پاورپوینت کامل دین و آزادی (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دین و آزادی (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین و آزادی (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دین و آزادی (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۳۹
گفت وگو با آیت الله مصباح یزدی
اشاره:
بحث از رابطه دین و آزادی یکی از بحث های جدی در محافل علمی و فرهنگی در سال های اخیر است. در شماره پیشین مجله
مبلغان بخشی از سؤالات مطرح شده در این موضوع با پاسخ های آیت الله مصباح یزدی تقدیم گردید.
آنچه پیش رو دارید متن سخنرانی آیت الله مصباح یزدی است که در نشست نهم کانون گفتمان دینی ایراد گردیده و پس از اندکی
تلخیص تقدیم می گردد. در پایان پرسش هایی از سوی مخاطبان مطرح شده و توسط سخنران محترم پاسخ داده شده است.
مقدمه
مساله آزادی بحث های فراوانی دارد و موضوعی نیست که امروز و دیروز مطرح شده و یا فقط در کشور ما مورد بحث واقع شده
باشد. بیش از چندین قرن است که این موضوع به صورت های مختلف در سطح جهانی مطرح شده است. در این باره کتاب ها و
مقالات زیادی نوشته شده که تهیه فهرستی از این ها خود کتاب بزرگی می شود.
آزادی مورد بحث
موضوع آزادی که این روزها در جامعه ما مطرح است، آزادی به معنای فلسفی و عرفانی و حتی به معنای اخلاقی نیست. به عبارت
دیگر در این مباحث صحبت نمی شود که آیا اخلاقا خوب است انسان آزاد باشد و پای بند به هوس ها و تقیدات بی جا نباشد یا نه. به
هرحال این بحث چه جواب مثبت داشته باشد چه جواب منفی، از مباحث سیاسی و اجتماعی روز به شمار نمی رود. لیبرال ترین
افراد هم می گویند که شما در زندگی شخصی خود هر برنامه ای می خواهید داشته باشید، هر چه را می خواهید استفاده کنید و هر
چه را می خواهید ترک کنید و هر تقیدی که می خواهید داشته باشید. این که یک کسی زاهدانه زندگی کند، فرض کنید گوشت
نخورد، لباس نپوشد، کم بخوابد، انواع ریاضت ها را بکشد به ما مربوط نیست و کسی نمی گوید خلا آزادی است; بلکه خودش یک
مصداق برای آزادی است; زیرا او در زندگی فردیش هر جور خواسته رفتار کرده است و ارزش گذاری بر این رفتار که خوب است یا بد
باید در محافل اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد.
در بحث های سیاسی و اجتماعی، صحبت از این گونه آزادی ها نیست; چه رسد به سایر اصطلاحات فلسفی و عرفانی که جای
خودش را دارد. آن چه در این جا مورد بحث است، آن نوع آزادی است که دولت از آن حمایت می کند و اگر کسی متعرض این آزادی
شد، دولت او را سر جای خود می نشاند و اگر تخلف کرد با او برخورد می شود.
چه آزادی هایی است که دولت باید آن ها را برای جامعه تامین کند؟ ومردم تا چه حد حق دارند در رفتار اجتماعی شان – تا آن جا که
به دیگران مربوط است – طوری آزادانه رفتار کنند که دولت نتواند جلوی آن ها را بگیرد؟! در این جا چنین چیزهایی مورد بحث
واقع می شود. اگر کسی خواست در جامعه لباس مخصوصی بپوشد مثلا با لباس زیر در خیابان راه برود، آیا دولت حق دارد جلویش
را بگیرد یا نه؟ یا اگر خانمی خواست سر برهنه در جامعه ظاهر شود یا بدنش را کاملا نپوشاند، این آزادی را دارد یا نه؟ این ها محل
بحث است که اگر تخلف شود، دولت جلوی آن را می گیرد.
آن کسی که می گوید این آزادی ها نیست باید جلوی این طور چیزها را بگیرد و آن هایی که می گویند نه، آزادی است و هر کسی
می خواهد از این آزادی ها استفاده می کند و هیچ کس حق تعرضی به آن ها ندارد و اگر کسی متعرض آن ها شد دولت جلوی او را
می گیرد، می گویند: «به تو چه؟ در آزادی های مردم دخالت نکن.»
محدوده این بحث به مسائل سیاسی و حرکت های مختلفی که در جامعه انجام می گیرد و به نحوی جنبه اجتماعی دارد می رسد.
یعنی مسائلی که مربوط به رفتار خود فرد نیست. اگر چیزی به نحوی مربوط به زندگی خود فرد باشد و از حیطه زندگی او تجاوز
نکند محل این بحث ها نیست.
انسان ها در چهار دیواری خانه شان آن جا که کسی نمی بیند، هر طوری رفتار کنند محل بحث این آزادی ها نیست که مثلا آیا آزاد
هستند در زندگی شخصی شان – آن جا که هیچ ارتباطی با دیگران ندارند – هر طوری که بخواهند رفتار کنند؟
این محل بحث است که هر فردی به هر حال باید به نحوی با زندگی اجتماعی مردم ارتباط داشته باشد که دولت ضامن تامین و
تنظیم آن زندگی است و قوانینی درمورد آن وضع می شود که دولت باید آن را اجرا کند.
مرز آزادی
در هیچ نظامی – تا آن جایی که اسم نظام می شود روی آن گذاشت – و در هیچ مکتب و ایدئولوژی، آزادی مطلق پذیرفته نشده
است. یعنی این که هر کسی در اجتماع هر کاری دلش می خواهد بکند ولو قتل نفس دیگران باشد، هیچ عاقلی چنین چیزی را
نپذیرفته است. همه فی الجمله قبول دارند که در زندگی اجتماعی افراد محدودیت هایی وجود دارد. کلام در تعیین مرز این آزادی ها
و محدودیت هاست و این که انسان ها چه اندازه آزادند؟
در پاسخ به این سؤال جواب هایی داده شده است:
الف) آزادی برای افراد هست تا آن جا که قانون جلویش را بگیرد. این یکی از جواب هایی است که از دیرباز در محافل علمی و
حقوقی مطرح بوده است، اما با بحث های عمیق تری به این بحث می رسیم که شما خودتان هم حتی برای قانون گذار قانون وضع
می کنید. آیا این به آن معنا نیست که قانون گذار حق ندارد یک سری از قانون ها را وضع کند؟ اگر برای هر قانون گذاری یک سلسله
محدودیت هایی قائل شدند ما نیز می گوییم قانونمان قانون اسلام است و در اسلام یک چنین محدودیت هایی وجود دارد. اصلا
کسی حق ندارد به ما چیزی بگوید. این خلاف آزادی نیست، برای این که آزادی بود تا مرز قانون و قانون اسلام جلویش را می گیرد.
این ها دیگر نمی توانند به ما حرف بزنند که چرا اسلام این آزادی ها را به مردم نداده است.
آقا شما خودتان گفتید: آزادی تا مرز قانون; قانون ما این است و حتی اگر قانون ظالمانه ای هم بود، براساس این منطق نمی شود
جوابش را داد. الآن در بعضی جاها قوانین ظالمانه ای را اجرا می کنند. ما می گوییم باید با این جور رفتارهای ظالمانه و قوانین
ظالمانه مبارزه کرد، اما آن منطق نمی تواند برای این قوانین پاسخی داشته باشد. زیرا می گوید آزادی هست تا قانون آن را محدود
کند. خوب می گویند; این قانون. پس یک جواب دیگری باید داد.
ب) آزادی هست تا آن جا که به حقوق دیگران تجاوز نشود.
به نظر می رسد این جواب یک مقدار کارآمدتر از قبلی است. یعنی اگر انسان ها حقوقی دارند اما در قانون نیامده، به این ها هم
نباید تعرض شود. ولی باز این، کارساز نهایی نیست برای این که سؤال می شود این حقوق کدام اند؟ آن حقوقی که همه انسان ها
دارند و هیچ قانونی نباید آن ها را محدود کند چند تا و چه حقوقی است؟ چه کسی آن ها را تایید کرده است؟ به چه دلیل این ها
حقوق مطلقی است که هیچ تغییری بر نمی دارد؟! این حقوق معروف است مثل حق حیات، حق مساوات در مقابل قانون و
چیزهایی از این قبیل. ادعاهای دیگری هم شده که خیلی بیش تر از این هاست و در اعلامیه حقوق بشر هم ذکر شده است.
ما باید حقوق تعریف شده ای داشته باشیم و بدانیم که این حقوق برای همه افراد ثابت هست و هیچ قانونی هم حق ندارد این
حقوق را نادیده بگیرد. بر همین اساس است که اعلامیه حقوق بشر تنظیم شده و یک سلسله حقوق فوق قانون خاص مشخص
کرده است تا بگوید: قوانینی که این حقوق را رعایت نمی کنند معتبر نیستند. ولی اشکال های جدی در اعلامیه حقوق بشر وجود
دارد که این جا محل بحث ما نیست و نمی توانیم به آن بپردازیم. این اعلامیه هم از تناقض درونی رنج می برد یعنی موادش در عمل
تعارض پیدا می کند و هم از پشتوانه منطقی برخوردار نیست.
صرف این که شما می گویید مجازات های خشونت آمیز باید مطلقا ترک شود به چه دلیل است؟ یعنی دست دزد نباید بریده شود،
تازیانه نباید به کسی زده شود، قصاص نباید انجام بگیرد، مجازات در حد جریمه مالی و زندان شود، و امثال این ها فقط ادعاهایی
است.
این که هیچ نوع مجازات به اصطلاح خشونت آمیزی جایز نیست، چه پشتوانه منطقی دارد؟ در بسیاری از نظام های حقوقی دنیا
الآن مجازات اعدام لغو شده و طرفداران حقوق بشر در صدد هستند که سایر کشورها را وادار به حذف مجازات اعدام از قوانین
خود کنند. بر فرض که در اعلامیه حقوق بشر هم تصریح شود که مجازات اعدام مطلقا باید ممنوع شود و همه دولت ها هم امضا
کنند، چه پشتوانه منطقی دارد؟
در این زمینه، هم از طرف کشورهای اسلامی و هم از طرف کشورهای شرقی و فرهنگ های دیگر، بحث ها و کنفرانس ها و
کنگره های جهانی برقرار شده و درباره این ها بحث ها کرده اند. از جمله چندی پیش در مصر درباره اعلامیه حقوق بشر از دیدگاه
اسلام بحث شد، نمایندگانی هم از ایران به آن جا رفتند، و حقوق دانان مسلمان اعلامیه ای براساس اسلام تنظیم کردند که با آن
اعلامیه جهانی حقوق بشر معروف تفاوت دارد.
به هر حال این سؤال مطرح است که شما به چه دلیل می گویید این ها یک حقوقی است فوق همه قانون ها؟ فرض کنید این ها را
قبول کردیم از کجا معلوم یک حق دیگری نباشد؟ وقتی معیار ثابتی نیست، چه کسی گفته است مثلا حقوقی که همه بشر باید
داشته باشند پنج تاست یا شش تا، شاید هفت تا باشد یا شاید چهار تا باشد. این چه معیاری است برای تعین اش؟ پس این هم جواب
منطقی صحیحی نیست که ما بگوییم آزادی هست تا مادامی که به حقوق دیگران تجاوز نشود.
این جواب منطقی نیست; زیرا ما باید معیاری داشته باشیم که او بگوید چه چیزی حق هست و چه چیزی حق نیست و شما
چنین معیاری ارایه ندادید و این معیار در اعلامیه حقوق بشر وجود ندارد. این جواب عملا کارساز نیست; برای این که هر جا بگوید
این خلاف حقوق هست یک نفر می گوید نه به نظر ما خلاف حقوق نیست. از دیدگاه اسلامی چنین چیزی نیست. مثلا آن جایی که
ارث زن با مرد تفاوت دارد، آقایان می گویند براساس برابری در مقابل قانون که یکی از اساسی ترین حقوق انسان است، این قانون
غلط است که ارث زن و مرد تفاوت داشته باشد. ولی مسلمان ها می گویند: براساس معارفی که ما داریم اصلا حق زن همین است و
بیش از این نیست. و یا در آن جایی که زن بر مرد حقی دارد، حق مرد همین است و باید در مقابل قانون تعظیم کند.
پس باید یک معیاری داشته باشیم که حق را تعیین و مشخص کند که چگونه باید حقوق اشخاص تعیین شود؟ صرف این که همه
باید برابر باشند، این دلیل نمی شود.
اگر کسی بگوید یک طفل هفت ساله با یک مرد هفتاد ساله که عمری را در یک راهی زحمت کشیده، از نظر قانون، حقوق مساوی
داشته باشند، و یا کسی که در یک رشته ای فوق تخصص دارد باید با یک کارگر ساده حقوقش یکی باشد به صرف این که همه باید
برابر باشند، این دلیل نمی شود.
ج) سخن لیبرال ها در تعیین مرز آزادی این است که مرز آزادی هر فردی تا آن جاست که به آزادی دیگران لطمه نزند. این یک
اصل کلی است. هر جا دیدیم آزاد بودن کسی با آزادی دیگران اصطکاک پیدا کرد، آن جا باید جلوی او را بگیریم; ولی تا به آزادی
دیگران لطمه نزده آزادی، حق افراد است و باید محفوظ باشد.
گاهی تعبیرات عجیب و غریبی در این جا به کار می برند مانند: «آزادی فوق همه چیز است; فوق دین، فوق قانون و فوق مبانی
اخلاقی است.» و چیزهایی از این قبیل.
این سخن که مرز آزادی، مزاحم آزادی دیگران شدن است، در محافل لیبرال دنیا جواب پسندیده ای به حساب می آید و این گونه
دایره آزادی خیلی توسعه داده می شود; ولی در این جاها هم سؤال های اساسی وجود دارد مثل اینکه: آیا شما که طرفدار این تز
هستید، اگر دیدید یک کسی می خواهد وسط خیابان خودش را آتش بزند یا از یک ساختمان چند طبقه خودش را پرت کرده و
خودکشی کند، این که به دیگران لطمه نمی زند – فرض کنیم اصلا همسر و فرزندی هم ندارد که حالا بگوییم کشتن این به آن ها
ضرر می زند و شاید گاهی به نفع آن ها هم باشد، چون بیمه پول خون او را می دهد و آن ها هم به یک نان و نوایی می رسند – آیا واقعا
مردم و دولت حق دارند دستش را بگیرند و نگذارند خودکشی کند یا نه؟ این غیر از این است که واجب است یا نه و سر وجوبش
چیست. می گوییم آیا کسی حق دارد جلوی این را بگیرد و نگذارد خودکشی کند یا نه؟ اگر می خواهد خودش را به دریا پرت کند
نگذاریم و اگر کسی جلوی او را گرفت شما مجازاتش می کنید و می گویید شما چه حقی داشتید مزاحم آزادی دیگران بشوید؟
می گوید: او کار بدی می کرد. می گویید: خوب اگر بد است برای خودش هست به دیگران که ضرر نمی زد. مزاحمتی با آزادی دیگران
نداشت. تو چه حقی داشتی جلویش را بگیری؟
آیا این جواب برای عقلای عالم قابل قبول است؟ اگر کسی بخواهد از روی نادانی یا فشار زندگی به هر حال خودکشی کند، ما
برویم نجاتش بدهیم، گناه کردیم یا خدمت؟ یک کار اخلاقی ارزشمندی انجام دادیم یا نه؟ شما گفتید: مرز آزادی این است که
متعرض آزادی دیگران نشود، پس دیگران حق ندارند جلوی آزادیش را بگیرند. اگر می خواهد خودکشی کند باید بگذارند.
ممکن است این حرف را بپذیرند و بگویند کسی حق ندارد جلویش را بگیرد. می خواهد خودکشی کند بگذارید خودکشی کند.
سؤال دوم این است که می گویید ضرر به آزادی دیگران می زند. سؤال اینجاست که آیا باید مستقیما ضرر بزند یا اگر با واسطه به
آزادی دیگران لطمه بزند، آن هم باید جلویش را گرفت؟ یعنی یک وقت کسی می آید دست کس دیگری را می گیرد و نمی گذارد کار
کند; می گوید مزاحم آزادی اش شدی، یا آن را در بند می کند و نمی گذارد آزادانه کار کند، این مزاحم آزادی دیگران شده، ولی
ممکن است کسی هوای یک جایی را آلوده و مسموم کند; امروز این قوانین را در بسیاری از کشورهای پیش رفته وضع کردند که
استعمال دخانیات در زیر سقف ها ممنوع است، خوب این مزاحم آزادی دیگران است. دلش می خواهد زیر سقف سیگار بکشد،
می گویند: نه، تو اگر می خواهی سیگار بکشی، باید در هوای آزاد بکشی، چرا؟ چون مزاحم آزادی دیگران هستی، می گوید من چه
کار به دیگران دارم؟ آن ها جلوی دهانشان را بگیرند یا بروند بیرون. می گویند نه این هم مزاحمت است; یعنی مع الواسطه شما هوا
را آلوده می کنی. آن ها را ناراحت می کنی. مریض می شوند. حالا شاید او خودش هم سیگاری باشد، خودش هم خوشش بیاید، ولی
قانونا شما حق ندارید این کار را بکنید.
خوب حالا این قانون در دنیا قابل قبول است یا نه، این خلاف آزادی است؟ در بعضی از کشورها تبلیغ دخانیات ممنوع است. چرا؟
می گویند این تبلیغ که می کنید کسانی تشویق می شوند و سیگاری می شوند، مریض می شوند. این موجب ناراحتی آن ها می شود.
آزادی دیگران را سلب می کنی. پس این قانون باید وجود داشته باشد که این گونه تبلیغات نباید باشد. می گویید چرا نباید آزاد
باشد؟ این که مستقیما ضرری به کسی نزده؟ می گویند چون غیر مستقیم منجر به ضرر می شود.
بسیار خوب پس این را هم باید در نظر گرفت. این که می گوییم در مزاحم آزادی دیگران شدن، مزاحمت مستقیم تنها ملاک
نیست; مع الواسطه هم اگر باشد، آن هم باید جلویش گرفته شود، خوب اگر رفتارهایی در جامعه موجب این شد که مع الواسطه
افرادی را به امراضی، به گرفتاری هایی، به مشکلاتی، به هرج هایی مبتلا کند، امروز دیگر همه می دانند که با این رسانه های کذایی
چه بلایی بر سر جوان ها و نوجوان ها می آورند; این مسائل سکسی را عرض می کنم. در سایه این آزادی و تبلیغات سکسی فیلم ها،
نمایش نامه ها، سینماها و چیزهای دیگر، درست است که مستقیما نمی آیند برنند، بکشند و متعرض آزادی کسی بشوند ولی این
جوان را از آرامش روحی، فعال بودن و این که بتواند درسش را درست بخواند، کارش را درست انجام دهد، می اندازد. این دیگر
آرامش نخواهد داشت. آیا این ها حساب نیست؟ این ها اخلال به آزادی دیگران نیست؟ این ها ضرر زدن به جامعه نیست؟
اگر کسی به یک مرض مسری مبتلا باشد، شما می گویید دست دادن با او و هم نفس شدن با او موجب شیوع مرض خطرناک
می شود. شما این ها را منع می کنید و اگر بتوانید با قانون جلویش را می گیرید. آیا این مخالف آزادی است؟ مخالف حق
انسان هاست یا خدمت به انسان هاست؟ اگر کسانی شناخته شده باشند که حامل ویروس ایدز هستند و نزدیکی و مقاربت با این ها
باعث مبتلا شدن و مرگ انسان های دیگر می شود، چه می کنید؟ قطعا اگر چنین کسانی شناخته بشوند شما می گویید باید
قرنطینه شوند و نباید با این ها معاشرت شود، ولی هیچ کس نمی گوید این خلاف آزادی است. و جوابش این است که دولت موظف
است سلامتی مردمش را تامین کند. خوب اگر این طور هست، آیا نباید جلوی آن ضررهایی را که هم به جسم انسان ها و هم به
روحشان ضربه می زند و به عقل و انسانیتشان ضرر می زند، به صرف این که خلاف آزادی است گرفت؟
در خیابان گاهی، زنان آرایش کرده و به صورتی که موجب تحریک جوان هایی می شود مخصوصا آن هایی که امکان ازدواج برایشان
میسر نیست، ظاهر می شوند. آیا این جز این که موجب ضرر برای جامعه می شود و بزرگ ترین سرمایه های جامعه که جوانان
هستند را از ما می گیرد; مریض می شوند و قدرت کار و فکرشان و قدرت تعلیم و تربیتشان گرفته می شود، نتیجه دیگری دارد؟ اگر
قرآن می فرماید: «ولا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی.» (۱) این بر همین اصل است که موجب ضرر برای دیگران می شود.
آن کسانی که این اقدامات را کردند، خدا هدایتشان کند و اگر قابل هدایت نیستند خدا ریشه آن ها را بکند.
پرسش ها و پاسخ ها
فلسفه محدود ساختن آزادی توسط دین چیست؟ چرا دین قائل به محدودیت آزادی است؟
همان گونه که اشاره کردم، این بحث یک بحث کلیدی است. با همین مقدمه ای که عرض کردم آقایان با فراست خودشان می توانند
به این سؤال جواب بدهند. دین بخش های مختلفی دارد، یک سلسله مسائلی هست که یک فرد در زندگی شخصی خودش در
رخت خواب هم که خوابیده باید رعایت کند ولو هیچ کس هیچ اطلاعی پیدا نمی کند، حتی در دلش هم باید رعایت کند. دین
می گوید در دلت هم نسبت به دیگران سوء ظن نداشته باش. یک مساله شخصی است و هیچ ظهوری هم ندارد، اما دین در آن جاها
هم دخالت می کند. این ها محل بحث نیست، کلام در این چیزهایی است که دولت اسلامی بخواهد آن ها را تامین کند یا برخورد
کند.
البته با آن بینش عمیقی که اولیای دین داشتند، واسطه ها را هم در نظر گرفته است; مثلا اگر کسی وسط خیابان شرب خمر کند،
این یک کار اجتماعی حساب نمی شود و در عرف عموم مردم می گویند خودش یک غلطی کرده است، ولی دین می بیند که اگر این
کار در مقابل مردم تکرار شود کم کم قبحش از بین می رود. کسانی هم هوس می کنند و می گویند: حالا ما هم یک بار انجام دهیم
ببینیم چه طور می شود. یک بار که انجام دادند اگر یک لذت آنی داشت، گاهی هوس می کنند یک بار دیگر هم تکرار کنند و کم کم
معتاد می شوند. چون دین می بیند این تظاهر و تجاهر به فسق، چه آثار سوئی برای جامعه دارد، این را از نظر اجتماعی ممنوع
کرده و مجازات هم برایش تعیین می کند. این را یک جرم کیفری به حساب آورده و می گوید کسی که یک چنین فسقی را مرتکب
شد، ولو شاکی خصوصی هم نداشته باشد، باید مجازاتش کرد.
دین می گوید این مساله اجتماعی است. وقتی در حضور دیگران انجام می گیرد از آن اطلاع پیدا می کنند و این بر دیگران تاثیر
می گذارد. برای این که این اثر نگذارد و کم کم به دیگران سرایت نکند، باید آب را از سرچشمه بست، نباید این طور شود.
یا فرض کنید در مورد تماس مرد و زن بیگانه در زندگی غربی شایع و گاهی ح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 