پاورپوینت کامل محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیها السلام ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۲۳

مقدمه:

پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام سیاست سکوت اعتراض آمیز و در عین حال توام با همکاری
حساب شده با خلفا را به عنوان بهترین راه نجات امت اسلامی از هلاکت و گمراهی برگزید . دلیل این امر را در موارد زیر می توان
یافت:

۱- مردم به دلیل تعصبات قومی حاضر نبودند بار دیگر فردی از بنی هاشم حاکمیت را به دست گیرد . چنان که نقل شده است،
عمر به ابن عباس گفت: قریش مایل نبودند نبوت و خلافت تواما در خاندان شما (بنی هاشم) جمع شود . (۱)

۲- برخی از مردم روی شخص علی علیه السلام حساسیت خاصی داشتند، چراکه آن حضرت در خلال جنگ های صدر اسلام،
بسیاری از سران قریش را به هلاکت رسانده بود، از این رو کینه ای عمیق از ایشان به دل گرفتند . در دعای ندبه کینه های
جنگ های بدر و حنین به عنوان یکی از علل دشمنی برخی مردم با امیر المؤمنین علیه السلام مطرح شده است .

۳- رقبای علی علیه السلام در امر خلافت، به هیچ قیمتی حاضر به چشم پوشی از مسند خلافت نبودند و اگر حضرت مخالفت
علنی می کرد، آن ها قبائل حامی خود را علیه بنی هاشم بسیج کرده، یک جنگ قبیلگی تمام عیار شروع می شد و وحدت و انسجام
اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در همان روزهای نخست از دست می رفت و هسته مرکزی نظام اسلامی به شدت تضعیف
می شد .

این اختلاف چند پیامد مهم داشت:

الف) با این درگیری ها زمینه به قدرت رسیدن بنی امیه فراهم می آمد . پس از ماجرای سقیفه، ابوسفیان سرکرده بنی امیه سعی
کرد آتش درگیری و نزاع را در میان اصحاب برافروزد، لذا نزد علی علیه السلام آمد و گفت: «سوگند به خدا، اگر بخواهی این شهر را
علیه ابوبکر، پر از سواره و پیاده می کنم .» (۲) ، ولی امام علی علیه السلام با فراست خاص و بینش عمیق سیاسی و اجتماعی خویش
پی برده بود که اگر این نزاع بین اصحاب به وقوع بپیوندد سرانجام به پیروزی ابوسفیان و فرزندانش ختم خواهد شد، لذا به او
فرمود: «تو در پی کاری هستی که ما اهل آن نیستیم (۳) ، تو مدت ها بدخواه اسلام و مسلمانان بوده ای .» (۴)

ب) اختلاف میان اصحاب، سرکوب مرتدین را به تاخیر می انداخت و حتی موجب نومیدی مردم بلاد تازه مسلمان جزیره العرب و
هرج و مرج روزافزون می شد و خطر سقوط حکومت مدینه و از بین رفتن مجاهدت های پیامبر صلی الله علیه و آله برای گسترش
اسلام در جزیره العرب را در پی داشت .

۴- اعتراض علی علیه السلام، به عنوان تلاشی برای به دست آوردن قدرت و منفعت فردی تلقی می شد; زیرا جامعه کوته نظر و
آلوده به تعصبات جاهلی آن روز، نمی توانست به نیت پاک امیرمؤمنان علیه السلام ایمان پیدا کند، لذا زمینه مناسبی برای
معارضین حضرت فراهم می آمد تا ایشان را به خودکامگی و ریاست طلبی متهم سازند و بگویند علی علیه السلام خواسته خویش
را بر رای و تصمیم امت مقدم می دارد و مستبدانه عمل می کند!

بنابراین امیرمؤمنان به ناچار سکوتی تلخ و شکننده را تحمل کرد و بدین وسیله، از بروز شکاف در امت اسلامی جلوگیری نمود . آن
حضرت در فلسفه سکوت خود فرمود: «فرایت ان الصبر علی ذلک افضل من تفریق کلمه المسلمین وسفک دمائهم والناس حدیثوا
عهد بالاسلام والدین یمخض مخض الوطب یفسده ادنی وهن و یعکسه اقل خلف (۵) ; دیدم صبر بر این حادثه، بهتر از ایجاد تفرقه
میان مسلمانان و ریختن خونشان است، مردم تازه مسلمانند و دین مانند مشک شیر، به هم زده می شود و کوچکترین سستی آن
را فاسد و کمترین پیمان شکنی آن را واژگون می سازد .»

سکوت امیرالمؤمنین علیه السلام موجب وحدت امت اسلام و کوتاه شدن دست بدخواهان و تحکیم حکومت اسلامی گردید، اما
یک مشکل اساسی باقی ماند و آن اینکه سکوت علی علیه السلام موجب می شد انحراف در امر خلافت نادیده گرفته شود . اگر
همین روند از سوی خاندان اهل بیت علیهم السلام ادامه می یافت بیم آن می رفت که اندک اندک زشتی انحراف پدید آمده در
مسیر خلافت، در میان اصحاب و تابعین و مسلمانان نسل های آینده، از بین برود و خط ولایت و تشیع در طول تاریخ محو گردد .

اهل بیت علیهم السلام مامور بودند در مقابل انحراف جامعه اسلامی از مسیر اسلام ناب ایستادگی نموده و همواره خط اسلام ناب
را برای مسلمانان ترسیم کنند .

در میان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام به دلایلی که ذکر شد مامور به سکوت بود . امام حسن، امام حسین،
حضرت زینب و ام کلثوم ( علیهم السلام) به خاطر صغر سن، پذیرش مردمی جهت اقدام گسترده را نداشتند . تنها کسی که از
موقعیت اجتماعی و قداست بسیار بالایی برخوردار بوده و می توانست با ایستادگی در برابر جریان حذف علی علیه السلام حقایق را
برای حق طلبان روشن کند، حضرت زهراء علیها السلام بود . لذا بی درنگ این بار سنگین را بر دوش گرفت و علی علیه السلام نیز
با سکوت خویش، رضایت خود را از فریاد فاطمه علیها السلام اعلان فرمود .

موقعیت اجتماعی حضرت فاطمه علیها السلام

زهرای اطهر علیها السلام به شدت مورد علاقه رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود به طوری که آن حضرت پیوسته در گفتار و
کردار خود یگانه دخترش را می ستود و از او تجلیل می کرد، او را سیده زنان عالم و پاره تن و جگر گوشه خود معرفی کرده، رضای او
را رضای الهی و سخط او را مایه سخط خداوند می دانست .

رسول خدا صلی الله علیه و آله در بیان فضائل علی علیه السلام محدودیت داشت، چون موجب حسادت برخی از سران اصحاب و
تفرقه بین مسلمانان می شد . از این رو، برای حفظ وحدت و اقتدار جامعه، از بیان کمالات و مناقب و جایگاه ممتاز علی علیه السلام
در مجامع عمومی و در حد گسترده خودداری می کرد; اما در مورد زهرای اطهر علیها السلام این مشکل چندان مطرح نبود; یعنی
تجلیل آن حضرت از دختر بزرگوارش خطری برای حکومت و جامعه به وجود نمی آورد، هرچند موجب اعتراض برخی از
همسرانش می شد . (۶)

از این رو رسول خدا صلی الله علیه و آله از هر فرصتی استفاده می کرد و شخصیت والای حضرت زهراء علیها السلام را به اصحابش
معرفی می فرمود . بسیاری از فضائل حضرت زهراء علیها السلام از زبان افرادی نقل شده است که جزء خاندان پیامبر صلی الله علیه
و آله نبوده اند . این حقیقت نشان می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله عمدا فضائل حضرت فاطمه علیها السلام را برای یارانش
شرح می داد تا برکات وجود آن بزرگوار را معرفی کرده و شان و منزلت والایش را در جامعه تثبیت نماید . سعدبن ابی وقاص
می گوید: از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «فاطمه بضعه منی من سرها فقد سرنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمه
اعز البریه علی; فاطمه پاره تن من است، هرکس او را مسرور کند مرا خوشحال کرده و هر کس به او بدی کند به من بدی کرده
است، فاطمه عزیزترین خلق نزد من است .» (۷)

ابوهریره با آن همه بی مهریش نسبت به اهل بیت علیهم السلام می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «اول شخص
تدخل الجنه فاطمه; اولین کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه است .» (۸)

رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با فاطمه علیها السلام نیز موجب افزایش قدر و منزلت اجتماعی آن بانوی بزرگوار می شد . رسول
خدا صلی الله علیه و آله وقتی از مسافرت بر می گشت، قبل از اینکه به خانه خودش برود، بر حضرت فاطمه علیها السلام وارد
می شد و مدت زیادی نزد آن حضرت مکث می کرد . گاه اصحاب همچنان پشت درب خانه فاطمه علیها السلام می ماندند تا پیامبر
صلی الله علیه و آله از خانه خارج شود . (۹) و یا دست های دختر گرامی اش را می بوسید . (۱۰)

تعریف های مکرر رسول خدا صلی الله علیه و آله از فاطمه زهراء علیها السلام به گوش همه اصحاب رسید به طوری که تقریبا همه
اصحاب نامدار و اهل نظر جامعه اسلامی می دانستند حضرت فاطمه علیها السلام از محبوبترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و
آله است . افرادی مثل ابو سعید خدری (۱۱) و بریده (۱۲) و حتی عایشه (۱۳) در تارخ به این حقیقت گواهی داده اند .

از این رو اصحاب پیامبر احترام ویژه ای برای آن حضرت قائل بودند . به علاوه، نفس افتخار فرزندی پیامبر، خود موجب محبوبیت
و منزلت اجتماعی حضرت زهراء علیها السلام بود، لذا مواضع، دیدگاه ها و خواسته های آن بزرگوار به عنوان تنها یادگار باقی مانده
از رسول خدا صلی الله علیه و آله، تداعی کننده خواسته ها و دیدگاه های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود .

علاوه بر این ها، حساسیت هایی که قریش نسبت به علی علیه السلام داشتند، نسبت به حضرت فاطمه علیها السلام نداشتند، لذا
شرایط به گونه ای بود که در میان اهل بیت علیهم السلام هیچ کس به اندازه حضرت فاطمه علیها السلام در مبارزه با انحرافات
پدید آمده پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله موفقیت نداشت . از این رو آن مبارز خستگی ناپذیر به طور غیر مترقبه وارد
میدان مبارزه با خلفا و اساسا کل جامعه اسلامی مدینه شد، و ظرف هفتاد و پنج یا نود و پنج روز چنان حماسه آفرید که عرصه را بر
خلفا تنگ نمود، و آنان را به اظهار ندامت و عذرخواهی واداشت و از آن مهمتر مسیر اسلام ناب را که در جریان سکوت تحمیلی بر
امیر المؤمنین علیه السلام و زیاده طلبی ها و فرصت طلبی های سران اصحاب، تیره و تار شده بود، روشن ساخت . ما در حد
گنجایش این مقاله به برخی راهکارها و اهداف اساسی مبارزات سیاسی آن حضرت اشاره خواهیم کرد .

محورهای اساسی مبارزات سیاسی حضرت زهراء علیها السلام

۱- اعلان عدم مشروعیت خلافت ابوبکر

زهرای اطهر علیها السلام با مخالفت های همه جانبه خویش با خلفا، مخصوصا با مقاومت حیرت انگیزش در مقابل اصرار ابوبکر و
عمر برای بیعت گرفتن از علی علیه السلام، به همگان اعلان کرد که خلافت ابوبکر غیر مشروع است .

جناح پیروز سقیفه پس از بیعت گرفتن از برخی اصحاب، به سرعت سراغ علی علیه السلام آمدند تا در اسرع وقت از آن بزرگوار
بیعت بگیرند و سند مشروعیت حکومت خود را به امضاء رسانند . آن ها می دانستند که علی علیه السلام به خاطر حفظ اسلام و
پیشگیری از تفرقه و اختلاف، به جنگ متوسل نخواهد شد و بیعت او باب مخالفت سایر بنی هاشم و حامیان اهل بیت علیهم
السلام را مسدود خواهد کرد و در نتیجه پایه خلافتشان مستحکم خواهد شد . از این رو آن بزرگوار را تحت فشار سختی قرار دادند
و زشت ترین برخوردها را در نخستین روزهای رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله با آن حضرت کردند و تا سرحد کشتن آن حضرت
پیش رفتند . (۱۴)

برای آنان بیعت امیرالمؤمنین علیه السلام اهمیت بسزایی داشت; چرا که تاخیر علی علیه السلام در بیعت، بیانگر آن بود که خلافت
ابوبکر از دیدگاه شخصیت برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله مورد قبول نمی باشد، این مساله بنیان حکومت ابوبکر را در مدینه
متزلزل می کرد، به علاوه اگر خبر این نارضایتی به مناطقی چون یمن می رسید و یا مسلمانانی که از بلاد اسلامی در غدیر خم
حضور داشتند متوجه این موضوع می شدند، مشروعیت خلافت آنان کاهش می یافت .

خلیفه و طرفدارانش در صدد بودند به هر طریق ممکن ولو به قیمت کشتن، علی علیه السلام را به پذیرش حاکمیت خود وادار
کنند، اما با مقاومت شدید حضرت زهراء علیها السلام مواجه شدند، شخصیتی که هنوز جملات پیامبر صلی الله علیه و آله در شان
و منزلت او در فضای جامعه طنین انداز بود، و سفارش های رسول خدا صلی الله علیه و آله در حفظ حرمت و مودتش فراموش
نشده بود .

مبارزه حضرت فاطمه علیها السلام کار خلفا را بسیار دشوار ساخت زیرا آنان می دانستند چنانکه تسریع در بیعت گرفتن از علی
علیه السلام موجب تثبیت حکومتشان می شود، جسارت زیاد نسبت به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز پایه حکومتشان را
سست خواهد کرد . طبق نقل مسعودی، تا حضرت زهراء علیها السلام در قید حیات بودند آن ها نتوانستند از علی علیه السلام
بیعت بگیرند . بنی هاشم نیز پس از شهادت زهرای اطهر علیها السلام با ابوبکر بیعت کردند . (۱۵) همین امر به عنوان سندی روشن
بر عدم مشروعیت خلافت ابوبکر از دیدگاه امیرمؤمنان و حضرت فاطمه علیها السلام و بنی هاشم در تاریخ ثبت گردید .

روایات و اسناد تاریخی مربوط به مقاومت های حضرت زهراء علیها السلام فراوان است و ما تنها به ذکر برخی از فرازهای یک سند
نسبتا مفصل و هماهنگ از کتاب «الامامه و السیاسه » اکتفا می کنیم . دینوری می نویسد: «ابوبکر ازکسانی که از بیعت با او سرباز زده
و نزد علی علیه السلام گرد آمده بودند پرس و جو کرد و عمر را به دنبال آن ها فرستاد، عمر آن ها را صدا زد ولی آن ها بیرون
نیامدند . لذا هیزم خواست و گفت: . . . یا بیرون می آیید و یا خانه را با اهلش به آتش می کشم!

به او گفته شد: ای اباحفص! در این خانه فاطمه است . گفت: اگر چه او (فاطمه) باشد . . . !

علی علیه السلام فرمود: «حلفت ان لااخرج و لااضع ثوبی علی عاتقی حتی اجمع القرآن; قسم یاد کرده ام تا قرآن را جمع نکنم
خارج نشوم و لباسم را بر شانه نیفکنم .»

در این هنگام فاطمه پشت درب ایستاد و فرمود: «لاعهد لی بقوم حضروا اسوا محضر منکم ترکتم رسول الله صلی الله علیه و آله
جنازه بین ایدینا و قطعتم امرکم لم تستامرونا و لم تردوا لنا حقا; من امتی بد برخوردتر از شما نمی شناسم، جنازه رسول خدا
صلی الله علیه و آله را روی دست ما رها کردید و کار [خلافت] خود را [بین خودتان] سامان دادید، از ما طلب امر نکردید و حق را به
ما باز نگرداندید .»

طبق گزارش دینوری، برخورد تند و علنی حضرت زهراء علیها السلام موجب خوف آن ها شد، زیرا نمی خواستند مردم مدینه
خشم حضرت زهراء علیها السلام بر آن ها را بدانند . بار دوم و سوم خودشان نیامدند، بلکه قنفذ را فرستادند تا از علی علیه السلام
بخواهد نزد ابوبکر بیاید و بیعت کند، ولی حضرت نپذیرفت . وقتی پیغام آنان بی نتیجه ماند به ناچار بار دیگر عمر با عده ای به
طرف خانه حضرت فاطمه علیها السلام آمدند، دق الباب کردند، وقتی فاطمه علیها السلام سر و صدایشان را شنید این بار
حمله اش را متوجه شخص ابوبکر و عمر کرد، با صدای بلند فریاد زد: «یا ابت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن
ابی قحافه; ای پدر، ای رسول خدا، ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابی قحافه چه کشیده ایم؟ !»

این سخن که از سینه ای مالامال از درد و رنج برخاسته بود، دل های عده زیادی از اطرافیان عمر را لرزانید به طوری که وقتی ناله
فاطمه و گریه اش را شنیدند، گریه کنان برگشتند . . . اما عمر و عده ای ایستادگی کردند، علی علیه السلام را از خانه بیرون آوردند و
نزد ابوبکر بردند . درهمین هنگام حضرت زهراء علیها السلام به دنبال امیرمؤمنان وارد مجلس شد .

آن ها به علی علیه السلام گفتند: بیعت کن .

علی علیه السلام فرمود: «ان انالم افعل فمه; اگر بیعت نکنم، چه خواهید کرد؟»

گفتند: در این صورت . . . گردنت را می زنیم .

ابوبکر همچنان ساکت بود و حرف نمی زد، لحظه، لحظه سرنوشت سازی بود، اگر ابوبکر کوچکترین اشاره ای می کرد علی علیه
السلام به شهادت می رسید، ولی حضور زهرای اطهر علیها السلام حداقل یکی از علل پرهیز از قتل علی علیه السلام بود .

طبق گزارش دینوری عمر از ابوبکر خواست علی علیه السلام را به زور مجبور به بیعت کند، ولی ابوبکر گفت: مادامی که فاطمه در
کنار اوست او را به کاری مجبور نمی کنم . ظا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.