پاورپوینت کامل سخنرانیهای کوتاه (۱) ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخنرانیهای کوتاه (۱) ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنرانیهای کوتاه (۱) ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سخنرانیهای کوتاه (۱) ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۷۷

اشاره:

سخنرانیهای کوتاه در این مجله
همیشه مورد استقبال مبلغان محترم
بوده است. شما می توانید با ذوق و
سلیقه خود مطالبی را به هر یک از
سخنرانیهای کوتاه افزوده و آنها را با
توجه به شرایط شنوندگان ارائه نمایید.

یک. اهمیت برنامه ریزی از
نگاه اسلام

از عوامل توفیق و پیروزی، نظم و
برنامه ریزی در امور زندگی است؛
همچنانکه بی سامانی و بی برنامگی
انسان را به وادی شکست می کشاند.

کلام امیر مؤمنان علی علیه السلام در
آخرین وصیت خود به فرزندانش، امام
حسن و امام حسین علیهماالسلام روشن ترین
راهنمای ماست که فرمود: «اُوصِیکُما
بِتَقْوَی اللّهِ… وَنَظْمِ اَمْرِکُمْ؛ شما را به
پرهیزکاری… و نظم [و انضباط] در
کارهایتان سفارش می کنم.»

انسان مؤمن همواره برای تمام
ساعات زندگی برنامه دارد و هرگز
فرصتها را از دست نمی دهد.

آری، برای استفاده از فرصت
کوتاه عمر باید با نظم و برنامه دقیق
حرکت کرد و از این سرمایه ارزشمند
کمال بهره را برد؛ چرا که عمر از دست
رفته، هرگز باز نخواهد گشت. شیخ
بهایی در این زمینه چه زیبا سروده
است:

گر نبود اسب مطلاّ لگامزد بتوان بر قدم خویش گام

ور نبود مشربه از زرّ ناببا دو کف دست توان خورد آب

ور نبود جامه اطلس تو ردلق کهن ساتر تن بس تو را

جمله که بینی همه دارد عوضوز عوضش گشته میسر غرض

آنچه ندارد عوض ای هوشیارعمر عزیز است غنیمت شمار

بنابراین، باید برای اوقات محدود
عمر برنامه ریزی کرد و با نظم و ترتیب
خاص از آن کمال بهره را برد.

به این جهت، علی علیه السلام در مورد
اهمیت برنامه ریزی صحیح می فرماید:
«قِوامُ الْعَیْشِ حُسْنُ التَّقْدِیرِ وَمِلاکُهُ حُسْنُ
التَّدْبِیرِ؛ استواری زندگی [صحیح و
موفق] برنامه ریزی نیکو و معیار آن
دوراندیشی نیکو می باشد.»

و امام باقر علیه السلام نیز تأکید می کند که:
«اِیّاکَ وَالتَّفْرِیطَ عِنْدَ اِمْکانِ الْفُرْصَهِ فِاِنَّهُ مَیَدانٌ
یَجْرِی لاَِهْلِهِ بِالْخُسْرانِ؛ مبادا فرصتهای
به دست آمده را [به آسانی] از دست
بدهی که در این میدان کسی که وقت
خود را ضایع کند، ضرر خواهد کرد.»

استفاده از فرصتهای به دست
آمده و برنامه ریزی صحیح در این
مسیر از بهترین راههای توفیق و
پیروزی است و غفلت از گذر زمان و
از دست رفتن فرصتها شکست حتمی
را به دنبال دارد.

اسوه نظم و برنامه ریزی

در مورد حضرت امام خمینی رحمه الله ـ
که یکی از انسانهای موفق تاریخ است ـ
نوشته اند: «آن بزرگوار در زندگی خود
نظم و برنامه ویژه ای داشت.
کارهایشان در ساعتهایی معین انجام
می شد؛ یعنی خیلی مقیّد بودند که در
ساعت معین غذا بخورند، در ساعت
معین بخوابند و رأس ساعتی خاص
بلند شوند. اگر کاری داشتند یا با کسی
قرار می گذاشتند، از آن هیچ عدول
نمی کردند. راز موفقیت امام رحمه الله نظم و
برنامه ریزی ایشان بود و از دوران
جوانی به نظافت و منظم بودن معروف
بودند. ایشان در اتاقی که انباشته از
کتاب، کاغذ و یادداشت بود، هر کاغذ یا
یادداشتی را که می خواستند، فورا پیدا
می کردند؛ برای اینکه تمام آنها با نظم و
در جای مخصوص به خود بودند.»

«ایشان برای مطالعه، قرائت قرآن
و کارهای مستحب و حتی زیارتها و
دعاهایی که قرائت آنها در وقت
خاصی هم وارد نشده، وقت خاصی را
تنظیم کرده بودند و هر کاری را روی
همان زمان بندی انجام می دادند.»

تقسیم شبانه روز

حضرت امام رضا علیه السلام می فرماید:
«اِجْتَهِدُوا اَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ اَرْبَعَ ساعاتٍ
ساعَهً مِنْهُ لِمُناجاتِ اللّهِ وَساعَهً لاَِمْرِ الْمَعاشِ
وَساعَهً لِمُعاشَرَهِ الاِْخْوانِ الثِّقاتِ وَالَّذِینَ
یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی الْباطِنِ
وَساعَهً تَخْلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُمْ وَبِهذِهِ السّاعَهِ
تَقْدِرُونَ عَلَی الثَّلاثِ السّاعاتِ؛ سعی کنید
زمان خود را به چهار بخش تقسیم
کنید: زمانی برای مناجات با خداوند،
ساعتی دیگر برای تأمین معاش،
ساعت سوم را برای معاشرت با
برادران [دینی و افراد] مورد اعتماد و
کسانی که عیبها و اشکالات شما را
گوشزد می کنند و از ته دل به شما
علاقه مندند و ساعت چهارم را برای
[تفریح سالم] و لذتهای [حلال] خود
اختصاص بدهید و شما با این
تفریحات و لذتهای حلال توانایی
انجام سه بخش اوّل را خواهید داشت.»

شاعر می گوید:

از نظم جهان عبرت انگیزاین درّ سخن به گوشت آویز

خواهی به کمال راه یابیبا صبغه نظم عمل بیامیز

بنابراین، برای رسیدن به قله های
رفیع کمال باید با برنامه منظم حرکت
نمود و از هر فرصتی بهره گرفت وگرنه
لحظات زندگی و نفسهای ما که اجزای
عمرمان هستند، به راحتی از دست
خواهند رفت.

سعدی گفته:

نگهدار فرصت که عالم دمی استدمی پیش دانا به از عالمی است

البته اگر انسان فرصتهایی را از
دست داده و مدتهایی بدون نظم و
برنامه زندگی کرده است، نباید در باقی
عمر مأیوس و افسرده شود؛ بلکه از
ضرر در هر موقعی جلوگیری کند سود
خواهد برد. از یک مدیر موفق و
شایسته پرسیدند! تو چگونه به این
همه کار، منظم و به طور دقیق رسیدگی
می کنی؟ او در پاسخ گفت: من طبق
برنامه عمل می کنم و کار امروز را به
فردا موکول نمی کنم و هرگز کاری را
که وقت معینی دارد، به تأخیر
نمی اندازم.

دو. ارزش زیبایی و
پاکیزگی در اسلام

از امتیازات دین مبین اسلام توجه
به زیبایی و آراستگی ظاهری و
پاکیزگی در کنار سیرت پاک و
آراستگی باطنی است. اسلام
همچنان که انسانها را به سوی پاکی و
سلامت روح فرا می خواند، همان طور
به آنان دستور می دهد که ظاهری
جذاب، با سلیقه و زیبا داشته باشند.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «إِنَّ
اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّ ابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ »؛
«خداوند متعال توبه کننده گان [و
کسانی که روح و روان خود را از
آلودگیهای گناه شستشو می دهند] و
پاکان [که با طهارت و نظافت، جسم
خود را از آلودگیها حفظ می کنند [را
دوست دارد.»

علی علیه السلام نیز فرمود: «اَلطُّهْرُ نِصْفُ
الاِْیمانِ؛ پاکیزگی نیمی از ایمان است.»

و در گفتار دیگری زیبایی در
اسلام را در یک جمله خلاصه کرده و
فرموده است: «اِنَّ اللّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ
وَ یُحِبُّ أَنْ یَری اَثَرَ النِّعْمَهِ عَلی عَبْدِهِ؛
خداوند زیباست و زیبایی را دوست
دارد و دوست دارد که اثر نعمت را بر
[وجود] بنده اش ببیند.»

آن حضرت همچنین به فضل بن
عباس فرمود: «فَاَلْبِسْ وَتَجَمَّلْ فَاِنَّ اللّهَ
جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ وَلْیَکُنْ مِنْ حَلالٍ؛
لباس [زیبا] بپوش و خود را بیارای؛
چرا که خداوند زیباست و زیبایی را
دوست دارد و البته به شرط اینکه از راه
حلال باشد.»

رعایت نظافت و پاکیزگی ظاهر،
ناخواسته در دیگران جاذبه ایجاد
می کند و انسانها به سوی فردی که
ظاهری آراسته و زیبا داشته باشد، به
طور ناخودآگاه کشیده می شوند.
شایسته است که یک انسان با ایمان با
رسیدگی به وضع ظاهری خویش و
مرتب کردن لباس و پوشش مناسب و
تمیز، خود را در جامعه دوست داشتنی
و محبوب قرار دهد. این عمل علاوه بر
اینکه موجب عزت و آرامش است،
جلوه ای از خصلتهای زیبای انسان نیز
می باشد.

اساسا عشق به زیبایی و
زیبادوستی از تمایلات فطری بشر
است و تمام طبقات مردم، از اقوام و
ملتهای پیشرفته تا عقب افتاده ترین
افراد جامعه به این حقیقت اذعان
دارند. در روایات اهل بیت علیهم السلام به
پوشش ظاهری زیبا و تمیز و پاکیزه
تأکید فراوان شده است.

امام مجتبی علیه السلام فرمود: «اِنَّ مِنْ
اَخْلاقِ الْمُؤْمِنِینَ… تَجَمُّلاً فِی فاقَهٍ؛ از
ویژگیهای مؤمنین این است که… در
عین فقر و ناداری، ظاهری آراسته [و
پاکیزه] دارند.»

آری، مؤمنین هر چقدر هم فقیر و
بی چیز باشند، خود را در ظاهر مفلوک
و درمانده و کثیف نشان نمی دهند.
ظاهر فرد با ایمان، جلوه ای از ایمان
باطنی اوست. امام مجتبی علیه السلام خود نیز
چنین بود و جمال ظاهری را با جمال
باطنی درهم آمیخته بود و صورت زیبا
را با سیرت نیکو یکسان می نمود.

امام صادق علیه السلام در این زمینه
فرموده است: «کانَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُنْفِقُ
عَلَی الطِّیبِ اَکْثَرَ مِمّا یُنْفِقُ عَلَی الطَّعامِ؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره برای عطر
بیشتر از غذا پول می پرداخت.» و این
اهمیت زیبایی ظاهری را در سیره آن
حضرت می رساند. ناگفته نماند که
همیشه آراستگی ظاهری نشانه
پاکیزگی و لطافت باطن نیست. به قول
پروین اعتصامی:

نه هر پاکیزه رویی، پاکزاد استکه نسل پاک ز اصل پاک زاد است

امام خمینی رحمه الله و آراستگی ظاهری

در اینجا به سیره امام خمینی رحمه الله
نیز اشاره می کنیم که در آراستگی
ظاهری و باطنی کم نظیر بود. امام در
سی سالگی از مدرسین نامی قم بود و
از همان دوران با سایر طلبه ها فرق
می کرد. قیافه ایشان خیلی زیبا و
لباسشان خیلی تمیز و منظم بود. ایشان
مقید بود که کفش تمیز و جوراب
مرتبی بپوشد. عمامه خود را مرتب
می کرد و در جامعه به صورت یک
انسان پاک و منظم ظاهر می شد.

در منزل امام آینه ای بر دیوار قرار
داشت که هر وقت بلند می شد، در آینه
خود را مرتب می کرد.

به اعتراف بسیاری از شاگردان،
امام از نفاق و ریاکاری متنفر بودند و از
حالت فقر نمایی بدشان می آمد. حتی با
اینکه مقروض بودند، به وضع ظاهری
خودشان می رسیدند.

سالها یک قبا و لباده داشتند؛ ولی
همین یک قبا آن قدر تمیز بود که شاید
کمتر کسی به نظافت ایشان پیدا می شد.
موقع صرف غذا دستمالی بلند را
جلوی گردن و سینه قرار می دادند که
احیانا غذا روی لباس ایشان نریزد و
لباسشان لک نگیرد. همیشه از چند
متری اتاق امام بوی عطر به مشام
می رسید.

سه. اهمیت میهمان نوازی
در اسلام

از منظر مکتب آسمانی اسلام،
پذیرایی از میهمان جایگاه ویژه ای
دارد و اهمیت آن را می توان از لابه لای
کتاب خداوند و جوامع حدیثی و متون
فقهی به دست آورد. قرآن کریم بارها
از تکریم میهمان و اجر و پاداش آن
سخن می گوید و در ضمن آیاتی
داستان میهمان نوازی حضرت
ابراهیم علیه السلام را نقل می کند و او را به این
خصلت زیبا می ستاید.

محبوب ترین خصلت

شیخ کلینی در ضمن روایتی
می نویسد: زمانی اسیرانی را به محضر
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آوردند. آنان
همگی به اعدام محکوم شدند. بعد از
اجرای حکم همه، نوبت به آخرین
اسیر رسید؛ در آن حال، حضرت
جبرئیل علیه السلام نازل شد و عرضه داشت:
«یا مُحَمَّدُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَقُولُ لَکَ اِنَّ
أَسِیرَکَ هذا یُطْعِمُ الطَّعامَ وَیُقْرِی الضَّیْفَ؛ ای
محمد! پروردگارت سلام می رساند و
می فرماید: این اسیر تو کسی است که
[به نیازمندان] اطعام می کند و از
میهمانان پذیرایی می نماید.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله این پیام را همراه
با مژده آزادی اش به او ابلاغ کرد. آن
اسیر کافر با تعجب پرسید: آیا
پروردگارت میهمان نوازی را دوست
دارد؟ فرمود: بلی. او که تحت تأثیر این
پیام حیات بخش قرار گرفته بود، با
کمال اشتیاق شهادتین بر لب جاری
کرد و اظهار داشت: سوگند به خدایی
که تو را به حق به پیامبری مبعوث
فرمود! من تا به حال کسی را از در
خانه ام رد نکرده ام و در این راه از
اموالم مضایقه ننموده ام.

از ویژگیهای اهل بیت علیهم السلام

علی علیه السلام می فرمود: «اِنّا اَهْلُ بَیْتٍ
أُمِرْنا أَنْ نُطْعِمَ الطَّعامَ؛ ما اهل بیتی هستیم
که دستور داریم [در راه خدا به
نیازمندان [اطعام کنیم.»

نشانه ایمان

امام صادق علیه السلام فرمود: «مِنَ الاِْیمانِ
حُسْنُ الْخُلْقِ وَاِطْعامُ الطَّعامِ؛ از نشانه های
ایمان خوش خلقی [و پذیرایی از
میهمان] و اطعام غذاست.» همچنان که
مشاهده می کنیم، این خصلت
پسندیده، ارزش والای دینی و
اجتماعی دارد و هر انسانی که به سوی
کمال حرکت می کند، بدون این ویژگی
راه به جایی نخواهد برد. سخاوت،
گشاده دستی و میهمان نوازی از
میانبرترین شیوه های رسیدن به قله
رفیع سعادت است. به همین جهت،
رهبران بزرگ الهی به داشتن چنین
ویژگی انسانی افتخار می کردند.
روایت زیر نمونه ای از این دست
می باشد:

میهمان نوازی علی علیه السلام

امام عسکری علیه السلام فرمود: «روزی
دو نفر میهمان که پدر و پسر بودند به
منزل علی علیه السلام وارد شدند. امام پیش
پایشان برخاست، آنان را احترام کرد و
روبه روی آنان نشست. آن گاه دستور
داد غذا آوردند و از آن خوردند. آن گاه
ظرف آب را به دست گرفت تا بر
دستان مرد بریزد. آن مرد به التماس
افتاد و خود را به خاک افکند و عرضه
داشت: یا امیر المؤمنین! آیا خداوند مرا
در حالی بنگرد که شخصیتی مانند تو
بر دستانم آب می ریزد و من دستانم را
می شویم؟ علی علیه السلام فرمود: بنشین و
دستانت را بشوی! خداوند تو را
می بیند، در حالی که برادرت که با تو
هیچ فرقی و امتیازی ندارد، به تو
خدمت می کند و با این عمل خود، ده
برابر عمل اهل دنیا را در بهشت
می جوید و به همین اندازه به
داراییهایش در بهشت اضافه می شود.
مرد میهمان در جایش نشست. علی علیه السلام
فرمود: تو را قسم می دهم به آن حق
بزرگ من ـ که تو آن را می شناسی و بر
آن احترام می کنی ـ و به تواضع تو در
برابر خداوند که خداوند به تو پاداش
خیر دهد، به من اجازه بده آن خدمتی
را در حق تو به جا آورم که تو را
شرافت می بخشد. دستانت را راحت و
مطمئن بشوی؛ آن چنان که اگر قنبر آب
می ریخت، راحت می شستی. آن مرد
میهمان نیز چنین کرد.

پس از فراغت از شستن دست
مرد میهمان، امام آفتابه چوبین را به
دست محمد بن حنفیه داد و فرمود:
پسرم! اگر این پسر تنها آمده بود و
پدرش در کنارش نبود، من شخصا به
دست او آب می ریختم؛ امّا خداوند
متعال دوست نمی دارد که هرگاه پسر و
پدری با هم بودند، بین آنان تساوی
برقرار شود. به این جهت، پدر به پدر
خدمت کرد و شایسته است پسر نیز به
پسر خدمت کند. محمد حنفیه نیز بر
دستان پسر آب ریخت.»

بعد از نقل این روایت، امام حسن
عسکری علیه السلام فرمود: «هر کس در این
امور از علی علیه السلام پیروی کرد، او شیعه
راستین است.»

البته پذیرایی از میهمان در مکتب
اسلام دایره ای فراتر از پیروان مکتب
دارد و یک ارزش انسانی است. رسول
گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه به
علی علیه السلام سفارش می کند که: «اَکْرِمِ
الضَّیْفَ وَلَوْ کانَ کافِرا؛ میهمان را گرامی
بدار، گرچه کافر باشد.» بلی، اکرام
میهمانی که از در وارد می شود، بر هر
انسانی لازم است و خداوند متعال
دوست دارد که تکریم شود.

میهمان ماست هر کس بی نواستآشنا با ماست چون بی آشناست

میزبانی امام حسن علیه السلام

روزی امام مجتبی علیه السلام از محلی
عبور می کردند، کودکانی را در کوچه
دیدند. آنان دور هم جمع شده، هم
بازی می کردند و هم به خوردن خرده
نانهایی مشغول بودند. کودکان وقتی
امام را دیدند، با شور و علاقه حضرت
را به جمع کوچک و س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.