پاورپوینت کامل شهید ربانی املشی، شیدای ولایت ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهید ربانی املشی، شیدای ولایت ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهید ربانی املشی، شیدای ولایت ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهید ربانی املشی، شیدای ولایت ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۹
تولد و تبار
روحانی خدوم و مبارز، خطیب
انقلابی و پر خروش، شهید بزرگوار
آیه اللّه حاج شیخ محمد مهدی ربّانی
املشی رحمه الله که از شخصیتهای ارزشمند
انقلاب اسلامی و از یاران و شاگردان
امام راحل رحمه الله بود، خدمات و مبارزاتش
در طول نهضت مقدس اسلامی هیچ
گاه از تاریخ انقلاب اسلامی محو و
فراموش نخواهد شد.
وی در نیمه شعبان سال ۱۳۱۳
ه . ش در میان خانواده ای روحانی و
پروا پیشه در دورترین و محروم ترین
محلات شهر مذهبی قم دیده به جهان
گشود که به مناسبت سالروز تولد
حضرت ولی عصر علیه السلام نام وی را
«محمد مهدی» نهادند.
محمد مهدی هنوز پنج بهار عمر
را پشت سر نگذاشته بود که از نعمت
وجود مادر محروم گردید و بیش از
پیش از محبت و عنایت پدر والا مقام و
زاهدش برخوردار شد.
والد بزرگوارش آیه اللّه شیخ
ابو المکارم ربّانی املشی از عالمان
زاهد و متّقی به سال ۱۲۷۴ ه. ش در
املش از توابع شهرستان رودسر متولد
شد و بعد از طی مراتب مقدماتی، در
سال ۱۳۰۰ ه. ش برای تکمیل
معلومات خویش وارد حوزه علمیه قم
شد و توانست مراتب عالیه علمی و
معنوی را در محضر آیات عظام: شیخ
عبد الکریم حائری یزدی، سید محمد
تقی خوانساری، حاج آقا حسین
بروجردی و سایر اساتید آن وقت
حوزه قم بپیماید و خود نیز علاوه بر
تحصیل، به تدریس جمعی از فضلا و
طلاب بپردازد.
معظم له در طول دوران اقامت در
قم و بعدها در زادگاهش املش، زندگی
بسیار زاهدانه ای داشت و دوران
سختی را گذرانده و در سن ۹۵ سالگی
در سال ۱۳۵۸ دار فانی را وداع گفت.
تحصیلات
مرحوم آیه اللّه ربّانی املشی بعد
از سپری کردن دوران کودکی، ابتدا به
مدت دو سال به مکتب خانه رفت و آن
گاه دوران ابتدایی را سپری کرد. پس از
دوران تحصیل ابتدایی با اصرار پدرش
برای تحصیل علوم حوزوی، وارد
حوزه علمیه قم گردید و مقدمات و
سطح را در نزد اساتید مبرّز حوزه
علمیه قم با موفقیّت به پایان رسانید و
آن گاه بعد از اتمام دوره سطح، وارد
درس خارج اساتید بزرگ حوزه شد و
از محضر علمی و معنوی ایشان خوشه
چینی نمود.
شهید ربّانی املشی در این باره
می نویسد: «در همان موقعی که در
درس مرحوم آیه اللّه العظمی
بروجردی رحمه الله می رفتم، درس اساسی ام
مثل اغلب طلاب، درس حضرت امام
خمینی بود که درسی مرتب و با محتوا
و با پیشرفت به حساب می آمد و قریب
به یک دوره اصول را خدمت ایشان
تلمّذ کردم و در تمام مدتی که اصول
می خواندم، در درس فقه ایشان هم
شرکت می نمودم.»
مرحوم املشی بعد از رحلت
آیه اللّه بروجردی و تبعید امام خمینی
به مدت کوتاهی در دروس آیات عظام
سید محمد محقق داماد و شیخ مرتضی
حائری یزدی شرکت کرد. وی از
ابتدای تحصیل علوم دینی تا خارج فقه
و اصول را با دوستانی همانند حضرت
آیه اللّه خامنه ای و حضرات آیات:
هاشمی رفسنجانی، مؤمن قمی و
طاهری خرم آبادی هم مباحثه بوده؛
ولی بیشترین و طولانی ترین ایام
مباحثه درسی ایشان با آیه اللّه هاشمی
رفسنجانی بوده است.
معظم له در این باره می نویسد:
«در ایام تحصیل خیلی استاد عوض
نمی کردم و هم مباحثه هایم هم محدود
بودند. سلیقه خاصی داشتم. خیلی
طول می کشید تا فردی را برای مباحثه
بپسندم؛ امّا وقتی کسی را می پسندیدم،
او هم مباحثه دایمی من می شد. در
دوران طلبگی دوستان زیادی داشتیم و
نزدیک ترین دوست، آقای هاشمی
رفسنجانی بود. حدود دوسال از دوران
تحصیلمان گذشته بود که همدیگر را
پیدا کردیم و تا موقعی که ایشان در قم
بودند، با هم بودیم و همیشه مباحثه و
درسهایمان با هم بود. البته دیگران هم
بودند. با جناب آقای سید علی
خامنه ای هم مدتی که در قم بودند،
مقداری با هم مباحثه داشتیم.»
عشق به امام خمینی رحمه الله
شهید ربّانی املشی علاوه بر آنکه
از دوستان و شاگردان حضرت امام
خمینی رحمه الله به شمار می رفت، حضرت
امام را به خاطر داشتن برخی از
اوصاف والای اخلاقی، به شدت
دوست می داشت و به آن وجود نازنین
عشق و ارادت می ورزید. وی در
این باره می نویسد:
«امام رحمه الله در ایام طلبگی ما، برای ما
تنها یک مدرس فقه و اصول نبود، بلکه
معلم اخلاق هم بود و ما بارها از بیانات
اخلاقی ایشان استفاده می کردیم.
عده ای بودند که به امام اصرار
می کردند که شما مباحث اخلاقی را هر
چند وقت یک بار عنوان کنید که ما
قدری تربیت شویم و بنده یکی از این
اشخاص بودم که خیلی اصرار
می کردم. یک بار به ایشان عرض کردم:
شما هر بار که صحبت اخلاقی می کنید
تا یک هفته و شاید یک ماه دیگر ما
شارژ می شویم و حال و هوای دیگری
در ما پیدا می شود… امام نَفَسش تأثیر
عجیبی داشت؛ وقتی مباحث اخلاقی
را به میان می کشیدند، اغلب شاگردان
ایشان منقلب می شدند و اشکهایشان
جاری می شد. گاه بعضی با صدای بلند
گریه می کردند.»
مرحوم ربّانی املشی درباره
تقوای فوق العاده امام می نویسد:
«برای ما همه چیز امام آموزنده
بود. امام همه خوبیها را داشت؛
شهامت، شجاعت و صراحت لازم
رهبری را داشت. در اعلمیت خیلی
قوی بود. افکار سیاسی خیلی عالی و
بلندی داشت و ما همه اینها را
می دانستیم؛ ولی مسئله مهمی که برای
من خیلی مهم بود و بیش از همه چیز
جلب توجه می کرد، تقوا و تارک هوا
بودن امام بود.»
تلاش برای مرجعیت امام
در حالی که رژیم طاغوت بعد از
قضیّه خونین فیضیّه، سعی در منزوی
کردن حضرت امام در عرصه های
گوناگون دینی، سیاسی، اجتماعی و…
داشت، شهید ربّانی همراه با سایر
دوستان و شاگردان امام سعی در مطرح
کردن حضرت امام در محافل و مجامع
گوناگون داشت و در این راستا، از هیچ
تلاش و کوششی فرو گذار نکرد.
آنان پس از رحلت آیه اللّه
بروجردی رحمه الله سعی داشتند که حضرت
امام را به گونه ای شایسته در جامعه
مطرح نمایند که در اینجا به یک قضیّه
از زبان آن مرحوم اشاره می شود: «پس
از رحلت آیه اللّه العظمی
بروجردی رحمه الله ، همه مردم درصدد یافتن
مرجع تقلید بودند. ما شاگردان امام نیز
که او را از نظر علمی ممتاز می دانستیم،
مایل بودیم که ایشان را به عنوان مرجع
تقلید اعلم معرفی نماییم. برای عدّه ای
از ما شدت تقوای ایشان جاذبه داشت.
من در اهتمام به تقوای شدید علاوه بر
برداشت خودم، از پدرم الهام
می گرفتم. ایشان پس از فوت آقای
بروجردی رحمه الله برایم نوشت: «برای
تشخیص اعلم در بین چند نفر از علما
که کدام یک اتقی هستند، کسی را
معرّفی کنید که در تقوای او تردید
نداشته باشید.» و ما مصداق این امر را
امام می دانستیم.
ما برای مطرح کردن امام قصد
داشتیم که در تشییع جنازه آقای
بروجردی رحمه الله از امام تجلیل کنیم و از
این طریق، در عمل بفهمانیم که عدّه
کثیری از طلاّب حوزه طرفدار زعامت
و مرجعیّت ایشان هستند، اغلب
شاگردان امام منتظر بودند که امام در
تشییع جنازه هر جا که باشند، اطراف
ایشان را بگیرند و صلوات بفرستند و
به این طریق، ارادت قلبی خودشان را
به ایشان ابراز کنند و ایشان را به مردم
معرفی کنند. متأسفانه هر چه در تشییع
جنازه گشتیم، امام را پیدا نکردیم. بعد
از چند روزی معلوم شد که اصلاً امام
در تشییع جنازه شرکت نکرده بود.
از سوی یکی از مدرسان حوزه
نسبت به یکی از دوستان امام در
محضر ایشان [قضیه ای] مطرح شد.
وی شکایتی از بعضی از دوستان امام
کرد و گفت که اینان برای تجلیل از شما
به من توهین و جسارت کردند. امام در
پاسخ فرمود: «من راضی نیستم کسانی
که به من علاقه مند هستند، علاقه شان
از قلب تجاوز کند و آن را ابراز نمایند.
کسی برای ریاست من یک وجب هم
قدم بر ندارد.» و بعد این جمله را
فرمود: «من که به تشییع جنازه آقای
بروجردی نیامدم، برای این بود که
دیدم تشییع جنازه تبعاتی دارد و در
آنجا مسائلی مطرح خواهد شد و من
برای آنکه از آن مسائل دور بمانم، از
شرکت در تشییع جنازه منصرف
شدم.»…
در هر صورت، این خصلتهای
برجسته و این تقوای شدید بود که من
و عده کثیری از طلاب را شیفته امام
قرار داده بود؛ به طوری که از جان و
ودل او را دوست می داشتیم. من
آینده ای درخشان برای امام تصوّر
می کردم و بعدها معلوم شد که نظرم
صائب بود.»
فعّالیّت تبلیغی
سخنرانیها و خطابه های آیه اللّه
ربّانی املشی قبل از انقلاب، شیوا،
جذّاب و افشاگر جنایات ظالمین و
بیانگر حق و حقیقت بود. بارها از
سوی مأموران رژیم به ساواک برده شد
و از او خواستند که تعهّدی بسپارد تا
در منبرهایش بحث سیاسی نکند؛ امّا او
نپذیرفت و آنچه را وظیفه می دانست،
بیان می کرد. معظم له یکی از خاطرات
تبلیغی خویش را در اوایل طلبگی
خود این چنین توصیف می نمایند:
«در همان سالهای بعد از زمان
مصدق بود که برای ارشاد و تبلیغ به
اتفاق آقای هاشمی به فسا رفتیم.
سفری مخلصانه که شاید برای خدا بود
و در یکی از روستاهای فسا یک ماه
مبارک رمضان به تبلیغ مشغول بودیم.
وقتی که به فسا رفتیم، شهید دکتر باهنر
هم قبل از ما برای تبلیغ به آنجا آمده
بود. ابتدا ایشان به همان روستایی که ما
رفتیم، اعزام شدند؛ اما بعد از ایشان من
به آنجا رفتم و تا آخر ماه در آن روستا
ماندم.
این روستا سابقه بدی داشت و
حزب توده در آنجا فعالیت داشت و
مخالفت کردن با دین و مذهب در بین
مردم رواج داشت. وقتی شهید دکتر
باهنر به آنجا رفته بود و یکی دو روزی
در آنجا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 