادامه زندگی قدرت ندارم.
امام علی علیه السلام در فرازی از دعای شریف کمیل، انتظار دیدار معشوق را بدین سان به
تصویر می کشد:
«الهی صبرتُ علی عذابک فکیف أصبر علی فراقک.»
«ای خدای من! بر فرض که عذاب سخت تو را بتوانم تحمل نمایم، اما توان فراق و
جدایی از تو را ندارم.»
۲ ـ خلوت با معشوق در دل شب
از زیباترین و با اهمیت ترین فواید محبت به خدا، پیدا کردن مکانها و فرصتهایی برای به
گفت وگو نشستن با خداست. برای شخص عاشق لذتی بالاتر از صحبت کردن با معشوق
نیست. کسی که تا سر حد عشق به خدای خود محبت دارد هر روز لحظه شماری می کند
تا نیمه های شب فرا رسد و او لحظات لذت بخش خلوت با معشوق خویش را نظاره گر
باشد.
«خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که ای پسر عمران! دروغ می گوید
کسی که تصور کند مرا دوست دارد ولی در تاریکی شب به استراحت مطلق
بپردازد؛ مگر دوست واقعی خلوت نمودن با دوست خود را نمی خواهد؟ ای پسر
عمران! من از حالات دوستان خود آگاهم، آنها کسانی هستند که وقتی شب فرا
می رسد چشمها و دلهایشان برای من نگران است و همواره در بیم از عتاب من به
سر می برند.»
ما اگر برای انجام دو رکعت نماز صبح یا چند رکعت نماز شب، نمی توانیم از
رختخواب جدا شویم و در خواب می مانیم دلیلش این است که محبت خدا را در دل
نداریم؛ هنگامی که محبت به خدا حاصل شود دیگر در خواب ماندن مفهومی ندارد؛ برای
انسان مُحِبّ، لذتی بالاتر از توجه به معشوق در تنهایی شب نیست.
معروف است که شخصی ادعای عشق مجازی داشت و زمان و مکانی را برای دیدار
معشوق خود انتخاب کرد. پس از مدتی انتظار، در محل قرار به خواب فرو رفت، معشوق
وقتی به آنجا رسید دید عاشق در خواب فرو رفته است، بدون آن که او را از خواب بیدار
کند تعدادی گردو در داخل جیب عاشق گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عاشق هنگامی که بیدار شد و تعدادی گردو را در جیب خود پیدا کرد در ذهن او
سؤالی ایجاد شد، برای گرفتن پاسخ نزد شخصی رفت و قصه را برای او بازگو کرد، آن
شخص در پاسخ گفت: معشوقه ات با این کارش می خواسته است به تو بفهماند که نه تنها
تو عاشق نیستی بلکه کودکی بیش نیستی که فقط برای بازی با گردو سزاوارتری تا
عشق بازی!
آیا تا به حال کسی را که برای نیمه شب بلیط هواپیما برای مسافرت دارد یا برای
تجارت مادی با شخصی قرار دارد دیده اید که در خواب عمیق فرو رود و از کار مورد نظر
خود باز بماند؟! مگر نه این است که ذرّه ای از محبت به مال دنیا یا مسافرت مورد نظر، آن
چنان دل وی را تسخیر می کند که خواب را در چشمان وی سبک کرده یا می رباید به
گونه ای که بارها ـ قبل از رسیدن به زمان مقرّر ـ از خواب بیدار می شود.
۳ ـ تسلیم بودن در برابر خواسته های معشوق
سومین فایده محبت به خدا انجام تکالیف و سر تعظیم فرود آوردن در برابر بایدها و
نبایدهای الهی است. کسی که محبت به خدا قلب او را تسخیر کرده به کرداری که این
محبت را از صفحه قلب می زداید یا کمرنگ می کند، دست نمی زند؛ مسلما چنین انسانی
که این نعمت بزرگ به او ارزانی داشته شده همواره خود را در مرأی و منظر دوست
می بیند و کاری که او را آزرده خاطر می کند انجام نمی دهد.
در عشقهای مجازی و زود گذر تمام توجه عاشق به این است که معشوق او چه کاری
را علاقه دارد تا او انجام دهد یا از چه کاری بدش می آید تا آن را ترک کند، یا چه لباسی را
دوست دارد تا همان را تهیه کند و بپوشد. محبت به خدا یک عشق حقیقی و ماندگار
است که اگر برای کسی پیدا شود کلیه خواسته های معشوق واقعی در افعال و کردار او
منعکس می شود.
۴ ـ ابراز علاقه به آفریده های معشوق
کسی که به خالق توانمند خود محبت دارد به مخلوقات او نیز علاقه مند است؛ ممکن
نیست محبت به خدا در دل پرورانده شده باشد ولی عشق و محبت به مخلوق او در دل
نباشد. کسی که به خدا عشق می ورزد به بندگان او و هر آنچه او دوست دارد نیز عشق
می ورزد. اگر شخصی به پدر یا مادری علاقه مند باشد به فرزندان او نیز توجه مثبت
خواهد داشت. شخصی که امام صادق علیه السلام را احترام می گذارد شیعه او را نیز به دیده احترام
می نگرد. همان طور که علاقه به خالق علاقه به مخلوق را به دنبال خواهد داشت علاقه به
مخلوق نیز مورد علاقه و محبت خالق است؛ در برخی از احادیث می خوانیم:
«کسی که برادر خویش را شاد کند خدا را خوشحال کرده است.»
تاجری به محضر امام صادق علیه السلام رسید و به ایشان گفت: من امسال ورشکست
شده ام، شما برای استاندار اهواز بنویسید که از بنده مالیات نگیرد. امام در کاغذی
نوشتند: «برادرت را شاد کن خدا تو را شاد می کند.» هنگامی که استاندار نامه را مشاهده کرد
احترام فراوانی به تاجر گذاشت و مالیات آن سال را از اموال خویش پرداخت و نوشت
سال بعد نیز مالیات ایشان را از اموال خودم بپردازید، بعد به تاجر گفت: آیا خوشحال
شدی؟ تاجر گفت: آری؛ استاندار هزار دینار دیگر نیز به تاجر تقدیم کرد و مرکب خود را
زین مخصوص بسته و در اختیار تاجر گذارد تا به وطن خود برگردد.
برای شخص دوستدار خدا حتی کمک کردن به جانداران موذی و خدمت به تمام
آفریده های او شیرین است. اکسیر با ارزش محبت به خدا موجب می شود خواب راحت از
چشمان انسان ربوده شود که چرا مثلاً پرندگان در فصل سرما دانه و غذا ندارند، یا چرا فقر
جامعه را احاطه کرده و برخی از بندگان الهی حتی دسترسی به ضروریات زندگی ندارند.
۵ ـ برطرف شدن سنگینی عبادت
از سئوالهای مطرح در جوامع امروز، این است که چرا در عبادت مهمّی نظیر نماز، توجه
به خدا برایمان پیدا نمی شود؟ و چرا انجام برخی عبادات برای ما سنگین بوده آنها را تنها
از باب رفع تکلیف انجام می دهیم نه از روی علاقه و اشتیاق؟
در این مجال توجه به این نکته لازم است که قرآن نیز این مطلب را تأکید و تأیید
کرده که نماز برای عموم انسانها سنگین است مگر برای کسانی که در برابر خدای خویش
خاشع و متواضع باشند.
انسانهایی که در درون خویش محبت به خدا را بارور و آن را تا حد عشق تقویت
کرده باشند در مقابل قادر مطلق و خالق همه هستی همواره سر تعظیم فرود آورده و در
عبادت خود ـ که به عنوان عرض ادب و ارادتی به ساحت دوست محسوب می شود ـ نه
تنها به خود کسالتی راه نمی دهند که با اشتیاق فراوان در انتظار فرا رسیدن وقت آن
لحظه شماری می کنند؛ کسی که محبت به خدا دارد نه تنها از انفاق بر دیگران آزرده
نمی شود که از این کار خویش لذت نیز می برد.
۶ ـ تسخیر دل
هنگامی که اکسیر سازنده محبت به خدا بر صفحه دل خورده و زوایای دل را از زنگار
محبت به اغیار زدوده باشد رفته رفته دل جایگاه حقیقی خود را باز یافته و به جایی
می رسد که تمام توجه و محبت ذاتی و استقلالی اش به حقیقت مطلق جلب می گردد. در
حدیث قدسی، خدای متعال می فرماید:
«اگر بنده ای جایگاه مرا می خواهد این را بداند که من نه در آسمان می گنجم و نه
در زمین، بلکه در قلب بنده مؤمنم هستم.»
نیز می فرماید:
«قلب بنده مؤمن من عرش الهی است.»
بدین گونه است که سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام در فرازی از دعای عرفه
چنین با خدای خود مناجات می کند:
«أنت الذی ازلتَ الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یُحبّوا سِواکَ.»
«ای خدای من! تو کسی هستی که تمام اغیار را از دلهای دوستانت زدودی به
نحوی که محبت غیر تو را در دل جای ندهند.»
در دیدگاه قرآن برای انسان دو قلب قرار داده نشده است تا بتواند به صورت
همزمان دو نوع محبت حقیقی و استقلالی را در آن جای دهد. اگر ما سیری در احادیث
اسلامی داشته باشیم درخواهیم یافت که این ادعا به صورت فطری در موجودات و
جانداران دیگر نیز نمود دارد. در این مجال به یک نمونه توجه کنید:
حضرت سلیمان علیه السلام گنجشک نری را مشاهده کرد که به گنجشک ماده ای می گوید:
برای چه با من ازدواج نمی کنی و نمی گذاری من با تو باشم؟ اگر تو اراده کنی من به
تنهایی تمام تاج و تخت و بارگاه سلیمان را با منقارم گرفته و به دریا پرتاب می کنم.
سلیمان که این ادعای مضحک را شنید تبسّمی کرد و برای هر دوی آنها دعا کرد و
سپس به گنجشک نر گفت: آیا می توانی به ادعای خود جامه عمل بپوشانی؟
گنجشک نر گفت: نه نمی توانم، منتها رسم بر این است که گاهی مردها خود را در
چشم همسرانشان بالا می برند و شخصیتی کاذب برای خود می تراشند و شخص عاشق را
بر آنچه می گوید سرزنش نمی کنند.
سلیمان به گنجشک ماده گفت: چرا نمی گذاری او با تو باشد؟ گنجشک ماده در
پاسخ گفت: ای پیامبر خدا! او عاشق حقیقی من نیست بلکه ادعای دروغین عشق
می کند؛ زیرا شخص دیگری را دوست دارد!
این گفته گنجشک ماده به اندازه ای در سلیمان تأثیر گذاشت که پس از آن گریه
شدیدی کرد و تا چهل روز خود را از مردم پنهان کرد و در طول این مدت همواره این دعا
زمزمه لبهای او بود که:
«خدایا! مرا برای محبت خویش خالص کن تا [دلم] به محبت غیر تو آلوده
نگردد.»
جای بسی تأسف است که اگر ما به قلب خویش مراجعه ای داشته باشیم در خواهیم
یافت که هر زاویه آن را محبتی کاذب فرا گرفته و کار به جایی رسیده که یکی از بزرگان
می گوید: ای مردم! قرآن می گوید مشرک نباشید اما من می گویم مشرک باشید؛ چه آن که
تمام دل شما برای غیر خداست، بیایید و یک گوشه آن را به خدا اختصاص دهید.
مطلبی که در این جا به عنوان یک زنگ خطر بزرگ بایستی مورد نظر همه ما باشد
این است که اگر زوایای قلبمان را علاقه به غیر خدا فرا بگیرد و تا آخر عمر تداوم داشته
باشد، علاوه بر آفات و خطراتی که برای عالم برزخ و قیامت ما خواهد داشت و ما را از
رستگاری ابدی دور می کند، چهره واقعی ما را نیز در همین دنیا تغییر خواهد داد به
گونه ای که نزد ملکوتیان و انسانهایی که دارای دیده باز می باشند با همان چهره اصلی
خود شناخته می شویم. به یک نمونه عینی توجه کنید:
یکی از علما می فرمود مرحوم شیخ عبدالله تهرانی که هم درس و هم بحث با بنده
بود برای من نقل کرد که زمانی مرحوم شیخ رجبعلی خیاط به نجف اشرف مشرف شده
بودند، هنگامی که از آمدن ایشان آگاه گشتم به محضرشان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 