پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام و تکریم شاگردان ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام و تکریم شاگردان ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام و تکریم شاگردان ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام و تکریم شاگردان ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
اشاره:
نوشتار حاضر، سیری گذرا و اجمالی در سیره علمی امام صادق علیه السلام و گوشه ای از برخوردهای آن حضرت را در تکریم
اصحاب و یاران و شاگردان خود – آن گونه که در تاریخ ثبت شده است – نشان می دهد.
این نوشته را به بهانه میلاد با سعادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به شاگردان مکتب آن حضرت علیه السلام تقدیم
می کنیم.
چهره مقدس و ملکوتی امام جعفر صادق علیه السلام آن قدر روشن و تابناک است که هرگز نیازی به تعریف و تمجید دیگران
ندارد، بلکه این دیگران بودند که با درک محضر آن حضرت و استفاده از وجود پرفیضش به عالی ترین مراتب کمال می رسیدند.
دوران ۳۴ ساله امامت ایشان فرصتی طلایی بود تا کام تشنگان معارف ناب الهی را از زلال سرچشمه وحی سیراب سازد. از این رو
تمام برخوردهای وی با افراد و گروهها حتی دگر اندیشان خود باخته، آموزنده بود. در این میان یاران و شاگردان آن حضرت
بیشترین استفاده را بردند و درسهای ارزنده ای را برای آیندگان به یادگار گذاشتند. او سالها بر کرسی درس و منبر پیامبر قرار
گرفت و هزاران شاگرد را در مکتب خود تربیت کرد.
سلوک علمی امام صادق علیه السلام طی این سی و چند سال، برخورد شایسته یک استاد را با شاگردان خود به زیباترین وجه
ترسیم می کند.
الف) تشویق و تکریم شاگردان شایسته
تاریخ زندگی برخی یاران و شاگردان امام صادق علیه السلام و تعبیرات بسیار زیبایی که آن حضرت در حضور و یا در غیاب آنها
می فرمود، به خوبی نشانگر آن است که امام تا چه حد آنان را مورد تشویق و احترام قرار می داد. اکنون نمونه هایی از رفتار
احترام آمیز آن حضرت را در حق شاگردان خود ذکر می کنیم.
۱- ابان بن تغلب
ابان بن محمد بن ابان بن تغلب گوید: از پدرم شنیدم که می گفت به اتفاق پدرم ابان بن تغلب خدمت امام صادق علیه السلام
رسیدیم; همین که نگاه امام به پدرم افتاد دستور داد بالش برای پدرم نهادند و با پدرم مصافحه و معانقه کرد و به او خوش آمد
گفت. (۱)
۲- فضیل بن یسار
هرگاه امام فضیل بن یسار را می دید می فرمود: بشر المخبتین، سپس می فرمود: هرکه دوست دارد به سوی مردی از اهل بهشت
نظر کند، به او نگاه کند. و آنگاه می افزود: فضیل از اصحاب پدر من است و من دوست می دارم کسی را که دوست بدارد یاران پدرش
را. (۲)
۳- هشام بن محمد:
امام علیه السلام نسبت به هشام بن محمد السائب کلبی بسیار عنایت داشت به گونه ای که هرگاه بر حضرت وارد می شد، امام
صادق او را در نزد خود می نشانید و با او با گشاده رویی و انبساط سخن می گفت. (۳)
۴- حمران:
بکیر بن اعین در ایام حج بر امام صادق وارد شد. حضرت سراغ حمران را از او گرفت. بکیر گفت: امسال نتوانسته به حج بیاید با آنکه
شوق شدیدی داشت که به حضور شما شرفیاب شود، لکن به شما سلام رساند. حضرت فرمود: بر تو و بر او سلام باد … حمران
مؤمن است و از اهل بهشت می باشد… . (۴)
۵- چهار نفر از نیکان:
امام صادق علیه السلام در باره چهار نفر از یاران وشاگردان خود فرمود: استوانه های زمین و پرچمهای دین چهار نفرند: محمد بن
مسلم، برید بن معاویه، لیث بن البختری مرادی و زراره بن اعین. (۵)
همچنین در باره این چهار نفر فرمود: همانا یاران پدرم افتخار ما هستند چه در حیات و چه پس از مرگشان که آنها زراره، محمد
بن مسلم، لیث مرادی و برید عجلی می باشند. قیام کنندگان به عدل و داد و صدق و راستی با آنانند، آنها پیشتازان پیشتازانند و
آنان مقربان درگاه حق تعالی می باشند. (۶)
۶- احترام شاگرد جوان و پرتلاش:
در میان یاران امام صادق علیه السلام شاگردان جوانی هم حضور داشتند. یکی از این جوانان هشام بن الحکم بود که به گفته شیخ
مفید آنچنان در نزد ابی عبد الله علیه السلام مقام و منزلت داشت (۷) که گاهی برخی را به شگفتی وا می داشت. وی می نویسد: روزی
هشام بن الحکم در منی بر آن حضرت وارد شد در حالی که تازه جوانی بیش نبود و در آن مجلس، بزرگان شیعه همانند حمران بن
اعین و قیس ماصر و یونس بن یعقوب و ابوجعفر احول و غیر آنها حضور داشتند. در حالی که از تمامی حاضران کوچکتر بود، امام
صادق علیه السلام او را بر همگان مقدم داشت. همین که امام دریافت که احترام به هشام بر حضار گران آمده است، فرمود: هذا
ناصرنا بقلبه و لسانه و یده; (۸) «این با قلب و زبان و دستش یاری کننده ماست.»
ب) انس با شاگردان:
امام صادق علیه السلام شاگردان و یاران خود را دوست می داشت و به هنگام دیدارشان شادی و خوشحالی می کرد و بارها این
سرور و شادمانی از آن حضرت دیده شد. اینها نمونه هایی از آن است:
عنبسه گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود من از دست مردم مدینه و تنهایی خودم به خدا شکایت می کنم تا
اینکه شما بر ما وارد شوید و شما را ببینم و از دیدنتان شادمان شوم. ای کاش این طاغیه – ابوجعفر منصور – مرا آزاد می گذاشت
که خانه ای بگیرم و در آن سکونت کنم و شما را نیز همراه خود در آن جای دهم. (۹)
روزی آن حضرت شخصی را به دنبال ابوحمزه فرستاد و او را طلبید. چون وارد شد، حضرت فرمود: انی لاستریح اذا رایتک. (۱۰) ای
ابوحمزه وقتی که تو را می بینم قلبم آرام می شود.
ممکن است گفته شود امام صادق با یاران و شاگردانی که در کوفه داشته بسیار مانوس بوده است. دو حدیث یاد شده نیز دلالت بر
همین مطلب می کند. یاران و شاگردان آن حضرت در کوفه معرفت بسیار بالایی نسبت به امام داشته اند و بدین جهت حضرت نیز
متقابلا از حضور آنها شاد می گشته و اگر روزی یکی از آنها را نمی دیده است، وی را مورد تفقد قراد می داده است و نسبت به برخی
افراد همانند ابو حمزه، تقاضا می کنند تا به حضورشان شرفیاب شود.
در پاسخ می گوییم اگر چه ممکن است واقعیت امر همین باشد اما تکرار این ماجرا نسبت به برخی دیگر از یاران و شاگردان امام،
این احتمال را که احترام آن حضرت مخصوص یاران و شاگردانشان در کوفه باشد، کم رنگ می کند. به همین دلیل است که
می بینیم روزی که نگاه امام صادق علیه السلام به عقبه بن خالد که به همراه معلی بن خنیس و عثمان بن عمران بر حضرتش وارد
شده بودند، افتاد; حضرت فرمود:
خوش آمدید! خوش آمدید! چهره هایی است که ما را دوست می دارند و ما آنها را دوست می داریم. سپس فرمود: جعلکم الله معنا
فی الدنیا و الآخره. (۱۱) «خداوند شما را در دنیا و آخرت همراه ما قرار دهد.»
ج) اجازه سخن:
با اینکه در بسیاری از موارد هیبت امام صادق علیه السلام به هیچ کس اجازه نمی داد تا به خود جرئت سخن گفتن در محضر آن
حضرت را بدهد و تمام یاران و شاگردان امام به گوش جان سپرده بودند اما این امام بود که به برخی از یاران دستور می داد تا سخن
گویند.
روایت شده است که عده ای در محضر آن حضرت مناظره و گفتگو می کردند و حمران بن اعین ساکت بود. حضرت به او فرمود: ای
حمران چرا تو ساکتی و سخن نمی گویی؟
حمران گفت: ای آقای من! سوگند یاد کرده ام که در مجلسی که شما در آنجا حضور دارید هرگز سخن نگویم. حضرت فرمود: من به
تو اذن دادم، حال سخن بگو. (۱۲)
د) بهره گیری از افراد توانا و آموزش در حین کار
امام صادق علیه السلام با ارزیابی قابلیتها و توانمندیهای شاگردان خود، برخی از آنها را برای پاره ای از مسائل و پیشآمدها و پاسخ
به سؤالات و گفتگوهای علمی پرورش داده بود. مثلا در مباحث کلام و مباحث اعتقادی بویژه مسائل امامت، زبدگانی همانند
حمران بن اعین و هشام بن سالم و محمد بن النعمان احول و قیس ماصر و هشام بن الحکم و غیر آنها را تربیت کرده بود و بموقع
از آنها استفاده می کرد.
یونس بن یعقوب گوید: در خدمت امام صادق علیه السلام بودم که مردی از اهل شام بر آن حضرت وارد شد و اظهار داشت من
مردی هستم صاحب کلام و فقه و فرایض; اکنون آمده ام تا با یارانت بحث و گفتگو و مناظره کنم. حضرت فرمود: این علم کلامی که
تو از آن دم می زنی از کلام رسول خداست یا ساخته ذهن خود تست؟
مرد گفت: بخشی از کلام رسول خدا و بخشی از خودم است. امام فرمود: پس تو شریک رسول خدا هستی؟ گفت: نه. حضرت
فرمود: پس به تو وحی رسیده است؟ گفت: نه. حضرت فرمود: پس اطاعت تو واجب است همان گونه که اطاعت از پیامبر واجب
می باشد؟ گفت: نه.
اینجا بود که حضرت به من رو کرد و فرمود: ای یونس! این مردی است که پیش از آنکه سخن گوید خود را محکوم کرده است.
سپس فرمود: ای یونس اگر کلام را خوب می دانستی، با او مناظره می کردی. یونس گفت: بسی جای حسرت است ولی ما از شما
شنیدیم که از کلام نهی کردید … حضرت فرمود: من گفتم وای بر مردمی که سخن مرا ترک گویند و به سوی آنچه که خود
می خواهند بروند.
سپس فرمود: اکنون بیرون رو و ببین چه کسانی از صاحبان کلام را می یابی; آنها را نزد من بیاور. گوید: بیرون رفتم و حمران بن
اعین و محمد بن النعمان احول و هشام بن سالم و قیس بن ماصر را دیدم، که همه آنها از متکلمین بودند. پس آنها را به حضور امام
بردم وقتی که در چادر امام نشستیم، آن حضرت سر خود را از خیمه بیرون برده بود، گویا انتظار کسی را می کشید. نگاهمان به
شتر سواری افتاد که از دور نمایان بود. حضرت فرمود: سوگند به خدای کعبه هشام است که می آید.
ما خیال کردیم هشام مردی از اولاد عقیل است که امام بسیار او را دوست می داشت. ناگهان هشام بن الحکم که در آن روز جوانی
بود و تازه مو بر صورتش بیرون آمده بود از در وارد شد. امام پس از خوش آمد گویی، جایی برای او باز کرد و فرمود: ناصرنا بقلبه و
لسانه و یده. سپس به حمران فرمود: با مرد شامی سخن بگو. حمران سخن را آغاز کرد و در گفتگوی خودبر او غالب شد. سپس به
ابوجعفر احول فرمود: ای طاقی با او مناظره کن. او نیز به دستور امام با شامی سخن گفت و بر او غالب گشت. آنگاه هشام بن سالم
را فرمود و او نیز به بحث و گفتگو پرداخت و غالب گشت. سپس به قیس ماصر دستور سخن داد و در پایان در حالی که از طرز
سخن گفتن آنان و چیرگی شان بر شامی خوشنود بود و تبسم می کرد، به او گفت با این جوان (هشام بن الحکم) گفتگو کن … (۱۳)
ه) تقدیر از تلاشهای علمی
بسیاری از شاگردان امام صادق علیه السلام در حفظ آثار اهل بیت تلاشهای فراوانی کردند و تقریبا در تمام ابواب فقهی و دیگر
زمینه های عقیدتی و اخلاقی و غیر آن از حضرتش حدیث و روایت نقل کرده اند. زراره بن اعین و ابو بصیر و محمد بن مسلم و برید
بن معاویه از همان چهره های محترم و شاگردان مکتب آن حضرت صادق علیه السلام هستند. بدین جهت امام علیه السلام این
تلاشهای صادقانه را مورد تقدیر قرار داده و در باره زراره فرموده است: «رحم الله زراره بن اعین، لولا زراره لا ندرست آثار النبوه و
احادیث ابی; (۱۴) «خدای رحمت کند زراره بن اعین را. اگر زراره نبود آثار نبوت و احادیث پدرم از بین می رفت.»
همچنین در باره وی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه و لیث بختری فرمود: این
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 