پاورپوینت کامل خاطرات امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطرات امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطرات امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطرات امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
۳۵
شناخت صحیح شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای هر مسلمان ضرورتی انکارناپذیر است; زیرا برای فهمیدن معارف
اسلام و پیروی از دستورات حیات بخش حضرت رسول صلی الله علیه و آله معرفت شایسته مقام و منزلت آن حضرت می تواند
تاثیری به سزا بگذارد . اگر ما بتوانیم حداقل در حد توان خود عظمت روحی و زوایای شخصیت بیکران آن فرستاده الهی و رهبر
اسلامیان را به دست آوریم، در اقتداء به گفتار و رفتار حضرتش موفق تر و علاقه مندتر خواهیم شد . برای شناختن آن یگانه دوران و
سرور کائنات جهان، خاطره و گفتارهای نزدیک ترین یار و آگاه ترین شاگرد و همراهش، حضرت علی علیه السلام، مطمئن ترین
وسیله می باشد; چرا که علی علیه السلام حافظ اسرار و آرام بخش دل پیامبر صلی الله علیه و آله بود . مولای متقیان علیه السلام در
مورد جایگاه والای خود در نزد پیامبر علیه السلام می گوید: «وقد علمتم موضعی من رسول الله صلی الله علیه و آله بالقرابه القریبه
والمنزله الخصیصه; (۱) شما منزلت مرا در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانید که چگونه نزدیک ترین خویشاوندی و
خصوصی ترین جایگاه را در پیشگاه آن حضرت داشتم .» آنگاه در توضیح سخن خود می افزاید:
«پیامبر صلی الله علیه و آله در دوران کودکی ام، مرا در اتاق خصوصی خود می نشاند و در آغوش خود می گرفت و … گاهی غذا را
لقمه لقمه در دهانم می گذاشت، هرگز در گفتارم دروغ و در رفتارم خطایی مشاهده نکرد … من همواره به همراه پیامبر صلی الله
علیه و آله بودم، همانند فرزندی که پیوسته در کنار مادر است . آن حضرت هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نیکویش را برایم آشکار
می کرد و به من فرمان می داد که به او اقتداء کنم . پیامبر صلی الله علیه و آله در هر سالی مدتی را به غار حراء می رفت و به غیر از
من هیچ کس او را نمی دید . در آن هنگام اسلام جز خانه پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه هیچ یک از مکیان راه نیافته بود و تعداد
مسلمانان به وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه و من محدود می شد . من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را
استشمام می کردم . هنگامی که بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله وحی نازل شد، من ناله شیطان را شنیدم، از پیامبر صلی الله
علیه و آله سؤال کردم: «یا رسول الله! ما هذه الرنه؟ فقال صلی الله علیه و آله: هذا الشیطان قد ایس من عبادته، انک تسمع ما اسمع
وتری ما اری الا انک لست بنبی ولکنک لوزیر وانک لعلی خیر; (۲) یا رسول الله! این ناله کیست؟ فرمود: صدای ضجه شیطان است
که از پرستش خود مایوس گردید . [و فرمود: علی جان!] تو آنچه من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بینم، تو نیز می بینی;
جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر و جانشین هستی و در راه نیک گام برمی داری .»
حال، با توجه به جایگاه والای امیرمؤمنان، علی علیه السلام به خاطرات و گفتارهای آن حضرت در زمینه خدمات و سیره و سنت
پیامبر صلی الله علیه و آله می پردازیم .
زهد و ساده زیستی پیامبر صلی الله علیه و آله
زهد و ساده زیستی از کردارهای ستوده ای است که موجب بسیاری از کمالات روحی در وجود انسان می باشد . از بارزترین صفات
رسولان الهی که آنان را در امر تبلیغ دین و رساندن رسالت الهی خود به گوش جهانیان موفق ساخته، زهد و ساده زیستی شان بوده
است . رسولان الهی بر این باور بودند که «ان الله عزوجل فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کیلا یتبیغ بالفقیر
فقره; (۳) خداوند عزوجل بر پیشوایان عادل واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان برابر قرار دهند تا تنگ دستی، مستمندان را
به طغیان و سرکشی وادار نکند .»
امیرمؤمنان علی علیه السلام در تشریح سیره نبوی صلی الله علیه و آله به این ویژگی آن حضرت می پردازد و توضیح می دهد که:
«پیامبر از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشمش نگریست . دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش
از همه خالی تر بود . دنیا را به آن حضرت عرضه کردند، اما نپذیرفت و هر چه را که احساس می کرد خدا دشمن می دارد، آن را
دشمن می دانست .» (۴)
امام در ادامه گفتار خویش به ساده زیستی و بی تکلف بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرداخته، می فرماید: «ولقد کان صلی
الله علیه و آله یاکل علی الارض ویجلس جلسه العبد ویخصف بیده نعله ویرقع بیده ثوبه ویرکب الحمار العاری ویردف خلفه ویکون
الستر علی باب بیته فتکون فیه التصاویر فیقول: یا فلانه لاحدی ازواجه غیبیه عنی فانی اذا نظرت الیه ذکرت الدنیا وزخارفها; (۵)
[رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همواره بر روی زمین غذا می خورد و همانند بندگان می نشست و با دست خود کفشش را
وصله می زد و لباس خود را می دوخت و بر الاغ برهنه و بی تجهیزات سوار می شد و شخص دیگری را نیز به همراه خود سوار می کرد
. [روزی متوجه شد که] پرده ای بر در خانه اش آویخته شده که نقش و نگار و تصویر داشت، به یکی از همسرانش فرمود: این پرده را
از برابر چشمانم دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به یاد دنیا و زینتهای آن می افتم .»
«فما اعظم منه الله عندنا حین انعم علینا به سلفا نتبعه وقائدا نطا عقبه! والله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها; (۶)
چقدر بزرگ است منتی که خداوند متعال با فرستادن چنین پیامبری بر ما گذاشته است; بزرگ رهبری که باید پشت سر او حرکت
کنیم و راهش را ادامه دهیم . به خدا سوگند! من نیز آن قدر این پیراهن پشمین را وصله زده ام که از پینه کننده آن شرمسار
شده ام .»
شهریار تبریزی این سخن مولا را چه زیبا به تصویر کشیده است:
در جهانی همه شور و همه شر
ها علی بشر کیف بشر
کفن از گریه غسال خجل
پیرهن از رخ وصال خجل
شیعیان مست ولای تو علی
جان عالم به فدای تو علی
آن حضرت در سخن دیگری، زندگی زاهدانه و بی تجمل رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله را چنین بیان می کند: «قد حقر
الدنیا وصغرها واهون بها وهونها وعلم ان الله زواها عنه اختیارا وبسطها لغیره احتقارا، فاعرض عن الدنیا بقلبه وامات ذکرها عن
نفسه; (۷) [پیامبر صلی الله علیه و آله] دنیا را کوچک شمرد و به دیگران نیز کوچک جلوه داد و آن را بی ارزش محسوب کرد و به
دیگران نیز خوار و بی مقدار بودن آن را فهمانید . می دانست که خداوند برای [تعظیم و قدرشناسی از شخصیت] و برگزیدن او دنیا
را از وی دور ساخت و آن را به خاطر ناچیز و بی ارزش بودنش به دیگران بخشید . به همین جهت، از دل و جان از دنیا گرایی اعراض
کرد و یاد و خاطره دنیا را از وجودش پاک نمود .»
مولای عارفان، اخلاق نبوی را در دوری از تجملات و تشریفات دنیوی تشریح کرده، گفتارش را چنین ادامه می دهد: «خرج من
الدنیا خمیصا وورد الآخره سلیما لم یضع حجرا علی حجر حتی مضی لسبیله; (۸) پیامبر صلی الله علیه و آله با شکمی گرسنه از دنیا
رفت و با سلامت وارد آخرت گردید . او سنگ روی سنگی نگذاشت تا اینکه از دنیا رحلت کرد .»
در اینجا نقل روایتی در مورد زندگی زاهدانه پیامبر صلی الله علیه و آله مناسب می نماید:
زید بن حارث روایت کرده است که در یکی از روزها رسول خدا صلی الله علیه و آله روی حصیری خوابیده بود و نشانه های زبری
حصیر بر بدن مبارکش اثر گذاشته بود . عایشه از روی دلسوزی به حضرتش عرضه داشت: یا رسول الله! «کسری » و «قیصر»
(پادشاهان ایران و روم) کشورهای پهناوری را در سلطه خود دارند و از همه گونه نعمت دنیوی برخور دارند، ولی شما که رسول
خدا و پیامبر الهی هستید از همه چیز تهی دست می باشید تا آنجا که روی حصیر استراحت می کنید و لباس ارزان قیمت
می پوشید! حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «عایشه! چه خیال می کنی! هر گاه من بخواهم، کوهها طلا می شوند و با من
به حرکت در می آیند . روزی جبرئیل علیه السلام بر من نازل شد و کلید خزینه و گنجینه های جهان را در اختیار من گذاشت، اما
من نپذیرفتم .»
سپس حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای اینکه این حقیقت را آشکارا به عایشه نشان دهد، به او فرمود: «ای عایشه! حصیر را
بلند کن!» او نیز دستور حضرت را اجرا کرد و در هر گوشه آن مقدار زیادی طلا را مشاهده کرد که یک مرد به تنهایی توان حمل آن
را نداشت . سپس به عایشه فرمود: «نگاه کن! و طلاها را از نزدیک مشاهده کن، اما بدان که دنیا و تمام زیباییهای فریبنده و
ظاهری آن از نظر خدای تعالی به اندازه بال پشه ای ارزش و اعتبار ندارد .» بعد از آن، قطعه های طلا از نظرها پوشیده شد . (۹)
البته بدیهی است که بهره گرفتن از دنیا برای آخرت امری مذموم نیست، بلکه علاقه به دنیا و دوست داشتن آن در مقابل آخرت و
ارزشهای معنوی ناپسند است .
استقامت بی نظیر
حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در راه نشر معارف الهی و رسالت آسمانی خود آن چنان آزار و اذیت دید و مشکلات و
سختیها را متحمل شد که هیچ یک از رهبران الهی مثل آن بزرگوار گرفتار موانع راه رسالت نبودند . به همین جهت، همواره
می فرمود: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت; (۱۰) هیچ پیامبری همانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت .»
در برخی آیات قرآن به مشکلات و گرفتاریهای پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره شده است . در سوره حجر می فرماید: «وقالوا یا ایها
الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون » ; (۱۱) «و مخالفین آن حضرت گفتند: ای کسی که آیات خدا به او نازل می شود، همانا تو دیوانه
هستی!»
اما رسول بزرگوار اسلام در برابر مشکلات و گرفتاریها، مثل کوهی استوار ایستاد و بر رسالات الهی خود اصرار ورزید و لحظه ای
خم به ابرو نیاورد . به همین جهت، امیرمؤمنان علی علیه السلام در نهج البلاغه استقامت بی نظیر حضرتش را با عباراتی زیبا،
می ستاید و می فرماید:
«دعا الی طاعته وقاهر اعدائه جهادا عن دینه، لایثنیه عن ذلک اجتماع علی تکذیبه والتماس لاطفاء نوره; (۱۲) [انسانها را] به اطاعت
الهی دعوت کرد و با دشمنان خدا در راه دین او جهاد نمود و بر همه شان غالب گردید . همبستگی دشمنان که او را به دروغگویی
متهم می کردند، وی را از انجام وظائف الهی اش باز نداشت و تلاش مخالفین برای خاموش کردن نور رسالت به نتیجه ای نرسید .»
در مقابل دشمنان لجوج
علی علیه السلام در فرازی از گفتار خویش به لجاجت دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره می کند و گوشه ای از گرفتاریهای
پیامبر صلی الله علیه و آله و استقامت و مقابله آن حضرت را با دشمنان خیره سر و بی منطق اسلام که خود شخصا شاهد آن بوده
است، چنین گزارش می کند:
«روزی در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که سران قریش نزد او آمدند و گفتند: ای محمد! تو ادعای بزرگی کرده ای که
هیچ یک از پدران و خاندانت نکردند . ما از تو معجزه ای می خواهیم; اگر از عهده اش برآیی، معلوم می شود که تو حقیقتا فرستاده
خدایی، و اگر نتوانی، خواهیم فهمید که تو ساحر و دروغگویی! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شما چه می خواهید؟ گفتند: این
درخت را بگو تا از ریشه کنده شده و در پیش تو بایستد! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ««ان الله علی کل شی ء قدیر» (۱۳) فان فعل
الله لکم ذلک اتؤمنون وتشهدون بالحق; خداوند بر همه چیز قادر است; حال اگر خداوند متعال این کار را برای شما انجام دهد، آیا
ایمان خواهید آورد و به حق شهادت می دهید؟» گفتند: آری . آنگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به درخت اشاره کرد و فرمود: «یا
ایتها الشجره ان کنت تؤمنین بالله والیوم الآخر وتعلمین انی رسول الله، فانقلعی بعروقک حتی تقفی بین یدی باذن الله; ای درخت!
اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و می دانی من پیامبر خدایم، از زمین با ریشه هایت کنده شو و به فرمان خدا در پیش روی من
قرار گیر!» قسم به خدایی که آن حضرت را به پیامبری مبعوث کرد! درخت با ریشه هایش از زمین کنده شد، و با صدایی بلند،
همانند صدای به هم خوردن بالهای پرندگان یا به هم خوردن شاخه های درختان جلو آمده، در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله
ایستاد; طوری که برخی از شاخه های بلندش روی دوش پیامبر صلی الله علیه و آله و برخی نیز بر شانه من قرار گرفت که در طرف
راست پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاده بودم . هنگامی که مشرکان این اعجاز آسمانی را با شگفتی تمام مشاهده کردند با کفر و
عناد و لجاجت خاصی گفتند: به درخت دستور بده نصفش جلو بیاید و نصف دیگرش در جای خود باقی بماند! به دستور پیامبر
صلی الله علیه و آله، نیمی از درخت با وضعی شگفت آور از نصفه دیگرش جدا شد و با صدای اعجاب انگیز به پیامبر صلی الله علیه و
آله نزدیک شد; گویا اینکه می خواست به دور حضرت رسول صلی الله علیه و آله بگردد . اما دشمنان مشرک و مغرور پیامبر صلی الله
علیه و آله گفتند: بگو درخت به حال اولش برگردد! پیامبر صلی الله علیه و آله با کرامت آسمانی خویش درخت را به حال اولش باز
گرداند . در این لحظه من گفتم: «لا اله الا الله، انی اول مؤمن بک یا رسول الله واول من اقر بان الشجره فعلت ما فعلت بامر الله
تعالی تصدیقا بنبوتک واجلالا لکلمتک; خدایی جز خدای یگانه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 