پاورپوینت کامل خاطره هایی از زندگی شهدا ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطره هایی از زندگی شهدا ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطره هایی از زندگی شهدا ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطره هایی از زندگی شهدا ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۷
محبت اهل بیت علیهم السلام
همسر شهید میثمی: بعد از نماز
صبح، زیارت حضرت زهرا علیهاالسلام
خواند، پرسیدم: مگر شهادت حضرت
زهراست؟ گفت: نزدیکه! وقتی
خواست برود، پسرم حسین (که
کوچک بود) گریه کرد. بردش بیرون،
چیزی برایش خرید و آرامش کرد،
گریه ام گرفت، گفتم: تا کی ما باید این
وضع را داشته باشیم؟ گفت: تا حالا
صبر کرده ای، باز هم صبر کن، درست
می شه! حضرت زهرا علیهاالسلام را خیلی
دوست داشت، روضه اش را هم
دوست داشت، روضه او را که
می خواندند، به سومین زهرا علیهاالسلام که
می رسید، دیگر نمی توانست ادامه دهد.
ترکش که خورد و بردنش بیمارستان،
زنده ماند تا روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
و در روز شهادت مادرش به شهادت
رسید.(۱)
ارتباطات رفتاری همسران
* همسر شهید میثمی: هادی و
حسین، ۲ فرزند کوچکمان، دعوایشان
شده بود، موهای هم را می کشیدند، گفت:
«آماده شان کن ببرمشان بیرون.» یک ساعت
بعد که آمد، دیدم سَرِ دو تای آنها را کچل
کرده است. گفت: نمی خواهم [من که نیستم
و در جبهه هستم] تو حرص بخوری!؟»(۲)
* همسر شهید دقایقی: یک بار سر
یک مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم، هر
کدام روی حرف خودمان ایستادیم، او
عصبانی شد، اخم کرد و لحن مختصر تندی
به خودش گرفت و از خانه بیرون رفت.
شب که برگشت، همان طور با روحیه باز و
لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح
معذرت می خواهم.» می گفت: «نباید
گذاشت اختلاف خانوادگی بیشتر از یک
روز ادامه پیدا کند.»(۳)
ارتباطات کلامی همسران
* همسر شهید همت: ۳ روز بعد از
تولد فرزندم مهدی، ساعت ۳ صبح از
منطقه برگشت، عوض اینکه برود سراغ
بچه، آمد پیش من و گفت: «تو حالت
خوبست ژیلا، چیزی کم و کسری نداری
بروم برات بخرم؟ گفتم: الان؟ (۳ صبح بود)
گفت: خوب آره هر چیزی بخواهی بدو
می روم، می گیرم، می آورم.»
گفتم: احوال بچه را نمی پرسی؟ گفت:
تا از تو خیالم راحت نشود نه.
بعد مادرش آمد و رختخوابی مرتب
برایش انداخت که بخوابد، گفت: «لازم
نیست، من دوست دارم بعد از چند وقت
دوری امشب را پیش زن و بچه ام باشم.»
آمد همان جا روی زمین پیش من و
مهدی نشست. البته نیم ساعت بعدش از
شدّت خستگی خوابش برد.»(۴)
مادر شهید می گوید: سختیهایی که
همسر شهید همت کشید، فکر نکنم در
زمان ما کسی کشیده باشد، خودش
می گفت: خدایا من چه کنم با این همه
تنهایی (روزها، ماهها) و دزد (چند بار در
نبود همت) و عقرب (یک روز ۲۵ عقرب
کشتم حتی در رختخواب کودکم) و
موشک (خانه شان در معرض موشک باران
و او تنها در شهر دزفول غریب بود). ام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 