پاورپوینت کامل کارنامه ده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه منوره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کارنامه ده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه منوره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کارنامه ده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه منوره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کارنامه ده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه منوره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۵۵

اشاره

کتاب «حقایق پنهان » نوشته محقق ارجمند احمد زمانی، زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیه السلام را مورد بررسی قرار
داده است. این کتاب که با مقدمه ای از حضرت آیت الله سبحانی و یک پیشگفتار آغاز می شود، مطالب متنوعی را در اختیار
خواننده محترم قرار می دهد.

عناوینی چون رهبری در اسلام، نگاهی گذرا به دوران کودکی و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، مسؤولیت های امام
مجتبی علیه السلام در دوران حکومت امیرالمؤمنین، امامت و رهبری، انگیزه های صلح، بازگشت به مدینه منوره، مسمومیت امام
مجتبی علیه السلام و… از عناوین مورد بحث در این کتاب می باشد.

آنچه پیش رو دارید پاورپوینت کامل کارنامه ده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام در مدینه منوره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint است که با اندکی تلخیص از این کتاب اقتباس
گردیده است.

بازگشت به مدینه منوره

امام حسن مجتبی علیه السلام چند روز پس از امضای قرار داد صلح با معاویه و رفت و آمدهای مکرر از سوی دوستان و دشمنان،
مصلحت را در آن دید که به همراه بعضی از یاران، از کوفه به مدینه جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله هجرت نمایند.

او به همراه برادرش حسین بن علی علیه السلام و خانواده و اطرافیانش، کارنامه امام حسن علیه السلام در مدینه منوره

راهی مدینه شدند. مردم کوفه با اندوه بسیار به مشایعت آن حضرت شتافتند، در حالی که اشک، چشمان بسیاری را فرا گرفته بود.
(۱۱۶) مشایعت کنندگان با نگاه های طولانی، حسرت خود را اظهار می داشتند و با زبان حال بر سرنوشت تیره خود – که با هجوم و
سلطه چکمه پوشان معاویه گره می خورد – سرود اندوه می سرودند. امام علیه السلام و همراهانش به مدینه آمدند و در آنجا اقامت
گزیدند.

سبط اکبر پیامبر، این ناخدای بردبار تصمیم گرفت با فرو بردن خشم خود و صبر و تحمل، کشتی اسلام را از غرقاب حتمی حکومت
معاویه نجات بخشد و نگذارد حکام بنی امیه با احادیث جعلی و نسبت های ناروا به پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و پدرش
امیرمؤمنان علیه السلام و صحابه بزرگ، چهره واقعی اسلام را عوض کنند و به اسم اسلام بعد از پیامبر، اهداف شیطانی خود را بر
امت اسلامی تحمیل نمایند و بدعت ها و سنت های جاهلیت را دوباره همانند اجدادشان احیا کنند.

حضرت ده سال در مدینه اقامت گزید و در این مدت همچون پدر و جد بزرگوارش، طبیب و معلمی دلسوز و پناهگاهی مطمئن
برای مردم مدینه و مظلومان عالم بود و خورشید گونه بر همه زوایای تاریک عالم اسلام می تابید و با سخنان زیبای علی گونه و
رفتار حلیمانه محمدی و حجب و تقوای فاطمه گونه اش مسلمین جهان را رهبری می کرد و در مقابل جبهه کفر تاویلی (۱۱۷) و همه
اندیشه های شیطانی آنان در راستای مبارزه با باطل، راست قامتانه ایستادگی کرد و به نور الهی درخششی دیگر داد.

اینک دورنمایی از آنچه در آن مدت کوتاه – با توجه به جنگ های گوناگون روانی معاویه و بنی امیه – توسط سبط اکبر رسول خدا
صلی الله علیه و آله انجام گرفت را در ذیل می آوریم.

دورنمایی از کارنامه ده ساله امام حسن علیه السلام در مدینه منوره

۱- تربیت و آموزش نیروهای کارآمد

پس از حضور آن حضرت در مدینه، محدثان، راویان و دانشمندان بزرگ به سوی آن شهر شتافتند و جهت کسب فیض، گرد آن
حضرت جمع شدند. در این مدت، بسیاری از افراد که در خواب غفلت و گمراهی به سر می بردند، با روشنگری آن حضرت بیدار
گشتند و مبانی اصیل اسلام را از آن سلاله پاک پیامبر آموختند. مورخان مسلمان همچون ابن عساکر، مرحوم علامه مجلسی (۱۱۸) ،
میرزا محمد تقی سپهر، ابن شهر آشوب و … شاگردان نامدار و راویان اخبار آن حضرت را به تفصیل آورده اند.

این ستارگان فروزان که از مشعل تابناک امام حسن مجتبی علیه السلام کسب فضیلت و معنویت می کردند، از دو گروه تشکیل
شده بودند:

۱- بعضی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و یاران با سابقه علی بن ابی طالب علیهما السلام.

۲- تابعین و دیگر اشخاصی که در خدمت آن بزرگوار تلمذ می کردند.

ما بر اساس همین دو طبقه، نام آن ها را در ذیل می آوریم:

گروه اول:

۱) احنف بن قیس: شیخ طوسی او را از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان و حسن بن علی علیهما السلام
می داند.

۲) اصبغ بن نباته: از راویان و اصحاب خاص علی بن ابی طالب و امام حسن علیهما السلام بوده و حدود ۵۶ روایت نقل کرده است.

۳) جابر بن عبدالله انصاری: از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب علیهما السلام و حسنین و زین العابدین
و امام باقر علیهم السلام که در غزوه بدر و هجده غزوه دیگر شرکت نمود، هفده روایت از وی نقل شده است و در سال ۷۸ هجری
قمری از دنیا رفت.

۴) جعید همدانی: اهل کوفه و از اصحاب امیرالمؤمنین و امام مجتبی علیهما السلام بوده است و امام حسین و زین العابدین
علیهما السلام را نیز درک کرده است.

۵) حبه بن جوین عرفی: اهل یمن و از اصحاب امیر مؤمنان و امام حسن علیهما السلام بوده است.

۶) حبیب بن مظاهر: او از یاران علی بن ابی طالب و امام مجتبی علیهم السلام بوده و در زمره «شرطه الخمیس » (۱۱۹) است و در
کربلا به شهادت رسیده است.

۷) حجر بن عدی بن حاتم کندی کوفی.

۸) رشید هجری: از اصحاب خاص امیر مؤمنان و امام حسن علیهما السلام بوده و در مسیر دوستی علی بن ابی طالب علیهما
السلام به شهادت رسید و در رجال کشی از وی روایات زیادی نقل شده است.

۹) رفاعه بن شداد: از اصحاب امام اول و دوم بوده است.

۱۰) زید بن ارقم: وی نابینا بوده و به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام اول و دوم و سوم رسیده است و روایاتی را از آنان
نقل کرده است.

۱۱) سلیمان بن صرد خزاعی: بنابر نقل شیخ طوسی، وی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام اول و دوم رسیده و از
اصحاب آنان می باشد.

۱۲) سلیم بن قیس هلالی: او از یاران علی بن ابی طالب علیهما السلام بود و از محضر امام مجتبی علیه السلام فیض می برد، لکن
حجاج او را تعقیب کرد تا او را بکشد. سلیم بن قیس فرار کرد و به «ابان بن ابی عیاش » پناه برد، مدتی بدین وضع بود که مرگش
نزدیک شد. به هنگام مرگ کتابی را به رسم امانت به وی داد که همه اش احادیث و روایات بود. کسی غیر از «ابان بن ابی عیاش » از
سلیم بن قیس هلالی روایتی نقل نکرده است. ابان درباره او می گوید: پیرمردی متعبد و خداپرست بود که نور از چهره اش
درخشش می نمود (۱۲۰) .

۱۳) عامر بن واثله بن اسقع: کنیه وی «اباالطفیل » بوده و روایاتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام اول و دوم نقل کرده است.

۱۴) عبایه بن عمرو بن ربعی: عبایه بن ربعی نیز گفته شده و از یاران امام اول و دوم می باشد.

۱۵) عمرو بن حمق خزاعی: وی از نیروهای شرطه الخمیس بود و در جنگ جمل و صفین به همراهی علی بن ابی طالب علیهما
السلام جنگید و با امام مجتبی علیه السلام بود تا به دست معاویه به شهادت رسید.

۱۶) قیس بن عباد: او نیز از یاران علی بن ابی طالب علیهما السلام بوده است.

۱۷) کمیل بن زیاد نخعی: او از اهل یمن بوده که از افراد مورد اطمینان علی بن ابی طالب و حسن بن علی علیهما السلام به شمار
می رفت.

۱۸) حارث اعور بن بنان منقری: از افراد ثقه و مورد اطمینان امام اول و دوم می باشد که در آن مدت کسب فیض نمود.

۱۹) مسیب بن نجبه فزاری: وی زاهد زمان و از یاران امام اول و دوم بوده و به کتابت در خدمت امام حسین علیه السلام نیز
مشغول بوده است.

۲۰) میثم بن یحیی تمار معروف به «میثم تمار» (۱۲۱) : از بزرگان صحابه علی علیه السلام و در شمار شرطه الخمیس بوده و خود
شرحی مفصل دارد.

گروه دوم:

بعضی از راویان و کسانی که در نزد آن حضرت تلمذ نموده و روایاتی را نقل کرده اند عبارتند از:

ابوالاسود دوئلی، ابو اسحاق بن کلیب سبیعی، ابو جوزی، ابوصادق «کسان بن کلیب » ، ابو مخنف (لوط بن یحیی ازدی)، ابو یحیی
(عمیر بن سعد نخعی)، اسحاق بن یسار، اشعث بن سوار، جابر بن خلد، جارود بن منذر، حبابه بنت جعفر والبیه (۱۲۲) ، حذیفه بن
اسید غفاری، سفیان بن ابی لیلا همدانی، سفین بن لیل، سوید بن غفله، شعبی، طحرب عجلی، عبدالله بن جعفر طیار، عبدالله
بن عباس، عبدالرحمان بن عوف، عمر بن قیس مشرفی، عیسی بن مامون زراره، فاطمه بنت حبابه والبیه، محمد بن اسحاق، مسلم
بن عقیل، مسلم بطین، مولی ابی وائل (ابو رزین بن مسعود)، نفاله بن مامون، هبیره بن مریم، هلال بن نساف.

اینان برخی از شاگردان و یاران امام حسن مجتبی علیه السلام بودند که از شهرها و کشورهای مختلف مانند کوفه، یمن، همدان و .
.. جمع شده بودند. آنان همگی در محضر آن بزرگوار کسب فیض نمودند و تربیت یافتند و در برابر هجوم فرهنگی معاویه بدعت
گذار ایستادند، برخی از آنان بعد از شهادت حسن بن علی علیهما السلام به دست معاویه جنایتکار به شهادت رسیدند و برخی
دیگر در سال ۶۱ هجری قمری در رکاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام در برابر یزید بن معاویه، طاغوت دیگر عصر ایستادند و با
خون خود اسلام و قرآن را آبیاری کردند. (۱۲۳)

گذشته از شاگردان معروف آن حضرت، فرزندان برومند آن بزرگوار همچون: حسن بن حسن معروف به حسن مثنی رحمه الله،
زید بن حسن، عمرو بن حسن، عبدالله بن حسن، قاسم بن حسن و … از دریای نورانیت آن پدر بزرگوار بهره می بردند و هرکدام در
تاریخ به نوعی درخشش داشتند.

۲- نشر فرهنگ اصیل اسلام

از امور اساسی دیگری که امام مجتبی علیه السلام آن را به بهترین وجه انجام داد و بدان اهمیت فراوان می داد، نشر فرهنگ اصیل
اسلام در برابر تحریفات و تهاجم فرهنگی حاکمان اموی به ویژه معاویه بن ابی سفیان بود، زیرا این خاندان بیش ترین و بالاترین
دشمنی ها را در مقابل اسلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله روا داشتند. ابوسفیان با تحریک قریش و تهیه سلاح، جنگ بدر و احد
و احزاب و … را علیه رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان به راه انداخت، پسرش معاویه نیز جنگ صفین را علیه خاندان اهل
بیت علیهم السلام رهبری کرد و در نهروان و جمل و تحریکات داخلی دیگر از هیچ گونه جنایتی فروگذار نکرد.

معاویه پس از پیروزی نظامی علیه حکومت عراق و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، تهاجمی را برای نابودی فرهنگ
رسالت و امامت امامان راستین شیعه آغاز کرد. موارد زیر از مصادیق این تهاجم است:

الف) بدعت گذاری در دین

۱) در ایام خلافتش چهل روز در نماز جمعه، صلوات و درود بر رسول خدا صلی الله علیه و آله را ترک کرد. وقتی از او پرسیدند: چرا
چنین کردی؟ !

گفت: نام پیامبر را بر زبان جاری نمی کنم تا اهل بیت او بزرگ نشوند. (۱۲۴)

۲) معاملات ربوی را تجویز کرد، به طوری که ابو درداء در برابرش ایستاد و گفت: «سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله ینهی عن
مثل هذا الا مثلا بمثل; شنیدم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردم را از معاملات ربوی نهی می کرد، مگر آن که وزن دو جنس با
یکدیگر برابر باشد.»

معاویه اعتنایی نکرد و به کار خود ادامه داد. ابو درداء از گستاخی معاویه نسبت به دین خدا به خشم آمد و با این که قاضی دمشق
بود، راهی مدینه گردید و گفت: هیچ گونه عذری برای همکاری با معاویه برای من باقی نمانده است، زیرا او در برابر فرمان رسول
خدا صلی الله علیه و آله به رای خود عمل می کند. (۱۲۵)

۳) حدود الهی را تعطیل کرد، زیرا برای دزدی که سارق بودنش ثابت شده بود – به طوری که بر نه نفر همراه و شریک وی حد
جاری کرده بودند – وساطت کرد و جلو اجرای حدود الهی را گرفت. (۱۲۶)

صاحب «البدایه و النهایه » می نویسد: در اسلام این اولین حدی بود که از اجرای آن جلوگیری شد (۱۲۷) .

۴) بعضی از احکام حج را عملا تغییر داد. او در هنگام احرام بر خود عطر زد و بوی خوش استعمال نمود. (۱۲۸)

۵) نسبت به دیگر احکام الهی بی اعتنا بود و هرگونه که می خواست عمل می کرد مثلا در نماز عید فطر و قربان اذان و اقامه اضافه
کرد، با این که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «لیس فی العیدین اذان و لا اقامه (۱۲۹) ; در نماز عید فطر و قربان اذان و
اقامه مشروعیت ندارد.»

۶) خطبه های نماز عید فطر را قبل از نماز خواند و این عمل را بنی امیه بر خلاف سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله ادامه دادند.
(۱۳۰)

۷) آب را در ظرف طلا و نقره می نوشید و در آن ها غذا می خورد، در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را نهی کرده بود. (۱۳۱)

۸) لباس حریر (که بر مردان حرام است) بر تن می کرد و اعتنایی به محرمات الهی نمی کرد. (۱۳۲)

۹) بنی امیه به پیروی از حکام خود، همچون معاویه در یکی از دو خطبه نماز جمعه و عید – به هنگام گوش دادن خطبه ها –
می نشستند و در دیگری می ایستادند. (۱۳۳)

ب) تشویق جاعلان حدیث

معاویه برای کاستن از عظمت اهل بیت و زدودن محبت آن ها از دل مردم، دستور داد، جاعلان حدیث در مدح و منقبت او و عثمان
و … احادیثی بسازند تا بدین وسیله زمینه کم رنگ شدن جلوه احادیث نبوی در مورد اهل بیت، به ویژه علی بن ابی طالب علیهما
السلام ایجاد گردد. او در چند مرحله احکامی را به عمال خود نوشت:

مرحله اول

معاویه نوشت: «با کمال دقت راویانی را که طرفدار عثمانند و در فضایل و بزرگواری های او سخن می گویند، شناسایی کنید و آن ها
را گرامی بدارید، در مجامعشان شرکت کنید و بزرگشان بدارید و نام آنان رابه همراه روایات و احادیثی که درباره عثمان و پدرش
نقل می کنند برای من بفرستید. (۱۳۴) »

گویندگان و نویسندگان با نوشتن احادیث گوناگون درباره او و عثمان، به اموال فراوانی از سوی معاویه دست یافتند و در پی این امر،
احادیث جعلی همه جا فراگیر شد. معاویه این سیاست را تا مدت ها دنبال کرد.

مرحله دوم

معاویه نوشت: «روایات درباره عثمان زیاد شده و همه جا را فرا گرفه است، از این پس به گویندگان و نویسندگان بگویید درباره
ابوبکر و عمر و دیگر صحابه حدیث بسازند; هر حدیثی را که درباره ابو تراب شنیدید آن را رها نکنید مگر این که حدیثی از صحابه
در رد آن برای من نقل کنید; چنین روایاتی چشم مرا روشن و ادله و احادیث مربوط به ابو تراب (علی بن ابی طالب) و شیعه او را
کم رنگ تر می کند و حجتشان را باطل می نماید.» (۱۳۵)

عمال و دست اندرکاران معاویه دست به جعل و ساختن حدیث زدند. ابو هریره ها و عمروعاص ها و کعب بن احبارها و … میدان دار
این معرکه ننگین گردیدند و معاویه محور اصلی واساسی این خیانت بزرگ بود. اسرائیلیات; یعنی، خرافاتی که منافقان از یهود،
مانند کعب احبار و دیگران ساختند و نسبت به اسلام و فرهنگ اسلامی دادند، سراسر کتب اهل سنت را فرا گرفت و حتی کتب
صحاح آنان نیز از این مساله مستثنی نشد. کار بدان جا رسید که هرکسی حدیثی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کرد،
با دیده شک و تردید به او نگاه می کردند.

امام باقر علیه السلام در مجلسی جهت آگاهی مردم از این گونه احادیث بر اساس درخواست بعضی از یارانش، بیش از صد مورد
خواند و سپس فرمود: «مردم گمان می کنند این گونه احادیث صحیح است! آنگاه فرمود: «هی والله کلها کذب وزور; سوگند به خدا!
همه این احادیث دروغ و بهتان است.» (۱۳۶)

و در جای دیگر فرمود:

«ویروون عن علی علیه السلام اشیاء قبیحه، و عن الحسن و الحسین علیهما السلام ما یعلم الله انهم قد رووا فی ذلک الباطل و
الکذب و الزور (۱۳۷) ; مطالب زشت و ناپسندی درباره علی بن ابی طالب علیهما السلام و حسنین علیهما السلام روایت می کنند.
خدا می داند که همه آن ها باطل، دروغ و بهتان است.»

ج) علنی نمودن منکرات

به عنوان نمونه، معاویه زیادبن عبید (ابیه) را به پدر خود ابوسفیان نسبت داد و او را برادر خود خواند!

در نامه ای رسمی نوشت: «من امیرالمؤمنین معاویه بن ابی سفیان الی زیاد بن ابی سفیان …; این نامه ای از معاویه پسر ابوسفیان به
زیاد پسر ابو سفیان است.»

مادر زیاد بن ابیه از زن های بدکار و شناخته شده مکه بود. بر سر در خانه خود پرچم داشت و افراد لاابالی و هرزه به آن جا رفت و
آمد می کردند …!

معاویه، زیاد را به پدر خود نسبت داد، همین حرکت زشت سیاسی معاویه باعث شد که صحابه گرام به او اعتراض کنند و هر کدام به
نوعی انزجار و تنفر خود را از وی و روشی که در پیش گرفته اعلان نمایند. (۱۳۸)

حسن بن علی و حسین بن علی علیهم السلام و یونس بن عبید، و عبدالرحمان بن حکم و ابو عریان و ابو بکره و حسن بصری و … از
کسانی بودند که معترض شدند و نوشتند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«الولد للفراش و للعاهر الحجر … (۱۳۹) ; فرزند متعلق به مادر است و زناکار باید سنگسار گردد.»

پس باید او را زیاد بن سمیه نامید نه زیاد بن ابی سفیان، زیرا به شهادت ابی مریم سلولی ابوسفیان از جمله کسانی بود که با سمیه
رابطه نامشروع داشت و این انتساب معاویه خلاف صریح فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله است.

معاویه با همه کوششی که در از بین بردن سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و منزوی کردن اهل بیت علیهم السلام داشت،
موفقیت چندانی به دست نیاورد، زیرا امام مجتبی علیه السلام شیوه ای را که در تربیت مردان صالح و فدایی برای اسلام و معرفی
فرهنگ اصیل و صحیح امامت راستین در مدینه جدش رسول خدا انتخاب کرده بود، اثری ژرف در دل های مردم و مسلمانان
گذاشت، آنان دانستند که احکام شرعی و مسائل روزمره خود را باید از مدینه دریافت کنند.

امام مجتبی علیه السلام نامه هایی را به بعضی از افراد مؤثر و ناآگاه به صورت کاملا پنهانی ارسال می داشت و در آن، انحرافات
هیات حاکم را از سیره جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان می نمود و نیز مردانی را آموزش و تعلیم می داد و به شهرهای
مختلف می فرستاد. آن امام بزرگوار لحظه ای آرام نمی گرفت به طوری که معاویه از فعالیت هایش وحشت داشت.

روزی معاویه از افرادی که از مدینه به شام رفته بودند پرسید: حسن بن علی علیهما السلام چه می کند؟

مردی از قریش که ساکن مدینه بود گفت: نماز صبح را در مسجد جدش برگزار می کند، تا طلوع آفتاب می نشیند و سپس تا به
نزدیک ظهر به بیان احکام الهی و تعلیم وآموزش مردان مشغول است، سپس نماز می خواند و به همین گونه زنان از احادیث و
روایات و گفته هایش بعد از ظهر استفاده می کنند و این برنامه کار هر روز اوست. (۱۴۰)

ابن صباغ مالکی (متوفای سال ۸۵۵ هجری قمری) درباره فعالیت های فرهنگی و تدریس امام مجتبی علیه السلام می نویسد:

«نماز صبح را در مسجد النبی برگزار می نمود و تا طلوع آفتاب می نشست وبه ذکر خدا مشغول بود. روزها مردم گرداگردش حلقه
می زدند و او برایشان معارف و احکام الهی را بازگو می نمود. مردم بر اطراف آن بزرگوار گرد می آمدند تا سخنانش را بشنوند که
دل های شنوندگان را شفا می بخشید و تشنگان معارف الهی را سیراب می نمود. بیانش حجت قاطع بود، به طوری که جای
احتجاج و مجادله و استیضاح باقی نمی گذاشت. (۱۴۱) »

نشر فرهنگ اصیل اسلام توسط حسن بن علی علیهما السلام در دوره ده ساله، موجب احیای مجدد اسلام و یادآور گفتار و کردار و
نظریات پیامبر عظیم الشان بود. و اگر نبود نرمش قهرمانانه سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله آن هم از پایگاه وحی و حرم
پیامبر صلی الله علیه و آله، معاویه و عمالش اثری از اسلام و اهل بیت علیهم السلام باقی نمی گذاشتند.

۳- رسیدگی به نیازمندان

امام حسن مجتبی علیه السلام که دارای قلبی پاک و رؤوف و پرمهر نسبت به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.