پاورپوینت کامل سوگنامه یاس کبود ۸۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سوگنامه یاس کبود ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سوگنامه یاس کبود ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سوگنامه یاس کبود ۸۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۳

دل غریب من از گردش زمانه گرفت

به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت

شبانه بغضِ گلوگیر من کنار بقیع

شکست و دیده زدل اشک دانه دانه گرفت

زپشت پنجره ها دیدگان پراشکم

سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت

نشان شعله و درد و نوای زهرا را

توان هنوز زدیوار و بام خانه گرفت

مصیبتی است علی را که پیش چشمانش

عدو امید دلش را به تازیانه گرفت

فراق فاطمه را بوتراب باور کرد

شبی که چوبه تابوت را به شانه گرفت

طلیعه سخن

در بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت(۱) بوی بهشت
مکه مکرمه را فرا گرفت، گویی که موجودی بهشتی به
زمین آمده است، آری نوری از انوار الهی از میان عرشیان
به جمع فرشیان آمده بود تا با شعاع نورانی خود انسانها
را بهره مند سازد و از تاریکیهای ظلمت برهاند، او کسی
نبود جز «فاطمه.»

زنان مکّه خدیجه علیهاالسلام را به خاطر ازدواج با فرزند یتیمی
به نام محمد صلی الله علیه و آله ترک گفته بودند و خیال می کردند که او
در تنهایی و بی کسی وضع حمل خواهد کرد، غافل از
اینکه عده ای از زنان بهشتی (ساره همسر ابراهیم، آسیه
دختر مزاحم، مریم دختر عمران و کلثوم خواهر موسی
بن عمران) به همراه عده ای از حورالعین به امر پروردگار
به زمین آمده بودند و فاطمه علیهاالسلام را با آب کوثر شستشو
داده و لباسهای خوشبو و معطّر بر تن او می کردند.(۲)

(۳)

آن میوه تکوین یافت(۴).

بعد از واقعه معراج بوده است.

در هر حال آن بانوی بزرگ در زمانی به دنیا آمد که جز
اندکی از یاران و اصحاب، اکثر قبایل عرب با پیامبر صلی الله علیه و آله
مخالفت و دشمنی می کردند و حتی در پاره ای اوقات
درصدد قتل آن حضرت بودند. این ماجرا گویای این
حقیقت بود که حضرت فاطمه علیهاالسلام روزگار سختی را
پیش رو خواهد داشت.

غربت و مظلومیت

با کمی مطالعه وبررسی متون تاریخی و روایی شیعه و
اهل سنت می توان به جایگاه رفیع و والای زهرای
اطهر علیهاالسلام به عنوان برترین بانوی جهانیان پی برد، چنان
که دانشمندان بزرگ فریقین در مقابل این عظمت سر
تعظیم فرود آورده اند و زبان به تحسین گشوده اند، برای
نمونه ابن حجر عسقلانی از دانشمندان بزرگ اهل سنّت
می گوید: «ومَناقِبُها کَثیرَهٌ جِدّا؛ فضائل فاطمه علیهاالسلام بسیار
زیاد است(۵)» همچنین ذهبی از مورخین بزرگ اهل سنت
می نویسد: «وَمَناقِبُها غَزِیرَهٌ وکانَتْ صابِرهً دَیّنهً خَیّرهً صیِّنهً
قانِعهً شاکِرهً للّه ِ؛(۶) فضیلتهای فاطمه علیهاالسلام بسیار است و همانا
[ایشان بانویی] صابر، متدیّن، نیکوکار، عفیف، قانع و
شکرگزار خداوند بود.»

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله احترام ویژه ای برای آن بانوی
شریف قائل بودند و پیوسته در مورد ایشان به اصحاب
خویش سفارش می کردند. ذهبی نقل می کند: «وَقَدْ کانَ
النَّبیُّ یُحِبُّها وَ یُکْرِمُها وَ یُسِرُّ الَیها؛(۷) پیامبر صلی الله علیه و آله او را دوست
می داشت و ایشان را اکرام و احترام می نمود و اسرارش
را با وی در میان می گذاشت.»

همچنین بخاری از علمای بنام اهل سنّت نقل می کند که
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «فاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها
أَغْضَبَنی؛(۸) فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را
غضبناک کند، همانا مرا غضبناک کرده است.»

اما برخلاف تصوّر، زندگی آن حضرت علیهاالسلام از دوران
کودکی تا لحظه شهادت سراسر درد و رنج و مصیبت و
مظلومیت بود و به همین دلیل برای ایشان القابی
همچون: مظلومه، مغصوبه (حقش غصب شده)، حاملهُ
البلوی (حمل کننده سختی و بلا)، محزونه، مکروبه (دل
شکسته) و باکیه (گریه کننده) ذکر شده است(۹).

خویش اشک غم جاری سازیم.

دوران تلخ کودکی

فاطمه علیهاالسلام در زمانی به دنیا آمد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله
دعوت خویش را علنی ساخته و تمام قبایل و ملل را به
دین اسلام فراخوانده بود. قریش که به دلیل تسلط بر
مکّه و تجارت در این منطقه و حفاظت از نظام دینی
جاهلی، سروری عرب را به دست آورده بودند،
موقعیت خویش را در خطر می دیدند و به پیامبر صلی الله علیه و آله
می گفتند: بدیمن تر از تو برای قومش در میان عرب
ندیدیم، تو جماعت ما را متفرق کرده، امور ما را درهم
ریخته، از دین ما عیب جویی کرده و ما را در میان عرب
مفتضح کرده ای.(۱۰) از اینرو به جز اندکی از اصحاب و
یاران، اکثر قبایل عرب با آن حضرت مخالفت و دشمنی
می کردند و حتی در پاره ای اوقات درصدد قتل ایشان
بودند.

این وقایع گویای این حقیقت بود که حضرت فاطمه علیهاالسلام
از همان ابتدای تولد روزگار سختی را در پیش رو خواهد
داشت و رنجها و محنتهای بسیاری را متحمّل خواهد
شد. برای نمونه، هنوز دو سال از تولّد ایشان نگذشته بود
که واقعه شعب ابی طالب به وقوع پیوست و قریش
پیمانی بر ضدّ بنی هاشم منعقد کردند که بر طبق آن کسی
حق ازدواج و خرید و فروش و رابطه با آنان نداشت.
مورخین عرب در مورد شعب می نویسند: «قَطَعُوا عَنْهُمْ
المادَّهَ والْمَیْرَهَ؛(۱۱) راه ورود غذا و آب را به روی آنان
بستند.» این امر سبب شد که فرزندان آنان (از جمله
فاطمه علیهاالسلام ) به قدری دچار سختی شوند که صدای ناله
آنها از بیرون شعب شنیده می شد.(۱۲) حضرت علی علیه السلام در
نامه ای به معاویه به وقایع تلخ شعب اشاره می کند و
می فرماید: «وَهَمُّوا بِنَا الْهُمُومَ وفَعَلُوا بِنَا الأَفاعیلَ وَمَنَعُونَا العَذْبَ
وأحْلَسُونا الخَوْفَ واضطَرُّونا اِلی جَبَلٍ وَعْرٍ… فَعَزَمَ اللّه ُ لَنا عَلَی
الذَّبِّ عن حَوْزَتِهِ؛(۱۳) [قریش] غم و اندوه را به [جانهای] ما
ریختند و هر چه می توانستند [بدی] درباره ما انجام
دادند و ما را از زندگانی خوش و راحت باز داشتند و
ترس و خوف را با ما قرین گردانیدند و ما را به پناه بردن
به کوه صعب العبور مجبور ساختند… ولی خداوند اراده
نمود که به وسیله ما شریعتش را نگهداری کند.»

فراق مادر

در سال نهم بعثت که مسلمانان با موفقیت و سربلندی از
شعب ابی طالب خارج شدند، امید آن بود که از رنجها و
سختیهای آنان کاسته شود، اما چیزی نگذشته بود که در
سال دهم بعثت فاطمه با مصائبی بزرگ مواجه شد؛ مرگ
مادرش خدیجه و ابوطالب برای او آزمایش سختی بود
امّا او در مکتب پدر آموخته بود که: «وَبَشِّرِ الصّابِرینَ الّذینَ
إذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إنّا للّه ِ وإنّا إلیهِ راجِعُونَ»؛(۱۴) «و به
استقامت کنندگان بشارت ده؛ کسانی که هر گاه مصیبتی
به آنان رسد، می گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوی او
باز می گردیم.»

در این هنگام فاطمه علیهاالسلام که از فراق مادر مهربانش
غمگین و افسرده است، باید جای خالی او را نیز پر کند
تا مبادا پیامبر صلی الله علیه و آله احساس تنهایی کند، او دیگر دختر
خانواده نیست؛ او جانشین ابوطالب، عبداللّه و خدیجه
است. به همین دلیل بر طبق نقل مورخین شیعه و اهل
سنت، او را «أمّ أبیها؛ مادر پدرش» نامیدند(۱۵).

کسی که چنین کاری کرده بود نفرین کرد(۱۶).»

شریک غمهای پدر

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در دوران حیات شریفشان رنجها
و آزار و اذیتهای بسیاری را تحمّل نمودند تا بتوانند نهال
نوپای اسلام را آبیاری نمایند و آن را به ثمر بنشانند. از آن
حضرت نقل شده که فرمودند: «ما أوُذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ ما
أوُذِیْتُ؛(۱۷) هیچ پیامبری به اندازه ای که من اذیت شدم،
اذیت نشد.» در چنین شرایطی و مخصوصا بعد از وفات
خدیجه و ابوطالب علیهماالسلام که سخت ترین دوران زندگی آن
حضرت سپری می شد، فاطمه علیهاالسلام بهترین یار و حامی و
شریک غمهای پدر بود و حتی در هنگام جنگها ایشان را
تنها نمی گذاشت.

مورخین نوشته اند که وقتی در جنگ احد صورت نازنین
رسول خدا صلی الله علیه و آله مجروح و خون آلود شد و خبر آن به
فاطمه علیهاالسلام رسید، به همراه عده ای از بانوان به راه افتاد و
خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله رساند، پس چون فاطمه علیهاالسلام
مشاهده نمود که خون بند نمی آید، در حالی که او خون
را شستشو می داد و علی علیه السلام بوسیله سپر آب بر روی آن
می ریخت، قطعه حصیری را سوزاند تا تبدیل به خاکستر
شد، سپس آن را بر زخم پدر ریخت و خون قطع شد(۱۸).»

پاکیزه بپوشد و رهسپار مسجدالحرام شود.(۱۹)

فقر و تنگدستی

با وجود اینکه حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا بود
و تصوّر می شود که در زندگی از رفاه نسبی برخوردار
بوده، ولی برخلاف تصور، آن بانوی صبور در زندگی با
فقر و تنگدستی مواجه بود و دوران سختی را می گذراند؛
به حدّی که ابن سعد از مورخین اهل سنّت از قول
علی علیه السلام نقل می کند که: «لَقَدْ تَزَوَّجْتُ فاطِمَهَ وَمالی وَلَها فِراشٌ
غیرُ جِلْدِ کَبْشٍ ننامُ عَلَیْهِ بِاللَّیْلِ ونَعْلَفُ عَلَیْهِ النّاضِحَ بِالنَّهارِ ومالی
وَلَها خادِمٌ غَیْرُها؛(۲۰) همانا با فاطمه ازدواج کردم در حالی که
برای من و او هیچ فرشی نبود مگر پوست گوسفندی که
شب بر روی آن می خوابیدیم و در روز به شتر آبکش
خود بر روی آن علوفه می دادیم و به جز این شتر
خدمتگذاری نداشتیم.»

همچنین اسکافی از علمای معتزلی مذهب اهل سنّت
می نویسد: روزی علی علیه السلام از فاطمه پرسید: آیا طعامی در
خانه هست؟ فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: نه به خدا سوگند سه
روز است که برای خود و فرزندانمان حسن و حسین
چیزی نداریم. علی علیه السلام فرمود: پس چرا به من خبر
ندادی. ایشان فرمودند: «إنّی لاَءَسْتَحْیی مِنْ رَبّی أَنْ أُکَلِّفکَ ما
لاتَقْدِرُ عَلَیْهِ؛ من از خدایم شرم می کنم از تو چیزی
بخواهم که توانایی آماده کردن آن را نداشته باشی.» در
این هنگام علی علیه السلام از خانه بیرون آمد و دیناری قرض
گرفت در میان راه مقداد را دید که از شدت گرما آستین
خود را بر روی سرش گذاشته بود، حضرت فرمود: «ما
أَخْرَجَکَ فی هِذهِ الْحال وأَراکَ کَالْحیرانِ؛ چه چیزی در این
حال (هوای گرم) تو را [از خانه] خارج نموده و اکنون تو
را حیران و سرگردان می بینم.» مقداد گفت: مرا معذور
بدار و از من چیزی نپرس، ولی با اصرار آن حضرت
گفت: همانا دیدم که فرزندانم از شدّت گرسنگی گریه و
زاری می کنند و من نتوانستم گریه آنها را تحمّل کنم. در
این هنگام امیرمؤمنان علی علیه السلام آن دینار را به مقداد داد و
سپس به طرف مسجد آمد و بعد از این که رسول
خدا صلی الله علیه و آله از نماز فارغ شد ماجرا را برای ایشان تعریف
نمود و به همراه ایشان به سوی فاطمه علیهاالسلام آمدند.
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد خانه شد فرمود: «هاتی ما
عِنْدَکِ یا فاطِمَهُ، قال علیه السلام : فأَخْرَجَتْ الینا مائدهً عَلَیْها طَعامٌ طَیِّبٌ
لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ لَوْنا ولا أطْیَبَ رِیْحا؛ ای فاطمه آنچه را که
نزد توست بیاور. علی علیه السلام می فرماید: فاطمه برایمان
سفره ای گسترد که در آن طعامی پاکیزه و طاهر بود که
تاکنون غذایی به خوشرنگی و خوشبویی آن ندیده بودم.
در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: «هذا رِزْقٌ مِنَ اللّه ِ
بَدَلُ دِینارِکَ؛(۲۱) این رزقی است از طرف پروردگار، عوض
دیناری که بخشیدی.»

گریه رسول خدا صلی الله علیه و آله

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می دانست که بعد از او چه
ظلمها و ستمهایی در حق اهل بیت علیهم السلام انجام خواهد
شد؛ از اینرو برای اتمام حجّت در مواضع مختلف به
اصحاب و یاران و نزدیکان سفارشاتی می نمود و در
مواردی هم خود اهل بیت را از وقایع آینده باخبر
می ساخت. از جمله از عبداللّه بن عباس نقل شده،
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در اواخر عمر شریفشان در
بستر بیماری بودند، شروع به گریستن نمودند به حدّی
که «بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ؛ اشکهای ایشان محاسنشان را خیس
کرد.» به ایشان عرض کردند: ای رسول خدا! برای چه
گریه می کنید؟ ایشان فرمودند: «أَبْکی لِذُریّتی وما تَصْنَعُ بِهِمْ
شِرارُ أُمَّتی مِنْ بَعْدی کَأَنّی بفاطِمَهَ بِنْتی وَقَدْ ظُلِمَتْ بَعْدی وَهِیَ
تُنادی یا أَبَتاهُ فَلا یُعینُها أحدٌ مِنْ أُمَّتی؛(۲۲) برای ذرّیه ام گریه
می کنم و آنچه که أشرار امتم بعد از من در مورد آنان
انجام می دهند، گویا دخترم فاطمه را می بینم که بعد از
من مورد ظلم و ستم واقع می شود، در حالی که ندا سر
می دهد: ای پدر! ولی هیچ کس از امتم او را یاری
نمی کند.»

در حدیث دیگری از امیرمؤمنان نقل شده: من و فاطمه و
حسن و حسین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم، آن حضرت به
ما نگریست و اشک از چشمانش جاری شد، از ایشان
پرسیدم: ای رسول خدا! برای چه گریه می کنید؟ ایشان
فرمودند: «أَبْکی مِمّا یُصْنَعُ بِکُمْ بَعْدی؛ برای آنچه بعد از من
در مورد شما انجام خواهد شد گریه می کنم.» از ایشان
پرسیدم: چه اموری؟ فرمودند: «أَبْکی مِنْ ضَرْبَتِکَ عَلَی
القَرَنِ ولَطْمِ فاطمهَ خَدِّها وطَعْنَهِ الحَسَنِ فِی الفَخْذِ وَالسَّمِ الّذی
یُسقی وقَتْلِ الحُسَیْنِ؛(۲۳) گریه می کنم بخاطر ضربه ای که بر
فرق سرت زده می شود، و آسیب دیدن صورت فاطمه و
ضربه ای که به ران پای حسن زده می شود و سمّی که به
او خورانده می شود و کشتن حسین.»

فراق پدر

به راستی أوج مصائب و محنتهای حضرت فاطمه علیهاالسلام از
زمانی شروع شد که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به دیدار حق
شتافت و آن بانوی گرامی غریب و تنها در کنار همسر
وفادارش علی علیه السلام آماج طعنه ها و کینه هایی قرار گرفت
که از جنگهای بدر، اُحد، حنین، احزاب و فتح مکّه
نسبت به رسول اللّه صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بوجود آمده، و در
زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله در دلهای مشرکان و منافقان
مخفی مانده بود. زهرای أطهر علیهاالسلام در مقابل تمام این
نامهربانیها صبر و بردباری از خود نشان می داد و در
خلوت خود اشک غم جاری می ساخت به حدّی که در
زمره کسانی که بسیار گریه می کردند نام برده شد. از امام
صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «البَکّاؤُونَ خَمْسَهٌ: آدمُ
ویَعقوبُ وَیُوسفُ وفاطمهُ بنتُ محمّدٍ وعلیُّ بن الحسینِ علیهم السلام ؛
بسیار گریه کنندگان پنج نفرند: آدم و یعقوب و یوسف و
فاطمه دختر رسول خدا و علی فرزند حسی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.