پاورپوینت کامل کرامت کربلایی ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کرامت کربلایی ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کرامت کربلایی ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کرامت کربلایی ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
(حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام)
کرامت، یعنی: نزاهت از پستی و فرومایگی که در عزت نفس، مناعت طبع، برخورداری از روحی بزرگ، برازندگی، بلندنظری،
جوانمردی، آزاداندیشی و آزادمنشی و آزادگی ابوالفضل جلوه گر می شود و احیانا از آن به «بزرگواری » تعبیر می شود .
خودساختگی کربلاییان آنان را در فضایی بسیار عالی و فراتر از تیررس ترس و طمع به پرواز درآورد و سلاح تهدید و تطمیع
اهریمنان دون، کوتاهتر از آن بود که به ساحت قدسیشان برسد .
سالها پس از واقعه ی کربلا به یکی از سپاهیان پسر سعد گفتند: «این چه ننگی بود که بر خود، خریدید، چرا فرزند رسول خداصلی
الله علیه وآله وسلم و یارانش را آن چنان نامردانه به خاک و خون کشیدید؟
جواب داد: خفه شو! گروهی روی در روی ما ایستادند، دستها بر قبضه ی شمشیر، گامها استوار، نه امان می پذیرفتند، نه فریفته ی
مال می شدند، جز دو راه پیش روی آنان نبود، کشتن و به دست گرفتن حکومت یا کشته شدن . مادرت به عزایت بنشیند ما جز
آنچه کردیم، چاره ای نداشتیم (۱) .
از همین گفتگوهای کوتاه که تاکید دارد عاشوراییان «نه امان می پذیرفتند و نه فریفته ی مال می گشتند; بلکه با گامهای استوار و
دستهای شمشیردار پایداری می کردند» می توان فهمید که آنان جهاد اکبر و اصغر را در هم آمیخته و به اوج مقام مخلصین رسیده
بودند و شیطان هم گفته بود که: «ولاضلنهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین » (۲) ; پروردگارا من . . . و همگیشان را گمراه
خواهم ساخت; مگر بندگان مخلصت را» .
پرچمدار رادمردی
حضرت صادق علیه السلام درباره ی ابوالفضل علیه السلام می فرماید: عمویم عباس، با بصیرت، ثابت قدم و دارای ایمان راسخ بود .
همراه ابوعبدالله علیه السلام مجاهدت کرد، «وابلی بلاءا حسنا» (۳) عجب نیکو امتحان داد!
امام صادق علیه السلام فرمود: «خدا رحمت کند عموی ما عباس را، عجب نیکو امتحان داد، ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام
داد . برای عمویم عباس مقامی نزد خداوند است که تمام شهیدان غبطه ی آن مقام را می برند (۴) .
جوانمردی، خلوص نیت، فداکاری تا به این حد! ما تنها از ناحیه ی عمل نگاه می کنیم، به روح عمل نمی نگریم تا اهمیت آن را
بفهمیم .
شب عاشوراست، عباس در خدمت اباعبدالله نشسته است، در همان وقت یکی از سران دشمن می آید، فریاد می زند: عباس بن علی
و برادرانش را بگویید بیایند . عباس می شنود; ولی اعتنا نمی کند، مثل این که ابدا نشنیده است .
آنچنان در حضور امام حسین علیه السلام مؤدب است که آقا به او فرمود: جوابش را بده، هر چند فاسق است! اباالفضل العباس
می آید، می بیند شمربن ذی الجوشن است، روی یک رابطه ی خویشاوندی دور که از طرف مادر با عباس دارد و هر دو از یک
قبیله اند، وقتی از کوفه آمده است به خیال خودش، خوش خدمتی کرده است، تا حرف خودش را گفت، عباس پرخاش مردانه ای به
او کرد و فرمود: خدا تو را و آن کسی که این نامه را به دست تو داده است، لعنت کند . تو مرا چه شناخته ای و درباره ی من چه فکر
کرده ای؟ تو خیال کرده ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین بن علی علیهما السلام را این جا بگذارم
و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی که ما، در آن تربیت شده ایم و آن پستانی که از آن شیر خورده ایم، اینطور ما را تربیت نکرده است (۵) .
رزمگاهی بی نظیر
همواره در جنگها هنگامی که سپاهی شکست بخورد، بخشی از رزمندگانش اسیر می شوند، اما رزمندگانی همانند سپاه ابوالفضل
– که به ظاهر لشکرشان شکست خورد، همه ی فرماندهانش شهید شدند، حتی یک رزمنده ی اسیر هم نداشته و این از عجایب
تاریخ است سربازان پرچمدار کربلا به سپهسالارشان اقتدا کردند، آن قدر جنگیدند که همگی به شهادت رسیدند; ولی اسیر دشمن
نشدند، جوانمردی و رشادت سربازان کربلاست که حتی یک سرباز ساده یا غلام سیاه سر فرود نیاورد و دست تسلیم بالا نبرد .
استاد شهید مطهری در این باره می فرماید: اساسا حسین علیه السلام حاضر نبود فردی که کوچکترین نقطه ضعفی دارد،
همراهشان باشد و از این رو، از اول اعلام داشت «هر که جانباز نیست، نیاید» .
اگر روز عاشورا، یکی از یاران امام; حتی یک بچه، ضعف نشان می داد و به لشگر دشمن – که قویتر و نیرومندتر بود – ملحق می شد
و به اصطلاح، خودش را از خطر نجات می داد و در پناه آنها می رفت، برای امام علیه السلام و مکتب حسینی نقص بود; اما برعکس
شد افرادی را از لشکر دشمن به سوی خود آوردند، همان دشمنی که در امنیت بود جذب امام شد و خود را در کانون خطر قرار داد (۶) .
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما
نا داده تن به سختی و ناکرده ترک سر
نتوان نهاد پای به خلوت سرای ما
این عرصه نیست جلوه گه روبه و گر از
شیرافکن است بادیه ابتلای ما (۷)
عزت نفس
سردار کربلا معنا بخش واژه های عزت و اسرافرازی است، اسلام گذشته از مفاهیم و درس های عالی، اسوه ها را در میدان عمل
نشان می دهد واین یکی از رموز برتری این مکتب است .
قرآن، عزت و مناعت را ویژه خدا و رسول و مؤمنان می داند:
ان العزه لله و لرسوله و للمؤمنین: عزت مخصوص خدا و رسولش و مؤمنان است، یعنی مؤمن، حق ندارد خودش را خوار و ذلیل
سازد .
حضرت امیر علیه السلام در وصیت به امام حسن علیه السلام فرمود: «اکرم نفسک عن کل دنیه (۸) » از هر پستی، جانت را برتر و
گرامی تر بدار، و باز سفارش فرمود: المنیه ولا الدنیه . (۹)
حضرت صادق علیه السلام نیز می فرماید: و ناامیدی از آنچه در دست مردم است، مایه عزت مؤمن در دینش است: «والیاس مما فی
ایدی الناس، عز للمؤمن فی دینه » (۱۰) .
بسیاری از خواهش ها، ذلت آور و حقیرکننده است، عاشورائیان در سخت ترین حالات، دست نیاز به سوی دیگران دراز نکردند .
صاحبنظران گویند: با آن همه محدودیت که برای کاروان امام علیه السلام ایجاد شد، طبیعی بود که ازنظر مواد غذایی نیز در
مضیقه و مشکل باشند و دست کم بعد از غارت خیمه ها و آتش زدنها، چیزی نداشتند; ولی کسی ندید که حتی یکبار سربازان
کربلا یا یکی از بازماندگان عاشورا، از دشمن غذا بخواهد .
بدیهی است فریاد العطش، اگر باشد ناظر به تبلیغات مظلومانه است، تا دشمن نگوید اگر می دانستیم آب می دادیم از طرفی، آب
خواستن در عرف هیچ ملتی عیب نیست و با عزت نفس منافات ندارد .
گذشته از اینها در گذر از کوچه های کوفه، برخی قدری نان و خرما و گردو به کودکان می دادند; اما ام کلثوم با مشاهده این منظره،
نهیب زد: ای کوفیان، صدقه بر ما حرام است . او نان و خرما را از دست و دهان کودکان درآورد و بر زمین انداخت . این است
مکتبی که ابوالفضل در آن پرورش یافته و پرچمدار سربازانش شده است . (۱۱)
اشک علی علیه السلام
زینب کبری می پرسد: پدر، نام و کنیه برادرم چیست؟ حضرت امیر علیه السلام می فرماید: نامش عباس، کنیه اش ابوالفضل،
والقابش بسیار است: ماه بنی هاشم و سقا و . . .
زینب: پدر در نام «عباس » نشانی از شجاعت و جوانمردی و در کنیه ابوالفضل، نشانی از شهامت و تفضل و در لقب «ماه بنی هاشم »
نشانی از جمال و زیبایی است; ولی لقب «سقا» چرا؟ مگر شغل برادرم آب آوردن است!
پدر: نه دخترم، کار او آب دهی نیست; بلکه او عشیره و بستگان خود را آب می دهد (تشنگان اهل بیت در کربلا) اشک از دیدگان
زینب جاری شد; ولی پدر فرمود: گریه نکن تو را با او رابطه و کاری هست . . . .
عبد مناف را ماه بطحا، عبدالله (پدر پیامبر اکرم) را ماه حرم، و عباس را ماه بنی هاشم و ماه عشیره می نامیدند (۱۲) .
از کتب تاریخی بدست می آید که در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضوری شجاعانه داشته او همچون بازویی برای برادرانش بود
وهنگامی که آب فرات به اشغال معاویه درآمد و سپاه علی علیه السلام از آن محروم و ممنوع شد، یکبار سواران برای آزادی آب
عملیاتی انجام دادند، ولی موفق نشدند، برای بار دوم امام حسین علیه السلام حمله کرد و توانست آب را آزاد کند .
برخی مورخان عقیده دارند، عباس هم در این پیروزی سهم مهمی داشت . در این موقعیت برخی به امام پیشنهاد کردند مقابله به
مثل شود و به سپاه معاویه اجازه استفاده از فرات ندهند; اما بزرگواری حضرت امیر علیه السلام مانع پذیرش این پیشنهاد شد و به
معاویه خبر داد بیایید از آب استفاده کنید . . . . (۱۳)
در یکی از روزهای صفین این حادثه عجیب روی داد: جوانی که بر صورت خود نقاب زده بود، در برابر معاویه قرار گرفت و مبارز
طلبید، چنان آثار شجاعت و هیبت از وجود او آشکار بود که احدی از شامیان جرات این که با او نبرد کند را در خود نمی یافت .
معاویه که در تنگنای مخوفی گرفتار شده بود، به مردی به نام «ابن شعثا» دستور داد شتاب گیرد و با جوان ناشناس به نبرد پردازد،
او در پاسخ معاویه گفت: مردم مرا با ده هزار سوار برابر می شمارند، چگونه مرا به این جوان مامور می کنی؟
معاویه گفت: چه کار خواهی کرد؟ گفت: مرا هفت پسر است، یکی از آنها را به جنگ وی می فرستم، تا کارش را تمام کند .
سپس یکی از فرزندانش را به جنگ فرستاد، طولی نکشید که فرزند ابن شعثا از پای درآمد . ابن شعثا فرزند دیگرش را فرستاد . او
نیز کشته شد; سایر فرزندانش نیز یکی پس از دیگری به میدان آمدند و کشته شدند . ابن شعثا ناچار شد که خود به جنگ جوان
ناشناس بیاید، هنگامی که با وی روبرو شد، گفت: فرزندانم را کشتی؟ ! به خدا سوگند، پدر و مادرت را به عزایت می نشانم، در
جنگ تن به تن، لحظاتی زد و خوردها و کشمکش ها به طول انجامید، ولی سرانجام، جوان ناشناس، او را دو نیم کرد . همه از
شجاعت و دلاوری جوان ناشناس در شگفت بودند . در این وقت، امیرالمؤمنین علیه السلام به جوان ناشناس دستور داد که بازگردد،
او بازگشت و نقاب از چهره اش برداشت، امیرالمؤمنین پیشانیش را بوسید و همه فهمیدند که او ماه بنی هاشم عباس است . (۱۴)
این که حضرت ابوعبدالله علیه السلام ابوالفضل را پرچمدار کربلا کرد، به تنهایی، شجاعت، رشادت و کفایت وی را اثبات می کند .
آری مسلما ابوالفضل اولویتهایی را داشت که حضرت او را بر دیگران مقدم کرد .
«شجاعت » در اخلاق ارسطو، حد اعتدال و توازن بین صفت جبن و تهور است . شخص شجاع، از هرگونه افراط و تفریطی بر کنار و
کاملا متین و استوار است و در برابر حوادث ترسناک مقاومت می کند و هیچ جا از خود ضعف و زبونی نشان نمی دهد .
پدر و مادر او هر دو شجاع و از تبار پهلوانان بوده اند گرچه نمی شود مولی علی علیه السلام را جز با انبیا و اولیا مقایسه کرد; ولی
طایفه و قبیله پدری و مادری عباس در میان عرب، از نظر رشادت ممتاز و درخشان است .
او راه و رسم دلاوری و نبرد را در مکتب پدر آموخت و در صفین و جمل و نهروان پرورش یافت . کربلا نمایشگاه دلیری و دلاوری
اوست و عباس در آن جا، انگشت نما و اسطوره و اسطوانه مقاومت شد . با حضور او، رشادت شجاعان لشکر کفر در هم فرو ریخت و پا
در گل شد وحشت و ترس بر دل آنان خیمه زد و باد لرزه اندامشان را به هر سو کشاند . و عفریت مرگ برسرشان سایه افکند .
عصمت عباس علیه السلام
عصمت مراتبی دارد که بالاترینش برای چهارده معصوم و سایر مراتبش برای سایر انبیا، اولیا و اوصیا علیهم السلام است . هیچ
کسی دلیلی نیاورده است تا بتواند در عصمت حضرت عباس خدشه وارد سازد; ولی تاییدات فراوانی بر پاکی و طهارت آن حضرت
وجود دارد . از قبیل:
شهید مطهری قدس سره: امام حسین علیه السلام به برادرش عباس می گفت: عباس جانم، جان من به قربانت، بنفسی انت و این
تعبیر خیلی مهم است، زیرا عباس حدود ۲۳ سال از امام کوچکتر بود، و از نظر سنی و تربیتی حضرت به منزله پدر ابوالفضل به
شمار می رفت . . . . (۱۵)
حضرت صادق علیه السلام تعبیرات بسیار والایی در باره آن حضرت و در زیارتش دارد از جمله:
خدا لعنت کند مردمی را که حرمت تو را حفظ نکردند و با کشتن تو به اسلام بی حرمتی شد .
«لعن الله امه استحملت منک المحارم، و انتهکت فی قتلک حرمه الاسلام »
آیا کسی که با کشتنش، حرمت اسلام از بین می رود، فردی عادی است؟ و سومین نشانه، سخن امام سجاد علیه السلام است که
می فرماید:
«وان لعمی العباس منزله یغبطه علیها جمیع الشهداء یوم القیامه »
آیا می شود شهیدان و الامقام، مقام کسی را آرزو کنند که عصمت نداشته باشد؟ (۱۶)
ایمان سردار
اوصاف متعالی، گاهی اکتسابی است و گاهی ذاتی و ارثی، قمر بنی هاشم با هر دو بال، بر فراز فضای فضیلت ها پرواز می کرد; زیرا
هم عصاره و ثمره و سر شخصیتی (۱۷) است که می فرماید:
لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا: اگر پرده ها پس رود، یقینم را افزایش نمی دهم، یعنی به درجه ی عالی رسیده ام . (۱۸) علی علیه
السلام هنگامی که بشارت شهادتش را از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم (در خطبه ی شعبانیه) شنید، خوشحال شد و پرسید:
افی سلامه من دینی؟ آیا با ایمان سالم و کامل خواهم رفت؟ و پنجاه سال بعد عطر همان گل در فضای کربلا با فریاد شعارهای
ابوالفضل فضا را معطر کرد که می فرمود: «انی احامی ابدا عن دینی، وعن امام صادق یقین . . . .»
مقام عبودیت عباس علیه السلام
یکی از بهترین القابی که امام صادق علیه السلام به او داد، «عبد صالح » است که هم مقام بندگی و عبودیت را می رساند و هم او را در
ردیف صالحان قرار می دهد . قرآن کریم هم چنین شخصیتی را در خط صراط مستقیم و صراط کسانی که مورد انعام الهی هستند
و در آیه ای دیگر آنان را در ردیف انبیا معرفی می فرماید: «من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و
الصدیقین و الشهداء والصالحین و حسن اولئک رفیقا» (۱۹)
عبودیت، یعنی خرد کردن بت خودپرستی و انانیت، یعنی کمال معرفت و خودسازی، مقامی که سکوی پرش همه ی انبیا و اولیاست،
اول باید شخصی به مقام بندگی برسد تا لایق دریافت منصب نبوت و رسالت و عصمت و امامت شود . در اصول کافی و تفسیر
نورالثقلین ذیل «ما آتاکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوا» روایات فراوانی وارد شده (۲۰) که مضمون برخی چنین است: اول
باید بندگی و خودسازی باشد و آن گاه که این درجه حاصل شد، منصب هایی چون نبوت و . . . داده می شود . پشتوانه ی اصلی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 