پاورپوینت کامل سیرت جاودانه(قسمت چهارم) ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیرت جاودانه(قسمت چهارم) ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیرت جاودانه(قسمت چهارم) ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیرت جاودانه(قسمت چهارم) ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۶۰

سلسله مقاله های « سیرت جاودانه» در پی آن است که سیره نبوی را از ولادت تا رحلت، به طور مستند و به شیوه ای تحلیلی باز گو کنند. منبع اصلی ما تاکنون کتاب سیرت جاودانه که تلخیص و ترجمه مهدی سپهری از کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم – صلی الله علیه و آله ـ نوشته علامه جعفر مرتضی عاملی بوده است. در عین حال، برای تکمیل بحث به الصحیح من سیره النبی الاعظم – صلی الله علیه و آله – و برخی از منابع دیگر ارجاع داده ایم.

قانون اساسی مدینه

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ چند ماه پس از استقرار درمدینه عهدنامه یا سندی را تنظیم کرد که اصول روابط خارجی و داخلی امت اسلام را مقرر می داشت.

ضرورت تنظیم چنین سندی از آنجا ناشی می شد که اهالی مدینه و مناطق اطراف آن به هنگام هجرت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به این شهر مردمانی یک دست و دارای فرهنگ و علایق و منافع واحدی نبودند؛ در این شهر، از یک طرف مسلمانانی زندگی می کردند که به قبیله های مختلفی تعلق داشتند؛ قبیله هایی که پیش از ظهور اسلام دهه های متمادی بر اساس فرهنگ قبیله ای با یکدیگر در حال کشمکش و تعارض بودند و حتی جنگهایی را تجربه کرده بودند. از طرف دیگر، در مدینه قبیله های یهودی مختلفی حضور داشتند که ممکن بود زمینه ساز تعارض ها و اختلاف های دیگری شوند. علاوه بر آنان، در شهر مدینه جمعی از اعراب مشرک زندگی می کردند که هنوز مسلمان نشده بودند. این تفاوت قبیله ای می توانست همبستگی و برادری دینی مسلمانان را تضعیف کند و باعث ایجاد درگیریهایی بر اساس منافع قبیله ای شود. کما این که آن اختلاف دینی می توانست موجب بی اعتمادی و حتی درگیری و جنگ بین مسلمانان از یک سو و یهودیان و مشرکان از سوی دیگر شود. بر این اساس، لازم بود که عهدنامه یا قانونی با توافق همه این گروه ها تدوین شود که هم روابط بین قبیله های اسلامی و هم روابط بین مسلمانان و یهودیان و مشرکان مدینه را تنظیم کند. استاد احمدی میانجی متن این عهدنامه را در کتاب مکاتیب الرسول از منابع متعدد نقل کرده و سپس به شرح آن پرداخته است. در این جا متن این عهدنامه را به صورت خلاصه نقل می کنیم:

« این کتاب محمد است در میان مؤمنان و مسلمانان از قریش و مردم یثرب و هر کس که از آنها پیروی کند و به آنان ملحق شود و همراه ایشان جهاد کند. ایشان، سوای مردمان دیگر، امت واحده هستند.

مهاجران قریش سرپرست منطقه خود خواهند بود و دیات خودشان و فدیه اسیرانشان را بر اساس نیکی و عدالت خواهند پرداخت.

بنوعوف، بنوحارث (خزرجی ها)، بنوساعده، بنوجشم، بنونجار، بنوعمرو بن عوف، بنونبیت و بنواوس، هر کدام سرپرست منطقه خود خواهند بود و دیات قبیله ای خود را خواهند پرداخت و هر طایفه ای از این قبیله ها فدیه اسیرانشان را بر اساس نیکی و عدالت بین مؤمنان خواهند پرداخت.

مؤمنان هیچ مقروضی را به حال خود رها نخواهند کرد، جز آن که دیه یا فدیه اش را بپردازند.

مؤمنان متقی علیه کسی از میان خود خواهند بود که تجاوز کند یا ظلم یا گناه، یا تعدی بزرگی را مرتکب شود یا بین مؤمنان فسادی پدید آورد، همه مؤمنان علیه او همدست خواهند شد، هر چند او فرزند یکی از ایشان باشد.

هیچ مؤمنی، مؤمن دیگری را برای کافری نخواهد کشت و به هیچ کافری علیه مؤمنی کمک نخواهد کرد.

ذمه خداوند (امان دادن) یکی است، و امان دادن نازل ترین مؤمن به فرد کافر برای همه مؤمنان الزام آور است.

برخی از مؤمنان مولای برخی دیگرند، اما هیچ مؤمنی مولای دیگران نیست. هر کدام از یهود که از ما پیروی کند، یاری خواهد شد.

صلح مؤمنان یکی است، در جنگ در راه خدا بعضی از مؤمنان به تنهایی نمی توانند صلح کنند، مگر این که این صلح بر اساس موافقت و عدالت بین همه مؤمنان باشد.

مؤمنان متقی از بهترین هدایت برخوردارند، هیچ مشرکی [احتمالا مقصود مشرکان عرب مدینه است] به هیچ فرد قریشی [احتمالا مقصود قریشیان مشرک در مکه است [امنیت جانی و مالی نمی دهد و مانع از دسترسی مؤمنان به او نمی شود.

اگر کسی عمداً مؤمنی را بکشد و قتل ثابت شود، باید به قصاص آن کشته شود، مگر این که ولی مقتول راضی شود.

برای هیچ مؤمنی که به این پیمان باور داشته باشد و به خدا و روز قیامت عقیده داشته باشد، جایز نیست که به بدعت گذار کمک کند یا او را پناه دهد.

بر شما مؤمنان واجب است که در هر موردی با هم اختلاف پیدا کردید، مرجع امر خدا و رسول باشد.

هر گاه در هنگام جنگ، یهودیان با مؤمنان همکاری کنند، هزینه جنگی را خودشان باید بپردازند.

یهود بنی عوف با مؤمنان در حکم یک امت هستند، با این تفاوت که یهود مطابق دستور دین خود عمل کنند و مسلمانان مطابق دستور دین خود؛ موالی یهود در حکم خود یهودند، مگر کسانی که ستم کنند، چنین کسانی جز خود و اهل خانه خود را دچار زحمت نخواهند کرد.

یهود بنی نجار، یهود بنی حارث، یهود بنی ساعده و یهود بنی جشم و یهود بنی اوس، و یهود بنی ثعلبه، حقوقشان مانند حقوق یهود بنی عوف خواهد بود.

هیچ یک از افراد یهود جز با اجازه محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ در جنگ شرکت نخواهد کرد…

[هنگام بروز جنگ] مخارج یهود بر عهده خودشان و مخارج مسلمانان بر عهده خودشان خواهد بود. هر دو دسته با هم ضد کسانی که علیه اهل این صحیفه بجنگند، همکاری خواهند کرد و روابطشان با هم بر اساس خیرخواهی و نیکی خواهد بود نه گناه…

هر گاه بین کسانی که اهل این صحیفه هستند مشاجره ای پیش آید که از آن خوف فساد می رود مرجع رسیدگی بدان خدا و محمد خواهند بود. یهودیان با قریش و کسانی که آنان را نصرت دهند، تجارت نخواهند کرد و [همراه مسلمانان [با کسی که به یثرب حمله کند، خواهند جنگید. اگر هر کدام از مسلمانان یا یهود طرف دیگر را به پیمان صلح با هم پیمانان خود فرا خواند، او قبول خواهد کرد، مگر آن که آن هم پیمانان در جنگ با دین باشند. این کتاب از ظالم و خطاکار حمایت نخواهد کرد. هر کس از مدینه بیرون رود یا در آن بماند، ایمن خواهد بود… خدا پناه دهنده هر نیکوکار و پرهیزگاری است و محمد، رسول خدا [صلی الله علیه و آله] است.»

این سند حاوی نکته های مهم فراوانی است که از آن میان به یک مورد اشاره می شود. در این سند علاوه بر وظایفی که برای افراد مقرر شده، تکالیفی نیز بر عهده قبیله ها نهاده شده است؛ مثلاً هر قبیله موظف شده است که فدیه اسیران خود را بپردازد؛ بدین معنا که اگر فردی از این قبیله در جنگ اسیر دشمنان شود، اعضای این قبیله موظف خواهند بود که فدیه او را بپردازند و او را آزاد سازند. روشن است که بر اساس تدبیرهایی از این قبیل، از پیوند خویشی قبیله ای در جهت تحکیم پیوندهای دینی استفاده شده است.

اما استفاده صحیح از پیوندهای قبیله ای تنها یک وجه تعامل این سند با نظام قبیله ای عربستان آن روز است؛ وجه دیگر عبارت است از کاستن از نفوذ و تأثیر قبیله در تصمیم سازیها و ذوب کردن قبیله ها و اقدام مختلف عرب در امت واحده اسلامی. این مهم از طریق تأکید بر این که همه مسلمانان امت واحده هستند و نیز از طریق تعیین تعهدهایی که تک تک افراد هر قبیله موظف به انجام آن هستند، انجام پذیرفته است.

تشریع احکام

۱- تشریع اذان

گفته می شود که اذان در سال اول یا دوم هجرت تشریع شد. در ادامه روشن خواهیم کرد که بر اساس روایات مکتب اهل البیت ـ علیهم السلام ـ اذان در مکه تشریع شده بود. اما مسئله مهم تر از زمان تشریع اذان، نحوه تشریع اذان است. بر اساس برخی از روایات، خواب ماندن شماری از یاران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ موجب شد که حضرت از اذان برای اعلان مواقع نماز استفاده کند. در مقابل این روایات، روایات منقول از اهل البیت تأکید دارد که جبرئیل اذان را به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آموخت. از جمله دو روایت زیر: امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ ضمن انکار خواب عبدالله بن زید انصاری فرمود:

«شأن اذان بالاتر از این [تشریع بر اساس خواب] است. جبرئیل در آسمان اذان گفت و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را آموخت، سپس جبرئیل اقامه گفت و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را فرا گرفت.»

وقتی از امام حسین ـ علیه السلام ـ درباره اذان و عقیده مردم در این باره سؤال شد، فرمود:

«وحی بر پیامبرتان نازل می شود و شما گمان می برید که آن حضرت، از عبدالله بن زید آموخته است. من از پدرم علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ شنیدم که می گفت: هنگامی که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را به معراج بردند، خداوند فرشته ای را فرستاد تا دو تا دو تا اذان گفت و آن گاه دو تا دو تا اقامه گفت، سپس جبرئیل گفت: محمد! اذان نماز چنین است.»

در خصوص زمان تشریع اذان، دیدگاه صحیح این است که اذان پیش از هجرت و در مکه تشریع شد. روایت منقول از امام حسین ـ علیه السلام ـ که در بالا نقل کردیم به صراحت دلالت دارد که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ اذان و اقامه را به هنگام معراج، که در مکه روی داد، از جبرئیل آموخته است. همچنین در منابع اهل تسنن از امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و امام باقر ـ علیه السلام ـ عایشه و ابن عمر روایت شده است که اذان در شب معراج به رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ تعلیم داده شد.

در اینجا می توان این احتمال را داد که اذان به هنگام معراج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تشریع شده بود و تک تک مسلمانان این اذان را به هنگام نماز می خواندند.

اما پس از هجرت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به مدینه و زیاد شدن تعداد مسلمانان و دوری آنان از محل مسجد، لازم بود که به هنگام رسیدن وقت نماز با صدای بلند مسلمانان به نماز فرا خوانده شوند. روایت شده است که مسلمانان درباره این که چگونه باید مردم را به نماز فرا خواند با هم سخن گفتند. یکی گفت: همانند مسیحیان ناقوس برگزینیم. دیگری پیشنهاد داد که همانند یهودیان شیپور بزنیم. عمر گفت مردانی را گسیل داریم تا مردم را برای نماز فرا خوانند. در این هنگام رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به بلال فرمود: « بلال بر خیز و اذان بگو».

علامه شرف الدین موسوی در کتاب النص والاجتهاد در این باره به تفصیل تحقیق کرده است.

حذف «حی علی خیرالعمل» از اذان

اهل تسنن، که خود را پیرو سنت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و خلفا می دانند، عقیده دارند که عبارت «حی علی خیرالعمل» جزو اذان نیست. برخی اظهار داشته اند که گفتن این عبارت از سوی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ثابت نشده است. در مقابل، اهل البیت و شیعیان ایشان عقیده دارند که این عبارت جزو اذان و اقامه است و بدون این عبارات اذان و اقامه صحیح نیست. هر چند روایات اهل البیت که یکی از دو ثقل گران بهایند، برای پی بردن به حقیقت امر، کفایت می کند، اما ما برای اثبات این که عبارت بالا جزو اذان است می توانیم به روایات بسیاری که اهل تسنن آورده اند، استناد کنیم. این روایات را می توانید در منابع ذیل صفحه مطالعه کنید.

در اینجا این پرسش مطرح می شود که اگر عبارت «حی علی خیر العمل» جزو اذان بود توسط چه کسی و چرا حذف شد؟

در مقام پاسخ به این پرسش می توان به روایات و گزارش های متعددی رجوع کرد که می گوید: در عهد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و دوره خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر، عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان گفته می شد، اما عمر گفت: می ترسم اگر این عبارت در اذان گفته شود، مردم به نماز بچسبند و دست از جهاد بکشند. از این رو، دستور داد که «حی علی خیر العمل» را از اذان حذف کنند.

اما ما بر این باوریم که جهاد در زمان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ بسی مهم تر و سخت تر از زمان عمر بود. چرا پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ این عبارت را حذف نکرد و چرا مسلمانان با استناد به این عبارت دست از جهاد نکشیدند؟ گذشته از آن، چرا باید سنت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را رها کرد و سنت عمر را اخذ کرد؟ آیا طریق صواب این نیست که در همه امور مرجع ما سنت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و اهل بیت او باشد؟

۲- تشریع زکات

گفته می شود که زکات پس از جنگ بدر و در سال دوم هجرت تشریع شد. اما نظر درست آن است که زکات در مکه تشریع شده بود؛ زیرا:

یک: شماری از آیات قرآن که در مکه نازل شده اند از زکات سخن به میان آورده اند. از جمله:

«فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکاه»

«به زودی آن را برای کسانی مقرر می دارم که تقواپیشه می کنند و زکات می دهند.»

«والذین هم للزکاه فاعلون»

«آنان که زکات می پردازند.»

«والذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه»

«کسانی که نماز بر پا می دارند و زکات می دهند.»

می دانیم که سوره های اعراف، مؤمنون و لقمان در مکه نازل شده اند.

دو: در اصول کافی از امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ و امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که «خداوند زکات را با نماز واجب کرد.»

سه: جعفر بن ابی طالب در مجلس نجاشی، زکات را از جمله مواردی بر شمرد که خداوند بر مسلمانان واجب کرده است.

با این حال، روایت صحیحی داریم که می گوید پس از نزول آیه زکات در سوره توبه، که از سوره های مدنی است، پیغمبر دستور داد تا منادی در میان مردم ندا کند که: « خداوند زکات را بر شما واجب کرد.» پس از گذشت یک سال، دوباره منادی را دستور داد تا ندا کند که: « مسلمانان زکات اموالتان را بپردازید تا نمازتان قبول شود. سپس عاملان صدقات را برای جمع آوری زکات به اطراف و اکناف فرستاد.»

از سوی دیگر، حدود ۲۰ آیه داریم که پیش از سوره توبه نازل شده اند و متذکر زکات شده اند. از آنجا که نمی توانیم همه این آیات را حمل بر استحباب یا زکات فطره کنیم به ناچار باید روایت بالا را چنین تفسیر کنیم که هر چند زکات قبل از نزول آیه زکات در سوره توبه تشریع شده بود، اما پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تا نزول آیه مذکور، عاملان صدقات را برای جمع آوری زکات به میان قبیله ها نفرستاده بودند.

۳- تشریع روزه

در برخی از گزارشهای تاریخی آمده است که روزه ماه رمضان در سال دوم هجرت در مدینه هنگامی تشریع شد که آیات ۱۸۳ ـ ۱۸۵ سوره بقره نازل شد.

اما سخنان جعفر بن ابی طالب در مجلس نجاشی دلالت دارد که روزه در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.