پاورپوینت کامل سه گام شورآفرین در تبلیغ مؤثر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سه گام شورآفرین در تبلیغ مؤثر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سه گام شورآفرین در تبلیغ مؤثر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سه گام شورآفرین در تبلیغ مؤثر ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۵۱

هر مبلغ دلسوز و آگاه در طول عمر تبلیغی خود گاه با این پرسش جدی رو به رو می شود که چگونه می توانم دیگران را نسبت به
انجام کارهای گوناگون مانند پرداخت هزینه مراسم مذهبی و مسجد یا انجام کارهای اخلاقی مانند کمک به بی سرپرستان، احترام
به پدر و مادر، دوری از رباخواری و … تشویق نمایم، احساسات آنان را برانگیزم و به هیجان در آورم.

بسیاری از مبلغان همواره در پی پاسخ این مساله بوده اند، در این میان برخی با نوآوری های شخصی تا حدودی از مشکل خود
کاسته اند اما راه حلی کلی، کوتاه، ساده و گویا در این راستا ارائه نکرده اند یا به گونه ای گذرا از کنار این مساله پراهمیت گذشته اند.

این مقاله در نظر دارد راه حل خود را براساس بهره وری هر چه بیشتر طراحی و ارائه نماید تا بتوان آن را در کوتاهترین زمان و با
تغییراتی در زمان های بلندتر به کار گرفت. بدیهی است گفتار ما در چگونگی تهیه متن و پیام شوق آفرین و تحریک کننده است و
مبلغان را از مسائلی همچون شور و حرارت در گویندگان و ایمان به آنچه می گویند، توجه به مخاطبان و پردازش متناسب سطح
پیام با آنان، موقعیت شناسی و اعتدال و میانه روی بی نیاز نخواهد ساخت. چرا که هر کدام از موارد ذکر شده از جمله متغیرهایی به
شمار می روند که بر فرآیند تاثیرگذاری، هیجان آوری و احساس سازی پیام تاثیر مثبت یا منفی بر جا می گذارد.

بی گمان ایمان به هدف موجب شور سخن خواهد شد و بی ایمانی نسبت به هدف جز افسردگی چیزی دامن گیر مخاطبان نخواهد
کرد.

چرا که گفته اند: «افسرده دل، افسرده کند انجمنی را.»

از سویی بی توجهی به مخاطبان و نبود همزبانی با آن ها پیام را دچار کاستی می کند. پیام وحیانی خداوند به همین نکته اشاره
دارد که می فرماید: «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم (۱) »; «هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق
را ]برای آنان [آشکارا و شفاف] بیان نماید.» توجه به مخاطبان و همزبانی با آنان از راهکارهای انکارناپذیر در تشویق و تهییج است.
از دیگر سو موقعیت شناسی و درک شرایط زمانی و مکانی در پیدایش درک متقابل اثری شگرف دارد، اما به شرط آن که میانه روی
به فراموشی سپرده نشود. هرگز نباید فراموش نمود که پیام شورآفرین زمانی بهترین بهره را خواهد داد که همراه با اعتدال باشد.
از همین رو است که خداوند بزرگ در کتاب گرانسنگ خویش همواره عذاب و عقاب را در کنار ثمره راه راست و صواب آورده است.
مثلا می فرماید: «لان شکرتم لازیدنکم ولان کفرتم ان عذابی لشدید (۲) »; «اگر شکر و سپاس به جا آورید [نعمت خود را] بر شما
خواهم افزود و اگر راه ناسپاسی را انتخاب کنید مجازات و عذابم بسیار شدید خواهد بود.»

همین شیوه در گفتار علوی منعکس شده است و امیرمؤمنان وظیفه دانایان را این چنین تعیین می فرماید: «دانای فهمیده و
زیرک کسی است که مردم را از رحمت الهی ناامید نسازد و آنان را از آسایش و بنده نوازی خدا مایوس نگرداند، همچنین مردمان را
از مکر و کیفر الهی آسوده خاطر ننماید. (۳)

«یک اسقف مشهور انگلیسی در فاصله جنگ اول جهانی با گروهی از سربازان اردوگاه اپتون صحبت می کرد. قرار بود سربازها را به
سنگر اجتماعات ببرند، تنها عده کمی از آن ها می دانستند چرا به آنجا می روند … .

عالی جناب اسقف با این سربازان درباره مناسبات بین المللی و حق حاکمیت صرب ها بر سرزمین خود صحبت می کرد. این در
حالی بود که نیمی از سربازها نمی دانستند صرب نام یک شهر است یا بیماری. جلوی درهای ورودی نیز نگهبان بود تا نتوانند در
طول سخنرانی از سالن خارج شوند. اسقف اگر درباره کهکشان ها و فرضیه های آسمانی هم حرف می زد، موضوع همین قدر
بی معنا می شد. (۴) »

به راستی چرا سخنان آن کشیش برای سربازان کسل کننده شد و نه تنها نتوانست آنان را به جنگ تشویق کند بلکه دلزده کرد؟
رمز و راز پاسخ در نداشت شناخت از اصول ترغیب و علاقمندسازی نهفته است. به صورت یک قاعده باید در نظر داشت که کلی
گویی ها، عدم توجه به سطح مخاطبان، روحیه آنان و از همه تاسف انگیزتر نبود پیامی شورآفرین که جان و روان مخاطبان را به
حرکت در آورد، همگی موجب از بین رفتن ارتباط افراد شده، محتوای پیام را دچار اختلال و گسستگی می نماید. اما راه حل
چیست؟ در پاسخ باید گفت: راه حل بستگی به زمان، مکان و مخاطب دارد. اما آنچه را می توان به صورت یک اصل کلی پذیرفت و با
توجه به زمان و مکان ارتباط در آن تغییراتی ایجاد نمود، استفاده از فرمول معجزه آسای ترغیب است. با این فرمول و به کار بستن
سه رکن اصلی آن می توانید در یک جریان آرام، لذت بخش و گیرا، ارتباط تبلیغی خویش را بهبود بخشیده، پیام ترغیبی خود را به
دیگران ارائه نمائید. اگر چه این فرمول ویژه ارتباطهای هیجان ساز و عاطفه پرور است امام می توان پاره ای از اجزا و اصول آن را در
دیگر ارتباطها به کار بست.

فرمول هیجان سازی و شورآفرینی

این فرمول دارای سه جزء و پایه اساسی است که هر کدام را در ابتدا به صورت کوتاه و سپس با توضیح مطرح خواهیم ساخت.

اول: شروع پیام با یک تجربه دلپذیر، این بخش بیشترین قسمت پیام را گرفته، زمان بیشتری به خود اختصاص می دهد. پیام
تجربی در این مرحله باید دارای اصول ده گانه مشترک (۵) باشد.

دوم: بعد از مرحله تجربه بایستی دیدگاه، خواست و مطالبه خویش را به گونه ای روشن، واضح و قابل فهم در پیام بگنجانید.

سوم: علت طرح دیدگاه خود را بیان کرده، سود و زیان مخاطب را برای وی تبیین کنید و ضرر به کار نبستن، و استفاده هایی را که
او از به کار بردن دستورالعمل ها خواهد برد برایش تشریح نمایید.

بنابراین در این فرمول گام اول یعنی بیان تجربه مهمترین قسمت خواهد بود و دو گام بعدی وقت کمتری را به خود اختصاص
خواهند داد.

اجازه دهید این قسمت را با تجربه ای از یک مبلغ آغاز کنیم: «آنچه را که خودم تجربه کردم و به کار می بندم این است که: مردم از
کلی گویی خوششان نمی آید ولی هر قدر مسائل جزئی و مرتبط با متن زندگیشان باشد برایشان جالب است و استقبال می کنند.
شخصا شاهد بودم منبرهایی که سراسرش آیه و روایت بود نمی گرفت چون کلی گویی بود. البته روایتی که حکایتی را بیان می کند و
داستانی دارد، شیرین است، ولی روایتی که صرفا مسائل علمی است خسته کننده است. (۶) »

همان گونه که این مبلغ اشاره نمود برای رهایی از خمودگی و کسالت می توان شروع ارتباط را با تجربه ای شخصی یا داستانی
جزئی همراه نمود. شاید بپرسید علت این رهنمود چیست؟ چرا به جای مقدمه ای عالمانه یا روایتی زیبا باید از تجربه یا داستان
شروع نمود؟ پاسخ این پرسش در چند مساله خلاصه می شود که یکایک به آن ها می پردازیم.

۱ – تجربه بی رحم ترین و بزرگ ترین استاد زندگی است و درس هایی را که به ما می آموزد آنچنان در روح و جانمان مؤثر می افتد که
گاه تا پایان عمر آن را فراموش نمی کنیم. بی تردید همه دلسوزان و پیشگامان تبلیغ دینی علاقمند به پیروزی در نبرد تبلیغی
می باشند، دوست دارند تلاش آن ها پرثمر باشد و فعالیتشان همراه با موفقیت. اگر شما هم به این گمان دل سپرده اید بایستی آن را
در برنامه ریزی و دوراندیشی و این دو را در پرتو تجربه به دست آورید.

امیرمؤمنان می فرمایند: «الظفر بالحزم و الحزم بالتجارب (۷) ; پیروزی در سایه دوراندیشی است و دوراندیشی در پرتو تجربه ها به
دست خواهد آمد.» این تجربه است که همچون معلمی بزرگ دست عواطف را گرفته و زبان شورآفرینی را به حرکت در می آورد. به
همین خاطر است که وقتی تجربه ای را به دیگری منتقل می کنیم، همراه با آن احساسات و عواطف خاصی نیز از خود بروز
می دهیم که موجب نزدیکی ارتباط بین ما و مخاطب می شود. البته شرط اصلی در این بخش ارائه زیبا و هنرمندانه تجربه است که
می توان در این رابطه از فرمول خبرنگاران (۸) بهره برد. شاید در این جا پرسشی مطرح شود و آن این که ما همیشه و در همه موارد
تجربه شخصی نداریم، پس چگونه می توانیم ارتباط ترغیبی خود را آغاز کنیم؟ جواب این پرسش روشن است. لزومی ندارد مبلغ
در هر زمینه ای دارای تجربه ای شخصی باشد. بلکه وی می تواند از وقایعی که پیرامون او می گذرد و به نحوی از آن ها مطلع می شود
استفاده نماید. اما یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن اینکه همیشه تجربیات یا وقایعی را بر زبان برانید که خود تحت تاثیر
آن قرار گرفته اید. به عنوان مثال اگر می خواهید در مورد خطرهای اعتیاد سخن بگویید باید از آمار و وقایعی استفاده کنید که از
آن متاثر شده اید. در این هنگام است که مخاطبان با شما هم احساس گشته، دروازه عواطف خود را بر روی شما خواهند گشود.

۲ – دومین علت آغاز سخن با تجربه آن است که ذکر خاطره یا تجربه موجب بیرون روی از یک نواختی و قالب های مرسوم می شود.
این مساله به نوبه خود نظر و توجه مخاطب را به خود جلب می کند، زیرا مخاطبان از جمله های قالبی و کلیشه ای گریزان هستند
و تشنه مطالب و قالب های نوین و جدید می باشند. امیر بیان علی علیه السلام گفتاری ارزنده دارند و می فرمایند: «ان هذه القلوب
تمل کما تمل الابدان، فابتغوا لها طرائف الحکم (۹) ; دل ها [از اندیشه در یک موضوع] به ستوه آمده و خسته می شوند، همانگونه که
بدن ها نیز [از پرداختن به یک کار ]افسرده می گردند. بنابراین برای آن دل ها [و رفع افسردگی آن ها] از [دانش هاو] روش های نوین
و حکمت آموز سود برید.»

از این رو بایستی تلاش نمود در آغاز متن ارتباطی خویش از جملات و کلماتی سود برد که بتواند توجه مخاطب را جذب کند. به
عنوان مثال برای نهادینه سازی حس احترام به بزرگسالان و تذکر محترمانه و از سوی دیگر آموزش وضو می توانید برای کودکان،
داستان برخورد امام حسن و امام حسین علیهما السلام با پیرمرد ناآشنا با وضو (۱۰) را ذکر کنید و برای تشویق و ترغیب بزرگسالان
با واژه ها و جمله های عاطفی شروع نموده، تجربه و دستاوردهای خود را منتقل نمایید. می توان این آیات الهی که در مواجهه با
بندگان گناهکار و پشیمان صادر شده است را نمادی از همین روش دانست. «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من
رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا» (۱۱) ; «بگو ای بندگان من، ای کسانی که بر خود اسراف و ستم نموده اید، از رحمت خداوند
ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد.» این آیه آنچنان زیبا و مسحور کننده است که درون هر گناه آلوده ای را به جنبش در
می آورد و وی را به توبه و بازگشت به سوی نیکی ها وا می دارد.

واژه ای همچون یا عبادی (ای بندگانم) از بار عاطفی بسیاری برخوردار است که در آغاز آیه، شوری در دل ایجاد می نماید.

پرورش یافته مکتب قرآنی; علی علیه السلام نیز در گفتاری شگرف و ژرف به گونه ای لطیف و سراسر زیبایی گناهکاران را این گونه
تشویق می کند و شور توبه را در آنان شعله ور می سازد: «ما اهمنی ذنب امهلت بعده حتی اصلی رکعتین و اسال الله العافیه (۱۲) ;
هیچگاه گناهی که پس از آن مهلت دو رکعت نماز و طلب اصلاح آن را یافتم اندوهگینم نساخت.» علی علیه السلام در ضمن ابراز
راهکار توبه در قالبی تجربه گونه، بر روی عاطفه و احساس مخاطب انگشت گذاشته، وی را در مسیر بازگشت راهنمایی می نماید.
به همین جهت بایستی پذیرفت که ایجاد ارتباط در قالب تجربه و دست آوردها نه تنها گیرا و احساس ساز است بلکه با کمی نوآوری
می توان در همان لحظات نخستین گام های بزرگی به سوی تحریک عواطف و احساسات مخاطبان برداشت.

در این جا مناسب است به این نکته توجه شود که بحث ترغیب براساس تجربه، روشی گمشده و نایافتنی در قرآن کریم نیست. کلام
الهی در موارد بسیاری با ذکر شواهد تاریخی و تجربیات دینی بشر سعی در ترغیب و علاقمندسازی مخاطبان به سوی نیکی ها و
پشت پا زدن به بدی ها دارد که نمونه عینی آن را می توان در سوره مبارکه ابراهیم مشاهده نمود. خداوند در آیه اول می فرماید: «الر،
کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید»; «الر، [این] کتابی است که بر تو نازل
نمودیم تا مردم را از تاریکی ها [شرک و ظلم و جهل] به سوی روشنایی [ایمان، عدل و آگاهی ]به فرمان پروردگارشان درآوری، به
سوی راه خداوند توانا و ستوده.» (۱۳) سپس بحث خروج از ظلمت و راهیابی به سوی نور را با تجربه ای تاریخی در هم می آمیزد تا بحث
در روح و جان مخاطب جا گرفته، برای مخاطب تشنه قابل فهم تر و عینی تر شود تا او بتواند این مساله را با تمامی زوایای آن درک
نماید.

از این رو در ادامه می فرماید: «و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله » (۱۴) ; «ما موسی را
با آیاتی از خود [به سوی قومش] فرستادیم [و دستور دادیم] قومت را از تاریکی ها به سوی نور [رهنمون شو و] بیرون آور و ایام الله
را به آنان یادآوری کن.» سپس قسمت هایی از داستان موسی علیه السلام را ذکر می نماید. بنابراین هیچگاه نباید استفاده از
تجربیات و دستاوردهای ملموس را به فراموشی سپرد.

هشدارها

۱ – اگر چه تجربیات بایستی هنرمندانه و با ذکر جزئیات سامان یابد، اما باید این نکته را از نظر دور نداشت که تذکر همه جزئیات
و رنگ و لعاب بیش از حد پسندیده و مطلوب نیست، چرا که نظرها را از هدف اصلی دور می سازد و نمی گذارد گوینده به هدف
خود نایل شود. مثلا اگر قرار است در مورد پی آمدهای سهمگین و بر باد دهنده بدحجابی و بی حجابی صحبت کنید بایستی
واقعه ای را که خود دیده اید، خوانده اید یا شنیده اید به ترتیب اولویت برای مخاطبان تعریف نمائید و داستان دختری را که به خاطر
بی اعتنایی به مسایل مذهبی در دام گروه های فاسد افتاد شرح دهید و عاقبتش را که سراسر نگون بختی، تاریکی و تنهایی است
متذکر شوید.

اما اگر در این میان برخورد نیروهای انتظامی را با آب و تاب بیشتری نقل کنید، از هدف خود دور افتاده، ذهن مخاطب را از
زشتی بدحجابی و بی حجابی به جای دیگر منحرف ساخته اید. پس سزاوار است تجربه را براساس هدف محوریابی کرده و بر آن
متمرکز شوید و هر نکته مناسب را در ارتباط با آن شرح و بسط دهید.

۲ – در هنگام ارائه تجربه بسیار مناسب است حادثه را با حرکات متناسب به صورتی زنده به نمایش بگذارید. به عنوان مثال اگر
می خواهید به صعود و فرود هواپیما اشاره کنید با دست خود این عمل را نشان دهید.

این مساله حتی در ارتباطهای آموزشی مانند احکام نیز بسیار کاربرد دارد. در غیر این صورت منتظر ارتباطی یخ زده باشید! این
تجربه واقعی شاهدی گویا بر گفتار ما است: «جایی رفتم و برادری داشت سخنرانی می کرد. من طلبه هم نشستم تا استفاده کنم،
سخنانش خوب و پرمحتوا بود، ولی او از اول منبر تا آخر کوچکترین حرکتی نکرد. از این نظر منبر تا آخر بسیار کسل کننده شده
بود. در حالی که می توانست وقتی در اثناء سخن از آسمان می گوید با دست اشاره به بالا کند، وقتی در مورد زمین می گوید اشاره به
پایین کند، وقتی در مورد قلب می گوید با دستش به قلب خودش اشاره کند و خلاصه منبر را از حالت یک نواختی و کسل کنندگی
به درآورده و شنونده را سر ذوق بیاورد. (۱۵) »

۳ – اگر چه زحمت دارد، اما خاطره بایستی مناسب با حال و هوای ارتباط و هدف مورد نظر باشد وگرنه جز تخریب ارتباط چیزی
به دنبال نخواهد آورد. از این رو از پراکنده گویی باید بر حذر بود.

گام دوم: ارائه خواست و دیدگاه به گونه ای شفاف

پس از گذر از مرحله ارائه تجربه و استفاده صحیح و درست از فرمول خبرنگاران، نوبت به گام دوم می رسد. در این مرحله ناچار از
رعایت اصولی اساسی می باشیم تا ثمره گفتار تجربی گذشته قوام یابد و مخاطب هدف را به خوبی مشاهده نماید. مرحله ارائه
خواست از ظریف ترین و مهم ترین بخش های ارتباط ترغیبی است.

اصل اول: دیدگاه خود را به صورت کاربردی مطرح سازید. مخاطبان زمانی دل به پیام می بندند که کاربردی بوده، بفهمند از
آن ها چه چیزی خواسته شده است. از آن جا که گام دوم، مرحله راهیابی به عمل و تصمیم سازی است و مبلغ باید مخاطب را به
این سمت و سو راهنمایی کند، بهتر است جملات به دور از کلی گویی های غیرقابل عمل، رنگ کاربردی بگیرد. تنها در این صورت
است که می توان از آنان انتظار عمل داشت. بنابراین مناسب است به جای رهنمودهای کلی مانند «والدین، بسیار محترمند، سعی
کنید آن ها را از خود خشنود سازید» بگوییم: «جمعه این هفته به خواست خداوند همگی ما سعی کنیم با پدر و مادر خود دیدار
نموده، هدیه مورد نیازشان را برای آنان تهیه نماییم و همراه خود ببریم.»

اجازه دهید این بحث را با یاری طلبی از کتاب آسمانی دنبال کنیم. قرآن این ذخیره و کلام بی جانشین به گونه ای راستین بر
توصیه های کاربردی که در متن زندگی قابلیت پیاده شدن را داشته باشد پای می فشارد.

در موضوع احترام به پدر و مادر در یک رهنمود کلی این چنین اظهار می دارد: «و بالوالدین احسانا» (۱۶) ; «به پدر و مادر نیکی کنید.»
در این توصیه کوتاه نکته بس ژرف و عمیقی نهفته است که رهنمود فوق را از کلیت خارج می سازد و آن این که کلمه «احسان » هرگاه
با کلمه «الی » ذکر شود، مفهوم آن نیکی کردن است اگر چه به طور غیرمستقیم و با واسطه باشد اما زمانی که با کلمه «باء» ذکر
گردد معنای آن نیکی کردن به طور مستقیم و بی واسطه است. بنابراین، آیه شریفه بر این نکته تاکید می کند که موضوع نیکی به
پدر و مادر را باید به گونه ای پراهمیت دانست که شخصا و بدون واسطه انجام گیرد. (۱۷) » این کتاب شگفتی آفرین با دقت در واژگان
مورد استفاده، نکته ای کاربردی را به مخاطبان گوشزد می نماید. اما به این توصیه کوتاه بسنده نمی نماید و در جای دیگر به صورتی
روشن می فرماید:

«و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما
قولا کریما× واخفض

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.