پاورپوینت کامل آیت الله هسته ای، الگوی مبلغان ۵۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت الله هسته ای، الگوی مبلغان ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت الله هسته ای، الگوی مبلغان ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت الله هسته ای، الگوی مبلغان ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۱۱

یکی از گویندگان رشید و شجاع دوران معاصر حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی است که در سن ۵۰ سالگی به
خاطر ذوق و علاقه وافری که به تبلیغ وگویندگی داشت، با اینکه واجد مقام اجتهاد بود و اجازات کم نظیری از سوی بزرگانی،
همانند: آیت الله شیخ فضل الله نوری و آیت الله سید محمد کاظم یزدی، صاحب اثر ارزشمند «العروه الوثقی » ، داشت، به تبلیغ
روی آورد و به مدت ۴۵ سال تمام در اصفهان، تهران، قم و برخی شهرهای دیگر به وعظ و خطابه و ارشاد و هدایت جامعه و امر به
معروف و نهی از منکر پرداخت که شمه ای کوتاه از شرح حال این عالم نامدار و این خطیب زبردست و زبان گویای دین را ذیلا
می آوریم:

آیت الله حاج میرزا علی هسته ای در بین سالهای ۱۲۵۰ – ۱۲۵۵ش در یکی از قریه های حومه شهر عالم پرور اصفهان (۱) در یک
خانواده مشهور به تدین به دنیا آمد .

چون در دوران کودکی آثار هوش و ذکاوت و حافظه قوی و فوق العاده ای در او دیده می شد، به تربیت و تعلیم او همت گماشتند .

وی مقدمات و ادبیات عرب و زبان فارسی را به خوبی فراگرفت و در جوانی در فن ادبیات سرآمد طلاب گردید و دروس علوم
اسلامی را از اساتید مشهوری، همانند: آیت الله سید محمد باقر درچه ای اصفهانی و آیت الله جهانگیر خان قشقایی درنهایت دقت و
جدیت در حوزه علمیه اصفهان آموخت و خود نیز به فاصله کوتاهی مدرس سطح در حوزه اصفهان گردید; به طوری که خودش
می فرمود: «بعد از چند سال خود را مستغنی از اساتید اصفهان دیدم .» (۲)

هجرت علمی

مرحوم هسته ای اصفهانی، موقعی که آوازه و شهرت مرحوم آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری در ایران منتشر شده بود، وارد
تهران شد و ابتدا به دروس برخی از اساتید مشهور تهران رفت، ولی آنان را قابل استفاده برای خود ندید و دروس آنان را قابل
مقایسه با اساتید اصفهان ندانست .

مرحوم آیت الله هسته ای درباره آشنایی خود با آیت الله شیخ فضل الله نوری فرموده است:

«روزی وارد جلسه درس شیخ فضل الله نوری شدم و خوب می دانستم که شیخ از شاگردان برجسته اصولی مرحوم آیت الله حاج
میرزا حبیب الله رشتی می باشند .

او در ورود و خروج در بحثها شیوه استادش را به کار می بست و لااقل می دانید که مرحوم میرزای رشتی از شاگردان برجسته شیخ
انصاری بوده و طبیعی است که چنین استادی، شاگردی همانند: شیخ فضل الله را تربیت نموده، در دامن خویش پرورش دهد .
وارد جلسه شدم، شاگردان زیادی پای درس شیخ ازدحام کرده بودند; به طوری که جای نشستن برای من نبود، به زحمت در آخر
مجلس نشستم . ایشان بحث «ترتب » اصول را می فرمودند . من در آخر مجلس اشکالی نمودم و شیخ جوابی فرمود . دوباره اشکالی
برجواب شیخ نمودم و چند مرتبه این مسئله تکرار شد .

شیخ فرمود: تو میرزا علی اصفهانی نیستی؟ عرض کردم: بلی . فرمودند: بعد از درس نروید . بعد از اتمام درس، خادمش آمد و مرا
نزد شیخ برد . وقتی شرفیاب محضرش شدم، فرمودند: چند وقت است به تهران آمده ای؟ عرض کردم: چندروزی بیش نیست .
فرمود: کجا منزل کردی؟ عرض شد: در کاروانسرا . آن گاه شیخ خادمش را فرستاد کاروانسرا و اثاث مختصر مرا آورد و شیخ در
منزل شخصی خود اطاقی را در اختیارم گذاشت و تا آخر عمر او، رتق و فتق امور داخلی منزل شیخ را به عهده داشتم و از مقربین و
مقررین و مستشکلین شیخ بودم و حتی خدمتگزاری را بر انجام ما یحتاج شخصی برای من معین فرمود .» (۳)

اقدامات سیاسی

مرحوم آیت الله هسته ای اصفهانی چون از زیرکی و فطانت و هوشمندی، شیخ را از نزدیک مشاهده کرد، از مریدان و فدائیان
واقعی شیخ گردید و به علت داشتن خط خوش، تمام مکاتبات و ملاقاتهای افراد با شیخ را با دقت و نظم خاصی ثبت می کرد .
معظم له درباره آخرین اقدامات شیخ فضل الله نوری که از نزدیک شاهدش بوده است، می گوید: «شیخ فضل الله نوری در امور و
قضایای سیاسی ممتاز بود و از فعالان سیاسی و ارکان مشروطیت در ایران به شمار می رفت . در اوائل مشروطیت شیخ هم موافق
بود، بعد از آنکه فهمید که دسائسی درکار است، مشروطه را مقید به مشروعه فرمود که این کار اساسی وی با مخالفت و جنجال و
عداوت با شیخ و پیروان او مواجه شد و شیخ را متهم به استبداد و مطالب دیگر نمودند .»

جریانات قبل از شهادت شیخ

آیت الله هسته ای از اوضاع سیاسی و امورات داخلی و سرانجام کار با اطلاع بود و نیز از شجاعت کم نظیر شیخ آگاهی کامل داشت .
وقتی وثوق الدوله از طریق آقای هسته ای به شیخ پیغام می دهد که اگر مخالفت کنید، شما را خواهند کشت، شیخ که هراسی از
مرگ نداشت، از شهادت استقبال نمود و چون شیخ می دانست که آخرین لحظات عمرش را سپری می کند، اقداماتی را که لازم
بود، انجام داد . مرحوم آیت الله هسته ای در این باره فرمود:

«شیخ تمام طلاب وابسته به خود را مرخص فرمود و هر یک رابه شهر خودگسیل داشت و از آنان طلب حلالیت کرد و فرمود: بروید!
بعد از من شما را گرفتار می کنند، دستگیر می کنند و همه شما را در زیر شکنجه ها تلف می نمایند . میرزا علی آقا تو باید بروی
اصفهان، پدرت تلگراف کرده است .

همه طلاب رفتند و من با ایشان و یک خادمه که صیغه محرمیت با من خوانده بود، باقی ماندیم . آن گاه به دستور شیخ تمام نامه
های مردم را که برای شیخ نوشته بودند، داخل صندوقی ریختیم و بردیم آن را داخل آب انباری انداختیم و آن گاه با اصرار شیخ
شهید با چشمانی اشکبار با وی وداع و خداحافظی کرده، با لباس مبدل به دلیجان و اصفهان رفتم و در اصفهان وارد منزل پدری
شده، در آنجا مخفی شدم . دو روز بعد خبر شهادت شیخ به اصفهان رسید و آن گاه با لباس مبدل به عراق رفتم و در کاروانسرایی
در سامرا ماموران انگلیسی مرا دستگیر و بدون محاکمه در بغداد زندانی کردند که جریان مفصلی دارد .» (۴)

دیدار شیخ با معبود

حضرت آیت الله میرزا مهدی هسته ای، فرزند آیت الله حاج میرزا علی اصفهانی درباره آخرین لحظات قبل از شهادت شیخ این
گونه می نویسد:

«خادمه شیخ که محرم ما می شد برای حقیر تعریف کرد که آخرین ساعات شب، حاج میرزا علی رفت . صبح خیلی زود، مهدی
فرزند شیخ با چند قزاق آمدند تا شیخ را برای اعدام ببرند؟ وقتی آمد، باصدای بلند گفت: بابا! برخیز برویم برای دار .

شیخ فرمود: اجازه می دهید دو رکعت نماز بخوانم . مهدی گفت: بخوانید . شیخ مرا صدا زد: خانمی! آب بیاور برای وضو . آفتابه و
لگن آوردم . دیگر کسی دور و بر شیخ نبود . حتی فرزندان شیخ او را غریب و تنها گذاشتند . مهدی فرزند شیخ از روی غضب به من
رو کرد و گفت: میرزا علی را کجا فرستادی؟ شیخ نماز خواندند، روانه شدند برای اعدام .»

این خانم مؤمنه بعد از شهادت شیخ به اصفهان می رود و در آنجا خبر دستگیری میرزا علی آقا هسته ای را می شنود . از علما و
بزرگان نامه هایی به خط عربی برای بزرگان نجف می گیرد و با دخالت آیت الله سید کاظم یزدی، میرزا علی هسته ای از زندان آزاد
و عازم نجف اشرف گردیده، به مدت ۱۷ سال از درس عالم پرور این سید بزرگوار بهره مند می گردد و مورد احترام ویژه سید واقع
می شود; به طوری که سید کاظم یزدی دوبار حاج میرزا علی هسته ای را به همراه دو فرزندش برای زیارت خانه خدا فرستاد . (۵)

همراه با مؤسس حوزه علمیه قم

حاج میرزا علی اصفهانی در طول ایام اقامت خویش در نجف اشرف، علاوه بر تحصیل از مدرسان عالی مقام حوزه بزرگ و پرجاذبه
نجف اشرف گردید و در طول اقامت با بزرگان فراوانی آشنا شد و دروس متداول حوزه را با آیت الله العظمی حائری یزدی، مؤسس
حوزه علمیه قم، مباحثه می کرد . از جمله قضایایی که از آیت الله حائری یزدی نقل می نمایند، این است که «در شب بیست و سوم
ماه مبارک رمضان در حوزه نجف اشرف مشغول مباحثه و مذاکره علمی بودیم و صدای مناجات نیز از حرم بلند بود، به آیت الله
حائری رو کرده و گفتم: آیا به مراسم احیاء در حرم تشریف نمی بری؟ فرمودند: حاج میرزا علی آقا بهترین عبادت در شب قدر،
مذاکره علم است که ما مشغولیم .» (۶)

این ارتباط تا آخر عمر شریف مرحوم حائری برقرار بود; به طوری که شیخ بارها مرحوم هسته ای را به قم دعوت کرد تا در مدرسه
حاج میرزا صادق برای طلاب درس اخلاق بگوید . فرزند مرحوم هسته ای می گوید: حضرت امام خمینی قدس سره بعد از آنکه از
فرانسه تشریف آوردند، روزی به اتفاق چند نفر از دوستان به خدمت ایشان رسیدیم . معظم له تا مرا دیدند، فرمودند: تو آقا مهدی
نیستی؟ عرض کردم: چرا . آن گاه ما را مورد ملاطفت خویش قرار داده، فرمودند:

«من در قم در درس اخلاق پدرت، حاج میرزا علی آقا اصفهانی شرکت می کردم . م