پاورپوینت کامل نقش درختان در توسعه کشاورزی;مصاحبه با آیت اللّه محی الدین حائری شیرازی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش درختان در توسعه کشاورزی;مصاحبه با آیت اللّه محی الدین حائری شیرازی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش درختان در توسعه کشاورزی;مصاحبه با آیت اللّه محی الدین حائری شیرازی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش درختان در توسعه کشاورزی;مصاحبه با آیت اللّه محی الدین حائری شیرازی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۵۵
متن مصاحبه مرکز مطالعات و تحقیقات حوزه نمایندگی ولی فقیه در
وزارت جهاد کشاورزی با حضرت آیت اللّه محی الدین حائری شیرازی، امام جمعه
و نماینده محترم ولی فقیه در شیراز.
در این گفت و شنود آیت الله حائری ضمن اشاره به جایگاه ممتاز و بی بدیل
درختان در توسعه کشاورزی و سودمندی های آن ها کوشیده است با در نظر
گرفتن اوضاع و احوال و امکانات موجود در ایران اسلامی رمز و راز توسعه ماندگار
را برای مدیران این بخش تبیین کند. دیدگاه ایشان درباره توسعه ماندگار
کشاورزی از نکته های بدیع و درخورِ تأمل برخوردار است. با تشکر و آرزوی
موفقت برای ایشان.
فرهنگ جهاد: ضمن تشکر از عنایت حضرت عالی که به ما افتخار دادید
سؤالاتی در خصوص حوزه فعالیت های وزارت جهاد کشاورزی از محضرتان
داشته باشیم، استدعا می کنیم نظرتان را در خصوص توسعه کشاورزی بیان
فرمایید.
بسم اللّه الرحمن الرحیم: الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی محمد و آله
الطاهرین.
بحث توسعه وقتی مطرح می گردد، باید انواع آن را مورد بررسی قرار دهیم و
ببینیم منظور ما از توسعه کدام است. توسعه بر دو قسم است: توسعه پایدار و
توسعه ناپایدار.
توسعه ناپایدار همان توسعه رقابتی است. مثلاً طرف مقابل به عنوان رقیب
چون در حال افزایش درآمد خود در بخشی از فعالیت های کاری است، رقیب
دیگر، نگران عقب افتادگی از ایشان است و قصد دارد این عقب ماندگی را جبران
کند، لذا بدون توجه به تمام ابعاد توسعه، با سرمایه گذاری، بخشی از فعالیت های
کاری خود را توسعه می دهد، ولی چون این توسعه جامع و کامل نیست، رشدی
که حاصل می گردد، بعدا آثار سوء آن در بلند مدت در اجتماع ظاهر می شود.
اما توسعه پایدار آن است که با عنایت به جمیع جوانب و در تمام ابعاد مورد
توجه قرار گیرد و رشد و گسترش در آن یک سویه و رقابتی به معنای جلوگیری از
عقب افتادگی نسبت به رقیب نباشد، بلکه به گسترش، رشد و توسعه همه جانبه،
پایدار، دائمی و حرکت به سوی مقصدی معین بیانجامد.
فرهنگ جهاد: از نظر حضرت عالی در شرایط فعلی، در توسعه پایدار
کشاورزی چه موضوعی باید مورد توجه وزارت جهاد کشاورزی قرار گیرد؟
در شرایط فعلی من معتقدم باید به موضوع درخت و درختکاری به عنوان
یکی از اصول توسعه پایدار کشاورزی توجه کرد؛ چرا که حیات و بقای ما به اشجار
مربوط می شود.
فرهنگ جهاد: اگر بحث درختکاری در رأس هرم توسعه قرار دارد پس
بحث محصول راهبردی گندم و مسئله خودکفایی در آن از چه جایگاهی
برخوردار است؟
یکی از اشتباهات ما این است که ما هنوز درخت و گندم را با همدیگر
مقایسه می کنیم؛ گندم قابل مقایسه با درخت نیست؛ درخت ولی نعمت گندم
است؛ درخت ولیّ نعمت حیوانات و تمام موجودات حتی خود انسان است؛
درخت ولیّ نعمت خاک زراعی ماست؛ تمام راه ها به اشجار ختم می شود. تنفسی
که ما می کنیم محصول کار درختان است. درخت است که مدفوعات جامد و مایع
ما، مدفوعات گازی مثل دی اکسید کربن و گاز اوپانیک را می گیرد و مصرف
می کند و پس از تصفیه به صورت هوای پاک و سایر محصولات مانند میوه، چوب
و غیره تحویل ما می دهد. این ها همه حاصل این درختی است که خداوند آفریده
است.
فرهنگ جهاد: بعضی ها معتقدند که کشور ما در منطقه خشک واقع شده
است، نظر جناب عالی چیست؟
من از این آقایان سئوال می کنم در سال هایی که ما ۹۰ میلیون هکتار
جنگل داشتیم، آیا آن موقع هم در منطقه خشک بودیم؟! این خشکی ای که به
وجود آمده بر اثر قطع بی رویه درختان است. چرا اشجار قطع شد؟ مشکل ما به
این جا برمی گردد که قطع بی رویه اشجار پیش آمد. درخت هر چی هست، درخت
است. ما زیر سایه درخت زندگی می کنیم، ما از نظر تغذیه به شیر و گوشت
حیوانات وابسته هستیم؛ اما ما و حیوانات هر دو وابسته به درختان هستیم.
چرا؟ به خاطر آب کشاورزی ای که ما به گندم می دهیم. گندم مصرف کننده
آب است؛ تولید کننده آن نیست. این درخت است که تولید کننده آب است.
درخت است که ابرها را برای باریدن بارور می کند و وقتی باران بارید این باران را به
اعماق زمین منتقل می کند. چرا؟ چون خاک سطحی جذب زمین می شود و این
جذب در طول زمان موجب فشردگی خاک زمین می گردد. بر اثر این فشردگی
منافذ درونش به تدریج بسته می شود. در اینجا درخت است که ریشه هایش به
دنبال یافتن آب تا ۴۰ ، ۵۰ متری بلکه بیشتر زمین پایین می رود، و در پی پایین
رفتنش آب باران را به اعماق زمین می رساند. بارانی که می بارد به کمک همین
ریشه ها، که مانند تونل هایی برای انتقال آب از سوی پروردگار طراحی شده اند، به
اعماق زمین نفوذ می کند. حتی بوته هایی مثل گَوَن و چیزهایی از این قبیل،
دارای ریشه های خیلی طویل هستند که در زمین پایین می روند و کار این ها این
است که مانند دریچه های ورودی آب به اعماق زمین عمل می کنند.
فرهنگ جهاد: نظر جناب عالی در رابطه با مصرف کود شیمیایی در
تولیدات کشاورزی چیست؟
الان که ما در کشورمان کود شیمیایی استفاده می کنیم در اروپا مصرف آن
از رده خارج شده است و معتقد هستند که کود شیمیایی و مواد شیمیایی دیگر در
محصول تولید شده وارد می شود ـ که در تجزیه های شیمیایی محصولاتی که
مورد تغذیه کود شیمیایی قرار گرفته اند خودش را نشان می دهد ـ و مصرف این
محصولات برای انسان عوارضی دارد و سلامت انسان ها را به خطر می اندازد؛ از
این رو آن را از چرخه تولید محصولات کشاورزی خود خارج کرده اند؛ نمونه بارز
آن این که وقتی می خواهند با ما قرار داد خرید بنویسند، تأکید دارند که
محصولاتتان را ارزیابی می کنیم؛ اگر سمّ و کود شیمیایی در آن ها مصرف نشده
باشد آن وقت از شما خرید می کنیم.
می خواهم از شما سئوالی بپرسم؟ چرا خربزه گرگاب اصفهان در طعم، عطر،
و تُردی برتر از خربزه مشهد است؟ چون خربزه مشهد فقط شیرین است و تردی
دارد، امّا آن عطر خربزه گرگاب را ندارد. این به سبب آن است که گرگابی ها از کود
شیمیایی استفاده نمی کنند، بلکه از کود انسانی استفاده می کنند. اصفهانی ها از
قدیم در مصرف کود انسانی برای کشاورزی معروف هستند؛ که این از دید
اقتصادی آن هاست، و این دید درستی است.
یک نمونه دیگر از موضوعات قابل ذکر در این خصوص که بیانش خالی از
لطف نیست این که اتریشی ها چندی پیش انگور یاقوتی شیراز را بردند آزمایشگاه
و تجزیه کردند و بعدا با توجه به کیفیت و مرغوبیت آن مشتری شدند و با ایران
قرارداد بستند و گفتند ما این انگور را در اتریش می فروشیم و دلیلش این است که
در این محصول اثری از مواد شیمیایی نیست.
این به چه دلیل است؟ به این دلیل که انگور یاقوتی در شیراز به صورت دیم
کشت می شود و مردم به محصولات دیم کود شیمیایی نمی دهند، و به این جهت
مورد استقبال کشور اتریش واقع شده است.
فرهنگ جهاد: حدیثِ «مَن أحیی أرضا میتهً فَهیَ لَهُ» را فریقین نقل
کرده اند، به لحاظ فقهی چه حکمی از آن استنباط می شود؟ نظر شما در این باره
چیست؟ بیان فرمایید.
در ابتدا لازم است مطلبی را ذکر کنم؛ شما اگر از فقها سئوال کنید که
کندن درخت ها، بوته ها و امثال این ها مانند گَوَن ها از سطح زمین شیب دار و
سپس کشت گندم و جو به جای آن ها چه حکمی دارد، در جواب به شما
می گویند: احیاء کرده اید. چرا؟ چون مبنای گفته آن ها این است که شما بوته ها و
خارها را کنده اید که مقدمه بارور شدن زمین است. البته با این تعبیر صحیح است
و روایت ذکر شده نیز بر همین مصداق وارد شده، لذا احیاء صورت گرفته است.
اما آقایان در کجا این موضوع را مطرح می کنند؟ در جایی که کندن علف ها و
بوته خارها موجب فرسایش خاک می شود! از طرف دیگر موجب خشک شدن
چاه ها می گردد.
دانش شما در این رابطه چه می گوید؟ احیاء است یا تخریب؟
قطعا بر طبق دانش امروزی این عمل تخریب زمین است و مصداق حدیث
مذکور نمی باشد.
حال سئوال این جاست: این چه نوع استنباطی است که از این روایت
می شود؟ اشکال کار کجاست؟ چرا وقتی از نظر فقهی گفته می شود: «قطع
حشیش» ؛ یعنی کندن درختچه ها و بوته ها و… شیار کردن (شخم زدن زمین) و
گندم کاشتن احیاء است. جمله «مَن أحیی أرضا میتهً فهی له» را مصداق آن
می گیرند؟
این به سبب آن است که روایت را درست نفهمیدیم. برای روشن شدن
موضوع خوب است مطلبی را در مورد طالبان محضرتان عرض کنم. از آیت اللّه
آصف حسینی، رئیس حرکت اسلامی افغانستان پرسیدیم: شما که با طالبان
حشر و نشر (رفت و آمد) دارید، فکر و اندیشه این ها چطور است؟ ایشان گفتند:
«این ها به آنچه روایت باشد به شدت مقیدند و عمل می کنند؛ مثلاً روایت داریم:
من کان یؤمن باللّه و الیوم الآخر فلا یدع حلیلته تخرج الی الحمام ؛ یعنی هر کس
ایمان به خدا و روز جزا دارد، همسرش را وارد حمام ها نکند. این روایت، روایت
معتبری است و الان هم این ها (طالبان) اجازه نمی دهند زن هایشان حمام بروند.
من از ایشان پرسیدم: شما نظرتان چه است؟ گفت: ما می گوییم که «الحمّام» الف و
لامش، الف و لام حقیقت نیست، الف و لام استغراق و جنس نیست، بلکه الف و
لام عهد است؛ مثل «الیوم» یعنی هذا الیوم (امروز). «لا یدع حلیلته تخرج الی
الحمام» ؛ یعنی در حمام های رایج آن روز داخل نشوند. علت آن هم این بوده است
که زنان بدون ساتر (پوشش) می رفتند و چشم این زن به عورت زن های دیگر
می افتاد که این امر نیز از نظر شرع مقدس حرام است؛ لذا حضرت رسول اکرم ـ
صلی اللّه علیه و آله ـ فرموده اند: «اگر تو ایمان به خدا و روز جزا داری نگذار زن تو
حمامی برود که کشف عورت است.» الحمام، به این حمام ها مربوط می شود؛
الحمام ؛ یعنی حمام های آن عصر و زمان.
این ها (طالبان) الف و لام «الحمام» را الف و لام استغراق و کلی جنس
گرفته اند و ابدا به زن هایشان اجازه نمی دهند در هیچ حمامی وارد شوند!
این مانند همین ممنوعیت در قضیه آلات لهو است؛ یعنی آلات لهو در این
نوع مصرف لهوی در عصر و زمان ما ممنوع است که حضرت امام خمینی ـ قدس
سره ـ اذن فروش همین آلات را داد. چرا؟ چون فرمود: به شرطی که در غیر لهو
مصرف شود مانع ندارد، و مقام معظم رهبری نیز همین نظر را دارند.
یعنی اگر جلسه ای تشکیل شود تحت این عنوان که با آن صدا مثلاً، زمینه
ایجاد ندای فطرت و وجدان به وجود آید، مثلاً مظلومیت جامعه ای ـ مانند
فلسطین ـ که در شعر جناب آقای حمید سبزواری به نام «آوای جلودار» متجلی
است. این سرود که با آهنگ همراه است، شما وقتی آن را می شنوید به یکباره فکر
می کنید باید اسباب و اثاثیه زندگیتان را جمع کنید و به لبنان برای کمک به
فلسطینی ها بروید. یعنی این صدا و آهنگ انگیزه لهوی برای انسان ایجاد
نمی کند؛ انگیزه جنسی ایجاد نمی کند، بلکه انگیزه فطری ایجاد می کند، نه این
که غریزه را تحریک کند، بلکه فطرت (جنبه حقیقت گرایی) را تحریک می کند.
حال برمی گردیم به موضوع مورد بحث اول. پس وقتی کسی گفت: من قطع
حشیش کردم و زمین را شیار (شخم) کردم، در موردی که این کار را انجام داده اگر
موجب خدمت به زمین و انسان ها بوده، احیاء است. اما اگر این کار موجب ضرر
باشد به آن دیگر احیاء نمی گویند. چرا؟ شیخ در اول «مکاسب محرمه» روایت
تحف العقول را به عنوان تبرک می آورد و آن را به عنوان معیار بیان می کند:
«کل شی ء یکون فیه فساد للناس لمعاشهم او معادهم فحرام کسبه
و جمیع وجه التصرف فیه.»
«هر چیزی که در آن برای دنیا و آخرت مردم فساد باشد، کسب و
هرگونه تصرفی در آن حرام است.»
این قطع حشیش و از بین بردن علف های هرز و شیار کردن و گندم کاشتن
در اراضی سطح شیب دار از مصادیق این روایت است و حرام.
این که کاشت گندم در سطح شیب دار موجب فرسایش خاک می شود علتش
چیست؟ علت این است که این حشیش و علف هرز با ریشه هایی که دارد از درون
زمین این خاک را می گیرد و این خاک مثل بتون می شود و این ریشه ها در آن
مانند داربست. این خاک به بتن مسلحه تبدیل می شود؛ چرا که در بتون غیر
مسلحه، خاک با یک ضربه از هم می پاشد. ولی در این نوع بتون، خاک و ریشه گیاه
بسیار مقاوم است.
در قطع حشیش، این ها می آیند و این ریشه ها را از خاک در می آورند و با این
کار زمین بی پناه می شود.
فرهنگ جهاد: بعضی معتقدند اگر سنگ های روی زمین های شیب دار و
عادی را جمع کنند و کم نمایند، این جا عمل احیاء صورت گرفته است. نظر جناب
عالی چیست؟
نه این گونه نیست. بلکه این سنگ حافظ خاک است. سنگ در دامنه های
کوه پوشش است، مانند پولک روی پوست ماهی و به نوعی چیده شده است که
وقتی باران می بارد با این سنگ ها که برخورد می کند، نشتش وارد زمین می شود
و این نشت جلوی منافذ را نمی گیرد، بلکه از منافذ زمین عبور می کند و چاه های
آب را تغذیه می نماید.
اگر سنگ را بردارند این باران با ضربات مستقیم به خاک برخورد کرده و خاک
را در خودش حل می کند و این عمل برای خاکی که در آب حل شده مانند سمّ
است. چرا؟ چون این آب گِل آلود روی این زمین شیب دار جاری می شود. این گِلی
که داخل آب است از آب سنگین تر است و به تدریج بر سطح زمین رسوب می کند
و در واقع خاک را از سطح شیب دار برداشته و در منافذ سطح مسطح زمین
می ریزد و در واقع با این عمل دریچه های ورودی آب به قعر زمین را می بندد.
آیا ندیده اید که زمین در چنین مناطقی سله می بندد و بعد هم قاچ
می خورد! علتش همین است که رسوبات حاصل از بارش باران بر سطح شیب دار
بدون پناه، بدون سنگ، تمام منافذ زمین را کور کرده و به همین دلیل است که
سیل نیز راه می افتد و چاه های آبی آن منطقه را خشک می کند.
فرهنگ جهاد: در بیاناتتان فرمودید: درخت ولی نعمت گندم است، آیا از
نظر شما گندم و جو دو محصول راهبردی نیست؟
بله، همان طور که قبلاً گفتم ما هنوز درخت و گندم را با همدیگر مقایسه
می کنیم، این صحیح نیست. درخت ولیّ نعمت گندم است، بلکه ولی نعمت
حیوانات، خاک زراعی و حتی خود ما انسان ها است. همه چیزها از جمله شیر و
گوشت و میوه جات و اکسیژن و حتی آب زراعی ما وابسته به وجود درختان است.
درخت است که تولید کننده آب است. همان طور که در سؤالات قبل توضیح
دادم، در سیستم تولید و نگه داری آب، درختان دخیل هستند. درخت است که
باعث جذب آب شده و از سیلاب و فرسایش خاک جلوگیری می کند؛ امّا بعضی ها
بر این اعتقاد هستند که محصولات درختان استراتژیک نیست، محصول گندم و
جو استراتژیک است. به عنوان نمونه کشورهای استعمارگر وقتی می خواهند یک
کشور را از جهت اقتصادی تحت فشار قرار دهند و آن را در مسیری که خودشان
می خواهند ببرند، گندم و جو به آن کشور نمی فروشند، مثلاً آمریکا با ندادن گندم
و جو به شوروی سابق، همیشه او را تهدید می کرد. همین طور کانادا برای رام
کردن شوروی یا گرفتن یک امتیاز سیاسی از ابزاری همانند گندم و جو استفاده
می کرد. پس اگر ما در این محصول خودکفا شویم از این خطرات و سوء استفاده ها
رهایی یافته ایم!
بله، گندم و جو و پنبه استراتژیک است؛ پنبه برای پوشاک و گندم برای
خوراک. سایر محصولات در مقابل محصولات استراتژیک، درجه دوم هستند و
این حرف در جای خودش درست است.
اما درخت، درخت وجودش برای همین گندم هم لازم است. ما به کسی که
گندم می کارد باید بگوییم شما که از آب زمین (چاه) برای آبیاری گندم استفاده
می کنید آیا نباید زمینه تولید آب را که همان کاشت درخت و توجه به درختان
است ایجاد کنید؟ یعنی در بالا دست زمین های زراعی، در حاشیه ارتفاعات و
سطوح شیب دار درخت بکارید؟! زیرا کاشت درخت باعث جبران برداشتی است
که از آب چاه می شود.
آب چاه های شما جز با درختکاری احیاء نخواهد شد. شما اگر قرار است که
سیلاب را به آب چاه تبدیل کنید، باید درخت بکارید.
فرهنگ جهاد: به نظر حضرت عالی وظیفه اصلی وزارت جهاد کشاورزی
چیست؟
به نظر بنده مسئله اصلی وزارت جهاد کشاورزی در شرایط فعلی باید
اهتمام به ترویج فرهنگ درختکاری باشد؛ زیرا ذخیره آب و امور مختلف
کشاورزی به گسترش درختکاری وابسته است و این امر موجب جلوگیری از
سیلاب و تخریب زمین می گردد.
شما الگوی درختکاری در شهرستان استهبان را ببینید، درخت انجیر دیم
می کارند و بعدش با فروش محصول این انجیر دلار به دست می آورند و به هیچ
عنوان از آب چاه های زیرزمینی هم استفاده نمی کنند. در این شهرستان هر جا که
جنگل های انجیر وجود دارد یک ذره هم سیلاب نیست.
این جنگل ها دو خصوصیت دارند: یکی آن که مالک خصوصی دارند؛ دوم
آن که در آن جا زمینه اشتغال و فعالیت برای افراد و خانواده های آنان ایجاد
می شود و به این وسیله معیشت آنان تأمین می گردد و این خود باعث صرفه
جویی در هزینه های دولتی شده و مانع از دولتی شدن امور می گردد.
یکی از انواع درختان بسیار مفید و ارزشمند که هم باعث رونق زندگی مردم
می گردد و هم فواید ارزنده ای چون ارز آوری، اشتغال زایی تولید محصولات
متنوع و مفید دارد، درخت زیتون است.
فرهنگ جهاد: لطفا بیشتر توضیح دهید.
زیتون درختی است که عمرش بسیار زیاد است. درخت زیتون تا هزار
سال عمر می کند. اصلاً درباره درخت زیتون این جمله درست است که زیتون
مرگ ندارد، مگر این که او را بکشند. درختان زیتونی در عالم هستند که چند هزار
ساله اند. از جهت بازدارندگی باران، درخت زیتون، بهترین درخت برای
آبخیزداری است.
درخت زیتون برگ ریزان ندارد. فصل زمستان عموما فصل باران است. با
توجه به این که در دوره برگ ریزان درختانی چون انجیر و انگور، که برگ ریزان
دارند، وقتی باران به شاخه های آن ها می خورد سرعت و شدت آن را متوقف
نمی کنند و این موجب صدمه به خاک می شود، اما درخت زیتون اجازه نمی دهد
یک ذره باران به زمین بخورد؛ یعنی زیتون می تواند اولویت اول برای آبخیزداری
باشد؛ بلکه از انجیر هم برای این کار مناسب تر است و خاک سطحی را نیز حفظ
می کند.
نوع چینش برگ و شاخه و تنه درخت زیتون برای این است که قطرات باران
در برخورد با آن ها بالا می آید و نشت آن وارد زمین می شود و این عینا مانند
همان حالتی است که باران در برخورد با سنگ و بوته پیدا می کند. بلکه درخت
بالاتر از سنگ و بوته است که این عمل را انجام می دهد. یعنی بوته و سنگ تا یک
حدود و مقطعی آب را هدایت می کنند و درخت هم به نوعی دیگر این عمل را
انجام می دهد.
هر چه سن درخت بیشتر می شود، شاخه ها بالاتر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 