پاورپوینت کامل جایگاه مصلحت و حقیقت در سیاست گزاری امیرمؤمنان علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه مصلحت و حقیقت در سیاست گزاری امیرمؤمنان علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه مصلحت و حقیقت در سیاست گزاری امیرمؤمنان علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه مصلحت و حقیقت در سیاست گزاری امیرمؤمنان علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۶۶
اخلاق سیاسی یا جایگاه اخلاق در سیاست
از دیر زمان، این بحث مطرح بوده است که آیا اخلاق و
ارزش های انسانی جایگاهی در سیاست دارد یا نه؟ به تعبیر
دیگر آیا زمامداران هم باید در زمامداری و کشورداری
مبانی اخلاقی را رعایت کنند یا این که اخلاق فقط برای
مردم عادی کوچه و بازار است و سیاستمداران الزامی برای
رعایت مبانی اخلاقی در صحنه سیاست ندارند؟
در این زمینه دو مکتب و نظریه وجود دارد: ۱ ـ مکتب
ماکیاولی
۲ ـ مکتب و نظریه سیاستمداران طرفدار اخلاق و فضیلت.
طرفداران و پیروان مکتب اوّل می گویند: «آنچه برای مرد
سیاست مطرح است، قدرت است. نه شرف و فضیلت.»
پیروان مکتب دوم طرفدار تعهّد زمامداران به اخلاق و
شرف و فضیلت هستند. اینک به ترتیب در مورد هر دو
مکتب توضیح می دهیم:
مکتب سیاسی ماکیاولی
در تاریخ مکتب های سیاسی، مکتب ماکیاولی را پرچمدار
حذف ارزش های اخلاقی از صحنه سیاست می دانند. این
مکتب را «نیکولودی برنادو ماکیاولی»، سیاستمدار و مورخ و
فیلسوف سیاسی ایتالیا در قرن شانزدهم میلادی
بنیانگذاری کرد. او معتقد بود زمامدار، نه تنها معمار کشور
و دولت است، بلکه معمار اخلاق و مذهب و اقتصاد و همه
چیز است. زمامدار برای نیل به قدرت و فزونی قدرت و
حفظ آن مجاز است به هر عملی از زور و حیله و تزویر و غدر
و قتل و … متوسل شود و هیچ نوع عملی برای نیل به قدرت
و حفظ آن برای زمامدار ممنوع نیست. به شرط آن که با
مهارت و زیرکی و در صورت لزوم محرمانه و سرّی انجام
گردد تا نتیجه منظور را بدهد.
او می گفت: «اخلاق و مذهب و سایر تصورات اجتماعی، همه
آلت دست زمامدار برای رسیدن به قدرت است و این ها را
نباید در سیاست و اداره حکومت و زمامداری دخالت
دهد.»(۱)
هدف، وسیله را توجیه می کند
بعدها مارکسیست ها که معتقد بودند ـ و هستند ـ برای
رسیدن به هدف از هر وسیله ای می توان استفاده کرد، در
مبارزات خود، از این شیوه به صورت یک اصل استفاده
کردند.
در دهه نخست قرن بیستم که لنین و سایر مخالفان دولت
تزار روسیه با این دولت مبارزه می کردند و حزب بلشویک
برای ادامه فعالیّت خود، احتیاج به پول بیشتری داشت،
لنین دست زدن به هر عملی را برای تهیّه هزینه های
روزافزون حزب و خرید اسلحه، مجاز می دانست و
راهزنی های مسلحانه و سرقت از بانک ها، از کارهای عادی و
روزمره گروه های مسلح حزبی بود. لنین نام این سرقت ها و
راه زنی ها را مصادره گذاشته بود، او توصیه های اخلاقی
برخی از رهبران مبارزه را که با این گونه اعمال مخالف
بودند، نادیده گرفت و به نمایندگان خود دستور داد به این
روش ادامه دهند. او به یکی از مسؤولان تشکیلاتی
بلشویک ها صریحا گفت: «ما نمی توانیم انقلاب را فدای
اخلاق کنیم ولی می توانیم اخلاق را فدای انقلاب کنیم.»(۲)
قابل جمع نیستند.»(۳)
ندارند.
موج سواری در صحنه سیاست
در عصر ما زیرپا گذاشتن ارزش های اخلاقی، در میان
زمامداران جهان عمومیّت یافته و اختصاص به رهبران
شرق یا غرب ندارد. امروز در فرهنگ سیاست، سوار شدن بر
موج، اصطلاح جا افتاده ای است که مفهوم بازیگری و
همراهی موقّت با جریان های سیاسی ناخواسته و رنگ
عوض کردن به مصلحت روز دارد.
ذوالفقار علی بوتو، رئیس جمهوری اسبق پاکستان در
دوران قدرت خویش، طی مصاحبه ای در این زمینه گفت:
«سیاست به خودی خود، یعنی، حرکت. یک سیاستمدار
باید دارای حرکت باشد، باید با امواج به چپ و راست برود.
باید تضادّها و تردیدها را توی دایره بریزد.
باید دائم در حال تغییر باشد، باید اوضاع را بچشد.
باید از هر طرف حمله کند، تا نقطه ضعف را به دست آورد و
آن جا را بکوبد.
وای به حال او اگر فورا مفهوم اساسی را بیان کند وای به
حال او اگر مشت خود را باز کند. وای به حال او اگر بر سر
موضعی، سخت بایستد. وای به حال او اگر دور خود نچرخد
و حریف را به زمین نزند، عدم ثبات، اولین خاصیّت یک آدم
باهوش و یک سیاستمدار زیرک است.»(۴)
سیاست گاو مآبانه!
امروز نفع طلبی اگر چه به قیمت ضایع شدن حقوق دیگران
باشد، شعار سیاستمداران شرق و غرب است. حدود چهار
سال پیش، در مطبوعات، سخنانی از هلموت کهل، صدر
اعظم وقت آلمان نقل شد که طی آن ماهیّت سیاست و
سیاستمداری در عصر کنونی را با تعبیری عریان تر تعریف
کرده بود که باید آن را سیاست گاومآبانه! نامید.
وی طی دیداری از یک مزرعه در جنوب آلمان که در ۱۹۴۶
یک سال از عمر خود را به عنوان شاگرد گاوچران در آن
سپری کرده بود، این گونه تعریف کرد: «این جا یک گاو بود
که عادت داشت هر وقت غذایی برای گاوها می ریختند، همه
را به کمک پوزه اش به سمت خود می کشاند و بعد غذاها را
تنها می خورد، و همین کار او باعث می شد تا گاوهای
بغل دستی هرگز چیزی برای خوردن نداشته باشند. این
حرکت، یک حرکت کاملاً سیاسی بود.»(۵)
بلیط ورودی به تئاتر قدرت
طرفداران مکتب سیاسی ماکیاولی هر گونه دروغ و
وعده های پوچ را به هنگام انتخابات و در راه رسیدن به
قدرت مجاز می دانند و پس از رسیدن به قدرت، خود را
پای بند وعده های خود به ملّت و مردم نمی دانند. «تالیران»،
یک سیاستمدار مشهور فرانسوی گفته بود: «در عمر
سیاسی خود چهارده بار قسم خوردم و در دوران اجرایی،
هیچ یک از آن ها را به یاد نیاوردم! و آن حرف ها و قسم ها در
واقع مثل بلیط تئائر است که برای ورود به سالن تئاتر نشان
داده می شود. امّا بین آن بلیط و آنچه در سالن به اجرا در
می آید، هیچ ارتباطی وجود ندارد!»(۶)
کافی است وقیح و پررو باشد و بس!»(۷)
مکتب طرفداران اخلاق و فضیلت در سیاست
طرفداران و پیروان این مکتب درست در برابر مکتب اوّل،
طرفدار پایبندی سیاستمداران و زمامداران به اخلاق و
فضیلت در سیاستمداری و کشورداری هستند. «زنون»(۸)
کهن ترین فیلسوف این مکتب در این باره می گوید: «نفس
آدم باید مانند دژ استوار تسخیرناپذیر باشد و روح او از هر
گونه آلودگی دور باشد.» «اپیکت»، «مارک اورل(۹)» و
«کنفوسیوس» از رهبران بزرگ مکتب فضیلت در سیاست
بوده اند.
در قرن ما «مهاتما گاندی» برجسته ترین رهبر این مکتب
بود. اساس سیاست او بر «انضباط اخلاقی» نهاده شده بود.
وی در این باره می گوید: «نهضت ما، تهذیب نفس است ولی
بعضی ها می گویند: اخلاق ربطی به سیاست ندارد. طهارت
نفس قدم اوّل خدمت به بشریّت است. خدمت واقعی جز
این نیست.» «جواهر لعل نهرو»، شاگر برجسته ی او می گوید:
«گاندی کسی بود که با روحانی کردن سیاست، توانست به
این همه پیروزی برسد.» خود نهرو می گوید: «قدرت واقعی
در نیروی جهانی و مادّی نیست. بلکه در غلبه بر تمایلات و
شهوات خویش است. پروفسور لسگی فیلسوف انگلیسی
می گوید: «سیاست، بخشی از اخلاق است.»(۱۰)
روش سیاسی رهبران الهی
در عصر ما زیرپا گذاشتن
ارزش های اخلاقی، در میان
زمامداران جهان عمومیّت
یافته و اختصاص به رهبران
شرق یا غرب ندارد.
طرفداران مکتب سیاسی
ماکیاولی هر گونه دروغ و
وعده های پوچ را به هنگام
انتخابات و در راه رسیدن به
قدرت مجاز می دانند و پس از
رسیدن به قدرت، خود را
پای بند وعده های خود به ملّت
و مردم نمی دانند.
اکنون ببینیم روش سیاسی پیامبران و پیشوایان الهی
چگونه بوده است؟ آیا آنان در دعوت و تبلیغ آیین الهی
خود و در راه انجام وظیفه الهی و مقدسی که به عهده
داشتند از ابزارهای نامشروع استفاده می کردند یا آن که هم
هدف آنان مقدس بود و هم در راه رسیدن به آن تنها از
ابزارهای مشروع استفاده می کردند؟
در پاسخ باید گفت: سیره کلی همه انبیا این بوده است که
هرگز برای هدف مقدس؛ یعنی، برای حق، از باطل استفاده
نکرده اند.
هیچ یک از پیامبران خدا برای پیشبرد هدف مقدس خود،
از یک امر نامقدس استفاده نکرده است.(۱۱) انبیا هرگز هدف
را توجیه گر وسیله نمی دانستند. سیاست موج سواری که
مفهومی جز بازیگری و فریب ندارد، در مکتب انبیا که مروج
صداقت بودند، محکوم و مردود بوده است.
همچنین سیاست نفع طلبی به زیان دیگران با آموزه های
دینی که مشوق خدمت به دیگران و خودداری از زیان
رساندن به مردم است، در تضاد است و هرکس که با تعالیم
پیامبران الهی، به ویژه با برنامه های آیین اسلام آشنا باشد،
این معنا را تصدیق می کند.
یک نمونه تاریخی از روش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
در سال های آخر دعوت و تبلیغ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مکّه
(سال دهم بعثت به بعد) حضرت، در موسم حج که قبائل
مختلف جهت برگزاری حج، به مکه می آمدند، به محل
اقامت آنان رفته، اسلام را بر آن ها عرضه نموده از آنان
می خواست حمایت از او را بر عهده بگیرند. یک سال
حضرت به محل چادرهای قبیله بنی عامر بن صعصعه
تشریف برد و آنان را به اسلام دعوت کرد. شخصی از آنان به
نام «بَیْحَره بن فِراس» در پاسخ حضرت گفت: «اگر ما با تو
بیعت کردیم و خداوند تو را بر دشمنانت پیروز کرد و دین تو
پیش رفت، قول می دهی که جانشینی تو از آن ما باشد؟»
حضرت فرمود: «این امر مربوط به خدا است و خدا این
منصب را به هرکس که بخواهد واگذار می کند.»(۱۲)
را ببرد! ما نیازی به دین تو نداریم!»(۱۳)
سیاسی انبیا از راه سیاستمداران دنیوی جدا می شود.
سیاست ماکیاولی معاویه
به جرأت می توان گفت در دوره حکومت علی علیه السلام سیاست
اصولی و اخلاقی علی علیه السلام که در واقع همان روش پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله بود ـ با سیاست ماکیاولی معاویه رو در رو قرار
گرفته بود. معاویه تجسم عینی سیاست ماکیاولی در آن
زمان بود و آنچه برای او اصل بود، رسیدن به قدرت و
خلافت، و حفظ آن بود و در این راه از هرگونه ابزار نامشروع
استفاده می کرد. در حالی که علی علیه السلام که خلیفه قانونی بود،
در برابر توطئه های معاویه و دیگران هرگز حاضر نبود اصول
اخلاقی و ارزش های معنوی را زیر پا بگذارد و با این امر،
موازنه قدرت را به نفع خویش رقم زند.
معاویه با تطمیع و تهدید افراد و رؤسای قبائل، و گاه با
ازدواج و وصلت سیاسی، موافقت و طرفداری آنان را جلب
می کرد و مخالفان خود را با هر طریق ممکن از سر راه خود
برمی داشت. او به هیچ یک از اصول اخلاقی و تعهدهای
خویش پایبند نبود و از دروغ و تهمت و شایعه سازی در راه
مقاصد خود ابایی نداشت. که شرح آن ها در این بحث
نمی گنجد اما خوب است چند نمونه از فضاحت های
سیاسی او را یادآوری کنیم و سپس آن را با سیاست اصولی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 