پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت چهارم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت چهارم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت چهارم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت چهارم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۷۲

بیت المال و کارگزاران

کارگزار در مفهوم عامش شامل تمام کسانی می شود که مسئولیتهای دولتی و
اداری داشته و در حکومت اسلامی به میزان توانمندی خود ایفای نقش کنند، به
تعبیر امروزی کارگزار همان کارمند دولت است.

با شکل گیری حکومت اسلامی در مدینه به رهبری پیامبر، وی به اصلاح و
ساماندهی ساختار حکومت اسلامی پرداخت. رسول خدا – صلی الله علیه و آله –
برای هر بخش وظایفی تعیین و افرادی را منصوب کرد. برخی معتقدند که آن
حضرت ده دستگاه در نظر گرفته و برای هر یک وظایفی را معین کرد.

۱- وزارت؛ ۲- دستگاه اداری؛ ۳- دستگاه فنی؛ ۴- دستگاه مالی؛ ۵-
دستگاه دیپلماسی؛ ۶- دستگاه نظامی؛ ۷- دستگاه آموزشی و تعلیمی؛ ۸-
دستگاه تبلیغی؛ ۹- دستگاه امنیتی و حسبه.

پیامبر – صلی الله علیه و آله – فرمود: بهترین مدیران و فرمانروایان
کسانی اند که استعدادها و سلیقه های گوناگون را زیر چتر مدیریت گرد آورده و
بدترین مدیران کسانی هستند که مجموعه هماهنگ و همسو را متفرق سازند.

پس از رحلت پیامبر، رئوس عناوین و مسئولیتها با تغییرهای اندکی حفظ
شد. در دوران خلافت عثمان، کارگزارانی عهده دار مسئولیتها شدند که شایستگی
آن را نداشتند و بر مردم ظلم و ستم می کردند، عثمان افرادی از بنی امیه را بر سر
کار آورد که بدنام بودند و مشکلات خاص داشتند، به عنوان مثال حکم بن ابی
العاص، تبعیدی رسول خدا – صلی الله علیه و آله – برای جمع آوری صدقه های
قبیله خزاعه گماشته شد، حارث بن حکم بر بازار مدینه حاکمیت یافت، ولید بن
عقبه بن ابی معیط که در قرآن فاسق خوانده شده، عهده دار حکومت کوفه شد،
جانشین او سعید بن عاص نیز وضع چندان بهتری نداشت، عبدالله بن عامر پسر
دایی خلیفه که جوانی ناپخته بود ولایت بصره یافت و….

با پذیرش خلافت توسط امام علی – علیه السلام – در وضعیت کارگزاران
تحول ریشه ای صورت گرفت، امام در اولین اقدام ده ها استاندار و فرماندار را عوض
کرد، نامه ها و بخشنامه های متعدد صادر کرد و در آن شرایط، اختیارات و وظایف
آنان را تبیین کرد، امام در این انتخاب، اصول شایستگی، توانمندی، استوار گامی،
امانتداری و سلامت رفتاری و اعتقادی کارگزاران را به عنوان بازوان اجرایی حاکم
مورد توجه قرار داد.

در این نوشتار در مورد کارگزاران بیت المال و وظایف و ویژگیهای آنان بحث
می کنیم.

دستگاه اداری بیت المال (مسئولیتها)

در زمان رسول خدا – صلی الله علیه و آله – بیت المال پیچیدگی و سازماندهی
دوران خلفا را نداشت، غنیمت ها و صدقه ها و اموالی که به دست پیامبر می رسید،
به سرعت تقسیم می شد و بیت المال، تشکیلات اداری خاصی نداشت. اما افرادی
در گرفتن، توزیع و نگهداری موقت بیت المال از سوی آن حضرت مشخص شده
بودند.

برخی مسئولیتهای تعریف شده در امور مالی را به عناوین زیر تقسیم
کرده اند. پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – به تناسب کار، مسئولیتی را به افراد
واگذار می کرد، البته عناوین مذکور در آن زمان اطلاق نمی شد، اما همین جایگاه
را داشت:

۱- مصدق: مراد افرادی هستند که وظیفه گرفتن صدقه و زکات را از واجدان
شرایط بر عهده داشتند.

پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – افرادی را اعزام می کرد تا زکات، جزیه،
صدقات و مالیات را جمع آوری کرده و تحویل دهند. عاملان جمع آوری مالیات را
پیامبر منصوب می کرد، به عنوان مثال عدی بن حاتم، زبرقان بن بدر و قیس بن
عصام مامور جمع آوری صدقات از بنی سعد بودند؛ امام علی – علیه السلام – به
نجران، علاء بن حضرمی به بحرین و ابی امیه بن المغیره به صنعاء اعزام شدند.

۲- مستوفی: پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – در سال آخر حیات خود
امام علی بن ابی طالب را برگزید تا صدقات و جزیه ها را از مصدقین جمع آوری کند
و به آن حضرت برساند، مستوفی واسطه مصدقین و حاکم بود.

۳- موزع: پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – گاه شخصاً نسبت به تقسیم
اموال عمومی اقدام می کرد، چنان که در حنین و بدر چنین کرد. اما گاهی افرادی
را معین می کرد تا به توزیع اموال اقدام کنند، به عنوان مثال علی بن ابی طالب،
زید بن مالک انصاری و اباسفیان مامور بودند که به قبیله بنی خزیمه، بنی قریظه
و مکه بروند و اموالی را بین اهالی آنجا تقسیم کنند.

۴- خارص(کارشناس تخمین): مراد کارشناسان و متخصصانی بودند که کالا را
دیده و قیمت آن را تشخیص می دادند، به عنوان مثال عبدالله بن رواحه خرمای
اهل خیبر را خرص کرد.

۵- کاتب: کسی که مسئولیت ثبت و کتابت آمار و ارقام را داشت.

ابن عساکر می نویسد: نویسندگان پیامبر بالغ بر ۲۳ نفر بودند. مسئولیت
مالی به مناصب مختلف تقسیم و بین افراد مختلف توزیع شده بود. در دوران
خلافت امام علی – علیه السلام – نظام اداری تکامل بیشتری یافته و مسئولیتها
شاخه های بیشتری پیدا کرد.

امام علی – علیه السلام – در هر شهری استاندار و عاملی را منصوب می کرد
اما همه قدرت را به او واگذار نمی کرد، بلکه برای هر قسمت مسئولی را تعیین
می کرد که مسئول بخش دیگر حق دخالت در حیطه مسئولیت او را نداشت، به
عنوان نمونه، به ابن عباس دستور داده بود در امور مالی تابع زیاد باشد، کما این که
در ولایت و سرپرستی بصره، زیاد بن ابیه حق دخالت نداشت، ابوالاسود دئلی نیز
در بصره قاضی بود و همگان بر حکم او گردن می نهادند.

در امر بیت المال افرادی مامور جمع آوری درآمدها بودند، افرادی عهده دار
توزیع و افرادی امر کتابت و نوشتار را انجام می دادند؛ همچنین افرادی به عنوان
بازرس و ناظر تعیین شده بودند؛ علی بن ابی رافع، وهب بن عبدالله از کارگزاران
بیت المال بودند، مخنف بن سلیم، مصعب بن یزید انصاری، عبدالله بن زمعه،
قرظه بن کعب، مسیب بن نجبه و… مامور گردآوری مالیات بودند؛ مالک بن کعب و
سعد بازرس و عبیدالله بن ابی رافع، سعید بن نمران و عبدالله بن جعفر به عنوان
کاتب و دبیر در نظر گرفته شده بودند.

نظام اداری بیت المال در دوران بنی امیه و بنی عباس دچار تحولات زیادی
شد، در اواخر عهد عباسیان بیت المال دستگاه اداری مجهز و منظمی پیدا کرد.
شرح وظایف گوناگون تعریف و برای افراد مطابق آن، مسئولیت در نظر گرفته شد،
عمده ترین مناصب بیت المال را در این دوران چنین آورده اند:

صاحب(سرپرست) بیت المال: او مسئولیت نظارت بر اموال ورودی بیت المال
و هزینه های خروجی را بر عهده داشت.

مباشر بیت المال: وظیفه او ثبت و ضبط درآمدها و هزینه های بیت المال بود
که این کار را با تنظیم صورت حساب خاص و دفتری ویژه انجام می داد، او
درخواستها، دریافتها، اسامی مستحقان، مستمری بگیران و صله گیران را ثبت
می کرد.

ناظر: وظیفه او رسیدگی به امور اموال در هنگامی بوده که صورت حسابهای
آن به او ارائه می شده است، او به بررسی دقیق حسابها و امضا و تایید یا رد آنها
می پرداخت.

متولی دیوان: او بر اصل داد و ستد نظارت و با خط خود درستی آنها را تایید
می کرد. به مرور زمان به دارندگان این سمت نام صاحب دیوان اطلاق شد.

مستوفی(حسابدار): وظیفه او مطالبه صورت حساب های مربوطه از کارکنان
در اوقات مقرر برای تسویه و تشویق آنان بدین کار بوده است، همچنین موظف
بود متولی دیوان را به موارد مصرف اموال آگاه کند و دفاتر و صورت های اموال را با
یکدیگر مطابقت داده و حساب ها را وصول و واریز کند؛ گفته اند مستوفی به منزله
دست سلطان و قطب دیوان و میزان اعمال و نگهبان کارهاست.

معین: معاون و یاور مستوفی در امور مالی بوده است.

ناسخ: وظیفه او نسخه برداری از توقیعات و نامه های صادره و وارده بوده
است.

مشارف: کار او شبیه عمل ناظر بوده و اضافه بر آن موظف بوده به اموال خارج
شده از انبار و آنچه زیر نظر او قرار داشت، رسیدگی کند.

عامل: عمل او به طور خلاصه آن بوده که درباره حساب مقامات مسئول به
آن ها مراجعه می کرده و آن ها را ثبت و صحت شان را تایید می کرده است.

کاتب: عمل او شبیه عمل عامل بوده است.

جهبذ: وظیفه عمل او نوشتن اموال خروجی و ورودی بوده و همچنین عمل
روزنامه ها و ختمات (دفتر عملکرد) و امور مربوط به آن ها را عهده دار بوده است.

شاهد: وظیفه شاهد نگهداری حساب چیزهایی بوده که وی گواه و ناظر آن ها
بوده است.

نایب: او نویسنده ای در خدمت دیوان بوده و در مورد حسابهای اموال
مسئولیتی نداشته، هر چند روا بوده که در آن باره از او بازخواستهایی شود.

امین: کار او نظیر کار کاتب بوده است.

قابل ذکر است بسیاری از این عناوین قابل ادغام بوده و طی دورانهای
مختلف تغییرنام یافته است. آنچه ذکر شد بر اساس استقصای عناوین موجود
برای مسئولیت های مختلف بیت المال بود.

شرایط کارگزاران بیت المال

حفظ و صیانت اموال عمومی وظیفه ای همگانی است و بر هر فردی در هر
جایگاهی لازم است نسبت به استفاده صحیح و پسندیده از آن احساس
مسئولیت کند، اما افرادی که به طور مستقیم با بیت المال سر و کار داشته و
متصدی امری از امور آن هستند، مسئولیت سنگین تری دارند.

در متن آیات و روایات ما به صراحت ویژگیهایی برای مسئولان و کارگزاران
آمده که برخی از آنها جنبه عام و فراگیر داشته و برخی ویژه متصدیان امور مالی و
اموال عمومی است، مدیریت هر سازمان و اداره ای مستلزم برخورداری از صفات و
خصوصیاتی است. دانشمندان غیر مسلمان هر کدام نتیجه مطالبات و بررسیهای
خود را در زمینه شرایط مدیریت در قالب سلسله ویژگیهایی بیان داشته اند:

ساموئل ب نیومن امور زیر را مورد توجه قرار داده است:

۱- قدرت پیش بینی و آینده نگری؛

۲- حساب دانی و برنامه ریزی؛

۳- پافشاری، رازداری، رهبری؛

۴- دانش و مهارت.

آدام اسمیت مورد زیر را افزوده است:

نظم و ترتیب، اقتصاد و دقت.

کارل فن شرایط را چنین می شمرد:

۱- تشخیص هدفها؛

۲- تصمیم گیری بر مبنای احتمالات؛

۳- تصمیم گیری بر مبنای تجزیه و تحلیل.

آیا بهترین مدیر کسی است که بیشترین منافع را جلب کند؟ معیار
شایستگی و برتری یک مدیر چیست؟

با مراجعه به منابع دینی از قرآن وسنت و سیره معصومان، عمده ترین
معیارها با رعایت جنبه های معنوی و مادی به دست می آید.

قرآن کریم ضمن ذکر برخی قصص و موعظه های اخلاقی، به پاره ای از
شرایط مدیریت به معنای عام آن پرداخته است، مانند:

۱- در داستان طالوت: بنی اسرائیل به دنبال فرماندهی هستند که بتوانند در
برابر اشتغالگران جالوتی انجام وظیفه کند و آنان را از آوارگی نجات داده و به وطن
اصلی شان بازگرداند. خداوند جوانی به نام طالوت را معرفی می کند، هنگامی که بر
انتخاب او اعتراض شد، گروهی گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند یا این که ما از
او شایسته تریم و او ثروت زیادی ندارد»، قرآن کریم در پاسخی قاطع و قانع کنند
می فرماید:

«ان الله اصطفیه و زاده بسطه فی العلم و الجسم»

«او دو ویژگی دارد که به واسطه آن برگزیده شد، یکی هوش و آگاهی و
دیگری قدرت جسمانی.»

یعنی نسب عالی و ثروت هیچ امتیازی برای زمامداری نیست؛ زیرا هر دو
اعتباری و زودگذر است، اما علم و دانش و نیروی جسمانی دو امتیاز واقعی و
درون ذاتی است.

۲- در داستان دختران شعیب: هنگامی که یکی از دختران از پدر تقاضا
می کند:

«یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین»

«ای پدر! (موسی) را انتخاب کن و استخدام نما؛ زیرا او هم توانا و
هم امانتدار است.»

از این آیه دو ویژگی قوت و امانتداری استفاده می شود.

۳- قرآن کریم با بیانی دقیق و اعجاب آمیز درباره حضرت موسی می فرماید:

«و لما بلغ اشده و استوی اتیناه حکماً و علماً و کذلک نجزی
المحسنین»

«هنگامی که موسی به حد قوت و توانایی و به سن اعتدال رسید به او
حکم و علم دادیم و بدین گونه به همه نیکوکاران پاداش می دهیم.»

دو چیز وقتی در موسی پیدا شد به او حکم و علم دادیم، یکی بلوغ یعنی
سنی که در قوای بدنی استحکام و قوت یافت و دوم اعتدال و استقرار در زندگی.

۴- یوسف، هنگامی که خواب سلطان مصر را تعبیر کرد و خبر از قحطی
فراگیر داد، گفت:

«اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم»

«مرا بر خزانه دار کل کشور قرار بده؛ زیرا من حفیظ و علیم هستم.»

بر دو ویژگی حفیظ و علیم بودن در این آیه تاکید شده است.

۵- قرآن کریم از واگذاری اموال به نادانان منع کرده است:

«و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً»

«اموالتان را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به سفیهان
ندهید.»

مراد از سفاهت در آیه، عدم رشد کافی در خصوص اموال است. آیه درباره
یتیمان است، اما یک حکم کلی از آن برداشت می شود که اموال به
دست افراد غیر رشید و کم خرد سپرده نشود. از این رو، امام صادق
– علیه السلام – در تفسیر آیه فرمود: «من لاتثق به.»؛ «سفیه کسی
است که مورد اعتماد نباشد.»

در این جهت فرقی بین اموال شخصی و عمومی نیست، بلکه
مسئله در مورد اموال عمومی محکم تر است.

از این که در آیه به جای «اموالهم»، «اموالکم» آمده است، یعنی ضمیر جمع
حاضر آمده، شاید مراد این است که در مسائل اجتماعی و
اقتصادی همه جامعه یک پیکره است؛ اموال گر چه ظاهراً متعلق
به یک نفر است اما در واقع همه جامعه از ناحیه ضرر به آن لطمه
می بینند.

از مجموعه آیاتی که ذکر شد ویژگیهای علم، توانمندی، امانت
داری، قدرت حفظ و نگهداری، تعهد و رشد عقلی
استفاده می شود.

ویژگیهای کارگزاران در بخشهای مختلف از جمله بیت المال روشن تر از هر
جای دیگر در سخنان امام علی – علیه السلام – آمده است.
حضرت در دوران خلافت خود افراد متعددی را به عنوان مسئول
بیت المال گماشت و افرادی را مامور جمع آوری و ثبت اموال
عمومی کرد. ایشان ضمن نامه های خود توصیه هایی به آنان کرد
که با الغای خصوصیت بر شرایط عمومی متصدیان بیت المال
دلالت دارد. البته برخی از این ویژگیها عام و برخی خاص است که
در اینجا به آنها اشاره می شود.

۱- خدا محوری و تقوا

ایمان و اعتقاد به خدا و سلطه او بر انسان، اساس تقوا را تشکیل می دهد.
تقوا نیز عامل بازدارنده از خطا و روح پروا و دوری از پستی هاست
که همه انسانها به ویژه کارگزاران، خاصه در امور مالی که
وسوسه انگیز و طغیان آور است، به آن نیاز دارند.

امام علی – علیه السلام – در آغاز دستور العملی که برای مأموران جمع آوری
مالیات نوشت، چنین آورد:

«انطلق علی تقوی الله وحده لاشریک له و لا ترو عن مسلماً و لا تجازن
علیه کارِهاً»

«با تقوای خدایی که یکتاست و هیچ همتایی ندارد حرکت کن و در مسیر
هیچ مسلمانی را نترسان یا با زور از زمین او نگذر.»

همچنین در نامه ای به برخی ماموران مالیات چنین مرقوم داشته است:

«آمره بتقوی الله فی سرائر امره و خفیات عمله حیث لا شهید غیره و لا
وکیل دونه و آمره الا یعمل بشی ء من طاعه الله فی ما ظهر فیخالف الی
غیره فی ما اسر.»

«او را به ترس از خدا در اسرار پنهان و اعمال مخفی سفارش می کنم، آنجا
که هیچ گواهی غیر از او و نماینده ای جز خدا نیست و سفارش می کنم که
مبادا در ظاهر خدا را اطاعت و در خلوت نافرمانی کند.»

امام خمینی – قدس سره – ضمن سفارش همگان به تقوا می فرمود:

«تقوا بر همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند
لازم تر است، آنهایی که متصدی امور نیستند تقوا یک امری است که برای
شخص خودشان و احیانا هم برای یک عده ای که با او تماس دارند موثر
است و خلاف تقوا برای شخص خود آن آدم و برای اشخاصی که با او
معاشر هستند، گاهی سرایت می کند و موثر می شود.

اما متصدیان امور به حسب تصدی که دارند اگر خدای نخواسته تقوا
نداشته باشند، یک وقت می بینند که اینها که در راس امورند اگر تقوا
نداشته باشند این به همه کشور سرایت می کند؛ همه کشور را یک وقت
خدای نخواسته به باد می دهد و لهذا برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر
است تا برای اشخاص.»

خدا محوری و توجه به عظمت ذات اقدس الهی و روحیه پرهیزکاری مانع
از انحرافات شده و مسئولیت را در نظر کارگزار، امانتی الهی جلوه می دهد
که به امانت چند روزی به او سپرده شده است. اما در نقطه مقابل،
بی تقوایی و خدا فراموشی انسان را در ورطه سقوط انداخته و از راه مال و
دنیا و حتی دین فروشی آنان را نابود می کند.

۲- بینش و آگاهی کافی

آگاهی و اطلاع از حوزه مسئولیت از شرایط هر مسئول است، اما در جنبه
مسئولیتهای اقتصادی این شرط اهمیت بیشتری پیدا می کند، علم و درایت لازم
نسبت به امور مالی و کاردان بودن، بازدهی کار را بیشتر می کند. یوسف هنگامی
که به عزیز مصر پیشنهاد پذیرش مسئولیت خزانه کل کشور و امور اقتصادی را
داد، گفت: من حافظ مال و ثروت کشورم و می دانم چگونه جمع آوری کرده و به
مصرف برسانم: «انی حفیظ علیم»

رسول گرامی اسلام فرمود:

«من عمل علی غیر علمٍ کان ما یُفسد اکثر مما یصلح.»

«کسی که بدون اطلاع و آگاهی کاری را انجام دهد، آنچه از فساد
می آفریند بیش از اصلاح است.»

امام علی – علیه السلام – در انتخاب کارگزاران، معیار آگاهی و بصیرت را در
کنار سایر معیارها مورد توجه قرار می دهد. امام در نامه به مالک اشتر می نویسد:

«ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختباراً و لاتولهم محاباهً و اثرهً
فانهما جماع من شعب الجور و الخیانه و توخ منهم اهل التجربه و الحیاء
من اهل البیوتات الصالحه و القدم فی الاسلام.»

«پس بنگر در امور کارگزارانت، آنان را با امتحان و آزمایش به کار بگمار و به
سبب دوستی و بدون مشورت به آنها امارت مده؛ زیرا این دو از
شعبه های جور و خیانتند و برای کارگزاری افراد با تجربه و با حیا را از
خانواده های صالح و کسانی که سابقه خدمت به اسلام دارند، طلب کن.»

نوشته اند هنگامی که امام علی – علیه السلام – فرزندان عباس را بر حجاز،
یمن و عراق گمارد، مالک اشتر عرض کرد: یکی از دلیل های قتل عثمان آوردن
خویشاوندان(بدون وجه برتری) بر سر کار بود، امام فرمود:

«آیا من حسن و حسین را امارت دادم؟ یا یکی از فرزندان برادرم جعفر و
یا عقیل را؟ اما در مورد فرزندان عباس اگر فردی را که از آنان بهتر باشد،
می شناسی، او را نزد من بیاور.»

از این سخنان استفاده می شود انتخاب افراد بر اساس لیاقت و شایسته
سالاری بوده است. حضرت فرمود:

«آفه الاعمال بعجز العمال»

«آفت کارها، ناتوانی کارگزاران است.»

۳- امانتداری

کارگزار بایستی امانتدار بوده و از خیانت به دور باشد؛ این امر در تمام رده ها
اهمیت دارد. امام علی – علیه السلام – در جاهای مختلفی آن را
مورد توجه قرار داده است، وی در نامه به حاکم بحرین، عمر بن ابی
سلمه مخزومی پس از نصب نعمان بن عجلان زرقی نوشت:

«بی آن که سرزنش و نکوهشی برای تو وجود داشته باشد، تو را از
فرمانداری آن سامان گرفتم، همانا تو تاکنون زمامداری را به نیکی انجام
دادی و امانت را ادا کردی.»

هنگامی که یکی از فرماندارانش به بیت المال خیانت کرد در نامه ای
توبیخ آمیز به او نوشت:

«همانا تو را در امانت خود شرکت دادم، و همراز خود گرفتم و هیچ یک از
افراد خاندانم برای یاری و مددکاری و امانت داری چون تو مورد اعتمادم
نبود. آن هنگام که دیدی روزگار بر پسرعمویت سخت گرفته، و دشمن به
او هجوم آورده و امانت مسلمانان تباه گردیده و امت اختیار از دست داده
و پراکنده شدند، با دیگر خیانتکاران همراه شدی، نه پسر عمویت را یاری
کردی و نه امانتها را رساندی.»

تعبیر امام از مسئولیت، تعبیر به امانت است و مسئول باید رفیق و مورد
اعتماد باشد.

در نامه ای به مالک اشتر آورده است:

«جانشین کار خود را فردی مورد اطمینان و خیرخواه از یارانت قرار ده.»

امور مالی از لغزشگاه های خطرناکی است که سواران تیزچابکی را لغزانده
است، امام در امر جمع آوری مالیات و صدقات تاکید می کنند:

«بر کسی اعتماد مکن مگر افرادی که وثوق به تعهد دینی آنان داری و
نسبت به داراییهای مسلمانان دلسوز باشند. بنابراین، فردی را که
خیراندیش، مهربان، امانت دار و حافظ اموال باشد انتخاب کن، نه فردی
خشن، زورگو، بی ملاحظه و حیوان آزار را.»

ابن عبدالبر می نویسد:

امام علی – علیه السلام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.