پاورپوینت کامل برخوردهای دوگانه مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برخوردهای دوگانه مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برخوردهای دوگانه مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برخوردهای دوگانه مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۷۶

درآمد:

در دوران خلافت مامون عباسی آشفتگی های سیاسی و امنیتی آنچنان بالا گرفته بود که مامون را به شدت نگران ساخت. زیرا پی
آمدهای کشته شدن امین و شورش های پی درپی گروه های مختلف، فساد و غارت اموال مسلمانان توسط گروهی وابسته به
عباسیان و ظلم و فشار بیش از حد بر قاطبه مردم، پیوسته به جو پرالتهاب دامن می زد.

بدین جهت مامون مدت ها در پی چاره جویی و گشودن گره کار بود تا به این نتیجه رسید که برای مسلط شدن بر اوضاع کشور و
خواباندن بسیاری از فتنه ها و شورش ها، از چهره پاک و مقدس امام رضا علیه السلام آن هم به طرز ماهرانه ای استفاده کند. با
دعوت کردن از امام و جلب او به مرو مساله خلافت و ولایتعهدی را به آن حضرت پیشنهاد و در ظاهر واگذار کند.

از این روی عده ای را به مدینه فرستاد و از امام دعوت رسمی به عمل آورد. اما حضرت چون می دانست که مامون در پی تحقق
اهداف خود است دعوت او را رد کرد و به هیچ وجه حاضر به رفتن نشد اما با اصرار و پافشاری نمایندگان اعزامی مامون، حضرت از
روی ناچاری و اکراه مدینه را به قصد مرو ترک کرد.

مامون از همان ابتدا به ویژه پس از تحمیل ولایتعهدی با امام دوگانه برخورد می کرد. در این جا اگرچه برخی آگاهانه یا از روی
ناآگاهی به طرفداری از حکومت بنی عباس و مامون می خواهند وی را فردی مخلص و مؤمن و معتقد به امام علیه السلام معرفی
کنند و مساله پیشنهاد و واگذاری ولایتعهدی را به علی بن موسی الرضا علیه السلام نشانه ایمان و ارادتش بدانند اما غافل از آن که
این حرکت مرموزانه و خائنانه نه تنها به امام علیه السلام خدمت نبود، بلکه با تحقق بخشی از اهداف شوم خود، زمینه شهادت آن
حضرت را نیز فراهم ساخت.

دلیل این مدعا همان برخوردهای زشت و دوگانه اش بود که پس از این جریان از خود نشان داد و در تاریخ به گوشه هایی از آن اشاره
شده است. و ما نیز در این نوشتار کوتاه دوازده مورد از همان برخوردها را جمع آوری کرده، تقدیم شیفتگان امام علیه السلام
می نماییم. به این امید که گامی در جهت تبیین مظلومیت امام رضا علیه السلام و شناساندن چهره مامون باشد.

۱- جلب دانشمندان جهت مغلوب کردن امام علیه السلام:

از جمله اقدامات مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام این بود که علما، دانشمندان، رؤسای مذهبی یهود، نصاری، صابئه،
اصحاب زردشت، نسطاس رومی (۱) و دیگران را جمع کرد تا با مطرح کردن سؤالات کلامی و اعتقادی امام را مغلوب ساخته و به
خیال خود حضرت را در جمع علما و دانشمندان مفتضح و رسوا کند.

صدوق از احمد بن علی رویات کرده که گفت: «از ابوالصلت هروی پرسیدم که چگونه مامون با آن اکرام و محبتی که نسبت به امام
اظهار می کرد و او را ولیعهد خود گردانیده بود، راضی به قتل امام شد؟ ابوالصلت گفت: مامون بدین جهت این محبت ها را می نمود
و ولایتعهدی را واگذار کرد تا مردم تصور کنند که امام به دنیا رغبت پیدا کرده و محبتش در دل های مردم کم شود، اما چون دید
که این کار باعث ارادت و اخلاص مردم شده، علمای تمام فرق را از یهود، نصاری، مجوس، صابئان، براهمه، ملحدان، دهریان و
علمای تمام ملل و ادیان را جمع کرده که با آن حضرت مباحثه و مناظره نمایند. شاید که بر او غالب گشته و در آن حضرت عجز و
نقصی ظاهر شود و به این سبب اعتقاد مردم نسبت به امام سست شود و این نقشه و تدبیر نیز برخلاف مقصود او نتیجه داد و تمام
آن ها شکست خورده و به فضیلت آن حضرت اقرار و اعتراف کردند. (۲)

۲- برهم زدن مجلس امام و طرد مردم:

دومین برخورد زشت مامون که پس از ولایتعهدی نسبت به امام رضا علیه السلام انجام داد، مساله برهم زدن جلسات علمی آن
حضرت بود. زیرا هنگامی که از شکست خوردن امام در جلسات دانشمندان مایوس گردید و مشاهده کرد که هر لحظه شخصیت
نهفته امام علیه السلام برای دوست و دشمن آشکار می شود، سخت به وحشت افتاد. در یک مورد خود اقدام به برهم زدن جلسه
مباحثات علمی امام علیه السلام کرد و در مورد دوم به محمدبن عمرو طوسی دستور داد تا مردم را از حضور امام طرد کرده و
جلسه را به هم بزند.

ابن شهرآشوب از طبری نقل می کند: «از عده ای دعوت شد تا در حضور مامون با امام رضا علیه السلام درباره امامت بحث و گفت
وگو کنند. پس از دریافت اجازه، یحیی بن ضحاک سمرقندی را برگزیده و به محضر امام علیه السلام فرستادند. حضرت فرمود: ای
یحیی! بپرس. یحیی گفت: ای فرزند رسول خدا! تو بپرس که مایه شرف و سربلندی من شود. حضرت فرمود: ای یحیی! چه
می گویی درباره مردی که ادعای راستی برای خود کرده و راستگویان را تکذیب نموده است، آیا یک چنین فردی در دینش صادق و
محق است یا دروغ گو است؟ یحیی یک ساعت سر در گریبان برده، هر چه فکر کرد، نتوانست جوابی بدهد. مامون گفت: ای یحیی!
جواب بده. یحیی پاسخ داد: وی حجت را از دستم گرفته است و هیچ گونه پاسخی ندارم.

مامون به امام گفت: این چه مساله ای است که یحیی اقرار به عجز کرده است؟

امام فرمود: اگر یحیی گمان دارد که بر آن شخص لازم است که راستگویان را تصدیق کند پس بر چنین کسی که علیه خودش
شهادت عجز و ناتوانی داده، امامتی نخواهد بود که سر منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله بگوید: من سرپرستی شما را به عهده
گرفتم، در حالی که بهتر از شما نیستم، در حالی که امیر از رعیت بهتر است. و همچنین اگر یحیی گمان برد که او صادقین و
راستگویان را تصدیق کرده پس امامتی برای اقرار کننده علیه خودش نخواهد بود که بر فراز منبر بگوید: در وجود من شیطانی
هست که مرا پیوسته در معرض کار اشتباه و خلاف قرار می دهد، در حالی که در امام، شیطان وجود ندارد. اگر یحیی گمان کند که
وی راستگویان را تصدیق کرده، باز هم برای آن فرد امامتی ثابت نخواهد شد. زیرا وقتی که دوستش درباره اش اقرار کرده که امامت
ابوبکر کاری برخلاف مصالح امت بوده که خداوند همگان را از شرش حفظ کرد و هر که شبیه آن را انجام دهد، او را بکشید، زمینه
امامت برای او ثابت نمی باشد. این جا بود که مامون از روی خشم و عصبانیت بر سر حاضران فریاد کشید که همگان از ترس و
وحشت مجلس را ترک گفته و متفرق شدند. (۳)

۳- سکوت مامون در برابر اهانت به امام:

از دیگر برخوردهای زشت و زننده مامون نسبت به امام رضا علیه السلام پس از ولایتعهدی این بود که اگر کسی به امام اهانت
می کرد، نه تنها پرخاشگر را مورد تنبیه قرار نمی داد، بلکه با سکوت خود او را تشویق به اهانت بیشتری می کرد.

علی بن محمد بن سیار از پدرانش نقل کرده: «وقتی که بیعت گرفتن برای امام رضا علیه السلام تمام شد، باران کم شد. مردم
کمی باران را در اثر این ولایت عهدی پنداشتند. مامون از امام خواست تا نماز استسقاء بخواند. حضرت در پاسخ فرمود: رسول الله
صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که می فرمود فرزندم تا روز دوشنبه صبر کن و آن گاه جهت نماز استسقاء به بیابان بیرون شو
که خداوند برای آن ها باران خواهد فرستاد و به مردم هم اطلاع ده تا بیشتر از فضل و عظمتت و جایگاهت نزد خداوند باخبر شوند.

پس حضرت روز دوشنبه از خانه خارج گشت و پس از نماز و دعا از خدای خواستند که باران رحمت را بر مردم فرو فرستد اما تا
موقع رفتن به خانه هایشان بارش نکند و از منبر پائین آمد و به خانه برگشت. همین که مردم به خانه های خود رسیدند، بارش
باران شروع شد. از این که آثار کرامت و عظمت امام را می دیدند، بسیار خوشحال شده بودند.

پس از این جریان، امام بر مامون وارد شد، شخصی به نام «حمید بن مهران » زبان بدگویی گشوده و به ساحت مقدس امام رضا علیه
السلام اهانت کرد و گفت: «تو از حد خود تجاوز کرده و مردم را فریب دادی. اگر راست می گویی، از این دو صورت شیری که بر
مسند مامون نقش بسته بخواه تا مرا بگیرند. حضرت در خشم شده و فریاد زد، این مرد فاجر را بگیرید و او را بدرید و چیزی از
آثارش نگه ندارید. یک مرتبه این دو صورت شیر به دعای امام علیه السلام به دو شیر درنده تبدیل گشته، حمید را گرفته، پاره پاره
کردند و خوردند. این جا بود که مامون از ترس و وحشت از هوش رفت و پس از آن که به وسیله گلاب وی را به هوش آوردند، آن دو
شیر (به زبان اشاره) از امام پرسیدند که درباره مامون چه دستوری می دهید؟ آیا او را هم به صاحبش ملحق کنیم؟ حضرت فرمود:
خیر، به سر جای خود برگشته و همان گونه که بودید باشید. (۴)

۴- اهانت مامون به شخص امام رضا علیه السلام

مامون در آن روزها پافراتر نهاده و از این که می دید موفقیت امام علیه السلام بیشتر می شود و با برگزاری جلسات، عظمت
علمی اش آشکارتر می شود، در یکی از روزها پس از به هم زدن جلسه علمی امام او را احضار کرده و با کمال خشم و عصبانیت به آن
حضرت توهین می کند. ابوالصلت هروی می گوید: «به مامون خبر دادند که اباالحسن الرضا علیه السلام مجالس کلام و عقاید
برگزار کرده و مردم شیفته دانش او شده اند. مامون بلافاصله به محمد بن عمرو طوسی (حاجب خویش) دستور می دهد که مردم
را از حضورش طرد نموده و بیرون کند. سپس امام رضا علیه السلام را احضار کرده و وقتی که نگاهش به امام می افتد، به آن
حضرت اهانت می کند. حضرت با دیدن این منظره به خشم آمده و از نزد او بیرون می رود.» (۵)

۵- کتمان فضائل امام هشتم علیه السلام:

هنگامی که رجاء بن ابی الضحاک (همسفر امام از مدینه تا مرو) بر مامون وارد می شود، وی از او درباره حالات امام رضا علیه
السلام در بین راه می پرسد. رجاء هر آنچه که دیده بود، از زهد، تقوا، پاراسایی، آیات، کرامات و معجزات، همه را بازگو کرد. مامون
در پاسخ به رجاء گفت: «آری، ای ابن ابی الضحاک! حقیقت همین است که تو می گویی. او بهترین، عالم ترین و زاهدترین فرد روی
کره زمین است اما آنچه را که دیدی، به کسی اطلاع نده تا فضلش بر کسی ظاهر نشود، مگر از زبان من.» (۶) نکته مهم این جا است
که مامون به بهانه این که فقط بر زبان من این ها ظاهر شود از پخش آنچه را که رجاء دیده بود، به شدت جلوگیری کرده بود و خود
او نیز آن ها را برای کسی نگفت، مگر در موارد بسیار محدود آن هم از روی ناچاری، به گونه ای که اگر ممکن بود، همان ها را نیز بر
زبان نمی آورد.

۶- پخش شایعات دروغ علیه امام علیه السلام:

تمام تلاش دستگاه حاکم بر این بود که به هر شکل ممکن شخصیت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.