پاورپوینت کامل کهن کاراترین قالب تبلیغی ۴۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کهن کاراترین قالب تبلیغی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کهن کاراترین قالب تبلیغی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کهن کاراترین قالب تبلیغی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

قالب های تبلیغی

یادآوری:

در قسمت قبل از این مقاله، به کاربرد هنر در
قالب های تبلیغی اشاره کردیم و برخی از قالب های
نوشتاری را از نظر گذراندیم. اینک در این قسمت،
برخی دیگر از قالب های تبلیغی را بررسی می کنیم.

هدف از طرح این قالب ها در مرحله ی اول، آشنایی
مبلّغان عزیز با آن ها و در مرحله ی دوم مجهّز شدن به
آن ها و بهره گیری از آن ها در سنگر تبلیغ است که
البته این مهم با مطالعه، آموزش و تلاش بیشتر میسّر
خواهد بود.

یک تجربه:

در عصری که ما زندگی می کنیم، کارهای هنریِ بسیار
متنوع و فراوانی در اطرافمان انجام می گیرد که ما به
هیچ وجه نمی توانیم جذابیّت و تأثیر گذاری آن ها را
در مردم نادیده بگیریم. بسیار پیش می آید که
هنرمندان از ما مبلّغان دینی درباره ی قالب های
مختلف هنری نظر می خواهند و اگر ما را صاحب نظر
بیابند، به عنوان مشاور کارهای هنریشان از ما
استقبال می کنند. اینجاست که آگاهی ما از قالب های
مختلف تبلیغی می تواند کارساز و راه گشا باشد. بهتر
است این واقعیت را با خاطره ای بیان کنیم.

چندی پیش گروه تئاتر یکی از شهرستان ها به دلیل
آشنایی که با من داشتند و می دانستند که به کارهای
هنری علاقه دارم، نظرم را درباره ی نمایشنامه ای با
عنوان «زندگی ابدی» اثر یکی از نویسندان مسیحی
جویا شدند و گفتند: چون موضوع این نمایشنامه
اعتقادی و درباره ی معاد است، درباره ی محتوا و
قالب آن نظر بدهم. ابتدا نکاتی کلی را برای آنان
مطرح کردم، اما با بررسی متن آن که براساس تفکر
مسیحیت نوشته شده بود اشکالاتی اساسی را در آن
مشاهده کردم که با اعتقادات اسلامی جور در
نمی آمد و اگر اجرا می شد قطعا شبهات فراوانی
درباره ی معاد برای بینندگان پدید می آورد.

پیشنهاد کردم با تغییر برخی از قسمت ها و اصلاح
اشکالات محتوایی و تغییر شخصیت ها، آن را
براساس تفکر دین اسلام به اجرا در آورند.

این تنها نمونه ای بود از هزاران کار هنری که در
کشورمان رخ می دهد و چه بسا اشکالات قالبی و
محتوایی هم در آن ها وجود داشته باشد. راستی ما
چه مسؤولیتی در مقابل هدایت و جهت دهی هنرمندان
داریم؟

اینک یک قالب نوشتاری دیگر را مورد بررسی قرار
می دهیم.

داستان:

جایگاه داستان در زندگی ما:

یکی از دلبستگی های آدمی که از دوران کودکی آغاز
می شود و تا روزگار پیری در نهادش باقی می ماند،
شنیدن داستان و سرگذشت و ذوق قصه خوانی است.
و سبب این توجه بلکه شیفتگی که به خواندن قصص
دارد چنانکه تحقیق کرده اند، علاقه ای است که انسان
نسبت به سرنوشت قهرمانان داستان ها دارد و این
تمایل شدید برای آن است که می خواهد ببیند آیا به
طریقی می تواند وجه تشابهی در داستان ها با احوال
خود پیدا کند؟ آیا ممکن است که گوشه ای از وقایع
داستان ها تصادفا با زندگی او تطبیق کند؟

نه تنها در ادبیات ایران بلکه در ادبیات همه ی ملت ها
افسانه ها، سرگذشت ها
و داستان های بسیار وجود دارد و کمتر جامعه ی
متمدنی را می توان یافت که دارای حکایت های
دلپذیر اجتماعی، پهلوانی، دینی، حماسی و همانند
این ها نباشد.(۱)

گرایش فطری انسان ها بدان غافلند.

داستان یا قصه با فطرت بشر سروکار دارد، از این رو
می بینیم که کودک، شور وشوق خاصی از خود نسبت
به شنیدن قصه نشان می دهد و از پدر یا مادر
می خواهد تا برایش قصه بگویند. داستان علاوه بر آن
که فطرتا محبوب و مورد علاقه ی انسان هاست، زبانی
است که گوینده یا نویسنده می تواند به وسیله ی آن،
مقصود خود را ساده تر و روشن تر بیان کند.»(۲)

نگرش دینی به داستان(۳):

دارند.

داستان نه تنها مایه ی مسرت و سرگرمی انسان
می شود، بلکه می توان از آن درس ها آموخت و به
دیگر سخن داستان در حقیقت یک وسیله ی آموزش
است. از آنجا که داستان نکات آموزشی را به نحو
غیرمستقیم بیان می دارد از لحاظ روان شناسی
تربیتی یکی از مهم ترین و مؤثرترین انواع آموزش به
حساب می آید.

خوشتر آن باشد که سرّ دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

رمز وجود آن همه حکایت و داستان در کتاب های
آسمانی به ویژه قرآن کریم نیز همین است. همان
گونه که قرآن درباره ی اهمیّت و مقام بلند داستان از
لحاظ تأثیری که در ارشاد و اصلاح رفتار مردم دارد
می گوید:

«لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب؛(۴)

نهفته است.»

«اگر ما آن همه قصه و حکایت را در کتب آسمانی
می بینیم بدان جهت است که این کتب می خواهند
مفاهیم و پیام های دینی را به زبانی برای مردم ابلاغ
کنند که موافق طبع و مورد علاقه ی آنان باشد تا از این
طریق بتوانند آن ها را بهتر ارشاد و هدایت کنند و این زبان
همان زبان داستان است.

در این میان، ملاحظه می شود که بخش هایی از قرآن
کریم نیر به نقل داستان های گوناگون اختصاص یافته
است، قرآن برای بیان و ابلاغ اهداف دینی خود نظیر
اثبات توحید، اثبات وحی و رسالت، وحدت دینی،
اصلاح جامعه و دعوت مردم به سوی حق و عدالت و …
این داستان ها را به کار گرفته است.

البته امتیاز قرآن نسبت به سایر کتب آسمانی آن
است که در بیان داستان های قرآن از ویژگی های
هنری بسیار بالایی استفاده شده به گونه ای که اگر از
دید هنر داستان نویسی بنگریم گمان می کنیم که این
داستان ها صرفا به منظور بیان اهداف هنری قرآن
آمده است، در حالی که چنین نیست بلکه این کتاب،
هنر را ابزاری برای برانگیختن وجدان دینی قرار داده
است. روشن است که اگر دعوت های دینی با زبانی که
مردم آن را بیشتر می پسندند و بهتر می فهمند ابلاغ
شود به آسانی مورد پذیرش واقع خواهد شد.

علما و دانشمندان اسلامی از دیر باز متوجه این نکته شدند
که داستان در روحیه ی مردم تأثیر عمیقی می گذارد و آن ها
به خواندن و شنیدن داستان علاقه ی فراوان دارند.

بنابر این اگر علما با زبان داستانی به ارشاد و هدایت
مردم بپردازند موفق تر خواهند بود. از این رو، در
صحنه ی تفسیر قرآن، مفسرانی ظهور کردند که با
زبان داستانی به تفسیر قرآن کریم پرداختند و در این
زمینه مفسران ایرانی به ویژه مفسران خراسانی نقش
مهمی داشتند.»(۵)

می داند و می فرماید:

«فاقصص القصص لعلّهم یتفکّرون(۶)»؛

بیندیشند.»

بر همین اساس است که علی علیه السلام درباره ی زندگی
گذشتگان می فرماید: «تدبروا احوال الماضین من
المؤمنین قبلکم(۷)؛

کنید.»

و این در صورتی میسّر است که از زندگی گذشتگان به
زیبایی آینه ای بسازیم تا آیندگان با نگریستن در آن
به خوبی راه را از چاه تمیز دهند و این تنها کار هنر
قصه پردازی است.

قرآن کریم در جای دیگر بیان سرگذشت پیامبران
الهی را مایه ی قوّت قلب، یادآوری و پندآموزی از
داستان زندگی آنان می داند و می فرماید:

«کلا نقص علیک من انباء الرسل ما نثبت به فؤادک
و جاءک فی هذه الحق و موعظه و ذکری
للمؤمنین»(۸)؛

برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و