پاورپوینت کامل آموزه هایی از واپسین روزهای حیات پیامبر(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آموزه هایی از واپسین روزهای حیات پیامبر(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزه هایی از واپسین روزهای حیات پیامبر(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزه هایی از واپسین روزهای حیات پیامبر(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

۴۸

مدتی بودی جلیس خاکیان

اینک آمد نوبت افلاکیان

مسکنت گر چند روزی بود فرش

این زمان باید کنی ماوی به عرش

لایق بزم تو نبود این مقام

حالیا زین خاکدان بیرون خرام

حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه وآله، آخرین سفیر الهی و بزرگ رهبر جهان اسلام، در سحرگاه روز جمعه ۱۷ ربیع الاول
سال ۵۷۱ میلادی در مکه مکرمه و در دامن پاک حضرت آمنه، دیده به جهان گشود . آن حضرت که قبل از تولد، پدر گرامیش را از
دست داده بود، در شش سالگی شاهد درگذشت مادرش گردید . حضرت محمدصلی الله علیه وآله در ۸ سالگی از وجود بزرگ
حامی خود، حضرت عبدالمطلب محروم شد و به همراه تنها سرپرست خویش ابوطالب، دوران نوجوانی خود را سپری کرد . پیامبر
اکرم صلی الله علیه وآله در ۲۵ سالگی در حالی که به خردمندی، پاکدامنی، امانت و دانایی در میان مردم شهرت داشت با حضرت
خدیجه ازدواج نمود، و در ۴۰ سالگی با نزول آیاتی در غار حراء به رسالت الهی مبعوث گردید .

۱۳ سال بعد از بعثت، در حالی که منزل آن حضرت با تدبیر سران لجوج ۰و کوته اندیش قریش به محاصره در آمده بود، با هجرت
به یثرب زندگی نوینی را آغاز کرد . بعد از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله به یاری خداوند متعال توطئه ها و نقشه های کافران
را یکی پس از دیگری خنثی کرده و موانع را از سر راه برداشت و مکتب حیاتبخش خود را در اقصی نقاط جهان گسترش داد، در
سال دهم هجرت با انجام مباهله و حجه الوداع موقعیت خود را تثبیت نموده و در غدیر خم از طرف پروردگار متعال، امیر مؤمنان
علی علیه السلام را به جانشینی خویش برگزید . و سرانجام در ۶۳ سالگی و در هنگام ظهر روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری
قمری، مطابق سال ۶۳۳ میلادی، در منزل خود در مدینه به ملاقات معبود شتافت . حضرت علی علیه السلام پیامبر را غسل داد و
کفن نمود و به همراه سایر مسلمانان بر آن گرامی نماز گزارده و پیکر مقدس حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله را در منزل
مسکونی اش به خاک سپرد . با رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله، مصیبت بزرگی در اسلام و انحراف عمیقی در میان مسلمانان
پدید آمد، که تا امروز اثر آن ضربه سهمگین پیکر اسلام و مسلمانان را می آزارد .

در این فرصت با نقل فرازهایی حساس، از واپسین روزهای حیات آن بزرگوار به برخی از حوادث آموزنده آخرین لحظات حیات
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اشاره خواهیم کرد، به امید اینکه بتوانیم، با بکارگیری رهنمودهای راهگشای آن بزرگوار در ردیف
پیروان واقعی اش قرار گرفته و با عبرت اندوزی از حوادث آن دوران، در اعتلای آیین نجاتبخش اسلام سهیم باشیم .

بزرگترین نگرانی پیامبرصلی الله علیه وآله

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تا آخرین روزهای رحلت خویش از یک نگرانی و ناراحتی درونی شدیدا رنج می برد . اساسا برای یک
شخصیت والای آسمانی که نتیجه تمام زحمات خود را در تداوم رهبری آینده اسلام بوسیله فردی شایسته می اندیشید، مسئله
امامت و رهبری امت اسلام، مهمترین دغدغه خاطر به شمار می آمد . حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله که از اندیشه برخی
افراد فرصت جو و ریاست طلب در انحراف مسئله جانشینی، آگاهی داشت و از سرنوشت آن شدیدا بیمناک بود، بارها بر این مهم
تصریح نموده و به جانشینی علی علیه السلام بعد از رحلت خویش تاکید کرده بود . اوج این رهنمودها در حادثه غدیر بود که ۷۰ روز
قبل از رحلت آن حضرت اتفاق افتاد . در آن روز تاریخی که با حضور یکصد هزار تن از مسلمانان و بعد از نزول آیه بلاغ (۱) ، وصایت و
ولایت حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام رسما اعلام گردید و با نزول آیه اکمال (۲) ، این مراسم سرنوشت ساز پایان پذیرفت، باز
هم نگرانی حضرت رسول صلی الله علیه وآله رفع نشد . پیامبر دوراندیش اسلام صلی الله علیه وآله پیش بینی می کرد که در
آینده ای نزدیک رهبری حکومت اسلامی را عده ای از محور خارج کرده و افراد جاه طلب، علی علیه السلام را از خلافت دور نموده و
مسلمانان را از رهبری آن یگانه دوران محروم کنند . بدین جهت گاهی این نگرانی خود را اظهار نموده و به علی علیه السلام
می فرمود: «من می ترسم اگر با آنان بر سر خلافت و رهبری پافشاری کرده و به نزاع برخیزی، تو را به قتل برسانند .» (۳)

اگر آن نامه را می نوشت!

به این جهت حضرت رسول صلی الله علیه وآله در یکی از واپسین روزهای حیات خود که در بستر بیماری بود و برخی از سران
اصحاب به عیادتش آمدند، بعد از اینکه اندکی سر به زیر انداخته و مدتی فکر نمود، رو به حاضرین کرده و فرمود: «ایتونی بدواه
وصحیفه اکتب لکم کتابا لاتضلوا بعده; (۴) برایم کاغذ و دواتی بیاورید، تا برای شما نامه ای بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید .»

در این هنگام عمر بن خطاب بدون رعایت احترام پیامبر و با لحنی کاملا بی ادبانه به ساحت مقدس نبی اکرم جسارت کرده و گفت:
«بیماری بر او غلبه کرده، با داشتن قرآن ما به چیز دیگری نیاز نداریم .» (۵)

سعید بن جبیر می گوید: ابن عباس با اظهار تاسف شدید از نوشته نشدن نامه پیامبر چنین می گفت: «روز پنجشنبه عجب روز
دردناک و مصیبت باری برای مسلمانان بود!» آنگاه در حالی که از شدت ناراحتی اشک بر گونه هایش سرازیر بود، واقعه آن روز را
توضیح می داد . (۶)

بدیهی است که هدف پیامبر از نوشتن نامه همان تحکیم وصایت و خلافت امیرمؤمنان علی علیه السلام و تبیین خط رهبری آینده
جهان اسلام بود، به دلیل اینکه:

۱ – نگرانی پیامبر هنوز از تثبیت رهبری آینده رفع نشده بود و آن مسئله حیاتی دنیای اسلام همچنان موجب دغدغه خاطر
پیامبرصلی الله علیه وآله و اشتغال فکری او محسوب می شد .

۲ – حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله در این مورد فرمود: می خواهم نامه ای بنویسم که بعد از من گمراه نشوید و این عینا
همان عبارتی است که در حدیث ثقلین بکار برده است . با ملاحظه این دو حدیث می توان فهمید که هدف پیامبر نوشتن چیزی
محکمتر از حدیث ثقلین و حدیث غدیر در مورد رهبری اهل بیت علیهم السلام بوده است .

۳ – مهمتر از این، مخالفت سرسختانه خلیفه دوم – که به هنگام رحلت پیامبر در سقیفه بنی ساعده شورای خلافت و رهبری
تشکیل داده و با زیر پا گذاشتن تمام گفتارها و وصیتهای پیامبرصلی الله علیه وآله در مورد زمامداری آینده مسلمانان تصمیم گیری
کرد – می باشد و از شدت عصبانیت وی می توان هدف پیامبر را حدس زد . (۷)

۴ – ابن حجر هیثمی (۸) در الصوائق المحرقه روایتی نقل کرده که نشانگر تلاشهای مکرر پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین
لحظات زندگی بر مسئله امامت و ولایت علی علیه السلام است . او می گوید: پیامبر خداصلی الله علیه وآله در حالی که آخرین
روزهای عمر شریف خود را سپری می کرد و در اطراف او یارانش گرد آمده بودند، خطاب به آنان فرمود: ای مردم! من به زودی از
میان شما خواهم رفت، آگاه باشید! من در میان شما کتاب خدا و عترتم را که اهل بیت من هستند باقی می گذارم . سپس دست
علی علیه السلام را گرفته و بالا برده و فرمود: «هذا علی مع القران والقران مع علی لایفترقان . . . ; (۹) این علی همراه با قرآن و قرآن
هم همراه اوست و این دو از هم جدا نمی شوند . . . .»

رهنمود به زمامداران

حضرت رسول صلی الله علیه وآله که در طول حیات و بویژه در زمان رسالت خود حامل وحی الهی و امین خداوند بر مردم بود و با
گفتار و کردار خود احکام الهی را به مردم ابلاغ و اعلان می نمود، در آخرین لحظات زندگی نیز از این سیره الهی خویش دست
نکشید . آن بزرگوار با اینکه از بیماری شدیدا رنج می برد، برای آخرین بار و با زحمت تمام به میان جمعیت آمده و بر ارزشهای
اسلامی که در راه استقرار آنها هستی خویش را وقف نموده بود، تاکید کرده و بار دیگر به مسلمانان در پاسداری از آیین اسلام
سفارش نموده و هشدار داد .

پیامبری که احترام به حقوق فردی و اجتماعی مسلمانان را در طول ۲۳ سال به آنان آموخته و خود عملا آنرا رعایت کرده بود، در
واپسین دم حیات نیز به این امر مهم همت گماشت .

شیخ صدوق می گوید: حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای حیات خویش به بلال فرمود: به مردم بگو در
مسجد جمع شوند . و آنگاه حضرت عمامه بر سر بست و با تکیه به کمان خویش برفراز منبر آمد و بعد از سپاس و ستایش پروردگار،
خطاب به مردم فرمود: ای مسلمانان! من چگونه پیامبری برای شما بودم؟ آیا برای هدایت و تربیت شما تلاش نکردم؟ آیا شما در
مقابل، دندانهایم را نشکستید و پیشانیم را بر خاک نمالیدید تا اینکه خون بر چهره ام روان شده و محاسنم را فرا گرفت؟ آیا من از
دست افراد نادان سختیها و مشقتها نکشیدم؟ ! گفتند: بلی یا رسول الله! تو پیامبری صبور و شکیبا بودی و ما را از زشتیها و
منکرات جلوگیری می کردی، خداوند به تو بهترین پاداش عنایت کند . پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: خداوند به شما هم پاداش
دهد .

آنگاه رسول الله صلی الله علیه وآله ادامه داد: پروردگارم حکم کرده و سوگند یاد نموده که از ستم هیچ ستمکاری نگذرد، شما را به
خدا هر کدام از شماها که در گردن من حقی دارید، برخیزید و دادخواهی کرده و از من قصاص کنید، چرا که قصاص دنیا در پیش
من از آخرت – که در برابر فرشتگان و پیامبران خواهد بود – بهتر است .

در این هنگام مردی به نام سواده بن قیس از آخرین صفهای مردم برخاسته و عرضه داشت: یا رسول الله! پدر و مادرم فدایت باد،
هنگامی که از سفر طائف برمی گشتی به استقبالت آمدم، تو سوار بر ناقه غضباء بودی و تازیانه ممشوق را در دست داشتی، وقتی
خواستی تازیانه را بلند کنی و به شتر بزنی به شکم من خورد، نمی دانم عمدی بود یا نه؟ ! پیامبر فرمود: به خدا پناه می برم بر
اینکه عمدی باشد . سپس به بلال فرمود: ای بلال! برخیز، به منزل فاطمه علیها السلام برو و تازیانه ممشوق را بیاور .

هنگامی که بلال تازیانه را آورد، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: آن مرد کجاست؟ هنگامی که آمد، حضرت فرمود: نزد من بیا و از
من قصاص کن، تا راضی شوی . سواده گفت: یا رسول الله شکمت را برایم برهنه کن! چون در آن هنگام شکم من برهنه بود،
هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله پیراهن خود را کنار زد، سواده بعد از اخذ اجازه، بر بدن مبارک پیامبر بوسه زد . رسول
خداصلی الله علیه وآله فرمود: ای سواده بن قیس! آیا مرا عفو می کنی یا قصاص می کنی؟ عرضه داشت: یا رسول الله! من شما را
عفو می کنم . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دست به دعا برداشته و فرمود: «اللهم اعف عن سواده بن قیس کما عفی عن نبیک
محمد; (۱۰) خدایا از گناهان سواده بن قیس درگذر چنانکه او از پیامبرت محمد درگذشت .»

در اندیشه بیت المال

در فرهنگ اسلام بیت المال و اموال عمومی در دست حاکمان نوعی امانت محسوب می شود و زمامداران در حکومت اسلامی
موظفند در حمل و نقل و حفظ و نگهداری و تقسیم و تخصیص بیت المال، کمال کوشش را انجام دهند و در محافظت از این
مانت سنگین، امانتدار خوبی باشند . امیر مؤمنان علی علیه السلام در این مورد فرمود: «والله ما هو بکد یدی ولا تراثی من الوالد
ولکنها امانه اودعتها فانا اؤدیها الی اهلها; (۱۱) به خدا سوگند! این مال (اموال حکومتی) حاصل دست رنج من و یا میراث پدرم
نمی باشد، بلکه این امانت است و به من سپرده شده و من آنرا به اهلش می رسانم .»

مطمئنا علی علیه السلام این شیوه امانتداری در بیت المال را از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آموخته بود . حضرت رسول صلی
الله علیه وآله همچنانکه در مدت عمر خود بعنوان امانتدار مردم معروف بود، چه قبل از بعثت و چه بعد از آن، در آخرین لحظات
حیات خویش بر این خصلت نیکو و پسندیده اصرار ورزیده و به مسلمانان رسم امانتداری و به زمامداران آیین حکمرانی و عدالت
گستری را می آموخت .

روش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در تقسیم بیت المال چنین بود که در نخستین فرصت آنرا به دست اهلش می رساند و از
نگهداری و طول دادن در تقسیم آن شدیدا خودداری می کرد . برای توضیح سخن و تبیین سیره حکومتی پیامبر، نقل روایتی در
این زمینه مناسب می نماید:

عثمان بن عفان می خواست ابی ذر غفاری را به علت امر به معروف و نهی از منکر و خروش بر علیه ناعدالتیهای موجود جامعه، از
مدینه به ربذه تبعید کند، بدین جهت ابوذر را در حالی که از ناتوانی بر عصایی تکیه کرده بود به دربار عثمان آوردند، ابوذر هنگام
ورود، مشاهده کرد که در مقابل خلیفه، صد هزار درهم موجود است و یاران و بستگان و اطرافیانش گرد او ایستاده و با چشم طمع
به آن پولها می نگرند و انتظار دارند که عثمان آنها را در میان آنان تقسیم کند .

ابوذر به عثمان گفت: این پولها از کجا آمده است؟ عثمان پاسخ داد: عوامل حکومت اینها را از برخی نواحی آورده اند، صد هزار
درهم است، منتظرم که همین مقدار هم برسد، بعد در مورد آن تصمیم بگیرم . ابوذر گف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.