پاورپوینت کامل سیرت جاودانه (قسمت سوم) ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیرت جاودانه (قسمت سوم) ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیرت جاودانه (قسمت سوم) ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیرت جاودانه (قسمت سوم) ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۳۰

در سلسله مقاله هایی که تحت عنوان «سیرت جاودانه» منتشر می شود در
صدد هستیم که محتوای کتاب سیرت جاودانه که ترجمه و تلخیصی از
کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم نوشته علامه جعفر مرتضی
عاملی را معرفی کنیم. در دو مقاله قبلی سیره پیامبر را از ابتدا تا هنگام ورود
به مدینه مرور کردیم. در مقاله حاضر، سیره آن حضرت را از ابتدای استقرار
در مدینه تا ماجرای عقد اخوت بین مهاجران و انصار گزارش کرده ایم.

بازگشت مهاجران از حبشه

خبر هجرت رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به مدینه، به مسلمانانی که به حبشه
هجرت کرده بودند، رسید. از میان ایشان، ابتدا سی و سه مرد و هشت زن
برگشتند؛ دو تن از ایشان در مکه در گذشتند، و هفت زن به زندان افتادند و مابقی
ایشان در مدینه به رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ پیوستند؛ به طوری که
تعدادی از ایشان در جنگ بدر حضور به هم رسانیدند. بازگشت مهاجران حبشه
همچنان به تدریج انجام می شد تا این که جعفر بن ابی طالب در سال هفتم
هجری، هنگام فتح خیبر به مدینه بازگشت و باقی مانده مسلمانان را نیز با خود به
مدینه آورد.

ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با عایشه

پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ در ماه شوال سال اول یا دوم هجری با عایشه ازدواج
کرد. روایت شده که به رغم تمکّن مالی و به رغم انتظار مردم، پیامبر ـ صلی اللّه
علیه و آله ـ برای عروسی عایشه ولیمه نداد؛ جز آن که یک کاسه شیر از خانه سعد
بن عباده برای پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ آوردند و مقداری از شیر را پیامبر ـ
صلی اللّه علیه و آله ـ و باقی مانده را عایشه نوشید.

روشن است که این را نمی توان ولیمه (میهمانی) عروسی محسوب کرد.
همین امر نشان می دهد این ازدواج برای پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ اهمیت
خاصی نداشت. با این حال عایشه ادعا می کرد که محبوب ترین همسر پیامبر
است ؛ چه این که پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ در ماه شوال با او ازدواج کرده
است.

جالب آن که برخی از عالمان اهل تسنن، با توجه به این ادعای عایشه، به
استحباب ازدواج در ماه شوال فتوا داده اند. به نظر ما، نه آن ادعا درست است و نه
این فتوا.

ازدواج پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ با عایشه در ماه شوال دلیلی بر این
نیست که در نزد آن حضرت، عایشه از خدیجه، که همیشه از او به نیکی یاد می کرد
و ام سلمه یا دیگر همسرانش محبوب تر باشد. گذشته از آن اگر چنین استحبابی
وجود داشت چرا پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ عمل به این استحباب را در مورد
دیگر همسرانش ترک گفت و با ایشان در ماه های دیگر ازدواج کرد؟

اسلام آوردن سلمان

سلمان در سال نخست هجری و احتمالاً در ماه جمادی الاولی اسلام آورد.
خلاصه داستان زندگی سلمان تا اسلام آوردن وی، مطابق نقل صغانی، چنین است:

«او که در دل خود تشنگی سیری ناپذیری برای کشف حقیقت احساس
می کرد، در سرزمین خود، ایران تعالیمی را از یک راهب مسیحی آموخت.
خانواده اش از ماجرا مطلع شدند و در صدد برآمدند که راهب را بیرون
کنند، اما سلمان، به جهت اشتیاقی که برای درک حقیقت داشت، به طور
پنهانی به همراه آن راهب عازم موصل شد. سلمان در آنجا راهبان
متعددی را ملاقات کرد و چند ماه بعد همراه یکی از ایشان به بیت
المقدس رفت… آخرین کشیشی که سلمان او را ملاقات کرده بود به
هنگام وفات خود به سلمان بشارت داد که به زودی در میان عرب
پیامبری ظهور خواهد کرد که صدقه نمی خورد ولی هدیه قبول می کند و
بین دو کتف او مهر نبوت قرار دارد. راهب به سلمان فرمود که اگر آن
پیامبر را درک کردی به وی ایمان بیاور. در نهایت، سلمان در قباء به
حضور پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ رسید و خرمایی را به عنوان صدقه
به آن حضرت تعارف کرد. پیامبر نخورد و به اصحاب فرمود که بخورند.
سلمان در دل خود این را یک نشانه دانست. سلمان، پیامبر ـ صلی اللّه
علیه و آله ـ را برای بار دوم در مدینه ملاقات کرد و این بار خرمایی را به
عنوان هدیه به آن حضرت تقدیم کرد. پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ آن را
تناول کرد. سلمان این را نشانه دوم محسوب کرد. او برای بار سوم پیامبر
را در بقیع به هنگام تشییع پیکر یکی از یارانش دید و بر او سلام کرد و
سپس در پشت سر حضرت قرار گرفت تا بلکه در موقعیت مناسب مهر
نبوت را ببیند. پیامبر که متوجه ماجرا بود مهر نبوت را به سلمان نشان
داد. سلمان با دیدن این نشانی قطعی منقلب شد و با چشمانی گریان خود
را به پیامبر چسبانید و آن حضرت را بوسید و اسلام آورد و داستان
زندگی خود را برای آن حضرت تعریف کرد. سلمان که تا این زمان برده بود
پس از این ماجرا با اربابش قرارداد رهایی از بردگی امضا کرد. او برای
پرداخت مبلغ تعیین شده در قرارداد کار می کرد و پیامبر ـ صلی اللّه علیه
و آله ـ در این راه او را یاری می داد.»

نخستین جنگی که سلمان در آن حضور داشت، بنا بر گزارش های تاریخی
مختلف، جنگ خندق یا جنگ بدر بود. پس از آن نیز وی در همه جنگ ها حضور
داشت.

ماجرای گرده پاشی نخل

آورده اند که پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ در اوایل ورود به مدینه، جمعی را دید که
درخت خرمایی را گرده پاشی می کردند، فرمود: اگر گرده پاشی نکنید، خود نخل
محصول خوبی خواهد داد. آن ها نیز دست از کار برداشتند. اما نخل محصول
خوبی نداد. ماجرا را به آن حضرت اطلاع دادند. پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ
فرمود: شما در کار دنیای خود از من آگاه ترید. اگر از روی ظن سخن گفتم از من
پیروی نکنید، اما اگر چیزی از جانب خدا برایتان آوردم، از آن پیروی کنید؛ چه
این که من بر خدا دروغ نمی بندم.

به نظر ما این داستان نمی تواند صحیح باشد. چگونه امکان دارد کسی که
پنجاه و سه سال از عمرش را در قلب عربستان سپری کرده است از مسئله ای تا
این حد ساده که هر فرد عادی آن را می داند، بی خبر باشد و نداند که درخت خرما
بدون گرده پاشی محصول نمی دهد. علاوه بر آن، مگر در اسلام بین دین و دنیا
تفکیک شده است تا این که مطابق گزارش بالا، مسلمانان در امور دینی ملزم به
اطاعت از اوامر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ باشند و در امور دنیوی بر اساس نظر
خود عمل کنند. چگونه امکان دارد پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ در این قبیل
موارد سخن خطایی بگوید و سپس خود را تخطئه کند، در حالی که خود به
عبداللّه بن عمرو بن عاص فرموده بود: هر چه از من می شنوی بنویس؛ زیرا جز
سخن حق از میان دو لب من بیرون نمی آید.

تأسیس تاریخ هجری به دست پیامبر صلی الله علیه و آله

رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به محض ورود به مدینه یک سری اقدامات
زیربنایی انجام داد که به آینده دعوت اسلامی مربوط می شد. در این جا چند مورد
از این اقدامات را بررسی خواهیم کرد که عبارتند از:

یک: تأسیس تاریخ هجری؛

دو: بنای مسجد مدینه؛

سه: پیمان برادری میان مهاجران و انصار؛

چهار: تدوین قانون اساسی مدینه.

نخست موضوع تأسیس تاریخ هجری را بررسی می کنیم.

در مورد تأسیس تاریخ هجری دو دیدگاه وجود دارد که هر کدام مستندهای
تاریخی خود را دارد.

۱. دیدگاهی که می گوید تأسیس تاریخ هجری به دست عمر و در زمان
خلافت او انجام شد؛

۲. دیدگاهی که معتقد است تاریخ هجری در زمان پیامبر ـ صلی اللّه علیه و
آله ـ تأسیس شده است.

مستند دیدگاه نخست این است که مطابق گزارش های تاریخی، عمر در
سال شانزدهم یا هفدهم یا هجدهم هجری، صحابه را جمع کرد و به آنان گفت
برای مردم تاریخی قرار دهید که موعد پرداخت دیون خود را بر اساس آن بدانند.
حاضران پیشنهادهای مختلفی مطرح کردند. یکی از آنان پیشنهاد کرد که مبدأ
تاریخ را بر اساس جلوس پادشاهان بر تخت پادشاهی تعیین کنند و با آغاز
سلطنت هر شاهی، تاریخ را از نو شروع کنند.

فرد دیگری پیشنهاد کرد که از تاریخ رومی استفاده کنند.

گروهی تولد پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ ، گروه دیگری بعثت پیامبر را به
عنوان مبدأ تاریخ پیشنهاد کردند. امام علی ـ علیه السلام ـ و جمعی دیگر
پیشنهاد کردند که هجرت پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به مدینه را مبدأ تاریخ قرار
دهند؛ زیرا هجرت برای همگان آشکار است. عمر و اصحاب این رأی را پسندیدند.
عمر دستور داد که هجرت را مبدأ تاریخ اسلامی قرار دهند.

هر چند بسیاری از مورخان با استناد به این قبیل گزارش ها مدعی شده اند
که بنیانگذار تاریخ هجری عمر بوده است، اما این ادعا صحیح نیست و حق آن
است که تاریخ هجری از زمان رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ پایه گذاری شد و
آن حضرت بارها و در مناسبت های مختلف بر مبنای هجرت تاریخ گذاری کردند.

آنچه در زمان عمر اتفاق افتاد تأسیس تاریخ هجری نبود، بلکه فقط عبارت
بود از تغییر مبدأ سال قمری از ماه ربیع الاول (ماهی که هجرت در آن اتفاق افتاد)
به ماه محرم. درباره این که تغییر مبدأ سال قمری از ماه ربیع الاول به ماه محرم به
پیشنهاد چه کسی صورت گرفته است، گزارش های تاریخی مختلفی در دست
است. برخی از این گزارش ها عثمان بن عفان، برخی از آن ها خود عمر و برخی
دیگر حضرت علی ـ علیه السلام ـ را به عنوان پیشنهاد دهنده معرفی می کنند.

به نظر ما بعید است که حضرت علی ـ علیه السلام ـ پیشنهاد کرده باشد که
ماه ربیع الاول، یعنی ماه هجرت رسول خدا را رها کنند و به جای آن، ماه محرم را،
که بنا به سنت عرب مبدأ سال بود، سرآغاز سال قرار دهند. بی تردید حضرت علی
ـ علیه السلام ـ و جمعی دیگر از صحابه تأکید داشتند که سرآغاز سال هجری باید
ربیع الاول باشد.

همان طور که اشاره شد، دیدگاه صحیح درباره بنیانگذار تاریخ هجری این
است که خود پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ تاریخ هجری را بنیان نهاده است.

این دیدگاه در میان عالمان شیعه و سنی طرفدارانی دارد که از جمله آنان
می توان به سید علی خان قسطلانی مغلطای و علامه مجلسی اشاره کرد.

برخی از مستندهای تاریخی بر این که رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ
تاریخ هجری را پایه گذاری کرده است به قرار زیر است:

۱ ـ زهری می گوید: هنگامی که رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به عنوان
مهاجر وارد مدینه شد دستور داد که تاریخ بگذارند. بر این اساس، تاریخ را از ماه
ربیع الاول آغاز کردند.

۲ ـ حاکم نیشابوری روایتی را از عبداللّه بن عباس نقل می کند و آن را صحیح
می داند. بر اساس این روایت، ابن عباس چنین گفته است: «تاریخ از سالی بود که
رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به مدینه آمد. در این سال، عبداللّه بن زبیر به دنیا
آمد.»

۳ ـ گزارش سخاوی نیز مؤید دیدگاه ما است، وی می گوید:

«در میان مورخان درباره نخستین کسی که تاریخ (اسلامی) را وضع کرد
اختلاف نظر وجود دارد. ابن عساکر در کتاب تار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.