پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت ششم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت ششم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت ششم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پژوهشی در بیت المال(قسمت ششم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۴

بیت المال و اصلاحات

اصلاحات به معنای بر پاداشتن و اقامه چیزی بعد از فساد و خرابی آن است و در
بیشتر موارد در برابر فساد به کار می رود و مصادیق مختلفی دارد. «صلح» ریشه
اصلی کلمه اصلاحات به معنای سالم از فساد است، صلح ضد فساد و اعم است از
این که در اصل چیزی یا عقیده یا عمل باشد و بیش تر در عمل به کار می رود.
صلاح در موضوع، مانند آیه «و وهبنا له یحیی واصلحنا زوجه» یعنی در مزاج
همسرش اختلال و فساد بود که همان نازایی باشد. صلاح در باطن، مانند آیه
«سیهدیهم و یصلح بالهم» بال در آیه به معنای حالت درونی و باطنی است؛ صلاح
در عمل، مانند آیه «و اما من آمن و عمل صالحاً فله جزاء الحسنی» صلاح مطلق و
عام، مانند آیه «الا الذین تابوا واصلحوا» اصلاح و افساد نیز نقطه مقابل یکدیگرند،
مانند آیه «ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها و والله یعلم المفسد من المصلح» به
این ترتیب اصلاح با تحقق افساد منتفی می شود، چنان چه افساد با پیدایش
اصلاح منهدم می گردد. پس صلاح و فساد نقیض یکدیگرند. یکی از اهداف عمده
انبیای الهی بازسازی جامعه و اصلاح آن بعد از خرابی و انحطاط ایجاد شده بود.
حضرت شعیب در برابر مخالفت های لجوجان که او را به سفاهت و نادانی متهم
می کردند، فرمود:

«ان ارید الا الاصلاح مااستطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه
انیب»

«من جز اصلاح تا آن جا که توانایی دارم نمی خواهم و توفیق من جز به
خدا نیست، بر او توکل کردم و به سوی او بازمی گردم.»

قرآن کریم می فرماید:

«و لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها وادعوه خوفاً وطمعاً ان رحمه الله
قریب من المحسنین»

«در زمین بعد از آن که اصلاح شده است فساد نکنید و او را با بیم و امید
بخوانید زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.»

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:

«ان الارض کانت فاسده فاصلحهاالله بنبیه»

«زمین فاسد بود و خداوند آن را به وسیله پیامبر اسلام اصلاح کرد.»

پیامبران برای ازبین بردن ستم، کفر، تبعیض و ایجاد امنیت و صلاح در
جامعه مبعوث شدند. اصلاحات ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی،
اخلاقی و اقتصادی، دارد اما آن چه در این فصل مورد بحث قرار می گیرد
اصلاحات اقتصادی در بعد اموال عمومی و بیت المال است.

محور مباحث نیز بر اساس شیوه امام علی ـ علیه السلام ـ در اصلاح مفاسد
در حوزه بیت المال است. پس از رحلت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ که
خلافت از مسیر خود منحرف شد، علی ـ علیه السلام ـ در زمان خلافت به اصلاح
نابسامانی ها در امور اقتصادی و بیت المال پرداخت.

تداوم پایداری هر حکومتی وابسته به سیاست های مالیاتی و بودجه ای و
کارآیی لازم در امور اقتصادی و مدیریت بهینه منابع و امکانات عمومی است.
مبارزه با اسراف، تبذیر، تکاثر و انحراف در بیت المال از اهداف اصلی حکومت امام
علی ـ علیه السلام ـ بود. جای جای نهج البلاغه گواه این مدعاست. امام علی ـعلیه
السلام ـ پس از پذیرش حکومت یکی از برنامه های خود را اصلاحات خواند:

«اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منّا منافسه فی سلطان و لاالتماس
شی ءٍ من فضول الحطام ولکن لیزد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی
بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک.»

خدایا! تو می دانی که جنگ ما برای به دست آوردن حکومت و دنیا و
ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه
خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان
ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده
تو بار دیگر اجرا گردد.»

امام علی ـ علیه السلام ـ در نبرد صفین به یاران خود فرمود: اصلاح مردم و
جامعه در پرتو اصلاح حاکمان است.

«فلیست تصلح الرعیه الا بصلاح الولاه ولا تصلح الولاه الا باستقامه
الرعیه فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه وادی الوالی الیها حقها عزالحق
بینهم و قامت مناهج الدین واعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها
السنن فصلح بذلک الزمان.»

«پس رعیت اصلاح نمی شود جز آن که زمامداران آن اصلاح گردند و
زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستکاری رعیت و آن گاه که مردم حق
رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد حق در آن جامعه عزت
یابد و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار وسنت پیامبر
پایدار گردد، پس روزگار اصلاح شود.»

اصلاحات اقتصادی

اصلاحات اقتصادی عبارت است از مجموعه اقدام هایی که برای رفع مشکلات
اقتصادی مانند تورم، بی کاری، کمبود سرمایه گذاری و توزیع نابرابر درآمد، انجام
می شود. امام علی ـ علیه السلام ـ در ابتدای نامه خود به مالک اشتر می نویسد:

«وتفقّد امر الخراج بما یصلح اهله فان فی صلاحه و صلاحهم صلاحاً لمن
سواهم ولاصلاح لمن سواهم الا بهم لان الناس کلهم عیال علی الخراج و
اهله و لیکن نظرک فی عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج
لان ذلک لایدرک الا بالعماره ومن طلب الخراج بغیر عماره اخرب
البلاد.»

«مالیات و بیت المال رابه گونه ای وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان
باشد؛ زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان عامل اصلاح امور دیگر
اقشار جامعه است و تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز
سامان نخواهد گرفت؛ زیرا همه مردم نان خور مالیات و مالیات دهندگاند.
باید تلاش تو در آبادانی زمین بیش تر از جمع آوری خراج باشد که خراج
جز با آبادانی فراهم نمی گردد و آن کسی که بخواهد خراج را بدون آبادانی
مزارع به دست آورد شهرهارا خراب می کند.»

عرصه های اصلاحات

در صدر اسلام، انحراف اقتصادی در اموال عمومی در «جنبه نظری و عملی رخ
نمود، از این رو اصلاحات نیز متوجه این دو محور گردید. انحراف نخست در بینش
مسلمانان بود که پس از رحلت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ به دنیا روی
آوردند و معاد را فراموش کردند. رسول خداـ صلی الله علیه وآله ـ در زمان حیات
نورانی خود از این انحراف در بینش که اثرش در رفتارها ظاهر می شود خبر
داده بود:

«یا علی! ان القوم سیفتنون باموالهم و یمنون بدینهم علی ربهم و یتمنون
رحمته و یأمنون سطوته و سیحلون حرامه بالشبهات الکاذبه و الاهواء
الساهیه فسیحلون الخمر بالنبیذ و السحت بالهدیه.»

«یا علی! همانا این مردم به زودی پس از من با اموالشان دچار فتنه و
آزمایش می شوند و در دینداری بر خدا منت می گذارند، با این حال انتظار
رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا خود را ایمن می پندارند. حرام
خدا را با شبهات دروغین و هوسهای غفلت زا حلال می کنند. شراب را
نبیذ نام نهند و حلال کنند و رشوه را هدیه خوانند.»

انحراف دوم در رفتار مسلمانان بود که بر اثر تغییر بینش، تمام تلاششان
ثروت اندوزی شد و اموال عمومی را مال خود پنداشتند و به جای رسیدگی به
مشکلات مردم به سامان دهی زندگی شخصی خود پرداختند. امام علی ـعلیه
السلام ـ بارها خطر تغییر در نگرش و منش مردم را یادآور شده بود. آن حضرت
فرمود:

«اضرب بطرفک حیث شئت من الناس فهل تبصر الا فقیراً یکابد فقراً أو
غنیاً بدّل نعمه الله کفراً أو بخیلاً اتخذ البخل بحق الله وفراً.»

«به هر کجا که خواهی چشم بگردان و مردم را بنگر آیا جز فقیری که از فقر
خود رنج می برد یا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران می کند یا بخیلی که
در ادای حق خدا بخل می ورزد تا بر ثروتش بیفزاید چیز دیگری خواهی
دید؟»

«اَیْنَ اخیارکم و صلحائکم و این احرارکم و سمحائکم و این المتورعون فی
مکاسبهم و المنزهون فی مذاهبهم الیس قد ظعنوا جمیعاً عن هذه الدنیا
الدنیه و العاجله المنغضه وهل خلقتم الا فی حثاله لا تلتقی الابذمهم
النسفتان استصغاراً لقدرهم و ذهاباً عن ذکرهم فانا لله و انا الیه
راجعون.»

«کجایند خوبان و صالحان شما؟ کجایند پرهیزکاران در کسب و کار؟
کجایند پاکیزگان در راه و رسم مسلمانی؟ آیا جز این است که همگی رخت
بستند و رفتند و از این جهان پست و گذران و تیره کننده عیش و
شادمانی گذشتند. مگر نه این است که شما به جای آنان مانده اید در میان
گروهی فرومایه که لب ها از به هم خوردن و بردن نامشان و نکوهش
اعمالشان ننگ دارد، در این حال باید گفت «انالله و اناالیه راجعون».»

امام علی ـ علیه السلام ـ تقسیم شدن جامعه به دو طبقه فقیر و غنی، فقدان
افراد صالح و شایسته، عدم رعایت قوانین الهی، نافرمانی الهی در معاملات
اقتصادی و فراموش شدن خدمت رسانی به دیگران را نشانه انحراف از الگوی
مطلوب جامعه اسلامی دانسته است. برخی اصحاب آن قدر ثروت اندوخته بودند
که بر ده ها شتر حمل می شد. یکی از آنان عبدالرحمان بن عوف است که فقیر بود
اما بعد از رحلت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله ـ هزار شتر، سه هزار گوسفند، صد
اسب و شمش های طلا داشت. از این رو اصلاحات اقتصادی امام علی ـ علیه
السلام ـ در هر دو جنبه نظری و عملی صورت پذیرفت.

اصلاحات در بعد نظری

نخستین انحراف پس از پیامبر در نوع نگرش مردم به دنیا بود که انحراف در
رفتارها را به دنبال داشت. دنیا محوری و فراموشی آخرت موجب شد بسیاری از
ارزش ها زیر پا گذاشته شود و آشوب ها و نابسامانیهای زیادی به وجود آید. برخی
آن چنان با حرص و ولع به دنیا روی آوردند که شخصیت و آبروی خود را فراموش
کردند. قرآن کریم بارها خطر دنیاپرستی را یادآور شده و دنیا را معبر و وسیله
کسب آخرت خوانده است:

«ارضیتم بالحیاه الدنیا من الآخره فما متاع الحیاه الدنیا فی الآخره الا
قلیل»

«آیا به زندگی دنیا در برابر آخرت راضی شده اید، با این که متاع زندگی
دنیا در برابر آخرت اندک است.»

پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ خطر این انحراف در بینش را
یادآور شده و آن را مانعی اساسی برای حرکت به سوی اهداف متعالی اسلام
خوانده بود. آن حضرت با پیش بینی دنیا گرایی مردم پس از خود به امام علی ـ
علیه السلام ـ فرمود:

«یا علی: ان القوم سیفتنون باموالهم و یمنون بدینهم علی ربهم و یتمنون
رحمته و یأمنون سطوته و سیحلون حرامه بالشبهات الکاذبه و الاَ هْواء
الساهیه فسیحلون الخمر بالنبیذ و السحت بالهدیه و الربا بالبیع»

«یا علی! همانا این مردم به زودی با اموالشان دچار آزمایش می شوند و در
دینداری بر خدا منت می گذارند، با این حال انتظار رحمت او را دارند و از
قدرت و خشم خدا خود را ایمن می پندارند. حرام خدا را با شبهات
دروغین و هوس های غفلت زا حلال می کنند. شراب را به بهانه نبیذ بودن
و رشوه را به بهانه هدیه بودن و ربا را با بیع و معامله خواندن حلال
می شمارند.»

امام علی ـ علیه السلام ـ در خطبه شقشقیه پس از تبیین انحرافات ایجاد
شده در زمان خلفا و تلاوت آیه ۸۳ سوره قصص فرمود:

«بلی والله لقد سمعوها و وعوها و لکنهم حلیت الدنیا فی اعینهم و راقهم
زبرجها»

آری به خدا آن را (آیه ۸۳ قصص را) خوب شنیده و حفظ کرده بودند، اما
دنیا در دیده آنان زیبا نمود و زیور آن چشمهایشان را خیره کرد.»

امام در خطبه دیگری آثار این انحراف نظری را بر شمرده است:

«قد غاب عن قلوبکم ذکر الآجال و حضرتکم کواذب الآمال فصارت الدنیا
املک بکم من الاخره و العاجله اذهب بکم من الآجله و انما انتم اخوان
علی دین الله ما فرق بینکم الا خبث السرائر و سوء الضمائر فلا توازرون و
لا تناصحون و لا تباذلون و لا توادون ما بالکم تفرحون بالیسیر من الدنیا
تدرکونه و لا یحزنکم الکثیر من الآخره تحرمونه.»

«یاد مرگ از دل های شما رفته و آرزوهای فریبنده جای آن را گرفته است
و دنیا پیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از
متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنیا زدگی قیامت را از
یادتان برده است. همانا شما برادران دینی یکدیگرید، چیزی جز درون
پلید و نیت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه یکدیگر را یاری
می دهید، نه خیرخواه یکدیگرید و نه چیزی به یکدیگر می بخشید و نه با
یکدیگر دوستی می کنید، شما را چه شده که با به دست آوردن متاعی
اندک از دنیا شادمان می گردید و از متاع بسیار آخرت که از دست
می دهید اندوهناک نمی شوید!»

اگر توجه انسان ها معطوف به امور مادی و دنیای زودگذر شود یعنی انسان ها
متمرکز در شهوات و لذت و مادیات شوند و آخرت را فراموش کنند و رفتارهای
آنان بر اساس این بینش سامان گیرد، در همه عرصه ها به ویژه عرصه اقتصادی
دچار لغزش می شوند. معنای عدم دلبستگی به دنیا، ترک کامل آن و کنار گذاشتن
تلاش نیست. دنیای محدود و متناهی را بایستی زمینه ساز عالم آخرت نامحدود
و نامتناهی قرار داد. هیچ منافاتی ندارد که ضمن بهره برداری صحیح از نعمت ها
ثروت را وسیله کسب آخرت قرار دهیم. در قرآن کریم از زبان حضرت سلیمان
آمده است:

«رب اغفرلی وهب لی ملکاً لا ینبغی لاحدٍ من بعدی»

«پروردگارا! مرا ببخش و مرا ملک و سلطنتی عطا فرما که پس از من احدی
لایق آن نباشد.»

حضرت سلیمان کاخ هایی از جنس بلور داشت. امامان معصوم ـ علیهم
السلام ـ ده ها برده را خریدند و آزاد کردند که نشانگر ثروت آنان است. ثروت و
توسعه اقتصادی هیچ منافاتی با زهد و قناعت ندارد. آن چه مذموم است
دنیازدگی است. اگر دنیا دار غرور و زندگی آن لهو و لعب و زینت و تفاخر معرفی
شده به دلیل سرگرم شدن مردم به آن و فراموشی قیامت است. شیفتگی به مال
دنیا ـ کم یا زیادـ و ارزش کلیدی به آن دادن به گونه ای که با روی آوردن آن شادی
و با فقدان آن ناامیدی پیدا شود، مذموم است:

«لکیلا تأسوا علی مافاتکم ولاتفرحوا بما آتیکم»

نوع بینش به دنیا نظام رفتاری انسان ها را پایه ریزی می کند. این بینش پس
از رحلت رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ به سوی هدف قرار دادن دنیا و فرع
شدن آخرت پیش رفت و دنیا قلب بسیاری از مردم را تسخیر کرد، تا آنجا که در
ثروت اندوزی از هر راه ممکن با یکدیگر مسابقه گذاشتند. امام علی ـ علیه السلام ـ
به اصلاح نگرش مردم درباره دنیا پرداخت. اینک به شماری از سخنان و رفتارهای
آن حضرت در این زمینه اشاره می کنیم.

۱ – تبیین سیره رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ

امام علی ـ علیه السلام ـ بارها شیوه زندگی رسول خداـ صلی اللّه علیه وآله ـ را
یادآور شدند. رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ در طول زندگی با برکت خود بینش
قرآنیِ معبر و مزرعه دانستن دنیا را ترویج و در پرتو آن افرادی را تربیت کرد که از
جان و مال و فرزند خویش برای رسیدن به اهداف متعالی گذشتند.

امّا پس از رحلت پیامبر به تدریج سیره آن حضرت فراموش شد و دنیا
پرستی رواج یافت امام علی ـ علیه السلام ـ در سال ۳۷ق. هنگام جنگ با معاویه
سخنانی ایراد کرد که مخاطبین آن مردم کوفه بودند:

«پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگویی است برای
الگوپذیران و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری
باشد و محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و
گام بر جایگاه قدم او نهد پیامبر از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و
به دنیا با گوشه چشم نگریست. دو پهلویش از همه مردم فرو رفته تر و
شکمش از همه خالی تر بود. دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون
دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن دانست و چیزی را که
خدا خوار شمرده آن را خوار انگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده،
کوچک و ناچیز می دانست.»

امام علی ـ علیه السلام ـ درباره ساده زیستی پیامبرـ صلی الله علیه وآله ـ
فرمود:

«ولقد کان ـ صلی اللّه علیه وآله ـ یأکل علی الارض و تجلس جلسه العبد و
یخصف بیده نعله و یرقع بیده ثوبه و یرکب الحمار العاری و یردف خلفه و
یکون الستر علی باب بیته فتکون فیه التصاویر فیقول یا فلانه – لاحدی
ازواجه – غیبیه عنی اذا نظرت الیه ذکرتُ الدنیا و زخارفها.»

«همانا پیامبر ـ صلی اللّه علیه وآله ـ بر روی زمین می نشست و غذا
می خورد و مانند برده ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله
می زد و لباس خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست
ودیگری را پشت سر خویش سوار می کرد. پرده ای بر در خانه او آویخته
بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود: این پرده
را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد به یاد دنیا و
زینت های آن می افتم.»

امام علی ـ علیه السلام ـ علت ساده زیستی پیامبران را اقتدای مردم به آنان
برشمرد و فرمود:

«اگر خدای سبحان اراده می فرمود هنگام بعثت پیامبران درهای گنج و
معدن های جواهرات و باغات سرسبز را به روی آنان می گشود و پرندگان
آسمان و حیوانات وحشی زمین را همراه آنان به حرکت در می آورد. اما اگر
این کار را می کرد آزمایش از میان می رفت و پاداش و عذاب بی اثر می شد
و بشارت ها و هشدارهای الهی بی فایده می بود و برمومنان اجر و پاداش
امتحان شدگان واجب نمی شد، و ایمان آورندگان ثواب نیکوکاران را
نمی یافتند و واژه ها معانی خود را از دست می داد. در صورتی که خداوند
پیامبران را با عزم و اراده قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقیر، مبعوث کرد؛
با قناعتی که دل ها و چشم ها را پر سازد، هر چند فقر و نداری ظاهری آنان
چشم و گوش هارا خیره سازد.»

۲ – یادآوری خطرهای دنیاپرستی

بخش زیادی از کلمات، نامه ها و خطبه های امام علی ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه
به بیان خطرهای دنیاپرستی اختصاص یافته است. در این نوشتار به ذکر نمونه
هایی از آنها اکتفا می کنیم.

الف ـ حقیقت دنیا

«فانها حلوه خضره حفّت بالشهوات وتحببت بالعاجله وراقت بالقلیل و
تحلت بالآمال وتزینت بالغرور، لاتدوم حبرتها ولا تؤمن فجعتها، غراره،
ضراره، حائله، زائله، نافده بائده، اکاله، غواله.»

«دنیا در کام شیرین و در دیده انسان سبز و رنگارنگ است. به شهوات و
خواهش های نفسانی پوشیده شده و با نعمت های زودگذر دوستی
می ورزد. با متاع اندک زیبا جلوه می کند و در لباس آرزوها خود را نشان
می دهد و با زینت و غرور خود را می آراید. شادی آن دوام ندارد و کسی از
اندوه آن ایمن نیست. دنیای حرام بسیار فریبنده و بسیار زیان رساننده
است. دگرگون شونده و ناپایدار، فناپذیر و مرگبار و کشنده ای تبهکار
است.»

ب ـ پرهیز از دنیازدگی و دلبستگی به آن

«واحذرکم الدنیا فانها منزل قلعه و لیست بدار نجعه قد تزینت بغرورها و
غرت بزینتها دارها هانت علی ربها فخلط حلالها بحرامها و خیرها بشرها
و حیاتها بموتها و حلوها بمرّها لم یصفهاالله تعالی لاولیائه و لم یفن بها
علی اعدائه خیرها زهید و شرها عتید و جمعها ینفد و ملکها یسلب و
عامرها یخرب؛»

«شما را از دنیا پرستی می ترسانم؛ زیرا منزلگاهی است برای کوچ کردن،
نه منزلی برای همیشه ماندن. دنیا خود را با غرور زینت داده و با زینت و
زیبایی می فریبد. خانه ای است که نزد خداوند بی مقدار است؛ زیرا حلال
آن با حرام و خوبی آن با بدی و زندگی در آن با مرگ و شیرینی آن با
تلخی ها درآمیخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در
بخشیدن آن به دشمنانش دریغ نفرمود. خیر دنیا اندک و شر آن آماده و
فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده و آبادانی آن رو به ویرانی
است.»

ج ـ لزوم عبرت گرفتن از گذشتگان

«الستم فی مساکن من کان قبلکم اطول اعماراً وابقی آثاراً وأبعد آمالاً واعدَّ
عدیداً وأکثف جنوداً تعبدوا للدنیا أَیَّ تعبدٍ وآثروها أیَّ ایثارٍ ثم ظعنوا
عنها بخیر زادٍ مبلّغٍ و لا ظهرٍ قاطعٍ فهل بلغکم ان الدنیا سخت لهم نفساً
بفدیه أو اَعانتهم بمعونهٍ اَوْ أحسنت لهم صحبهً بل اوهنتهم بالقوادح و
أوهنتهم بالقوارع.»

آیا شما در محل سکونت گذشتگان خود به سر نمی برید که عمرشان از
شما طولانی تر و آثارشان با دوام تر و آرزوهایشان درازتر و افرادشان
بیش تر و لشکریانشان انبوه تر بودند!؟ دنیا را چگونه پرستیدند و آن را
چگونه بر خود گزیدند و سپس از آن رخت بر بستند و رفتند بی توشه ای
که آنان را برای رسیدن به منزلگاه کفایت کند و بی مرکبی که آنان را به
منزلشان رساند. آیا شنیدید که دنیا خود را فدای آنان کرده باشد یا به
گونه ای یاریشان داده یا با آنان به نیکی به سر برده باشد؟! نه، هر گز، بلکه
سختی و مشکلات دنیا چنان به آنان رسید که پوست و گوشتشان را درید
و با سختی ها آنان را سست کرد.»

د ـ مقصود از نکوهش دنیا

خداوند دنیا را آفرید تا انسان ها از آن بهره ببرند. قرآن کریم بارها به جهان هستی
و مخلوقات آن سوگند یاد کرده و هستی را وسیله کسب آخرت خوانده است.
نکوهش دنیا به سبب نوع نگرش و رابطه انسان با آن است. در همین دنیای مادی
اولیا و انبیای الهی به دنیا آمدند و قرآن نازل شد، بنابراین دنیا نه تنها مذموم
نیست بلکه وسیله تعالیست «الدنیا مزرعه الآخره»، وابستگی و شیفتگی به آن
مذموم است:

«حب الدنیا رأس کل خطیئه.»

«دنیا پرستی سرچشمه همه فسادهاست.»

رسول خداـ صلی اللّه علیه وآله ـ فرمود:

«سیأتی بعدکم قومٌ یأکلون اطائب الطعام و الوانهاو ینکحون اجمل النساء
والوا نها و یلبسون الین الثیاب و الوا نها ویرکبون فره الخیل والوا نها، لهم
بطون من القلیل لا تشبع، وانفس بالکثیر لا تقنع، عاکفین علی الدنیا
یغدون و یروحون الیها، اتخذوها آلهه من دون إلهِهِمْ وربّاً دون ربهم.»

«بعد از شما گروهی می آیند که بهترین و لذیذترین غذاها را می خورند و با
زیباترین زنان نزدیکی می کنند و انواع لباس های نرم را می پوشند و بر
مرکب های راحت سوار می شوند. آنان شکم های کوچکی دارند که سیر
نمی گردند و دل هایشان با ثروت های کلان آرام نمی گیرد. هدف و فکر و
ذکرشان دنیاست و دنیا را به جای دین و پروردگار پرستش می کنند.»

امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:

«حب الدنیا یفسد العقل ویصم القلب عن سماع الحکمه ویوجب الیم
العقاب.»

«دوستی دنیا عقل را فاسد می کند و گوش قلب را از شنیدن حکمت
ناشنوا می سازد و سبب عذاب دردناک می شود.»

امام علی ـ علیه السلام ـ بارها یادآور شدند که بهره گیری صحیح از مواهب
مادی در طریق وصول به معنویت، مصداق حب دنیا نبوده بلکه آخرت طلبی
محسوب می شود. مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه باب «استحباب
الاستعانه بالدنیا علی الاخره» ۱۱ روایت ذکر می کند که همه آنها دلالت دارد که
می توان مواهب مادی دنیا را وسیله سعادت جاویدان قرار داد.

امام علی ـ علیه السلام ـ در پاسخ کسی که دنیا را مذمت می کرد و آن را ناچیز
می شمرد، فرمود: چرا دنیا را ملامت می کنی؟ مگر دنیا چیست که برای تو
ناهنجار جلوه کرده است؟

«ان الدنیا دار صدقٍ لمن صدقها و دار عافیه لمن فهم عنها دار غنی لمن
تزود فیها و دار موعظه لمن اتعظ بها.»

عطار نیشابوری این جریان را به نظم در آورده و می گوید:

آن یکی در پیش شیر دادگر

ذم دنیا کرد بسیاری مگر

حیدرش گفتا که دنیا نیست بد

بد تویی زیرا که دوری از خرد

هست دنیا بر مثال کشتزار

هم شب و هم روز باید کشت و کار

زان که عز و ذلت دین سر به سر

جمله از دنیا توان برد ای پسر

تخم امروزینه فردا بر دهد

ورنکاری ای دریغا بر درهد

گر ز دنیا بر نخواهی برد تو

زندگی نادیده خواهی مرد تو

۳- تبیین سیره خود

امام علی ـ علیه السلام ـ امیر زهد و بی رغبتی به دنیا بود. عمربن عبدالعزیز
می گوید: در این جامعه و امت پس از پیامبر خداـ صلی اللّه علیه وآله ـ کسی را
زاهدتر و پارساتر از امیرالمومنین علی بن ابی طالب سراغ ندارم. او در نامه ای به
عثمان بن حنیف فرماندار بصره که دعوت ضیافت سرمایه داری را پذیرفته بود
ضمن نکوهش او فرمود:

«الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه.»

«آگاه باش که امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان
رضایت داده است.»

امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود:

«ااقنع من نفسی بان یقال هذا امیرالمومنین و لااشارکهم فی مکاره الدهر
او اکون اسوه لهم فی جشوبه العیش فما خلقت لیشغلنی اکل الطیبات
الیک عنی یا دنیا فحبلک علی غاربک قد انسللت من فحالبک و اقلت
من حبائلک و احنبت الذهاب فی مداحضک.»

«آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمومنین خوانند و در تلخی های
روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم.
آفریده نشده ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد. ای دنیا از من
دور شو! مهارت را بر پشت تو نهاده و از چنگالهای تو رهایی یافتم و از
دام های تو نجات یافته و از لغزشگاهایت دوری گزیدم.»

امام باقرـ علیه السلام ـ در وصف پارسایی امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«پدرم امیرمومنان پنج سال زمامدار جامعه بود و هستی مردم در دست
او اما در تمام این مدت برای خویشتن نه آجری روی هم نهاد و نه گله
گوسفندی فراهم ساخت و نه درهم و دیناری به ارث نهاد.»

عبدالله ابن رافع می گوید روز عیدی به دیدار حضرت علی ـعلیه السلام ـ
رفتم. مردم رفته بودند و کسی نبود. دیدم آن بزرگوار ظرفی در بسته و مهر شده
پیش کشید و آن را گشود. کنجکاو شدم که در میان آن چیست. وقتی نگاه کردم
دیدم مقداری نان خشکیده جوین بیرون آورده و به خوردن آن پرداخت. گفتم:
این نان خشک چه نیازی به مهر و موم دارد؟ فرمود: عبدالله! از ترس حسن و
حسین چنین کرده ام برای این که روغن بر آن نمالند. عبدالله می گوید: جامه آن
پیشوای زهد بارها تعمیر شده بود. کفش آن حضرت از لیف خرما و پیراهنش
کرباس بود.

معاویه از ضراربن حمزه خواست سیره امام علی ـ علیه السلام ـ را برای او
توصیف کند. او گفت: در بین ما بسان یکی از یاران ما بود و برای خود برتری و
امتیازی نمی یافت و هرگاه از او چیزی می پرسیدیم آگاهانه و صادقانه پاسخ
می داد. هر گاه به جایی دعوت می کردیم، می پذیرفت. شب هنگام او را دیدم که در
عبادت قرار از کف داده و می گفت:

«یا دنیا غری غیری ابی تعرضت ام الی تشوقت؟ هیهات قد طلقتک ثلاثا
لارجعه فیها… آهٍ من قله الزاد و بعد السفر ووحشه الطریق.»

«هان ای دنیا! برو و از من دور شو. برو و دیگری را فریب بده. آیا به سراغ
من آمده ای. آیا خود را به من نمایش می دهی یا بر آن هستی تا مرا شیفته
خود کنی وبه سوی خود جذب نمایی. نه هر گز چنین نخواهد شد. من تو
را سه بار طلاق گفته ام که دیگر بازگشتی در آن نیست. آه از ناچیزی زاد و
توشه و ترس و هراس راه پر خطر و دوری از سفر و عظمت هدف.»

وقتی سخنان او تمام شد معاویه گریست و گفت:

«رحم الله اباالحسن کان والله کذلک»؛ «خدا مهر خود را بر علی ببارد که
همین گونه بود.»

۴- یادآوری معاد و آخرت

یکی از روش های امام علی ـ علیه السلام ـ برای اصلاح بینش مردم یادآوری مرگ
و راه پرخطر قیامت بود. ایمان و اعتقاد به معاد نقش سازنده ای در همه ابعاد از
جمله مسائل اقتصادی دارد و موجب بیداری مردم از خواب غفلت و پرهیز از
دنیاپرستی می شود به همین دلیل صدها آیه در قرآن درباره معاد است. قرآن
کریم آن جا که خطر کم فروشی در معاملات اقتصادی را بیان می کند برای
تحریک مردم به ترک این انحراف اقتصادی می فرماید:

«الا یظن اولئک انهم مبعوثون لیومٍ عظ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.