پاورپوینت کامل گزارشی از سفر ارشادی به آلمان ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارشی از سفر ارشادی به آلمان ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارشی از سفر ارشادی به آلمان ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارشی از سفر ارشادی به آلمان ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۴۲

فرهنگ عمومی کشورهای اروپا بر خلاف فرهنگ دینی به گونه ای نیست که افراد خود را در ارتباط با اصلاح افکار دیگران و نجات
آنان از مهلکه و جهنم دنیوی و اخروی مسؤول بدانند، هیچ داعی وجود ندارد برای اینکه آنچه برای خود می خواهند، برای دیگری
نیز بخواهند. خلاصه اینکه: هرکس به فکر خویش است.

از طرف دیگر برای طرح هرگونه شبهه و فکر فاسد و اندیشه مخرب نیز مانعی وجود ندارد.

در این میان افراد و گروه هایی نیز با فرهنگ دینی از مذاهب و فرق مختلف وجود دارند که هریک براساس مبانی خود به دنبال
اهداف معینی می باشند.

علاوه بر این ها افراد و جماعت هایی به یک تعبیر آزاداندیش و به تعبیر دیگر لامذهب از ملیت های مختلف وجود دارند که در
برداشت از دین برای خود قید و بندی قایل نمی شوند. و بعضی نیز پایبند به مبانی و اصول دین شناسی نیستند، احادیث را قبول
ندارند و آیات را بر اساس میل خود تفسیر و تحلیل می کنند. در این میان افرادی با اندیشه های التقاطی که برای هرچیزی
شبهه ای مطرح می کنند نیز وجود دارند. از این گذشته پیروان پاورپوینت کامل گزارشی از سفر ارشادی به آلمان ۶۱ اسلاید در PowerPoint

ادیان و مکاتب سیاسی مختلف نیز به وفور دیده می شوند.

بنابراین یک مبلغ دینی در سفر ارشادی خود ناگزیر با بسیاری از موارد فوق برخورد خواهد داشت.

به عنوان نمونه: اینجانب در سفر یک ماهه خود با موارد زیر روبرو شده، با آنان به گفت وگو نشسته و به پرسش های آنان پاسخ
داده ام.

۱- شیعیان، اعم از شیعیان آباء و اجدادی با افکار گوناگون، و مستبصرین; یعنی کسانی که به برکت انقلاب اسلامی به رهبری امام
راحل رحمه الله، نور هدایت را مشاهده کرده و سپس آگاهانه مکتب اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته اند.

۲ – علویان، اعم از کسانی که در اعتقاد، علوی و در احکام، سنی شده بودند، و آنان که پایبند به احکام نبودند.

۳ – اهل سنت، اعم از متعصبین آن ها و آزاد اندیشان بی تعصب، از احناف و شافعیان.

۴ – به اصطلاح آزاد اندیشان، (کسانی که همه مذاهب از جمله شیعه را حق می دانستند و در احکام، پیروی از هر یک را جایز
می شمردند.) این ها معمولا در عبادات فردی طبق مذهب رسمی خود (حنفی، شافعی) عمل می کنند و در مسائل سیاسی
اجتماعی، پیروی از ولی فقیه شیعه (رهبری موجود در ایران) را لازم می دانند.

۵ – کسانی که به خاطر وجود احادیث جعلی و متحیرکننده به طور کلی احادیث را قبول نداشتند و مدعی مطلبی بودند شبیه
آنچه در زمان رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله گفته شد که: کفانا کتاب الله.

۶ – کسانی که از مسیحیت به اسلام تغییر دین داده بودند.

۷ – پیروان ادیان دیگر (مسیحی)

موارد فوق از ملیت های ایرانی، عرب، کرد، ترک، افغانی، بوسنیایی، روسی و آلمانی بودند.

با توجه به مطالب فوق، از جمله شروط لازم برای مبلغ موفق در اروپا، تهذیب نفس، علم وافر و مطالعه گسترده در مسائل مختلف،
تقوای الهی، داشتن وقار در رفتار و گفتار و پرهیز از افراط و تفریط می باشد. علاوه بر آن، آشنائی با فرهنگ، ذهنیت و
حساسیت های مخاطبین، لازم و راهگشاست.

بایسته های تبلیغ:

در تبلیغات دینی رعایت برخی مسائل جهت تاثیرگذاری بیشتر لازم است که موارد زیر از آن جمله است:

احترام به شخصیت طرف مقابل، قطع نکردن سخنان او و ایجاد فرصت برای بیان مطالبش.

تاکید بر دلیل و برهان و اجتناب از تحجر و تعصب.

اعتقاد داشتن به مطالبی که بیان می شود و پافشاری نکردن روی مباحث بی اهمیت یا مسائلی که نقش چندانی در تثبیت حق
ندارند.

تلاش برای جلوگیری از پیدا شدن روحیه جدل در طرف مقابل.

به تناسب موضوع، در مرحله اول به عنوان دلیل از آیات هدایت کننده قرآن کریم بهره گرفتن و در مرحله بعد از سخنان دلنشین و
حیات بخش معصومین علیهم السلام استفاده نمودن، و همراه این دو به مسائل محسوس و معقول نیز توجه نمودن.

در مسائل و مباحثی که وجوه و اقوالی دارد، ابتدا، اقوال را ذکر کردن -تا طرف مقابل احساس کند شخص، واقف بر اقوال است و
دفاع از قول مورد نظر به خاطر تقلید کورکورانه نیست سپس به تبیین وجه مورد نظر پرداختن .

چند نمونه مؤثر چند نمونه از برخوردها و نحوه ورود و خروج از مطلب را یادآور می شوم به این امید که برای مبلغین محترم مفید
واقع شود:

الف) در گفت وگویی با دو نفر از آزاداندیشان اهل سنت، آنان مطالبی را از کتب حدیثی اهل سنت نقل کردند که شخصیت رسول
اکرم صلی الله علیه وآله را زیر سؤال می برد و …، لذا به همه احادیث با شک و تردید نگاه می کردند و می گفتند: با این وصف ما
چگونه می توانیم به احادیثی – که نمی دانیم کدام یک سنت و حدیث پیامبر است – اعتماد داشته باشیم و به آن عمل کنیم؟ (۱)

در جواب آن دو نفر گفتم: «اگر چه احادیث ضعیف بسیاری در کتاب های حدیث دیده می شود ولی احادیث قطعی نیز وجود دارند
که برای رفع شبهه به ما کمک می کنند» و به حدیثی از صحیح بخاری اشاره کردم که جعل حدیث حتی در زمان خود رسول
اکرم صلی الله علیه وآله شروع شد، ولی پیامبرصلی الله علیه وآله در عین اینکه واقف بر این مطلب بود، نفرمود چون جعلیات وجود
دارند، بنابراین دیگر احادیث اعتبار ندارند و به آن عمل نکنید، و نفرمود در صورتی به آن عمل کنید که خودتان مستقیما از من
بشنوید، بلکه چاره اندیشید و برای تمییز حدیث واقعی از جعلی، قاعده به دست امت داد که بتوانند حدیث واقعی را از حدیث
جعلی تشخیص دهند و با عمل به حدیث به همراه عمل به قرآن، محمدی صلی الله علیه وآله بمانند.

قرآن کریم، پیامبرصلی الله علیه وآله را به عنوان مبین و مفسر خود معرفی کرده است: «لتبین للناس ما نزل الیهم » (۲) ; «تا برای
مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی.» و این نشان می دهد که قرآن، سنت را برای رفع نیاز انسان در کنار قرآن
لازم می داند، و می دانیم که پیامبرصلی الله علیه وآله خاتم النبیین است و بعد از او پیغمبری مبعوث نمی شود، و این نیاز
مخصوص انسان های زمان پیامبرصلی الله علیه وآله نیست و مستمر است.

حقیقت این است که با توجه به گستردگی فروعات فقهی و پیچیدگی بعضی از مسائل اعتقادی -خصوصا مواردی که عقل نیاز به
راهنمایی دارد که مجموعا شریعت و دین نامیده می شود بدون حدیث و سنت نمی توانیم دین و شریعت خود را به پیامبر اکرم صلی
الله علیه وآله که سرچشمه شریعت و دین اسلام است منتسب سازیم.

علمای اسلام نیز از این مساله مهم غافل نمانده و ده ها جلد کتاب در علوم حدیث شناسی و رجال برای حل این معضل نوشته اند و
قواعدی را به دست داده اند که از آن طریق می توانیم حدیث و سنت واقعی را بشناسیم و به آن عمل کنیم.

از آنجا که جواب هایی که به پرسش های ایشان داده شد، به صورتی علمی و بدون نشان دادن تعصب و تقلید کورکورانه از اندیشه
یک گروه خاص مطرح شد، ایشان با اقرار به این مفهوم که: جواب های اهل بیت قانع کننده است، با زبان حال و قال رضایت خود را
ابراز داشتند.

ب) علویان که عمدتا کرد زبان و در ترکیه زندگی می کنند، در گذشته به نام دین توسط عثمانی ها سرکوب و قتل عام شده اند، لذا
به ناچار، برای حفظ جان، مال و ناموس خود، به تقیه روی آورده اند، به طوری که تقیه جزء فرهنگ آنان شده و در حال حاضر نیز
به نحوی در رفتار و کردارشان نمایان است.

تداوم تقیه و تصاحب بعضی از مقدسات دینی مانند قرآن، نماز و … توسط دشمنان آنان سبب شده است تا به مرور زمان در بعضی
از مسائل، از شیعه فاصله بگیرند.

یکی از این مسائل بحث اعتقاد به قرآن کریم است. آنان فکر می کنند عثمان قرآن را گرد آورده لذا آیاتی که در شان حضرت
علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام می باشد را حذف کرده است. (۳)

روزی یکی از علویان به مسجد آمد و در مورد بعضی از مسائل به گفت و گو نشست، از جمله مساله قرآن مورد بحث قرار گرفت.

هنگامی که با ذکر چندین دلیل از جمله حدیث ثقلین به این نتیجه دست یافتیم که قرآن کریم به دستور و در زمان خود حضرت
رسول اکرم صلی الله علیه وآله به شکل موجود تنظیم شده و کار عثمان نبوده است و بعضی از آیات نازله در شان امام علی علیه
السلام و اهل بیت علیهم السلام را خواندم و کلمه «اهل البیت » را در خود قرآن به او نشان دادم، خیلی مؤثر واقع شد، به طوری که
روز بعد شخص رابط به اینجانب گفت: «تا کنون ایشان برای آمدن فرزندانش به مسجد ممانعت ایجاد می کرد، ولی برداشتم از
برخوردهای او بعد از این صحبت این است که دیگر مانع نخواهد شد.»

ج) تاثیر احترام و ارزش دادن به شخصیت انسان:

در نشست پنج شش نفره ای که به دعوت یک خانم مسیحی آلمانی در منزل ایشان صورت پذیرفت، با مشورت قبلی با کسانی که با
روحیه آن ها آشنایی داشتند، یک دسته گل، ترجمه آلمانی قرآن کریم و چند کتاب دیگر را به عنوان هدیه برای ایشان بردم. در آغاز
سخن با اشاره به آیاتی از قرآن کریم، از شخصیت عظیم حضرت عیسی علیه السلام و اینکه از دیدگاه قرآن و مسلمین، ایشان پسر
حضرت مریم است نه خدا، صحبت شد.

در مقدمه دوم، از لطف و رحمت الهی سخن به میان رفت که برای هدایت بشر به خیر و سعادت، پیامبران را فرستاد، و بیان شد که
لطف حق در این مساله آن چنان دقیق و کامل است که اولین انسان اولین پیامبر نیز بود، سپس با زیاد شدن انسان ها، افکار و
شبهات گسترش پیدا کرد، موانع راهیابی به سعادت بیشتر شد، لذا خداوند به لطف و رحمت خود برای استمرار هدایت، اصلاح
افکار و سالم نمودن ارتباط و رفتار فردی و اجتماعی انسان، ارسال رسل را تداوم بخشید، پیامبرانی که همه