پاورپوینت کامل خاطراتی از زندگی معنوی استاد مطهری (ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خاطراتی از زندگی معنوی استاد مطهری (ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی از زندگی معنوی استاد مطهری (ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی از زندگی معنوی استاد مطهری (ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

طلیعه سخن

مردان بزرگ در طول تاریخ با گام های استوار خود مسیر تکامل را هموار ساختند، از گردنه های هول انگیز و خطرناک آن بالا
رفتند و پرچم کرامت و عزت انسانی را بر فراز قله های ایمان و دانش به اهتزاز در آوردند.

در این میان عالمان و دانشمندان اسلام که وارثان حقیقی انبیاء و اوصیاء الهی و ادامه دهندگان راه آن مردان الهی اند، جایگاه
ویژه ای دارند. آنان شبانه روز به سازندگی خود و جامعه پرداخته و همانند مشعلی فروزان فراروی انسانیت را روشن نموده اند.

آشنایی با شیوه های زندگی این رادمردان الهی، انسان را در پیمودن راه کمال و فضیلت علاقمند و مصمم می سازد و پویندگان
طریق انسانیت را همتی بلند بخشیده و راه سلوک خالصانه را برای آنان به ارمغان می آورد.

استاد مطهری رحمه الله از معدود عالمانی است که علم و حکمت و عرفان را به هم آمیخته و از وجود خویش چهره ای نورانی و
تابناک برای جامعه ظلمت زده زمان خود ساخت. شناخت ابعاد شخصیت این شهید آگاه و مرد اندیشه و عمل برای خاطراتی از
زندگی استاد مطهری رحمه الله

تمام دین داران، آزادمردان و به ویژه نسل جوان سازنده و حرکت آفرین است.

آشنایی اجمالی

استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله، فرزند شیخ محمدحسین مطهری رحمه الله در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ ه . ش در شهرستان
فریمان و در یک خانواده اصیل روحانی متولد شد.

او در ۱۲ سالگی جهت فراگیری علوم اسلامی عازم مشهد مقدس گردید. مطهری در مدت پنج سال اقامت خود در مشهد، دروس
مقدماتی و ادبیات عرب را با جدیت تمام پشت سرگذشت.

عشق به تکمیل تحصیلات، آموختن فلسفه و عرفان اسلامی، او را در سال ۱۳۱۹ به حلقه شاگردان فقیه عالی قدر و عالم ربانی
حضرت امام خمینی رحمه الله در قم کشانید. او در سال ۱۳۲۳ در درس آیت ا… العظمی بروجردی رحمه الله حضور پیدا کرده و در
سال ۱۳۲۵ به محضر حاج میرزا علی آقا شیرازی رحمه الله تشرف یافت. شهید مطهری رحمه الله در سال ۱۳۲۹ در جلسه درس
علامه طباطبایی رحمه الله شرکت جست.

این استاد فرزانه بعد از تکمیل تحصیلات خویش در سن ۳۳ سالگی و در سال ۱۳۳۱ به تهران هجرت نمود. بعد از دو سال اقامت در
تهران به تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران مشغول شد و در سال ۱۳۳۴ با مجامع اسلامی و کانون های
مذهبی همکاری نموده و ایراد سخنرانی های علمی و نگارش کتاب را در متن برنامه های خود گنجانید.

آیت ا… مطهری رحمه الله در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به جهت شرکت در نهضت اسلامی ایران دستگیر و به زندان شهربانی انتقال یافت. او
در سال ۱۳۴۳ به صلاحدید و امر حضرت امام خمینی رحمه الله با جمعیت های مؤتلفه اسلامی به همکاری پرداخت. این متفکر
دوراندیش در سال ۱۳۴۶ برای انسجام بخشیدن به فعالیت های فرهنگی خود با کمک چند تن از یاران صمیمی خویش به تاسیس
حسینیه ارشاد اقدام کرد.

در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه ای مبنی بر جمع یارانه برای آوارگان فلسطینی از طرف رژیم شاه دستگیر شد و در سال
۱۳۵۴ حضورش در منابر به دلیل سخنرانی های انقلابی ممنوع گردید. در سال ۱۳۵۵ از دانشکده الهیات کناره گرفته و در همان
سال در نجف اشرف به محضر امام خمینی رحمه الله مشرف شد.

استاد مطهری رحمه الله برای تمرکز بخشیدن به فعالیت های روحانیت در سال ۱۳۵۶ جامعه روحانیت مبارز تهران را پایه گذاری
نمود و بالاخره در سال ۱۳۵۷ ضمن سفر به پاریس، مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی رحمه الله گردید.
این استاد فرزانه بعد از ۶۰ سال عمر با برکت و سراسر افتخار در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ به دست گروه فرقان به درجه رفیع
شهادت نائل گردید.

در این فرصت نگاهی به ویژگی های اخلاقی این بزرگمرد تاریخ معاصر می اندازیم:

تهجد و تعبد

خلوت های عارفانه و عبادت های عاشقانه، یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در زندگی یک انسان مسلمان می باشد. اقامه نماز شب و
به یاد خدا بودن در تمام مراحل زندگی، انسان را در تحصیل علم، حل مشکلات و کسب اخلاص و تهذیب نفس یاری نموده و به
سوی کمال سوق می دهد. روی آوردن به لذت های عمیق معنوی انسان را از آرامش روحی و روانی برخوردار ساخته و او را با
اراده ای استوار در مقابل امواج مشکلات و سختی های زندگی سربلند و موفق می گرداند.

شهید مطهری رحمه الله در این رابطه می گوید: «ما یک سلسله لذت های معنوی داریم که معنویت ما را بالا می برد. برای کسی که
اهل تهجد و نماز شب باشد، جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد، نماز شب لذت و بهجت دارد… ما چنین اشخاصی
را دیده ایم، به لذت های مادی ای که ما دل بسته ایم، هیچ اعتنا ندارند.»

ایشان به عنوان نمونه پدر خود را مطرح می کند و می فرماید: «از وقتی که یادم می آید، من می دیدم این مرد بزرگ و شریف هیچ
وقت نمی گذاشت و نمی گذارد که وقت خوابش سه ساعت از شب گذشته تاخیر بیفتد. شام را سرشب می خورد و سه ساعت از شب
گذشته می خوابد و حداقل دو ساعت به طلوع صبح مانده و شب های جمعه از سه ساعت به طلوع صبح مانده بیدار می شود و
حداقل قرانی که تلاوت می کند یک جزء است. با چه فراغت و آرامشی نماز شب می خواند. حالا تقریبا صد سال از عمرش می گذرد
و هیچ وقت من نمی بینم که یک خواب ناآرامی داشته باشد و همان لذت معنوی است که این چنین نگهش داشته، یک شب نیست
که پدر و مادرش را دعا نکند، یک نامادری داشته که به او خیلی ارادتمند است و می گوید: خیلی به من محبت کرده است. شبی
نیست که او را دعا نکند. یک شب نیست که تمام خویشاوندان و ذی حقان و بستگان دور و نزدیکش را یاد نکند. این ها دل را زنده
می کند.

آدمی اگر بخواهد از چنین لذتی بهره مند شود، ناچار از لذت های مادی تخفیف می دهد تا به آن لذت عمیق الهی معنوی برسد.» (۴۶)

استاد مطهری رحمه الله خود نیز از این عوامل روح افزا بهره مند بود، او آنچنان از لذت های معنوی سرمست می شد که ندای نماز
شب وی دیگران را نیز متاثر می ساخت. حضرت آیت ا… خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مورد می فرماید: «مرحوم
مطهری رحمه الله یک مرد اهل عبادت، اهل تزکیه اخلاق و روح بود. من فراموش نمی کنم ایشان وقتی مشهد می آمد، خیلی از
اوقات به منزل ما وارد می شد، گاهی هم ورودشان در منزل خویشاوندان همسرشان بود. هر شبی که ما با مطهری رحمه الله بودیم،
این مرد نیمه شب تهجد با آه و ناله داشت. یعنی نماز شب می خواند و گریه می کرد، به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را
از خواب بیدار می کرد… بله، ایشان نصف شب نماز شب می خواند، همراه با گریه، با صدایی که از آن اتاق می شد آن را شنید! … هر
شب قبل از اینکه بخوابد گاهی در رختخواب و گاهی هم قبل از ورود به رختخواب قرآن می خواند.» (۴۷)

بی تردید یکی از مهمترین عوامل توفیق این عالم وارسته همان دعاها و مناجات های شبانه بود; بلی:

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یمن دعای شب و ورد سحری بود

خضوع و خشوع در نماز

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد باقر حجتی در یکی از خاطرات خود به حالات معنوی استاد مطهری رحمه الله، اشاره کرده
و می گوید: «روزی بر مسجد در آمدم. استاد – با اینکه هوا گرم بود – با عمامه و قبا و عبا در حال اقامه نماز بودند. واقعا نماز اقامه
می کردند. شاید به علت آنکه با تمرکزی عجیب و خضوع و خشوعی جالب توجه نماز می خواندند، به هیچ وجه متوجه ورود من
نشدند. استاد نماز را به گونه ای آمیخته با توجه و خضوع برگزار می کردند که حالت ویژه ایشان مرا به خود مجذوب ساخت. به
جای اینکه به ایشان اقتدا کنم، مشغول تماشای نمازشان شدم. تا از نماز فارغ شدند، ادعیه و تعقیبات و تسبیحات را ادامه دادند.
حالی که از پشت سر در نماز ایشان به وضوح احساس می کردم، غیرقابل توصیف است. گوییا قیامت و احوال آن را شهود می کردند
و حالت و خشیتی که ویژه علمای واقعی و خدا آشناست، حتی از قفا در قد و بالای آن سرو سهی، انسان را مجذوب خود می ساخت.
» (۴۸)

تواضع

تواضع یکی از خصلت های زیبای انسانی است و خداوند متعال در کلام وحی فروتنی را یکی از نشانه های بندگان شایسته و صالح
شمرده است. شهید مطهری رحمه الله که یکی از این بندگان کمال یافته الهی است، زندگی پربار خود را به این صفت زیبای انسانی
آراسته بود.

خاطره زیر که توسط خود ایشان نقل شده است، نشانگر تواضع آن مرد الهی است:

«در دانشگاه شیراز از من دعوت کرده بودند، برای سخنرانی. در آن جا استادها و حتی رئیس دانشگاه همه بودند. یکی از
استادهای آن جا که قبلا طلبه بود و بعدا رفت آمریکا تحصیل کرد و دکتر شد و آمد و واقعا هم مرد فاضلی هست، مامور شده بود
که مرا معرفی کند.

آمد پشت تریبون ایستاد. جلسه هم خیلی پرجمعیت و با عظمت بود. یک مقدار معرفی کرد: «من فلانی را می شناسم، حوزه قم
چنین، حوزه قم چنان و….» بعد در آخر سخنانش این جمله را گفت: «من این جمله را با کمال جرات می گویم، اگر برای دیگران
لباس روحانیت افتخار است، فلانی افتخار لباس روحانیت است.»

آتش گرفتم از این حرف. ایستاده سخنرانی می کردم، عبایم را هم قبلا تا می کردم و روی تریبون می گذاشتم، مقداری حرف زدم،
رو کردم به آن شخص، گفتم: «آقای فلان! این چه حرفی بود که از دهانت بیرون آمد؟ ! تو اصلا می فهمی چه داری می گویی؟ ! من
چه کسی هستم که تو می گویی فلانی افتخار این لباس است؟»

با اینکه من آن وقت دانشگاهی هم بودم و به اصطلاح ذوحیاتین بودم، گفتم: «آقا من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم، آن هم
همین عمامه و عباست. من کیم که افتخار باشم؟ … ما را اگر اسلام بپذیرد که اسلام افتخار ما باشد; اسلام اگر بپذیرد که به صورت
مدالی بر سینه ما باشد، ما خیلی هم ممنون خواهیم شد، ما شدیم مدالی بر سینه اسلام؟ !» (۴۹)

این عالم فرزانه در برابر روحانیت آن چنان متواضع بود که همیشه به روحانی بودن خود افتخار می کرد و گاهی آن را چنین ابراز
می نمود: «این بنده همه افتخارش این است که، در سلک این طبقه منسلک است و خوشه چینی از این خرمن به شمار می آید و در
خانواده روحانی رشد و نمو یافته و در حوزه های علوم دینی عمر خویش را به سر برده، … .» (۵۰)

ایشان همواره روحیه طلبگی داشت و هیچگاه خود را برتر از دیگران فرض نمی کرد.

او با آن که متفکر و فیلسوفی بزرگ بود، کتاب داستان راستان می نوشت و با وجود اعتراض دوستانش با کمال فروتنی می گفت:
«خود را بزرگ نشان دادن هنر نیست، تلاش در راه هدف مهم است.»

پرهیز از گناه

استاد مطهری رحمه الله علاوه بر اینکه شدیدا از گناه و کارهای حرام و حتی مکروهات پرهیز می نمود، در مواردی که احساس
می کرد کارش مورد رضایت الهی نباشد، آن را ترک می کرد. داستان زیر نشانگر این روحیه استاد شهید می باشد.

او در خاطرات خود می گوید: «در ایام طلبگی – البته کمتر از جاهای دیگر ولی خوب – اتفاق می افتد که انسان می نشیند در یک
مجلس، عده ای از این آقا و آن آقا غیبت می کنند. یک وقت هم می بینی خود انسان گرفتار می شود.

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی آقای حجت رضوان الله علیه را، من یک دفعه در شرایطی قرار گرفتم و با اشخاصی
محشور بودم که این مرد که حق استادی به گردن من داشت و من سال ها خدمت ایشان درس خوانده بودم و حتی در درس ایشان
جایزه گرفتم، مورد غیبت واقع شد. یک وقت احساس کردم که درست نیست. من چرا در یک چنین شرایطی قرار گرفته ام؟

ایشان در یک تابستانی به حضرت عبدالعظیم تشریف آورده بودند، یک روز بعد از ظهری رفتم درب خانه ایشان را زدم، گفتم:
بگویید فلانی هست. ایشان در اندرون بودند، اجازه دادند. یادم هست که رفتم داخل، کلاهی به سر ایشان بود و بر بالشتی تکیه
کرده بودند. (پیرمرد مریض بود، دو سال قبل از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.