پاورپوینت کامل مباحث اخلاقی (۱) تکبّر ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مباحث اخلاقی (۱) تکبّر ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مباحث اخلاقی (۱) تکبّر ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مباحث اخلاقی (۱) تکبّر ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۷۵

از جمله بحثهایی که همیشه مورد
نیاز جامعه بشری، خصوصا جوامع
اسلامی است، بحثهای اخلاقی
می باشد تا انسانها در پرتو آن بتوانند
شاکله درون و اوصاف روحی خویش
را تنظیم نموده، دارای رفتار و اخلاقی
اسلامی و انسانی شوند.

به این جهت، ضروری است در
فرصتهای تبلیغی در کنار بیان احکام و
اطلاع رسانی و عقاید و…، مباحث
اخلاقی نیز مطرح و کیفیت شکل گیری
فضایل و رذایل اخلاقی، آثار و کار
کردها و نشانه های آن، نتایج و عواقب
نیک و بد هر یک، راه مبارزه با رذایل
اخلاقی و کسب فضایل اخلاقی و…
تبیین گردد. در این راستا می توان از
تاریخ و سرگذشت انسانها در باب
کسب فضائل و یا رذائل اخلاقی جهت
راهیابی و پندآموزی و یا
عبرت پذیری، استفاده نمود. آنچه
پیش رو دارید بیان اهم اوصاف
اخلاقی است که بشر می تواند
برخوردار از آن باشد.

تکبر

اولین و بدترین صفت رذیله که
در داستان انبیا و آغاز خلقت مشاهده
می شود، تکبر است و در منابع دینی و
آثار علما به عنوان «ام الفساد» و «اساس
الکفر» خوانده شده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعریف تکبر
فرمود: «…وَ لَکِنَّ الْکِبْرَ أَنْ تَتْرُکَ الْحَقَّ وَ
تَتَجَاوَزَهُ إِلَی غَیْرِهِ وَ تَنْظُرَ إِلَی النَّاسِ وَ لَا تَرَی
أَنَّ أَحَداً عِرْضُهُ کَعِرْضِکَ وَ لَا دَمُهُ کَدَمِکَ؛ …
ولکن تکبر آن است که حق را رها کنی
و از حق به غیرش تجاوز نمایی [به این
صورت که] به مردم نگاه کنی، ولی
آبروی هیچ کسی را مانند آبروی خود
[مهم] ندانی و خون او را مانند خون
خود [دارای ارزش] ندانی [و همه چیز
خود را برتر بدانی].»

امام صادق علیه السلام فرمود: «کسی که
نظرش این است که بر دیگری برتری
دارد، جزء مستکبرین است.» حفص
بن غیاث عرض کرد: همانا خود را
برتر می دانم به این جهت که مبتلا به
گناه نشدم، زمانی که می بینم دیگری
مرتکب معصیت شده است. حضرت
فرمود: «هیهات! خیلی دور است که
خود را در این حال [نیز] برتر بدانی؛
چرا که ممکن است شخص عاصی
مورد غفران قرار گیرد، ولی تو را
خداوند برای حساب رسی نگه دارد.
آیا قصه ساحران فرعون [که خداوند
آنها را بخشید] را نخوانده ای؟»

نشانه های تکبر

نشانه های تکبر بسیار است، از
جمله اینکه متکبر انتظاراتی از مردم
دارد؛ انتظار دارد که دیگران به او سلام
کنند، در ورود به مجلس از او پیشی
نگیرند، همیشه در صدر مجلس جای
گیرد، مردم در برابر او کوچکی کنند،
کسی از او انتقاد نکند و حتی پند و
اندرز نگوید، همه برای او امتیازی
قائل شوند و حریمی نگه دارند، مردم
در برابر او دست به سینه باشند و
همیشه از عظمت او سخن بگویند.

روشن است ظهور و بروز این
حالات تابع درجه شدت و ضعف
اصل تکبر است. در بعضی همه این
نشانه ها ظاهر می شود و در بعضی
قسمتی از اینها. علی علیه السلام فرمود: «مَنْ
أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَی رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَلْیَنْظُرْ إِلَی
رَجُلٍ قَاعِدٍ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ قَوْمٌ قِیَامٌ؛ هر کس
می خواهد مردی از اهل آتش را ببیند،
باید به کسی بنگرد که نشسته است، در
حالی که گروهی جلوی او ایستاده اند.»

شاخه های تکبر

در مورد تکبر تعابیر و مفاهیم
مختلفی به کار می رود، همچون «خود
برتربینی»، «خود محوری»،
«خودخواهی»، «برتری جویی» و
«فخر فروشی» که همه ریشه در تکبر
دارند، ولی از زوایای مختلف فرق
دارند.

کسی که صرفا خود را بالاتر از
دیگران می بیند، «خود برتربین» است.
کسی که به خاطر این خود برتربینی
سعی دارد در همه جا و در همه کارهای
اجتماعی همه چیز را قبضه کند، «خود
محور» است. کسی که سعی دارد در
مسائل اجتماعی مخصوصا به هنگام
بروز مشکلات تنها به منافع خود
بیندیشد و برای منافع دیگران ارزشی
قائل نباشد، «خود خواه» است. کسی که
تلاش می کند بر دیگران سلطه و
سیطره پیدا کند، گرفتار «برتری جویی»
است و کسی که سعی دارد مال و ثروت
و یا قدرت و مقام خود را به رخ دیگران
بکشد، «فخر فروش» است.

اقسام تکبر

۱. تکبر گاهی در مقابل خداوند
است، مانند تکبر ورزیدن شیطان در
مقابل فرمان خداوند که فرمود بر
آدم علیه السلام سجده کنید! و شیطان گفت: «لَمْ
أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ
مَسْنُونٍ»؛ «من هرگز برای بشری که از
گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته
شده است، آفریده ای، سجده نخواهم
کرد.» و گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ
خَلَقْتَهُ مِنْ طِین»؛ «من از او بهترم؛ مرا از
آتش آفریده ای و او را از گل.»

و یا مانند تکبر فرعون که گفت:
«أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی»؛ «من پروردگار برتر
شما هستم.» و نیز گفت: «ما عَلِمْتُ لَکُمْ
مِنْ إِلهٍ غَیْرِی»؛ «من خدایی جز خودم
برای شما سراغ ندارم.»

۲. گاه در مقابل انبیا و پیامبران
است، مانند آنچه فرعونیان می گفتند:
«أَ نُوءْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنا»؛ «آیا ما به دو
انسان (موسی و هارون) که همانند
خودمان هستند، ایمان بیاوریم!» و یا
قوم نوح علیه السلام که به یکدیگر می گفتند: «وَ
لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذاً لَخاسِرُون»؛
«و اگر از بشری همانند خودتان
(نوح علیه السلام ) اطاعت کنید، به یقین
زیانکارید.»

۳. و گاه تکبر در برابر بندگان
دیگر خداست که مثالهای فراوانی
برای آن متصور است.

انگیزه های تکبر

مرحوم فیض اسباب تکبر را در
هفت چیز خلاصه کرده است:

۱. علم: «آفَهُ الْعِلْمِ الْخُیَلَاءُ؛ آفت
بزرگ علم تکبر است.»

۲. اعمال نیک و عبادت که گاه
همراه با عجب و ریا و غرور است.

۳. نسب و حسب عالی: روزی
ابوذر در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به
کسی گفت: «یَابْنَ السَّوْدَاءِ؛ ای فرزند زن
سیاه!» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ابوذر!
آرام باش! آرام باش! کسی که مادرش
سفید پوست است، بر کسی که مادرش
سیاه پوست است، هیچ برتری ندارد.»

ابوذر متوجه اشتباه خود شد.
برای جبران، روی زمین دراز کشید و
به آن مرد گفت: برخیز و پایت را به
روی صورت من بگذار!

۴. جمال و زیبایی و حسن ظاهر.

۵. داشتن مال و ثروت فراوان،
مانند قارون و امثال او.

۶. قدرت و نیروی جسمانی و به
قول امروزیها در میدان ورزشی دارای
مقام و رتبه بودن و مدال داشتن و
همچنین موقعیت سیاسی و اجتماعی
داشتن که غالبا در زورمندان و امرا
دیده می شود. مانند قوم عاد: «فَأَمّا عادٌ
فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ
أَشَدُّ مِنّا قُوَّهً»؛ «اما قوم عاد در روی
زمین به ناحق تکبر ورزیدند و گفتند:
چه کسی از ما نیرومندتر است؟»

۷. فزونی فرزندان و اقوام، یاران و
مددکاران و یا فزونی شاگردان که گاهی
عامل تکبر و خود برتر بینی است.

التبه ممکن است در کسی تکبر
وجود داشته باشد، بدون وجود اسباب
فوق الذکر. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«اِیَّاکُمْ وَ الْکِبْرَ فَاِنَّ الْکِبْرَ یَکُونُ فِی الرَّجُلِ وَ اِنْ
عَلَیْهِ الْعِبَایَهُ؛ از خود بزرگ بینی
بپرهیزید! چرا که کبر می تواند در آدمی
که جز یک عبا بر تن ندارد نیز یافت
شود.»

گاه ممکن است پستی شخص و یا
احساس ذلت درونی، عامل تکبر شود.
علی علیه السلام فرمود: «مَا تَکَبَّرَ اِلَّا وَضِیعٌ؛ تکبر
نمی ورزد، مگر آدم پست.» و حضرت
صادق علیه السلام فرمود: «مَا مِنْ رَجُلٍ تَکَبَّرَ أَوْ
تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّهٍ وَجَدَهَا فِی نَفْسِهِ؛ هیچ کس
تکبر نمی ورزد و برتری جویی
نمی کند، مگر به خاطر خواری که در
نفس خویش احساس می کند.»

زیانها و مفاسد تکبر

این صفت خطرناک، آثار بسیار
زیانباری بر روح و روان و اعتقادات و
افکار افراد و نیز در سطح جوامع
انسانی دارد؛ به گونه ای که تمام زوایای
زندگی فردی و اجتماعی را زیر
پوشش می گیرد و هیچ بخشی از خطر
آن در امان نیست. در ادامه به اهم آنها از
دیدگاه آیات و روایات اشاره می شود.

۱. آلودگی به کفر و شرک

قرآن درباره پیامد تکبر شیطان
می فرماید: «فَسَجَدُوا إِلّا إِبْلِیسَ أَبی وَ
اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»؛ «پس همگی
سجده کردند، جز ابلیس که سر باز زد
و تکبر ورزید [و به خاطر نافرمانی و
تکبرش] از کافران شد.»

و در آیه دیگر می خوانیم:
«سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی
الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَهٍ لا یُوءْمِنُوا بِها
وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَ إِنْ
یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذلِکَ بِأَنَّهُمْ
کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلِینَ»؛ «به
زودی کسانی را که در روی زمین به
ناحق تکبر می ورزند، از [ایمان به[
آیات خود منصرف می سازم. آنها
چنان اند که اگر هر آیه و نشانه ای را
ببینند، به آن ایمان نمی آورند و اگر راه
هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب
نمی کنند و اگر طریق گمراهی را ببینند،
آن را راه خود انتخاب می کنند. همه
اینها به خاطر آن است که [از روی
تکبر] آیات ما را تکذیب کردند و از آن
غافل بودند.»

آیات فراوانی از قرآن این خطر
تکبر را گوشزد کرده است.

تکبر به انسان اجازه نمی دهد که
در برابر حق تسلیم گردد و در واقع،
حجاب سنگینی است که انسان را از
دیدن حق باز می دارد. از امام صادق علیه السلام
درباره کمترین «الحاد» سؤال شد.
حضرت فرمود: «اِنَّ الْکِبْرَ اَدْنَاهُ؛
کمترین درجه کفر و الحاد تکبر است.»
و در حدیث معروف، یکی از اصول
کفر، تکبر بیان شده است: «أُصُولُ الْکُفْرِ
ثَلَاثَهٌ الْحِرْصُ وَ الاِسْتِکْبَارُ وَ الْحَسَد؛ ریشه
کفر سه چیز است: حرص، تکبر و
حسد.»

۲. محرومیت از علم و دانش

متکبر حاضر نمی شود بهترین
علوم و دانشها و برترین حکمتها را از
افراد هم ردیف و یا زیر دست خود فرا
گیرد و یا اصلاً زیر بار فراگیری
حکمت نمی رود. قرآن از زبان
حضرت نوح علیه السلام چنین نقل می کند: «وَ
إِنِّی کُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ
فِی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ
اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبارا»؛ «و من هر زمان
آنها را دعوت کردم که [ایمان بیاورند و
با فراگیری دستورات آسمانی بر علم
آنها افزوده شود و] تو آنها را بیامرزی،
انگشتان خویش را در گوشهایشان
قرار دادند و لباسهایشان را بر خود
پیچیدند و در مخالفت اصرار کردند و
به شدت استکبار ورزیدند.»

سران متکبر مکه نیز مردم را از
شنیدن کلام وحی که باعث آگاهی آنها
می شد، باز می داشتند و دستور
می دادند هر کس وارد شد، پنبه در
گوش کند تا سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله را
نشنود. علی علیه السلام در حدیث کوتاه و در
عین حال جامع فرمود: «لَا یَتَعَلَّمُ مَنْ
یَتَکَبَّرُ؛ کسی که متکبر است، علم فرا
نمی گیرد [و دنبال کسب دانش
نمی رود].»

و در حدیث زیبای هشام بن حکم
از امام کاظم علیه السلام می خوانیم: «إِنَّ الزَّرْعَ
یَنْبُتُ فِی السَّهْلِ وَ لَا یَنْبُتُ فِی الصَّفَا فَکَذَلِکَ
الْحِکْمَهُ تَعْمُرُ فِی قَلْبِ الْمُتَوَاضِعِ وَ لَا تَعْمُرُ فِی
قَلْبِ الْمُتَکَبِّرِ الْجَبَّارِ لِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَ التَّوَاضُعَ
آلَهَ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ التَّکَبُّرَ مِنْ آلَهِ الْجَهْل؛
زراعت در زمینهای نرم و هموار
می روید و روی سنگهای سخت هرگز
رویش ندارد. همین گونه دانش و
حکمت در قلب انسان متواضع رویش
دارد و در قلب متکبر جبار آباد
نمی گردد؛ زیرا خداوند تواضع را
وسیله عقل و تکبر را از ابزار جهل قرار
داده است.»

۳. تنهایی و نفرت مردم

اثر دیگر تکبر انزوای اجتماعی و
نفرت مردم است. علی علیه السلام فرمود:
«لَیْسَ لِلْمُتَکَبِّرِ صَدِیقٌ؛ برای متکبر
دوستی وجود ندارد.» نه تنها دوستی
باقی نمی ماند، بلکه مردم از او متنفر
می شوند. امام صادق علیه السلام فرمود: «أَمْقَتُ
النَّاسِ الْمُتَکَبِّرُ؛ منفورترین [و
مبغوض ترین [مردم، متکبر است.» و
در حدیث دیگر می خوانیم: «مَا اجْتُلِبَ
الْمَقْتُ بِمِثْلِ الْکِبْرِ؛ چیزی مانند تکبر
خشم مردم را بر نمی انگیزد.» و در
نتیجه جز بدگویی از طرف مردم هیچ
عکس العمل منطقی نخواهد داشت.
علی علیه السل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.