پاورپوینت کامل نواب صفوی، آذرخشی در ظلمت ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نواب صفوی، آذرخشی در ظلمت ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نواب صفوی، آذرخشی در ظلمت ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نواب صفوی، آذرخشی در ظلمت ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

آنانکه ره دوست گزیدند همه

در کوی شهادت آرمیدند همه

در معرکه دو کون فتح از عشق است

هر چند سپاه او شهیدند همه (۱)

مجاهد خستگی ناپذیر و عالم متعهد حضرت حجه الاسلام والمسلمین شهید سید مجتبی نواب صفوی از عالمان نادر الوجودی
است که در تاریک ترین و پر خفقان ترین دوران کشور ایران و غربت جهان تشیع، همچون آذرخشی درخشید، و برای باز گرداندن
عزت اسلام و مسلمین به جهاد و مبارزه و جان فشانی در راه حق همت گماشت . آن عالم وارسته برای زدودن آلودگیهای جهل و
فساد و بی بند و باری از جامعه اسلامی، به همراه عده ای از فرزانگان مخلص حرکتی را آغاز نمود که درس آموزان وی بعد از دهها
سال تاثیر اندیشه های شهید نواب را به روشنی دیدند .

اساسا از منظر قرآن مجاهدانی که قبل از فتح و پیروزی زمینه قیام علیه طاغوت را فراهم می کنند، با انقلابیون و مجاهدان بعد از
فتح مساوی نیستند; بلکه آنان مقام والاتری را در نزد خدا و رسولش دارند . خداوند متعال در سوره حدید به ارزش والای این
جهادگران قبل از فتح و پیروزی اشاره کرده و می فرماید:

«لا یستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قاتل اولئک اعظم درجه من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا» (۲) ; «آنانکه قبل از فتح و
پیروزی در راه خدا انفاق و جهاد کردند با دیگر مسلمانان مساوی نیستند; بلکه مقام و منزلت آنان بسیار عظیم تر از کسانی است
که بعد از فتح انفاق و جهاد نمودند .»

شهید نواب صفوی اسوه ایمان و اخلاق و جهاد و شهادت و عرفان و معنویت بود . شجاعت، شهامت، سخاوت، مهر و محبت با خانواده
و دوستان و مؤمنین، کرامت و بزرگواری، سلحشوری و حماسه آفرینی، ایثار و فداکاری، غیرت و صلابت دینی، عشق به عبادت و
دعا، دلدادگی به اهلبیت علیهم السلام، خدمتگزاری به مردم، تیزبینی و آینده نگری، آگاهی از مسائل سیاسی در حوزه داخل و
خارج کشور، قدرت مدیریت و سازماندهی از ویژگیهای بارز این رادمرد میدان علم و عمل و عبادت و جهاد بود . به مناسبت ۲۷
دیماه – که روز عروج آن روح بلند و ملکوتی به ملا اعلی می باشد – بر آن شدیم که فرازهایی از زندگی این شهید راه حق و عدالت را
به نظاره بنشینیم و جان و روحمان را با یاد خاطرات آن عالم وارسته صفا بخشیم .

نواب در یک نگاه

شهید سید مجتبی نواب صفوی در سال ۱۳۰۳ در یکی از محلات تهران چشم به جهان گشود . پدر بزرگوار وی آقا سید جواد
میرلوحی عالم متدین و آگاهی بود که با ظلم و ستم مبارزه ای پی گیر داشت و با تهاجم فرهنگی استعمارگران همواره در ستیز و
مبارزه بود .

سیدمجتبی بعد از اتمام دوره ابتدائی و مقدماتی در مدرسه حکیم نظامی، علوم جدید و صنعتی را در مدرسه صنعتی آلمانیها
آموخت، و در کنار دروس خود در مسجدی در خانی آباد به تحصیل علوم دینی پرداخت . سید در سال ۱۳۲۱ شمسی تحصیلات
خود را به پایان برده و در خرداد ۱۳۲۲ در شرکت نفت استخدام گردید; اما آگاهی دینی و هشیاری اجتماعی وی موجب شد که او
در شرکت نفت آبادان بعنوان اعتراض به اهانت یک فرد انگلیسی به برادران دینی خود، شورش کرده و از شرکت نفت به طور
مخفیانه بیرون آمده و راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد .

سید که علوم مقدماتی حوزه را در تهران سپری کرده بود، در سطوح عالی به حضور اساتیدی همچون علامه امینی، حاج آقا
حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی رسید و علاوه بر دروس متداول حوزه، اصول فلسفه سیاسی اسلام را نیز آموخت .

نواب در دی ماه ۱۳۲۶ با خانم بدر السادات احتشام ازدواج نمود و طی ۸ سال زندگی مشترک دارای سه فرزند دختر شد .

وی در حین تحصیل به کجرویهای کسروی پی برده و به مقابله با وی پرداخت . او برای ادامه مبارزات خویش به تشکیل جمعیت
فدائیان اسلام همت گماشت و در سال ۱۳۲۹ اندیشه های حکومتی خویش را در قالب کتاب «جامعه و حکومت اسلامی » منتشر کرد
.

نواب در سال ۱۳۳۲ به شهر پیامبران «بیت المقدس » سفر کرد و در کنگره اسلامی نطقی حماسی را به زبان عربی ایراد نمود .

شهید نواب صفوی بعد از عمری با برکت و سراسر حماسه و مبارزه در ۲۷ دیماه ۱۳۳۴ شمسی به همراه سه یار وفادارش، خلیل
طهماسبی، مظفر ذو القدر و سید محمد واحدی به جرم دفاع از ارزشهای اسلامی، توسط رژیم ستمشاهی محمدرضا پهلوی به
شهادت رسید .

شجاعت و شهامت ستودنی

علامه شیخ محمدتقی جعفری – که مدتی در نجف اشرف با نواب صفوی همراه بوده است – در مورد شجاعت و شهامت بی نظیر
شهید نواب صفوی چنین می گوید:

«هر دو جوان بودیم و هر دو به نوعی، تهجد و شب زنده داری و زیارت را دوست داشتیم . در حوزه نجف در خدمت مرحوم طالقانی
شاگردی می کردیم و از علامه شیخ عبدالحسین امینی (صاحب الغدیر) درس ایمان و ولایت می آموختیم .

روزی شهید نواب صفوی پیشنهاد کرد که از نجف تا کربلا برای زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با هم برویم .
موافقت کردم و بعد از ظهر یکی از روزهای پائیزی به راه افتادیم . هوا تقریبا تاریک شده بود که ما در راه نجف – کربلا قرار گرفتیم
و هنوز بیش از چند کیلومتر از شهر دور نشده بودیم که مردی تنومند و قوی هیکل از اعراب بیابان نشین جلو ما را گرفته و با
صدایی خشن به ما فرمان ایست داد .

در زیر نور مهتاب، خنجر آذین شده ای را که مرد عرب بر کمر داشت دیدم و یکه خوردم، اما سید، آرام ایستاد . مرد عرب با
خشونت گفت: هر چه دینار دارید از جیبهایتان بیرون آورده و تحویل دهید . من ترسیده بودم و می خواستم آنچه دارم تحویل دهم
که یک مرتبه متوجه شدم شهید نواب صفوی با چالاکی، خنجر مرد عرب را از کمرش بیرون کشیده، برق آن را جلوی چشمان آن
مرد مهاجم قرار داد، و با قدرت، نوک خنجر را نزدیک گلویش قرار داده و با کمال شهامت به او گفت: «ای مرد! با خدا باش و از خدا
بترس و دست از زشتیها بردار!»

من از سرعت عمل و شجاعت بی نظیر سید متحیر شده بودم و مات و مبهوت به هر دوی آنان نگاه می کردم . با دیدن این وضعیت
مرد عرب با کمال شرمندگی ما را به چادرش جهت استراحت دعوت کرد . نواب صفوی فورا دعوت او را پذیرفت . برای من تعجب
آور بود، به سید گفتم: چگونه دعوت کسی را می پذیری که تا چند لحظه قبل می خواست اموال ما را غارت کند . سید گفت: اینها
عرب هستند و به میهمان ارج می نهند و محال است خطری متوجه ما باشد .

آن شب من و نواب به چادر مرد عرب رفتیم و سید آرام خوابید اما من تا صبح نگران و بیدار بودم و تمام شب در این اندیشه بودم
که ممکن است مرد عرب هر دوی ما را نابود کند . سید، نیمه شب برای نماز برخواست و با آوایی ملکوتی با خدای خویش به راز و
نیاز پرداخت و فردای آن روز با هم عازم کربلا شدیم … .

این خاطره، در طول پنجاه سالی که از آن بزرگ مرد به خاطر دارم، همیشه نوازشگر روح و روان من بوده است . هنگام شهادتش،
اشک بی اختیار بر دیدگانم جاری گشته و با تمام وجود فراق یاری وفادار و مردی الهی را حس می کردم .» (۳)

تاثیر کلام و منطق قوی

نبوغ شهید نواب صفوی تنها در میدان مبارزه و ایجاد حماسه رزمی نبود; بلکه او از جهت منطق و بیان و استدلال هم بسیار قوی
بود، او با داشتن ایمانی عمیق و اخلاصی کامل و نیتی پاک، چون دهان به سخن گفتن می گشود، همه را تحت تاثیر قرار می داد و
سخنانش چون از دل بر می خواست لاجرم بر دلها می نشست و تحولی عمیق در فکر و اندیشه ها ایجاد می کرد .

نواب در سال ۱۳۳۲ در جلسات شش روزه کنگره عظیم اسلامی در بیت المقدس شرکت کرد و با سخنرانی شورانگیز خود که
بینش وسیع و حرارت ایمان و کمال اخلاص او را نشان می داد، موجی عظیم ایجاد کرد و دفاع از سرزمین مقدس فلسطین را یک
آرمان سرنوشت ساز برای مسلمانان جهان قلمداد نمود . از آن پس، طبق دعوت جمعی از مسلمانان بیدار مصر به آن کشور
مسافرت کرد و با سخنرانی خود چنان غوغایی ایجاد کرد که به یکی از چهره های معروف آن روز تبدیل شد و تمام خبرگزاریها و
روزنامه های معروف عظمت روح، شور ایمان و قدرت منطق او را مورد ستایش و تحسین قرار دادند .

یکی از مهم ترین نشانه های تفکر عمیق و افکار بلند او، تهیه برنامه حکومت اسلامی و نشر آن در قالب جزواتی در سخت ترین دوران
حکومت پهلوی بود . (۴)

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در مورد تاثیر سخنان پر شور و استدلالی نواب صفوی می گوید:

«باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلابی اسلامی به وسیله نواب در من بوجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین جرقه ها را
نواب در دلها روشن کرد .

سخنرانی نواب یک سخنرانی معمولی نبود . بلند می شد و می ایستاد و با شعار کوبنده شروع به صحبت می کرد . من محو نواب
شده بودم . خودم را از لابلای جمعیت به نزدیکش رسانده بودم و جلوی نواب نشسته بودم . تمام وجودم مجذوب این مرد بود و به
سخنانش گوش می دادم و او هم بنا کرد به شاه و دستگاههای انگلیس و اینها بدگوئی کردن . اساس سخنانش این بود که اسلام
باید زنده شود . اسلام باید حکومت کند و این کسانی که در راس کار هستند دروغ می گویند . اینها مسلمان نیستند و من برای
اولین بار این حرفها را از نواب صفوی شنیدم و آنچنان این حرفها در من نفوذ کرد و جای گرفت که احساس می کردم دلم
می خواهد همیشه با نواب باشم .» (۵)

تلاش برای تقویت باورهای دینی

شهید سید مجتبی نواب صفوی برای اعتلای کلمه حق و نمایاندن حقیقت اسلام و قرآن از هر فرصتی بهره جسته و به
قویت باورهای دینی مردم می پرداخت . هنگامی که مرحوم کربلائی کاظم کریمی (۶) ساروقی – که در یک لحظه با اینکه هیچ سواد
خواندن و نوشتن نداشت حافظ کل قرآن شده بود – را شناخت و به صورت مکرر او را آزمایش نمود; به حقیقت معجزه ای که در
مورد کربلائی کاظم رخ داده بود پی برد . او حتی جملاتی از نهج البلاغه را با آیات قرآن ترکیب نموده و از او سؤال کرد اما کربلایی
کاظم فورا کلمات قرآنی را نشان داده و گفت: اینها از قرآن ولی آنها از قرآن نیست . از او پرسید . چگونه آیات قرآن را از غیر آن
تشخیص می دهی؟ او پاسخ داد: آیات قرآن همانند نوری در مقابل چشمانم می درخشد . شهید نواب صفوی او را با خود به تهران
برده و در یک مصاحبه مطبوعاتی با ارباب جرائد معروف، جایگاه رفیع کربلائی کاظم و معجزه قرآن را به اطلاع عموم رساند و در
نتیجه این تلاشها بود که برخی از جوانان و افراد فریب خورده و منحرف، مقام معنوی و عنایات ائمه اطهار علیهم السلام و تصرف
ولایتی آن بزرگواران را در وجود کربلائی کاظم احساس کرده، متنبه شده و به حقیقت گرویدند .

شهید نواب صفوی به همراه هیئتی از علماء، مرحوم کربلائی کاظم را به سفر زیارتی مشهد مقدس برد و در مسیر راه در شهرهای
سمنان، دامغان، شاهرود، سبزوار و نیشابور نیز او را به مردم استقبال کننده، معرفی کرد و اعجاز الهی را شرح داد . مردم نیز با
شور و شوق و هیجان بی نظیری حافظ قرآن را همچون نگینی در برگرفته و سؤالات قرآنی خویش را مطرح نمودند . (۷)

شیفته اهل بیت علیهم السلام

چه عالمان که هم اهل صفا و مرد رهند

ولی «مقام ولایت » به هر کسی ندهند

عواطف پاک انسانی و اظهار عشق و علاقه نسبت به اهل بیت و پیشوایان معصوم علیهم السلام عامل ثبات قدم در راه دین و
دینداری است . عشق به اهل بیت علیهم السلام مقدمه عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله،
مهر ورزیدن به تمام خوبیها، کمالات و ارزشهای والای انسانی است . به همین جهت در زیارت امین الله می خوانیم:

«اللهم فاجعل نفسی … محبه لصفوه اولیائک، محبوبه فی ارضک و سمائک; (۸) خداوندا! دل و جان مرا شیفته اولیای برگزیده ات
قرار داده و مرا در زمین و آسمانت محبوب گردان .» بر همین اساس شهید نواب صفوی از عاشقان و دلداده گان حقیقی ائمه اطهار
علیهم السلام بود . او از هر فرصتی برای ابراز علاقه خویش به خاندان عصمت و طهارت بهره می جست .

آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی می گوید: «شهید سیدمجتبی نواب صفوی، روحیه ای سرشار از عشق و شوق به عبادت داشت و
نسبت به خاندان عصمت بسیار متواضع بود و روحیه خدمت به درگاه آن بزرگواران در سیمای وی موج می زد و وجودش لبریز از
محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام بود . هنگامی که در زیارت جامعه به این جمله می رسید: «معکم، معکم، لا مع غیرکم; من با
شما هستم، من با شما هستم و با دشمن شما نیستم » ، تمام وجودش و اعضاء و جوارحش با وی هم نوا بود .»

در عرصه عبادت و مناجات

خانم بدر السادات احتشام همسر وفادار شهید نواب صفوی در مورد حالات عبادی و عرفانی نواب اظهار می دارد: «زمانی که آقا به
عبادت می پرداخت، به رکوع و سجده می رفت، زار زار می گریست و حالت عرفانی و معنوی عجیبی پیدا می کرد که هر بیننده ای را
شگفت زده می کرد . اغلب آقا روزه بود، ولی ابراز نمی کرد، حتی گاهی از من هم پنهان می کرد . بیشتر اوقات بدون سحری روزه
می گرفت . نماز شب ایشان هرگز ترک نشد، صوت قرآنش هر شنونده ای را مجذوب خود می کرد و زیارت عاشورا را هرگز فراموش
نکرد .»

شهید نواب صفوی هیچ گاه اذان گفتن علنی و آشکار خود را در اوقات نماز تعطیل ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.