پاورپوینت کامل یاس محمّد چه شد؟! ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یاس محمّد چه شد؟! ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یاس محمّد چه شد؟! ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یاس محمّد چه شد؟! ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
۸
بازخوانی مختصری از زندگی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله
محمد عابدی میانجی
اشاره
شرح مظلومیّت فاطمه علیهاالسلام از توان این قلم خارج
است.
بانوی آسمانی که گروهی دنیاطلب فرصت جوی
به خاطر سیطره ی چند روزه، بر امور مسلمانان،
او را به شهادت رساندند.
مقاله ی حاضر ابتدا جایگاه، مقام و ویژگی های
فاطمه علیهاالسلام را مرور می کند تا بتواند هنگام شرح
مظلومیّت او، خواننده را با عمق جفا و ظلم به
ساحت کوثر محمدی، آشنا سازد.
فاطمه کیست؟
۱ ـ ولایت فاطمه
خداوند در ضمن حدیث معراج به پیامبر صلی الله علیه و آله
می فرماید: «ای محمّد! تو، علی، فاطمه، حسن،
حسین و امامان از فرزندان حسین را از نور خودم
آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمان ها و زمین
عرضه کردم، هر کس آن را پذیرفت، نزد من در
جرگه ی مؤمنان داخل شده و آن که انکار کند نزد
من از گمراهان خواهد بود. ای محمد! اگر بنده ای
از بندگان من، آن قدر مرا بپرستد و عبادت کند
که از کار بیفتد و از لاغری و ناتوانی مانند مشک
فرسوده شودو بعد به هنگام ورود نزد من ولایت
شما را انکار کند، او را نخواهم آمرزید تا این که
اقرار به ولایت شما نماید. ای محمد! آیا دوست
داری آنان را ببینی؟ پیامبر عرض کرد:,آری.،
خداوند فرمود:, نگاه کن.، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
می گوید:, به طرف راست عرش نگاه کردم. نام
خود، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی، محمد،
جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن را دیدم و
نام مهدی را در وسط دیدم که مانند ستاره ای
می درخشید. خداوند فرمود: این ها حجت های
من بر آفریدگانم هستند… .»(۱)
۲ ـ علم فاطمه
عمار یاسر می گوید: «روزی علی علیه السلام نزد
فاطمه علیه السلام رفت. تا چشم فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام
افتاد، گفت:, یا علی! نزدیک من بیا تا از آنچه بوده
و آنچه تا قیامت خواهد شد … تو را مطلع سازم.،
علی علیه السلام با شنیدن این سخن، برگشت و خود را به
رسول خدا صلی الله علیه و آله رساند. پیامبر صلی الله علیه و آله تا او را دید …
فرمود:
,می خواهی من به تو خبر دهم یا تو به من خبر
می دهی؟، علی علیه السلام فرمود:
, سخن گفتن شما بهتر است.،
پیامبر صلی الله علیه و آله آنچه میان او و فاطمه علیهاالسلام روی داده
بود را بیان کرد. آن گاه علی علیه السلام پرسید:,آیا نور
فاطمه هم از نور ماست؟،
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
, یا علی! مگر نمی دانی که نور فاطمه از نور
ماست.، در این لحظه بود که امیرمؤمنان به
سجده افتاد و آن گاه نزد فاطمه علیهاالسلام برگشت.»(۲)
هم اهل بیت النبوّه»(۳)
عبارتند از:
قرآن(۴)، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (۵)، فرشتگان(۶)، نور الهی
و … که طرح آن خود بحثی دیگر می طلبد.
مصحف فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز یکی از تجلیّات
همین علم الهی است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مصحف فاطمه نزد من موجود است. در آن تمام
دانش هایی که مردم در رابطه با آن ها به ما نیاز
دارند، جمع شده است و ما به مردم نیازی
نداریم.»(۷)
است.(۸)
۳ ـ عصمت فاطمه
فاطمه علیهاالسلام همچون پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام ،
معصوم بود و این اعتقاد از آیه ی «انما یرید اللّه
لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم
تطهیرا»
اخذ می شود که خداوند اهل بیت خود را مطهر و
پاکیزه و زدوده از ناپاکی ها معرفی می کند.
عایشه می گوید:
«بامداد یکی از روزها رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاپوش
خود را به دوش انداخت و خواست به بیرون از
خانه برود. در این موقع حسن، حسین، فاطمه و
سپس علی وارد شدند. هر یک که می آمدند،
پیامبر صلی الله علیه و آله عبای خود را بالای سر او می گذاشت
تا این که همه زیر عبا جمع شدند.
در این لحظه پیامبر صلی الله علیه و آله آیه تطهیر را تلاوت کرد.
در این موقع ام سلمه یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله
نیز خواست به آن ها ملحق شود که پیامبر صلی الله علیه و آله
مانع شد.»(۹)
۴ ـ فاطمه ی صدیقه
عایشه می گفت: «کسی را از فاطمه علیهاالسلام راستگوتر،
جز پدرش، ندیدم.» هرگاه بین فاطمه علیهاالسلام و
عایشه مطلبی رخ می داد، عایشه می گفت: «ای
رسول خدا! از فاطمه علیهاالسلام سؤال کن. او دروغ
نمی گوید.»(۱۰)
با عمل خود تصدیق کند، می گویند.(۱۱)
است:
۱ ـ تو داماد رسول خدا صلی الله علیه و آله هستی و من داماد
کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
۲ ـ همسری صدیقه مانند دختر من داری که من
چنین همسری ندارم.
۳ ـ فرزندانی مانند حسن و حسین داری که من
ندارم با این وصف شما از من و من از شما
هستم.(۱۲)»
حضرت عیسی علیه السلام غسل داد.»(۱۳)
۵ ـ فاطمه ی محدثه
«ابن بابویه از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:
حضرت فاطمه علیه السلام را به این سبب محدثه
می گفتند که ملائکه از آسمان فرود می آمدند و او
را ندا می دادند همان طور که مریم دختر عمران
را ندا می دادند سپس می گفتند:
, خداوند عالمیان تو را برگزیده و مطهر و معصوم
گردانیده است و تو را اختیار کرده است بر زنان
عالمیان. ای فاطمه! عبادت کن و برای پروردگار
خود خاضع شو. و سجود کن و رکوع کن با رکوع
کنندگان. پس او با ملائکه سخن می گفت و
ملائکه با او سخن می گفتند. پس شبی با ملائکه
گفت: آیا کسی مثل مریم دختر عمران برگزیده
زنان عالمیان نیست؟ ایشان گفتند: مریم بهترین
زنان زمان خود بود، خدای تعالی تو را بهترین
زنان زمان خود و زمان مریم و بهترین زنان اولین
و آخرین قرار داد.»(۱۴)
۶ ـ شفاعت
«امام باقر علیه السلام به جابر فرمود:, ای جابر! به خدا
سوگند فاطمه در آن روز شیعیان و محبان خود را
از صحرای محشر جدا می کند همان طور که مرغ
دانه خوب را از دانه بد جدا می کند. وقتی شیعیان
فاطمه به در بهشت می رسند، حق تعالی به دل
ایشان می اندازد که به پشت سر نگاه کنند. چون
چنین می کنند خداوند می پرسد: ای دوستان
من! چرا به پشت سر نگریستید با این که شفاعت
فاطمه حبیب خودم را در حق شما پذیرفتم؟
آن ها می گویند:
, پروردگارا! می خواستیم در این روز قدر ما نزد تو،
بر اهل محشر معلوم شود.، خداوند می فرماید:,
ای دوستان من برگردید به سوی محشر و بنگرید
که هر کسی را شما برای دوستی فاطمه دوست
دارید، و هر که شما را برای محبت فاطمه غذا
داده باشد، هر که جامه پوشانیده باشد برای
محبت فاطمه یا آب داده باشد برای محبت
فاطمه و هر که از شما غنیمتی را رد کرده باشد به
خاطر محبت فاطمه، دست ایشان را بگیرید و
داخل بهشت کنید.»(۱۵)
۷ ـ عفت فاطمه
«رسول گرامی در مسجد نشسته بود، از یارانش
پرسید:, بهترین چیز برای زن چیست.، کسی
نتوانست جواب دهد. علی به خانه آمد و ماجرا را
گفت. فاطمه علیهاالسلام فرمود:, خیر لهن ان لایَرین
الرجال ولا یرونهن؛ بهترین چیز برای زنان این
است که به مردان نگاه نکنند و مردان نیز به آن ها
ننگرند.، حضرت به مسجد آمد و جواب پیامبر را
داد پیامبر فرمود:, از کجا آموختی.، علی فرمود:,
این پاسخ فاطمه است، و پیامبر فرمود:,فاطمه
پاره تن من است.»(۱۶)
آن بانو خود را پوشاند.
رسول خدا پرسید:, او نمی بیند. چرا خود را
می پوشانی؟، پاسخ داد:, ان لم یکن یرانی فانّی
اراه و هو یشم الریح؛ او مرا نمی بیند ولی من او را
می بینم. و او عطر مرا می بوید.، رسول خدا
فرمود: ,گواهی می دهم که تو پاره تن من
هستی.»(۱۷)
۸ ـ عبادت فاطمه
«حسن بصری می گفت: , ما کان فی هذه الامه
اعبد من فاطمه. کانت تقوم حتّی تورّم
قدماها؛(۱۸)
عبادت خدا بپردازیم.»(۱۹)
حضرت فرمود:
«فاطمه جان، هر کسی از مردان و زنان نمازش را
سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار
می سازد، شش بلای دنیوی سه مورد در وقت
مردن، سه بلا در قبر، و سه گرفتاری در قیامت،
زمانی که از قبر خارج می شود.
شش بلای دنیوی عبارتند از: خداوند برکت را از
عمرش برمی دارد. از روزی او برکت را دور می کند.
سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند. به
اعمالش پاداش نمی دهد. دعایش به آسمان
نمی رود. بهره ای از صالحین ندارد.
سه بلای وقت مرگ: ذلیل از دنیا می رود. گرسنه
می میرد، تشنه از دنیا می رود هرچند آب نهرهای
دنیا را به او بدهند.
سه بلای قبر: خداوند فرشته ای در قبر می گمارد
که او را عذاب دهند. قبرش را تنگ می کند.
گرفتار ظلمت قبر می شود.
سه بلای روز قیامت: خداوند ملکی را موکّل
می سازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالی
که خلایق تماشا می کنند. محاسبه اعمالش به
سختی انجام می شود. خدا به نظر لطف به او
نمی نگرد و برای اوست عذاب همیشگی.»(۲۰)
بنده ی من فاطمه.
او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمام
وجودش می لرزد و با تمام حضور قلب خود، به
عبادت من روی آورده است.»(۲۱)
شرح مظلومیّت
فاطمه علیهاالسلام سرور بانوان دو جهان و صاحب چنین
مقام و منزلتی نزد خداوند و مخلوقاتش با
انبوهی از غم و اندوه روبرو می شود، وقایعی روی
می دهد که موقعیّت او را کاملاً تغییر داده،
هاله ای سنگین از مظلومیّت را بر سیمایش
می نشاند. رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، غصب خلافت،
ماجرای فدک و… عنوان های این حوادث اند که
فاطمه علیهاالسلام را سرانجام در بستر شهادت انداختند.
فراق پدر
ابن عباس می گفت: «وقتی زمان وفات رسول
خدا صلی الله علیه و آله رسید، حضرت آن قدر گریست که آب
دیده اش بر محاسن مبارکش جاری شد.
پرسیدند:, یا رسول الله! برای چه می گریید؟،
پاسخ داد:
,برای فرزندانم و آنچه بدهای امت من، بعد از من
نسبت به ایشان خواهند کرد، می گریم؛ گویا
می بینم فاطمه دخترم را که بعد از من بر او ستم
می کنند و او فریاد می کشد که یا ابتاه، یا ابتاه و
کسی از امّت من او را یاری نمی کند.، فاطمه با
شنیدن این سخنان گریست، پیامبر
فرمود:,دخترم! گریه نکن.، فاطمه پاسخ داد:,برای
آنچه با من خواهد شد، گریه نمی کنم ولی از
جدایی تو گریه می کنم.، حضرت فرمود:, بشارت
باد تو را ای دخترم که زود به من ملحق خواهی
شد و تو اولین شخصی از اهل بیتم هستی که به
من ملحق خواهد شد.»(۲۲)
گذاشت.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله را در
پیراهنش غسل دادم. فاطمه همان پیراهن را از
من خواست، وقتی آن را دید، بی هوش شد به این
خاطر آن را پنهان کردم.»(۲۳)
دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم.»(۲۴)
بیت الاحزان فاطمه علیهاالسلام
فضه، خادم فاطمه زهرا علیهاالسلام ، روشن ترین تصویر را
از این غم جانکاه تصویر می کند او در ملاقاتی با
ورقه بن عبدالله ازدی می گوید: «از اهل زمین،
اصحاب و نزدیکان و دوستان، کسی به اندازه ی
مولایم فاطمه غمگین و گریان نبود. هر لحظه
اندوهش تجدید می شد و گریه اش افزونتر. او
هفت روز نشست. ناله اش خاموش نشد. و هر روز
گریه اش بیشتر از روز قبل شد. وقتی روز هشتم
رسید … طاقت نیاورد، بیرون آمد و فریاد زد،
گویی از زبان رسول خدا سخن می گفت زنان رو به
او کردند و پسران و دختران بیرون آمدند. مردم
گریه می کردند، ضجّه می کشیدند و از هر گوشه ای
آمده بودند. چراغ ها خاموش شد تا صورت های
زنان دیده نشود.
زنان گمان کردند که رسول خدا از قبر برخاسته
است. مردم در وحشت فرو رفتند و فاطمه ندا زد
و ندبه کرد:
«وا ابتاه، وا صفیاه، وا محمداه، وا ابا القاسماه،
وا ربیع الارامل و الیتامی من للقبله و المصلی و
من لابنتک الوالهه الثکلی؛ وای پدر، وای برگزیده
خدا، وای محمد، وای ابا القاسم، وای بهار بیوه
زنان و یتیمان، چه کسی رو به قبله ایستد و نماز
گذارد. چه کسی برای دختر مصیبت زده و حیران
تو هست؟،… آن گاه برگشت و از شدّت گریه دیگر
چیزی را نمی دید تا این که از قبر محمد صلی الله علیه و آله دور
شد. وقتی نگاهش به خانه افتاد، یک سمتش به
سوی مأذنه قرار گرفت قدم هایش را کوتاه کرد و
همچنان ناله بر می آورد تا این که بیهوش شد.
زنان به سویش شتافتند و آب به صورتش
پاشیدند تا به هوش آمد و ادامه داد:, پدر جان!
قوّتم و خویشتن داریم را از دست داده ام دشمن
مرا سرزنش می کند، حزن و اندوه مرا می کشد.
پدر جان یکه و تنها باقی مانده و در کار خود سر
گردانم. صدایم خاموش، پشتم شکسته، زندگی ام
درهم ریخته و روزگارم تیره شده است. پدر جان
بعد از تو برای وحشتم، مونس ندارم و مانعی برای
گریه ام و یاوری برای ضعفم پیدا نمی کنم… پدر
جان بعد از تو روابط انسان ها دگرگون شد و درها
به روی من بسته شد»(۲۵)… فاطمه به خانه اش
برگشت. شب و روز گریست و اشکش قطع نشد.
بزرگان مدینه جمع شدند، به نزد علی رفتند و
گفتند: «ای ابا الحسن فاطمه شب و روز گریه
می کند و کسی از ما نیست که شب را به راحتی به
صبح برساند… از او بخواه یا شب گریه کند یا روز.»
علی به نزد فاطمه رفت و تقاضای آنان را طرح
کرد. فاطمه فرمود: «ای ابا الحسن چقدر اندک
است ماندن من در میان مردم و چقدر نزدیک
است پنهان شدن من از جمعشان. سوگند به خدا
هرگز سکوت نخواهم کرد، نه شب و نه روز گریه ام
را رها نمی کنم تا به پدرم رسول خدا بپیوندم.» از
آن پس علی علیه السلام خانه ای برای فاطمه علیهاالسلام در بقیع
ساخت که به بیت الاحزان مشهور شد. فاطمه با
حسن و حسین به آن جا می رفت و بین قبرها
گریان بود وقتی شب از راه می رسید، علی علیه السلام
می آمد و او را به خانه می برد، وضع به همین
صورت بود تا این که بیست و هفت روز گذشت و
فاطمه در بستر بیماری افتاد.»(۲۶)
راز گریه اش چه بود؟
آنچه به این همه عزاداری عجیب و طولانی
فاطمه معنا می بخشید و او را در ردیف بسیار
گریه کنندگان قرار داد،(۲۷) چه می توانست باشد،
غیر از این که فاطمه علیهاالسلام به عیان می دید نفاق رخ
نموده و بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام و دین
محمّد صلی الله علیه و آله در معرض آسیب فراوان قرار گرفته
است. آری گریه فاطمه برای انحراف اسلام بعد از
پیامبر صلی الله علیه و آله توسط مردمانی بود که نقاب دین بر
چهره زده و به نابودی نسل محمد صلی الله علیه و آله کمر همّت
بسته بودند و مهم ترین جلوه این انحراف همانا
غصب مقام خلافت امیرمؤمنان علیه السلام بود که
بلافاصله بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله روی داد و
فاطمه بخش اعظم عمر مختصرش را برای
تصحیح این انحراف صرف کرد. این دوره از حیات
مظلوم دو عالم را می توان بدین صورت بیان کرد.
غصب خلافت
بعد از پایان مراسم حجه الوداع، به دستور
فرشته ی وحی، پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه ی غدیر
فرود آمد و او را با آیه ی «بلغ ما انزل الیک من
ربّک وان لم تفعل فما بلغت رسالته» مخاطب
ساخت. لحن آیه از خطیر بودن آن حکایت
می کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله نماز ظهر را خواند، بر بالای
جهاز شتران رفت و فرمود:… هان ای مردم بر
قرآن و عترت من پیشی نگیرید و در عمل به هر
دو کوتاهی نورزید که هلاک می شوید. در این
لحظه دست علی را بلند کرد آن قدر که سفیدی
زیر بغل هر دو دیده شد. او را به مردم معرفی کرد
و فرمود:
«سزاوارتر از مؤمنان بر خودشان کیست؟ همه
گفتند:, خدا و رسولش داناتر هستند.، پیامبر
فرمود:
, خدای مولای من و من مولای مؤمنان هستم و
بر آن ها از خودشان اولی تر هستم. هان ای مردم!
«من کنت مولاه فهذا علی مولاه سه بار تکرار کرد
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احبّ مَن
احبّه وابغض من ابغضه وانصر من نصره واخذل
من خذله و ادر الحق معه حیث دار» پیرامون
این واقعه دو آیه نیز (مائده ۶۷ و ۳) نازل شده و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 