پاورپوینت کامل خودباوری (۲) ۸۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خودباوری (۲) ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خودباوری (۲) ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل خودباوری (۲) ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۸

اشاره

در شماره گذشته پس از تعریف و
توضیح خودباوری، دو مورد از عوامل
رشد استعداد و خودباوری را مورد
بررسی قرار داده و دو عامل تفکر و
مقایسه را بیان کردیم. اینک با بررسی
چند عامل دیگر، ادامه بحث را پی
می گیریم.

۳. معنویت

معنویت یکی از راههایی است که
همه انسانها چه کسانی که به
خودباوری رسیده اند و چه کسانی که
به خاطر عدم خودپذیری به یأس و
نومیدی و گاه انحراف از مسیر صحیح
کشیده شده اند، به آن نیازمندند. اهمیت
و نقش معنویت در نیل به هدف، به
اندازه ای است که اگر اسباب معنوی
برای انجام کاری فراهم نشود، رسیدن
به هدف، با مشکل مواجه خواهد شد.

بنابراین، انسان زمانی به خود
شکوفایی می رسد که اهل معنویت
باشد؛ چرا که معنویت، یأس و
نومیدی، اضطراب و تزلزل را از انسان
دور می کند و بذر اطمینان و امید را در
دل او می کارد؛ چنان که قرآن
می فرماید: «اَلا بِذِکْرِ اللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛
«آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش
می یابد.»

اگر جوان بداند و درک کند که
خارج از وجودش کسی است که به او
توجه کرده، او را یاری می کند؛
همان طور که به صراحت فرموده
است: در صورتی که به یاد من باشید،
من نیز به یاد شما هستم؛ «فَاذْکُرُونی
أَذْکُرْکُمْ»، و نیز فرموده است: «نَحْنُ
أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»؛ «ما به او
(انسان) از رگ قلبش نزدیک تریم»؛
دیگر هیچ گاه خودباختگی و احساس
نا امیدی به او دست نخواهد داد.

اگر انسان بفهمد تنها نیست،
نیروی جدیدی پیدا می کند. در مقابل،
فراموشی خدا و دوری از معنویت،
موجب فراموشی خود او می شود.
قرآن کریم می فرماید:

«وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ
أَنْفُسَهُمْ»؛ «و همچون کسانی نباشید که
خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را
به «خودفراموشی» گرفتار کرد.»

۴. همت بلند، سخت کوشی و
پشتکار

از ویژگیهای مهم انسان و از
راههای رسیدن به استعدادهای نهفته،
استقامت، سخت کوشی، همت و
پشتکار است. چه بسا افرادی که در
آغاز، روحیه تلاشگری دارند، اما وقتی
به سختیها و مشکلات بر می خورند،
ناتوان شده، خود را می بازند و از تلاش
و کوشش باز می ایستند. جوانان در
مسیر زندگی شخصی و اجتماعی
خویش به موفقیتهایی دست می یابند.
بعضی از این پیروزیها در کوتاه مدت و
برخی در دراز مدت به دست می آید.
مهم آن است که جوان به علت دیر
شدن کامیابی و موفقیت، دست از کار
نکشد و پیروزی را دست نیافتنی
نداند. در غیر این صورت، اولین گام
برای عدم خودباوری بر داشته خواهد
شد و نخستین گام، گامهای بعدی را به
دنبال خواهد داشت. امیر المؤمنین
علی علیه السلام می فرماید: «خَیْرُ الْهِمَمِ اَعْلَاهَا؛
بهترین همتها، بالاترین آنهاست.»

و امام صادق علیه السلام می فرماید: «ثَلَاثٌ
یَحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِی قَصْرُ الْهِمَّهِ وَ
قِلَّهُ الْحِیلَهِ وَ ضَعْفُ الرَّأْیِ؛ سه چیز انسان
را از درخواست درجات بالا باز
می دارد: همت کوتاه، چاره اندیشی
کم، رأی و نظر ضعیف.»

امام سجاد علیه السلام نیز در صحیفه
سجادیه، بالاترین همت را از خداوند
درخواست می کند: «أَسْئَلُکَ مِنَ الْهِمَمِ
أَعْلَاهَا؛ خدایا! از تو بالاترین همت را
مسئلت می نمایم!»

آنچه از زندگی مردان پیروز به
دست می آید، آن است که برای رسیدن
به اهدافشان، همگی اهل کار و کوشش
بوده اند. این همه صنایع شگفت انگیز،
اختراعات و اکتشافات بی نظیر، نتیجه
کوششهای خستگی ناپذیر کسانی بوده
است که بسیاری از آنها نابغه نبوده اند.
قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ
إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری»؛ «و
اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و
کوشش او نیست و اینکه تلاش او به
زودی دیده می شود.»

و حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«مَنْ طَلَبَ شَیْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ؛ کسی که
چیزی را طلب کند، به [همه] آن یا
بعض آن دست می یابد.»

سقراط فیلسوف بزرگ یونانی راز
رسیدن به اهداف بلند را سعی و تلاش
و پشتکار معرفی می کند، چنان که
می گویند: روزی سقراط کنار نهر آبی
ایستاده بود. مرد جوانی نزد وی رفت و
از او خواست که برای کسب دانش او
را یاری کند. سقراط با یک حرکت
ناگهانی، گردن مرد جوان را گرفت و
سرش را زیر آب فرو برد. مرد جوان
برای بیرون آوردن سرش، شروع به
تقلاّ کرد، یک لحظه توانست سر خود
را بیرون آورد و نفس نفس زنان هوا را
ببلعد. سقراط بار دیگر سرش را در
آب فرو برد و به همین ترتیب چند
مرتبه این کار را تکرار کرد. سرانجام
وقتی مرد جوان توانست با تلاش،
سرش را از آب بیرون آورد با ناباوری
به سقراط خیره شد و گفت: چرا این
کار را کردی؟ سقراط در پاسخ گفت:
«وقتی به همان اندازه که هوا را
می خواهی، دانش را خواستی، آن وقت
به آن دست خواهی یافت.»

۵. توجه به طبیعی بودن تفاوته

چنانکه گذشت مقایسه های
ناصواب بین خود و دیگران به حس
خود باوری لطمه زده ،انسان را روز به
روز از مسیر اصلی زندگی که راه رشد
و شکوفایی است، دور می سازد.

اگر جوان و نوجوان به این مهم
توجه داده شود که همان گونه که
انگشتان دست هر انسان و حتی اثر
انگشتان با یکدیگر متفاوت است،
استعداد هر کس نیز متفاوت می باشد،
دیگر به خاطر عدم وجود یک امتیاز
خود را سرزنش نخواهد کرد؛ بلکه به
دنبال یافتن استعداد نهفته در خویش
خواهد گشت.

دانشمندان و هنرمندان بسیاری
وجود داشته و دارند که در یک رشته یا
چند رشته شکست خورده اند، اما
تلاش و کوشش خود را در رشته ای
دیگر به کار گرفته اند، تا اینکه استعداد
واقعی خود را یافته اند. حضرت
علی علیه السلام می فرماید: «إِذَا کَانَ فِی رَجُلٍ خَلَّهٌ
رَائِقَهٌ فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا؛ اگر در کسی
خصلتی شگفت دیدید، همانند آن را
نیز انتظار کشید.»

در تاریخ نیز مشهور است که
مردی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و
خواستار مناظره با حضرت شد.
امام علیه السلام درباره موضوعات مورد
مناظره پرسید و درباره هر موضوع،
شخص خاصی از شاگردانش را معرفی
کرد.

این عمل امام نشانگر آن است که
لازم نیست یک نفر در همه زمینه ها
آگاه و مطلّع باشد و از این جهت
اختلاف بین شاگردان یک کلاس، آن
هم در محضر امام صادق علیه السلام امری
طبیعی می باشد.

رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:
«اعْمَلُوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ؛ شما کار و
کوشش نمایید، ولی [متوجه باشید که[
هر کس برای کاری آفریده شده است.»

حضرت علی علیه السلام نیز تفاوت را
مایه خیر دانسته، می فرماید: «لَا یَزَالُ
النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا تَفَاوَتُوا فَإِذَا اسْتَوَوْا هَلَکُوا؛
مردم تا زمانی که با یکدیگر
متفاوت اند، همواره در خیر و خوبی به
سر می برند؛ ولی اگر یکسان گشتند،
هلاک خواهند شد.»

آنچه جوان و نوجوان را در راه
رشد و ترقی کمک می کند و به او
خودباوری می بخشد، توجه به این
نکته است که زندگی همانند میدان
کارزار است. در صحنه حیات یکی
پیروز شده، جلو می رود و دیگری
زمین خورده، دچار شکست می گردد؛
اما نه تنها شکست دلیل ضعف و
خواری نیست، بلکه ناکامیها علاوه بر
اینکه عامل پختگی است، راه را برای
رشد و ترقی بیشتر باز می کند.

۶. استفاده از امکانات موجود

توجه و استفاده هر فرد از
امکانات موجودی که در اختیارش
می باشد، عامل مهمی برای رشد
استعداد و راهی برای حس خودباوری
محسوب می شود. یکی از عواملی که
راه را برای رشد جوان و نوجوان
می بندد این است که تصور کند هر
پیشرفتی نیازمند امکانات خاصی
است و بدون آن، رسیدن به هدف غیر
ممکن است؛ در حالی که بسیاری از
جوانان نقاط محروم کشور با حداقل
امکانات به مقاماتی دست یافته اند که
تصور آن برای افرادی با نهایت
امکانات، بسیار مشکل است. حضرت
علی علیه السلام می فرماید: «التَّلَطُّفُ فِی الْحِیلَهِ
اَجْدَی مِنَ الْوَسِیلَهِ؛ مهربانی کردن در
چاره جویی سودمندتر از وسیله
است.»

البته در صدد نفی تأثیر محیط و
امکانات در رشد و پیشرفت نیستیم؛
اما تکیه بر آن را بهانه ای برای فرار از
کار و تلاش و مانعی برای رشد
استعداد می دانیم.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَاَرِدْ مَا یَکُونُ؛
هرگاه آنچه را که می خواهی، وجود
ندارد، پس آنچه را که وجود دارد،
بخواه!»

و نیز می فرماید: «إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ
فَلَا تُبَلْ کَیْفَ کُنْتَ؛ هرگاه آنچه را که
می خواهی، نبود، پس باک مدار که
چگونه باشی.»

یعنی به هر وضعی که هستید، به
همان راضی و خشنود باشید تا اینکه از
آن زحمت و غم و یأس فارغ شوید.

۷. اضطرار

یکی دیگر از زمینه های رشد و
شکوفایی استعداد، اضطرار است. اگر
انسان به روشنایی، ارتباط، پرواز، و
صدها چیز دیگر نیاز پیدا نمی کرد،
هیچ گاه قادر به اختراع برق، تلفن،
هواپیما و… نبود.

به همین دلیل، معمار و بینان گذار
انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی را یک
رحمت بر می شمرد.

علت تعبیر گرانبهای امام این بود
که اگر جنگی به وجود نمی آمد و اگر
ایران در تحریم نظامی قرار
نمی گرفت، به یقین دسترسی جوانان ما
به ساخت سلاحهای پیشرفته جنگی و
تسلیحات نظامی حتی تا زمان حاضر
انجام نمی پذیرفت. اگر جوانان ما به
ساخت سلولهای بنیادین و استفاده از
انرژی هسته ای دسترسی پیدا کرده اند،
در گرو اضطرار و نیاز می باشد.

طارق یکی از سرداران بزرگ
اسلامی است که در یکی از جنگها،
احساس کرد سربازان در حال تزلزل
می باشند و تزلزل آنان برابر با شکست
سپاه اسلام است. لذا فرمان داد همه
کشتیهایی را که سربازان را به میدان
نبرد آورده بود، سوزاندند تا آنان به
چیزی جز پیروزی فکر نکنند و چون
احتمال «شکست» آنها برابر مرگ و
نابودی بود، تا سر حد فتح و پیروزی
جلو رفتند و پرچم اسلام را بر فراز
معابد مسیحیت در اسپانیا بر
افراشتند.

همه افراد انسانی در تمام دوران
زندگی ولو برای یک بار، دچار
بحرانهای سخت شده اند.

در چنین مواردی هر کس بهتر
می داند که با چه شهامت و قدرتی خود
را از آن مشکلات رهانیده است. شاید
برای بسیاری از آنها شگفت آور بوده
است که چگونه چنین زور و قدرتی را
از خود ظاهر ساخته اند، ولی بررسی
دقیق، این حقیقت را آشکار می سازد
که چون حیثیت، جان یا مال خود را در
خطر نابودی می دیده اند، به ناچار به
نیرو و استعداد اصیل و هوش و ابتکار
خود پناهنده شده، و خود را از مهلکه
نجات داده اند. و بدین ترتیب،
بحرانهای زندگی، عامل پیدایش
استعداد، جرأت و ابتکار فوق العاده
می گردد.

۸. مخفی کردن هدف

یکی از عوامل موفقیت برخی
افراد این است که هدف و برنامه خود
را برای دیگران افشا نمی کنند.

مولی الموحدین علی علیه السلام
می فرماید: «مَنْ کَتَمَ سِرَّهُ کَانَتِ الْخِیَرَهُ فِی
یَدِهِ؛ کسی که اسرارش را مخفی دارد،
نتیجه خوب کارش به دست خود
اوست.»

بسیار اتفاق افتاده است که افشای
یک هدف موجب مخالفتهای شدید
یک فرد یا گروه شده و موجب بسته
شدن راههای پیشرفت و رشد گردیده
است؛ چنان که کلمات، حرکات و حتی
سکوت یک فرد در مقابل هنر و حرفه
و صنعت یک تازه کار موجب از بین
رفتن استعداد او در آن زمینه می شود.
امام صادق علیه السلام با توجه به همین
واقعیت، می فرماید: «إِظْهَارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ
یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَهٌ لَهُ؛ آشکار کردن چیزی
قبل از آنکه [ثابت شود و] استحکام
یابد، موجب خراب شدن آن است.»

شایان ذکر است که مخفی کردن
هدف با مشورت کردن با اهل فن که به
آن سفارش شده، منافات ندارد؛ اما
اعلام و افشای زود هنگام بعضی از
برنامه ها، می تواند اثرات منفی زیر را
به دنبال داشته و ناخواسته انسان را از
رسیدن به هدف باز دارد:

الف. انتظارات را زیاد می کند.

ب. باعث مانع تراشی در کار
می شود.

ج. حسادت برخی را بر
می انگیزاند.

مطالعه تاریخ این حقیقت را
آشکار می سازد که بسیاری از
مخترعین، حتی پس از پیروزی و
موفقیت، مورد حسادت قرار گرفته اند
و سیل اعتراضات و تهدیدات به سوی
آنها سرازیر شده است. نیوتن که قانون
جاذبه عمومی را کشف کرد، کسی بود
که تا قبل از این موفقیت، همه به راستی
و صداقت او ایمان داشتند و بزرگان
کلیسا درباره او می گفتند که هرگز
روحی مفیدتر از روح نیوتن ندیده اند؛
ولی وقتی قانون جاذبه را کشف کرد،
هزاران نوع اتهام را متوجه او کردند و
او را خیانت کاری شمردند که
می خواهد خدا را از تخت سلطنت و
قدرت پایین کشد.

بنابراین، اگر افرادِ به مقصد و
هدف رسیده مورد تهمت و افترا قرار
می گیرند، به یقین کسانی که در ابتدای
راه هستند و تا رسیدن به هدف راه
دشواری را در پیش دارند، بیشتر مورد
هجمه و تمسخر قرار می گیرند و کم کم
این تمسخرها روح خودباوری را در
انسان کشته و راه رشد و ترقی را بر او
می بندد.

۹. شروع از کارهای کوچک

یکی از سفارشات برای پرورش و
رشد استعداد، شروع از کارهای
کوچک و زودبازده است. به تجربه
ثابت شده است که بسیاری از افراد، با
تمام توان، کار بزرگی را آغاز کرده اند،
ولی در میانه راه بر اثر خستگی یا
ملامت یا… قادر به ادامه مسیر نبوده اند
و این موجب سرخوردگی و یأس و
نومیدی آنها برای همیشه گردیده
است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ أَرْجَی مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛
کار اندکی که ادامه دهی از کار بسیاری
که از آن به ستوه آیی، امیدوار کننده تر
است.»

ضرب المثل فارسی «لقمه را باید
به اندازه دهان برداشت» نیز ما را به این
نکته رهنمون می شود که هر کس باید
به اندازه توان و قدرت و تجربه ای که
دارد، کاری را شروع کند. در غیر این
صورت، احتمال شکست بسیار و از
دست رفتن توان و استعداد و لطمه به
روح خودباوری طبیعی خواهد بود.

البته جامع نگری و داشتن هدف
بلند، با کار بزرگ متفاوت است.

مهندس جوانی که دورنما و
نقشه ای از یک ساختمان را طرا