پاورپوینت کامل تدریس و تربیت شاگردان در سیره امام خمینی رحمه الله (۳) ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تدریس و تربیت شاگردان در سیره امام خمینی رحمه الله (۳) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تدریس و تربیت شاگردان در سیره امام خمینی رحمه الله (۳) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تدریس و تربیت شاگردان در سیره امام خمینی رحمه الله (۳) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۵۸
اشاره
در دو شماره پیشین، ۳۱ نکته درباره «تدریس امام خمینی رحمه الله ارائه گردید . در این شماره نکته هایی دیگر از روش تدریس آن
اسوه تدریس و تبلیغ ارائه می گردد .
۳۲ . توجه به پژوهشهای علمی شاگردان
یکی از شاگردان حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: تقریراتی را که از درس حضرت امام می نوشتم، بتدریج خدمتشان
می دادم و ایشان آنها را نگاه و اصلاح می نمودند . سپس، آنها را پاکنویس می کردم . حضرت امام از اول تا آخر تقریرات مرا می دیدند
. برخی از مواقع، اشکالی به نظرم می رسید و من آن را به صورت «ان قلت » و پس از مطالب ایشان می نوشتم و ایشان نیز پاسخ آن
را با «قلت » می نگاشتند (۱) .
۳۳ . یک صبح به اخلاص بیا بر در ما
رمز موفقیت امام در تربیت دانشمندان و محققان، در ویژگیهای ایشان بود . مهم ترین این ویژگیها خلوص این بزرگوار بود . حضرت
امام همان گونه که همه کارها و حرکتهای خود را از روی خلوص کامل انجام می دادند، تدریس را نیز به همین گونه انجام می دادند .
.. . ایشان موعظه ها و سخنان خود را با خلوص و علاقه ایراد می فرمودند (۲) .
امام، از همان آغاز، از هر کاری که شائبه شهرت طلبی و مقام خواهی داشت، اجتناب می ورزیدند . به عنوان مثال، اجازه نمی دادند
کسی پشت سرشان راه برود . اگر شاگردی اشکالی داشت و می آمد تا بین راه از ایشان سؤال کند، امام می ایستادند و اشکال او را
پاسخ می دادند و بعد هم می گفتند: «بفرمائید بروید .» (۳)
هرگز دوست نداشتند در معابر عمومی طوری ظاهر شوند که عده ای اطراف ایشان جمع شوند . تا آنجا که ممکن بود، سؤالات
طلاب رادر خانه شان جواب می دادند . هنگامی که از کلاس درس خارج می شدند، مسیر خلوتی را که غالبا کوچه های منتهی به
منزل ایشان بود، انتخاب می کردند و به منزل می رفتند . بارها بعد از درس دیده می شد عده ای از آقایان که دوست داشتند همراه
امام حرکت کنند، به دنبال ایشان راه می افتادند، اما وقتی امام متوجه حضور آقایان می شدند، می ایستادند و می فرمودند: «آقایان
بفرمایند بروند .» (۴)
یکی از شاگردان حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: محضر درس امام شلوغ بود . ایشان در مسجد سلماسی درس
می فرمودند که در آن درس، شاگردان زیادی شرکت می کردند و جا نبود . به آقا عرض می کردیم که اینجا تنگ است و یک جای
دیگری تشریف ببرید . نظر آقایان دیگر هم این بود، نه اینکه خواسته باشند ترویج و تبلیغ ایشان را بکنند . امام می فرمودند:
«بیایید جلو، کم کم جا می شود» … . امام حاضر نبودند در جاهایی که مثلا نمایش قدرت ایشان است، حاضر شوند (۵) .
۳۴ . یکی دو پله بالا نشستن، شخصیت نمی آورد
یک روز از حضرت امام خواهش شد که از این پس روی یک منبر دوپله ای تشریف ببرند تا طلاب، ایشان را ببینند و بتوانند بیشتر
از محضرشان استفاده کنند . امام قبول کردند، ولی در آغاز درس فرمودند: «یکی دو پله بالا نشستن، برای آدم شخصیت نمی آورد و
نباید موجب تکبر انسان بشود .» (۶)
۳۵ . تواضع است دلیل رسیدگان به کمال
یکی از ویژگیهای امام، ادب و تواضع ایشان بود . حضرت امام، در تمام درس، در برابر افراد و شاگردانشان دو زانو می نشستند و ادب
خاصی داشتند . و در حالی که وقار و متانت خاصی داشتند، متواضع هم بودند . این، خیلی مشکل است که آدم، هم باوقار و با ابهت
و هم متواضع باشد (۷) .
یکی از شاگردان حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: من، فصل تابستانی در آذربایجان بودم . حضرت امام، درباره مطلب
مهمی که مربوط به آذربایجان بود، بنده را به حضورشان خواستند . پیش از شروع مطلب، خطاب به بنده فرمودند: «از اینکه به
شما زحمت دادم اینجا آمدید، عذر می خواهم .» این فرمایش ایشان آن قدر در وجود بنده اثر گذاشت که گریه ام گرفت . در دلم
گفتم: «خداوندا! این چه برخورد و تواضعی از این انسان با عظمت الهی است! الحق که وارث پیامبر صلی الله علیه و آله است .»
خدا می داند برخورد حضرت امام با شاگردانشان بسیار متواضعانه بود . به عنوان نمونه، در روزهای اول انقلاب که ایشان تازه وارد
قم شده بودند، بعد از آنکه برای دیدار با علمای بزرگ حوزه نزد آنان رفتند، شروع کردند به دیدار با عده ای از شاگردانشان . شبی
که به منزل محقر دو اتاقه ما تشریف آوردند، از نظر ما به قدری با ارزش بود که احساس کردیم اتاق ما همدوش طاق عرش شده
است، چرا که روح خدا در آنجا حضور یافته بود (۸) .
یکی دیگر از شاگردان حضرت امام خمینی رحمه الله می گوید: امام نسبت به طلابی که درسخوان بودند، تواضع عجیبی داشتند .
هر وقت یک طلبه یا روضه خوان و یا مداح اهل بیت علیهم السلام را می دیدند، به احترام آنان، تمام قد بلند می شدند . هرگاه هم
که یکی از این افراد می خواست از نزد امام برود، ایشان او را بدرقه می کردند و سرانجام نیز با اصرار مهمان بازمی گشتند (۹) .
۳۶ . مولانا! به حرف توجه کن
امام بزرگوارما، هنگام خشم، بسیار خوددار بودند . به طور مثال چنانچه هنگام درس عصبانی می شدند و می خواستند فریاد
بزنند، فقط می گفتند: «مولانا» و دستشان را بر زمین می زدند . با اینکه ایشان عصبانی می شدند، تسلط عجیبی بر نفس خود
داشتند . همین امر باعث می شد که هیچ گاه کلمه زننده ای از زبانشان شنیده نشود; حتی اگر حرفی را بلند می گفتند، فقط در
همان حد بلند گفتن بود یا اینکه حداکثر می گفتند: «آقا! گوش کن . مولانا! به حرف توجه کن » . آری، حضرت امام، نسبت به
طلاب، مهربان بودند (۱۰) .
۳۷ . با چشم تو بر افق نظر خواهم کرد
مسجد سلماسی، [محل تدریس امام]، در آن زمان مسجد ساده ای بود که کف آن با زیلوهای نخی آبی رنگ یزدی و یا کاشانی فرش
شده بود و زیلوهای نازکی هم بودند و بخصوص در هوای سرد زمستان، نشستن روی آنها واقعا نوعی ریاضت به حساب می آمد .
روزی شاگردان به یکدیگر گفتند: «این درست نیست که حضرت امام نیز همانند ما روی زیلوی نازک و سرد بنشینند . به همین
دلیل یکی از شاگردان برخاست و قبل از اینکه امام بیایند، عبای پشمی خود را تا نمود و در جایی که ایشان می نشستند پهن کرد .
همه هم خوشحال بودند که بدین وسیله کار خیری انجام داده اند; اما همین که امام وارد مسجد شدند و برای نشستن، به طرف
جای خود رفتند و آن عبا را پهن دیدند، با ناراحتی عبا را جمع کردند و کناری گذاشتند و مانند هر روز و مثل دیگران، روی زیلو
نشستند و آثار ناراحتی تا پایان درس، در چهره ایشان پیدا بود (۱۱) .
۳۸ . پرهیز از تبعیض
برخورد حضرت امام با همه شاگردانشان یکسان بود و رفتارشان با برخی از آنان که بیشتر به ایشان اظهار علاقه می کردند و از
سابقه بیشتری برخوردار بودند، با دیگران تفاوت نداشت; حتی شاگردان خودشان را بر دیگر طلاب ترجیح نمی دادند (۱۲) .
۳۹ . بعض الافاضل
یکی از شاگردان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 