پاورپوینت کامل تفاخر بیرق پر زرق و برق جاهلیت ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تفاخر بیرق پر زرق و برق جاهلیت ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفاخر بیرق پر زرق و برق جاهلیت ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تفاخر بیرق پر زرق و برق جاهلیت ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
۵۳
مقدمه
تفاخر، همواره بلای جان انسان و جامعه بوده است.
رسیدن به قله های کمال، خواسته و آرزوی همگان است
و تک تک افراد می کوشند که به اوجِ ارجمندی برسند.
بدیهی است رسیدن به اوج عظمت واقعی و یا به
مرحله ای از آن، بسیار دشوار است؛ زیرا با درون و برون
انسان و دل و جان او سر و کار دارد و باید فضائل، ریشه
در جان بدوانند و تا آخر ما را همراهی کنند. قرآن کریم
نیز بر پیمودن راه تکامل تأیید و تأکید دارد و می فرماید:
«سابِقُوا إلی مَغْفِرَهٍ مِن رَبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ
وَالاَْرْضِ»؛(۱) «برای رسیدن به مغفرتی از پروردگارتان و
بهشتی که پهنایش چون پهنای آسمان و زمین است از
همدیگر سبقت بگیرید.»
و درباره مؤمنان مشفق و موفق می فرماید: «…أولئِکَ
یُسارِعُونَ فِی الخَیْراتِ وَهُمْ لَها سابِقُونَ»؛(۲) «ایشان اند که در
نیکیها می شتابند و به آن [بر دیگران] پیشی می گیرند.» و
«فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ»؛(۳) «در مسیر خیرات سبقت بگیرید
[و رقابت کنید]!»
و این میل به ارجمند شدن، در همه انسانها هست، حتی
در کسانی که به بیراهه یا کژ راهه می روند، یا انسان را در
حدّ حیوان، و یا محدود به این چند صباح دنیا می دانند،
یا همت و اراده خودسازی و پیمودن سربالایی و
سختیهای قله افتخار را ندارند. اینان اگر از حقیقت تهی
باشند، از فخرفروشی و خود برتربینی، کوتاه نمی آیند و
بدینسان همواره تنور تفاخر داغ است.
این مبحث که چرا پس از دو سه دهه از نهضت مقدس
اسلامی، در سراشیبی سقوط اخلاقی و ارزشی قرار
گرفتیم؛ به گونه ای که کثیری از مردم راهی را می روند که
از میدان ارزشهای انقلاب جداست و این که چرا پول
ارزش درجه اول شد و به مسخ فضیلتها انجامید، گسترده
دامن است و «آسوده شبی خواهد و خوش مهتابی.»
تنها به این اشاره، بسنده می کنیم که خیابان فرعی تفاخر
که فرو ریزنده فضیلتهاست از همین میدان منشعب
می شود و تبلیغ بدون توجه به زیربناها، آب در هاون
کوبیدن است.
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بندِ نقش ایوان است
عجیب اینکه این دام خودنمایی و خودپسندی سر راه
خوبان نیز گسترده شده است. از اینرو، امام سجاد علیه السلام در
دعای مکارم الاخلاق از خدا «معالی اخلاق» می طلبد. و
بلافاصله توفیق مصونیت از تفاخر را مطرح می فرماید:
«وَهَبْ لی مَعالَی الاْءَخْلاقِ وَاعْصِمْنی مِنَ الْفَخْرِ؛(۴) مکارم و
محاسن اخلاقی را به من بده و مرا از فخرفروشی مصون
دار!»
از آنجا که صفات والا ممکن است زمینه ای باشد برای
شهرت و قهرمان شدن و در نتیجه به خود بالیدن،
امام علیه السلام این خطر را مطرح فرموده است. از طرفی،
فخرفروشی بسان بمبی، پایه های فضائل را ویران
می کند، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره هشدار می دهد که:
«آفَهُ الْحَسَبِ الاْءِفْتِخارُ؛(۵) آفت شرافتهای انسانی،
فخرفروشی است.»
زشتی خودستایی
امام علی علیه السلام می فرماید: «اَلاْءِفْتِخارُ مِنْ صِغَرِ الاْءَقْدارِ؛(۶)
فخرفروشی از فرومایگی است.»
و نیز: «لا حُمْق أَعْظَمُ مِنَ الْفَخْرِ؛(۷) حماقتی بزرگ تر از
مباهات و به خود بالیدن نیست.»
معمولا پول خرد و سکّه، زیاد سر و صدا دارد، ولی
اوراق بهادار و پولهای کاغذی بی صدا هستند. همچنین
وقتی مرغ یک تخم می گذارد، مدتی داد و فریاد به راه
می اندازد، اما درّ و گوهر در درون حیوانات دریایی
همچون صدف، بی سر و صدا است. یک مشک یا ظرف
پر از مایعات بی صداست، در حالی که اگر اندکی در آن
باشد پرصدا خواهد شد.
حضرت سجاد می فرماید: «عَجَبا لِلْمُتَکَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذی کانَ
بِالاْءَمْسِ نُطْفَهً ثُمَّ هُوَ غَدا جِیفَهٌ؛(۸) شگفتا از متکبر فخر فروش
که دیروز نطفه ای بود و فردا مرداری خواهد بود.»
هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله ناچار می شد خود را معرفی کند تا مردم
بشناسند و ایمان آورند، به هیچ وجه خودستایی و
فخرفروشی نمی کرد و مثلا می فرمود: «أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَلا
فَخْرَ؛(۹) من سرور فرزندان آدمم و قصد فخرفروشی
نیست.»
ارزشهای موهوم
دستمایه های فخرفروشی دوگونه می تواند باشد: یا
ارزشهای واقعی است مثل: ایمان، تقوا، علم، جهاد،
ایثار و یا ارزش نماهای جاهلی که در حقیقت جز
موهومات و خیال پردازیها چیزی نیستند، خواه جاهلیت
قدیم یا جدید.
تفاخر در هر دو بخش بد است، ولی در موهومات،
زشت تر می باشد.
نمونه هایی از خودستایی جاهلی و موهوم
نژادپرستی
گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگام فتح مکه فرمودند: «خدای تبارک و
تعالی با اسلام، نخوت جاهلیت و نازِش به پدران و
خاندانهای جاهلی را از شما زدود.
ای مردم! شما از آدم هستید و آدم از گل آفریده شد.
بدانید که امروز، بهترین شما نزد خدا و گرامی ترین شما
در پیشگاه او پرهیزگارترین و فرمانبردارترین شما از
اوست. بدانید که عربیّت به پدری نیست که (شما را) به
دنیا می آورد. بلکه عربیت یک زبان است که با آن سخن
گفته می شود.
پس اگر عمل هر کس او را به بهشت و رضوان اللّه
نرساند، شرافت خانوادگی اش او را نخواهد رساند.»(۱۰)
(۱۱)
بردارند، آنان در حقیقت ذغال جهنم اند.»
و سپس ادامه می دهد: «خداوند نخوتها و
فخرفروشیهای خاندانی جاهلیت را از شما برداشته
است. اکنون تنها دسته بندی که وجود دارد، یا مؤمن
پرهیزکار است یا فاجر بدبخت. مردم همگی فرزندان
آدم هستند و آدم از خاک آفریده شده است.»(۱۲)
(۱۳)
پارسایی.»
و نیز امام باقر علیه السلام فرمودند: «ثَلاثَهٌ مِنْ عَمَلِ الْجاهِلیَّهِ: الْفَخْرُ
بِالاْءَنْسابِ وَالطَّعْنُ فی الاْءَحسابِ وَالاِْسْتِسْقاءُ بِالاْءَنْواءِ؛(۱۴) سه
خصلت، از برنامه های دوران جاهلیت مانده است:
نازیدن به تبار، عیب تراشی بر نژادها، و درخواست باران
از ستارگان.»
و امام علی علیه السلام فرمودند: «اَلْمُفْتَخِرُ بِنَفْسِهِ أَشْرَفُ مِنَ الْمُفْتَخِرِ
بِأَبیهِ؛(۱۵) نازنده به خویش، برتر است از آن که به پدرش
می بالد.»
همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: «مردی خدمت رسول
خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من فلانی پسر
فلانی هستم. او نُه پشت خود را برشمرد، رسول خدا صلی الله علیه و آله
به او فرمود: تو دهمین نفر آنان، در دوزخ هستی.»(۱۶)
بالادست عرب نشسته است، کیست؟
آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بالای منبر رفت و خطبه خواند و
فرمود: «…إنَّ النّاسَ مِن عَهْدِ آدَمَ إلی یَوْمِنَا هَذا مِثْلُ أسْنانِ
الْمُشْطِ، لا فَضْلَ لِلْعَرَبِیّ عَلَی الْعَجَمی، وَلا لِلاْءَحْمَرِ عَلَی الاْءَسْوَدِ إلاَّ
بِالتَّقْوی؛(۱۷) براستی که همه مردم از زمان آدم تا امروز بسان
دندانه های شانه یکسان اند؛ هیچ برتری برای عربی
نسبت به عجمی و برای سرخپوست نسبت به
سیاهپوست نیست، جز به تقوا.» و بعد فرمودند: «سلمان
اقیانوس بی کران و گنج بی پایان است. سلمان از ما اهل
بیت است و سرچشمه آب گوارایی است که حکمت
می فشاند و برهان می بخشاید.»(۱۸)
کثرت افراد و اموال
مردم نادان دوران جاهلی به سختی گرفتار مباهات بودند
و به تعداد افراد قبیله و یا به مال و ثروتِ سرشار خود
تفاخر می کردند. کار به جایی رسید که دو قبیله، افراد
خود را سرشماری کردند و تعداد جمعیت یکی از آن دو
بیشتر شد. قبیله کمتر گفت: باید زنده و مرده هر قبیله را با
هم بشماریم. به قبرستان رفتند و مردگان را شمردند که
روشن شود عدد کدام یک بیش تر است. قرآن در مقام
توبیخ آنان فرمود: «اَلْهیکُمُ التَّکاثُرُ حَتّی زُرْتُمْ الْمَقابِرَ»؛(۱۹)
«تفاخر به بیش تر داشتن، شما را غافل ساخت تا کارتان ـ
و پایتان ـ به گورستان رسید.»
دو نفر به نیاکان خویش می بالیدند و می نازیدند. حضرت
علی علیه السلام فرمودند: «أتفْتَخِرُونَ بِأَجْسادٍ بالِیَهٍ وَأَرْواحٍ فیِ
النّارِ…؛(۲۰) آیا به پیکرهای پوسیده و روحهایی که در
آتش اند، به همدیگر فخرفروشی می کنید؟»
و نیز فرمود: «آیا به گورهای پدرانشان افتخار می کنند؟ یا
به زیادی شمار نابودشدگان خود، به همدیگر
می نازند؟… و اگر مردگان مایه عبرت باشند، شایسته تر
است تا باعث تفاخر.»(۲۱)
باغی که سوخت
در عبرت گرفتن از ماجرای باغی که سوخت، عبرتهای
آموزنده و مهمی جلوه گر است. قرآن کریم در بیان تفکر
غلط باغ دار می فرماید: «…فَقالَ لِصاحِبِهِ وَهُوَ یُحاوِرُهُ أنَا أَکْثَرُ
مِنْکَ مالاً وَأَعَزُّ نَفَرا»؛(۲۲) «پس به رفیقش ـ در حالی که با او
گفتگو می کرد ـ گفت: مال من از تو بیشتر است و از جهت
افراد از تو نیرومندترم.»
قرآن کریم در آخر داستان که به نابودی باغ و ندامت او
پایان می یابد، می فرماید: «…آن گاه که آفت آسمانی،
میوه هایش را فرو گرفت، پس بخاطر از کف دادن آنچه در
آن باغ هزینه کرده بود، دستهایش را بر هم می زد؛ در
حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و به حسرت
می گفت: «یالَیْتَنی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبّی أَحَدا»؛(۲۳) «ای کاش هیچ
کس را شریک پروردگارم نمی ساختم.»
و ادامه می دهد که: «و او در برابر [عذاب] خداوند نه
گروهی داشت که یاریش کنند و نه خودش توانی داشت
که یاری گیرد… و برای آنان زندگی دنیا را مثل بزن که
مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم و گیاه
زمینی با آن در آمیخت و سپس چنان خشک گردید که
بادها پراکنده اش کردند و… مال و پسران، زینت زندگی
دنیایند. و باقیات الصالحات نزد پروردگارت از نظر ثواب
بهتر و از نظر امید هم بهتر است.»(۲۴)
نعمتها و زینتهای دنیا
رفاه، نعمت و زینت که برای بهره وری به جا، تأمین
آسایش، و لذتهای مشروع آفریده شده است، به جای
آنکه باعث پرستش و شکر خدا شود، معمولا باعث
سرکشی، طغیان و عصیان، خودپرستی و فخرفروشی
می شود. به نمونه های تاریخی بنگرید:
الف. فرعون با زر و زیور دلها را می برد و مردم را
می فریفت. موسی علیه السلام به خدا عرض کرد: «رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ
فِرْعَوْنَ وَمَلاَءَهُ زینَهً وَأَمْولاً فی الْحَیوهِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ
سَبیلِکَ…»؛(۲۵) «پروردگارا! همانا تو به فرعون و مهترانش در
زندگی این جهان، زیورها و مالها داده ای، پروردگارا! تا
[بدان وسیله مردم را] از راه تو گمراه کنند.»
فرعون نیز ادعا داشت که ربّ اعلای شما منم و
خوشبختی و سعادت شما در گرو فرمانبرداری از من
است.
ب. درباره قارون، قرآن کریم می فرماید:
«روزی قارون با تمام زینت خود، در برابر قومش ظاهر
شد. آنها که خواهان زندگی دنیا بودند، گفتند: ای کاش
همانند آنچه به قارون داده شده است، ما نیز داشتیم. به
راستی که او بهره عظیمی دارد. اما کسانی که علم و
دانش به آنها داده شده بود، گفتند: وای بر شما! ثواب
الهی برای کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام
می دهند، بهتر است؛ اما جز صابران آن را دریافت
نمی کنند.»(۲۶)
شد.»
د. مرد ثروتمندی که جامه پاکیزه ای بر تن داشت، نزد
رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و در کنار آن حضرت نشست. سپس
مر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 