پاورپوینت کامل بصیرت امام خمینی رحمه الله ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بصیرت امام خمینی رحمه الله ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بصیرت امام خمینی رحمه الله ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بصیرت امام خمینی رحمه الله ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

۷۵

اشاره

در ادبیات دینی ما «بصیرت» برابر
با بینش، فهم عمیق، درک قلبی و آگاهی
است و همان گونه که در احکام شرعی
نیز وارد شده است یکی از شرائط
مرجع تقلید به نحو خاص و از جمله
شرائط رهبری و پیشوایی به نحو عام،
بصیرت و آگاهی کامل از مسائل عبادی
ـ سیاسی است. این مطلب به گونه
شفاف و روشن، ضرورت و اهمیت
موضوع را می رساند.

قرآن کریم نیز به این موضوع به
عنوان ویژگی یک رهبر و داعی به خیر
و هدایت اشاره دارد؛ آنجا که
می فرماید: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ
عَلی بَصیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی»؛ «بگو این راه
من است. من و پیروانم با بصیرت
کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت
می کنیم.»

با توجه به مطالب فوق، می توان
گفت: امام راحل رحمه الله بعد از امامان
معصوم علیهم السلام یکی از مصادیق کامل
بصیرت و هوشیاری در رهبری ملت
ایران و دنیای اسلام بودند. در این
مقال، به ذکر چند نمونه از بصیرت در
روش و منش سیاسی آن پیر سفر کرده
از زبان برخی بزرگان اشاره می کنیم.

۱. زکاوت و تیزبینی

«در تمام عمرم فردی با زکاوت تر
و هوشیارتر از حضرت امام ندیده ام.
در همین زمینه، نقل می کنند امام آن
قدر از هوش و زکاوت برخوردار
بودند که از آنچه در ضمیر و ذهن
انسان مترتب می شد، آگاه بودند و در
مقابل ایشان هیچ چاره ای به جز توسل
به صداقت کلام نبود.»

۲. روشن بینی

«روزی دو نفر از شاگردان و
مشاهیر برای زیارت امام به محل
اقامتشان، شهرستان محلات، آمده
بودند. در آن ایام گروه خاصی مطرح
بودند که در رأس آنها مصدق بود که
توجه مردم را به خود جلب کرده بود و
آنها می پنداشتند که ضد امپریالیسم و
ضد رژیم کسی است که وابسته به آنان
باشد. آن روز امام سخنی در رد آن
گروه بیان فرمودند. آن آقایان گفتند: «از
شما بعید نیست که بر علیه این
جمعیتی که چنین و چنان هستند،
صحبت کنید. اینان مردم وطن دوست
و انقلابی هستند.» ولی امام که این
چهره های دروغین را از آن دوران
می شناختند و انحراف آنها برای امام
نمایان بود، علی رغم دفاع آن آقایان و
بسیاری از مردم که ندانسته آنها را مورد
ستایش قرار می دادند، آنها را رد
می کردند و در هر صورت گذشت
زمان بصیرت و بینش امام را برای آن
آقایان روشن ساخت.»

۳. نظارت بر فیلمهای تلویزیون

«حضرت امام علاوه بر اخبار،
فیلمهای تلویزیون را نیز گاهی
مشاهده می فرمودند تا خط مشی
مسئولان برای ایشان روشن شود.
گاهی از بعضی برنامه ها تعریف
می کردند و گاهی نیز شدیدا از نمایش
برخی برنامه ها انتقاد می فرمودند؛ مثلاً
وقتی که مسئولان صدا و سیما نزد
ایشان آمده بودند، حضرت امام
فرمودند که شما در خلال سریال با
آنکه زن گریم شده داشتید، اما در
تیتراژ و در معرفی گریم کنندگان فقط
مرد گریم کننده بود.»

۴. هادی همیشگی

«امام به دلیل هوشیاری هیچ گاه
خود را در مسیر موجها و نسیمهای
مقطعی و انحرافی قرار ندادند و
همیشه نقش ناظر یا هادی و کنترل
کننده حوادث را به عهده داشتند. ایجاد
تشکیلات و گروههای سیاسی و تولد
یافتن سازمانهای به ظاهر انقلابی و
نفوذ آنان در اقشار مختلف و قبضه
کردن فرهنگ جامعه در چهره ملی
گرایی و یا به اسم مجاهدین خلق و
طرفداران اسلام راستین که در صورت
بروز یک موج انقلابی و تغییر رژیم و
سیاست مجددا بتوانند از کانال
آنهاحکومت را قبضه کنند و راه را
برای استعمار جدیدی هموار سازند؛
لذا حتی از پیش، رؤسای جمهور و
وزراء را نیز تعیین می کردند.

مسلما تشخیص این چهره های
پلید و منافق صفت کار آسانی نبود،
بلکه از بزرگ ترین مشکلات بود.
نمونه بارز آن جریان منافقان در نجف
بود که آنها با ایجاد زمینه های کاملاً
مساعد و حساب شده و بدون مطرح
کردن شناخت خود از مبدأ و معاد و
رسالت، در سطح عموم مردم موفق
شده بودند حمایت اکثریت قریب به
اتفاق شخصیتها و رجال علمی و
سیاسی در متن مبارزه را به خود جلب
کنند و آنان می خواستند از این طریق
در جلب حمایت امام از آنان سند
اعتبار و پشتیبانی دریافت کنند؛ اما امام
با تأمل و بصیرت با آنان برخورد
می کنند و چهره زشت آنان را از
لابه لای دهها پرده فریب و نیرنگ و از
متن نوشته و آثار آنان کشف می کنند و
بعد از آن همه کوشش و تلاش و این
طرف و آن طرف زدن منافقان، با یک
جمله کاخ آمال و آرزوهای کثیف آنان
را در هم می ریزد و آن اینکه: «شما به
همین اندازه که من در طرد و نفی شما
سخن نمی گویم، راضی باشید!»

از مرحوم علامه شهید آیه الله
مطهری نقل شده است که فرمود: اگر
امام آن روز در تأیید و حمایت آنان
سخنی فرموده بودند، ما امروز هیچ
چیز نداشتیم. به خوبی روشن است که
اکثر چهره ها از آنان حمایت می کردند
و تنها امام باقی مانده بودند که امید آنها
را به یأس و حرمان مبدل ساختند تا
انقلاب پیروز شد.»

۵. حساسیت نسبت به تصویب قوانین

در سال ۱۳۴۲ ش که انقلاب آغاز
شد، حضرت امام در عین اینکه شبانه
روز حداقل دو ساعت درس
می فرمودند و برای این دو ساعت
درس، حدود پنج ساعت مطالعه لازم
داشتند و غالبا تا نیمه شب برای پاسخ
به نامه ها، تلگرافها و پاسخ به کسب
تکلیف کنندگان نمی خوابیدند که همه
این مسائل اعصاب را خسته و هر فرد
عادی را خیلی زود از پا در می آورد و
به خصوص در درس و بحث و
برخورد با مردم انسان را با عصبانیت
مواجه می سازد، ایشان با کمال اطمینان
خاطر و آرام، مسائل را مطرح
می فرمودند و هیچ گاه در مسائل عادی
عصبانیت از معظم له دیده نمی شد؛ اما
عصبانیت امام موقعی آشکار می شد که
قوانین خلاف اسلام به تصویب
می رسید و استقلال کشور در معرض
خطر قرار می گرفت که هر چه فریاد
داشتند، بر سر جیره خواران استعمار
می کشیدند و به مصداق «اَشِدَّاءُ عَلَی
الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»؛ نسبت به
شاگردان، به خصوص مهمانان و
کسانی که به منزل ایشان وارد
می شدند، نهایت تواضع را داشتند.»

۶. خرید روزنامه مقدم بر خرید نان و
پنیر

«حضرت امام از ابتدا فردی
انقلابی و آگاه به مسائل روز بودند. در
دوره طلبگی که حجره ای در مدرسه
فیضیه داشتند، همه می دانستند که از
ساعت ۱۱ صبح به بعد کسی حق ندارد
با ایشان ملاقات کند؛ زیرا در این
ساعت می بایست روزنامه های منتشره
را مطالعه کنند. ایشان با اینکه روزی
یک ریال شهریه می گرفتند، یعنی ماهی
سه تومان، ولی با این پول خرید
روزنامه را مقدم بر خرید نان و پنیر و
غذای روزانه می دانستند و تا ظهر
مشغول مطالعه مطالب سیاسی بودند و
بدین وسیله، در جریان مسائل روز
قرار می گرفتند؛ لذا زمانی که
کاپیتولاسیون یا مسئله انجمنهای
ایالتی و ولایتی مطرح شد، ایشان
دارای موضعی روشن بودند؛ یعنی
جنگ با استکبار. و لذا ضربه مهلک را
در زمان مناسب به سر استکبار جهانی
فرود آوردند.»

۷. گوش دادن به رادیوهای بیگانه

«من در دفتر حضرت امام کار
می کردم. ایشان در ایوان منزلشان نماز
می خواندند. در ایام تابستان وقت
اخبار رادیو B.B.C یک ربع به هشت
شب بود که دقیقا بین نماز مغرب و
عشا واقع می شد. خودم دیدم که
حضرت امام همین که اخبار مربوط به
ایران و مسائل آن تمام شد، رادیو را
بستند و نماز عشا را شروع کردند. با
آنکه ایشان به نماز اول وقت و
تعقیبات و مستحبات آن بسیار مقید
بودند، اما از شنیدن اخبار رادیوهای
بیگانه هم غافل نبودند. آری، این چنین
بود که حضرت امام به اوضاع سیاسی
کشور مسلّط بودند و از سخنان مسموم
دشمن آگاه می شدند و به موقع پادزهر
لازم را می ریختند و تبلیغات دشمن را
خنثی می کردند.»

۸. صدای انقلاب اسلامی

«به یاد دارم روزهای اول پیروزی
که تازه رادیو و تلویزیون را فتح کرده
بودیم، گوینده ها از طریق صدا و سیما
اعلان می کردند: «اینجا صدای انقلاب
راستین ایران است.» ما خوشحال
بودیم؛ زیرا رادیویی که مرتب کلمه
شاهنشاهی می گفت، حال حرف از
انقلاب راستین ملت ایران می زد. اصلاً
به فکرمان نمی رسید که این عبارت
غلط است؛ ولی حضرت امام ما را
خواستند و با قاطعیت فرمودند: این
انحراف است، باید بگویند: «صدای
انقلاب اسلامی.» و به ما فرمودند:
«می فرستید و خودتان هم می روید و
یک نفر از خودتان آنجا می گذارید؛
حتی اگر درگیری هم شد، اگر تعداد
زیادی هم کشته شدند، مانعی ندارد.
آنجا را تصرف کنید تا در خط انقلاب
اسلامی حرکت کنند.» لذا من و آقای
مطهری و آقای بهشتی و بعضی از
دوستان دیگر مأمور شدیم به آنجا
برویم و کار را اصلاح کنیم. … این
هوشیاری و توجه امام به حفظ خط و
جهت انقلاب برای حیات و تداوم
انقلاب خیلی مهم بود.»

۹. اطلاع از اخبار زودتر از مسئولان

«بسیاری از مواقع خبرها از طرف
دفتر به مسئولان داده می شد؛ مثلاً در
جریان فرار بنی صدر، آقای فکوری
(فرمانده نیروی هوایی ارتش
جمهوری اسلامی که به شهادت رسید)
آمد خدمت امام. از ایشان سؤال شد:
هواپیمایی که دیشب رفت، چه بود و
کجاست؟ آقای فکوری گفت: طبق
اطلاع دقیق، الآن هواپیما روی آبهای
مدیترانه حرکت می کند و معلوم نیست
که کجا فرود می آید. امام فرمودند:
«یک ساعت قبل هواپیما در پاریس
نشسته است و بنی صدر و رجوی هم
در آن بوده اند.» از این نوع حوادث
خیلی زیاد بود که مسئولان خواسته اند
خبری به امام بدهند، اما حضرت با
هوشیاری، کامل تر از آن را به اطلاع
آنان رسانیده اند.»

۱۰. هوشیاری در ملاقاته

«از جمله کسانی که با امام در
پاریس ملاقات کردند، مهندس
بازرگان و دکتر سحابی، گردانندگان
اصلی نهضت آزادی بودند که هر کدام
با هیأتی آمده بودند. امام فرمودند: «من
کسی را با عنوان حزب ملاقات
نمی کنم. اگر آقایان با عنوان یک فرد
ایرانی مثل تمام کسانی که با من ملاقات
می کنند، می خواهند بیایند، مانعی
ندارد.» آنها قبول کردند و به ملاقات
امام آمدند. جالب اینکه در هر باری که
هر کدام از آقایان می خواستند با امام
ملاقات کنند، امام دستور می دادند که ما
چند نفر در جلسه باشیم تا این موضوع
در ذهنها نیاید که فلان گروه خصوصی
با امام ملاقات کرده اند. و وقتی که
سید جلال تهرانی عضو شورای
سلطنت به پاریس جهت دیدار با امام
آمد، امام فرمودند: «تا وقتی که عضو
شورای سلطنت است، با او ملاقات
نمی کنم، مگر استعفا بدهد و مثل یک
فرد عادی بیاید.» و او مجبور به استعفا
شد تا بتواند با امام ملاقات کند.»

«یکی از خصوصیات امام این بود
که با هیچ کس خصوصی ملاقات
نمی کردند؛ چرا که می فرمودند:
«بعضی از اینها حرفهای مرا کم و زیاد
می کنند.» لذا همیشه دو یا سه نفر از
آقایان و شاگردان خودشان را در جلسه
حاضر می کردند.»

«ایشان هرگز هیچ یک از ملاقاتها
را در جای خلوت نمی پذیرفتند و در
این موقع می فرمودند: «ما جای خلوت
نداریم.» این مطلب بدان جهت بود که
آنان نتوانند مطالبی را بر خلاف اظهار
کنند و چند نفر، شاهد صحبتهای آنان
باشند.»

۱۱. تصمیم آگاهانه

«گاهی اوقات ممکن است تردید
در تصمیم گیری موجب شکست شود.
حضرت امام همیشه به موقع و به جا
ت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.