پاورپوینت کامل اعتماد به نفس ملی در کلام رهبر معظم انقلاب (۲) ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اعتماد به نفس ملی در کلام رهبر معظم انقلاب (۲) ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اعتماد به نفس ملی در کلام رهبر معظم انقلاب (۲) ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اعتماد به نفس ملی در کلام رهبر معظم انقلاب (۲) ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۳۲
اشاره
آنچه پیش رو دارید، متن سخنان
مهم رهبر معظم انقلاب در جمع
دانشجویان یزد می باشد که از سایت
رهبری گرفته شده و با اندکی تلخیص
ارائه می گردد. بخش نخست این
سخنان در شماره قبل ارائه گردید و
اینک ادامه را آن پی می گیریم.
* * *
انرژی هسته ای پشتوانه
مستحکم اعتماد به نفس ملی
ببینید، اینها آن چیزهایی است که
اگر چنانچه توجه کنید، خواهید دید
همان نقشه ایجاد یأس دشمن است که
حالا یک کار به این عظمت انجام گرفته
– مسئله انرژی هسته ای – این همه
درباره اش مردم شادی و خوشحالی
کردند، آقا در بیاید که: چرا شما بی خود
مملکت را به این چالشهای این چنینی
می کشانید، برای خاطر یک چیز
کم اهمیتِ انرژی هسته ای؟! ببینید، این
همان ایجاد یأس است؛ این همان
چیزی است که شما باید مراقبش
باشید. این یکی از آن رخنه هاست که
اعتماد به نفس ملی را ضربه می زند؛
همچنان که در چند سال قبل متأسفانه
این کار شد. یعنی همین مسئله انرژی
هسته ای را که باید پشتوانه مستحکم
اعتماد به نفس ما ملت ایران می شد،
خواستند وسیله ای بکنند برای اینکه
اعتماد به نفس را از ما بگیرند. هی
فشار آوردند که باید این را تعطیل
کنید، باید آن را تعطیل کنید، باید آن را
تعطیل کنید. رسیدند به کارخانه
یو.سی.اف اصفهان، گفتند: این را هم
باید تعطیل کنید. آن مقدمات اوّلی
است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم
که اگر این حرف را گوش کردید، فردا
خواهند گفت باید معادن اورانیوم را
هم که توی این کشور هست، کلاً
یک جا جمع کنید بدهید به ما، تا
خاطرجمع شویم که شما نمی خواهید
بمب اتم بسازید!
این فرایند عقب نشینی البته برای
ما یک فایده ای داشت – بی فایده نبود
این عقب نشینیها – فایده اش این بود که
هم خودمان وعده ها و حرفهای رقبای
اروپایی و غربی را تجربه کردیم، هم
افکار عمومی دنیا تجربه کرد. امروز
هر کس به ما می گوید آقا تعلیق موقت
بکنید، ما می گوییم تعلیق موقت را که
یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق
موقت کردیم. فایده اش چه شد؟ اول
گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق
داوطلبانه بکنید؛ ما هم به خیال موقت
و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم. بعد
هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد،
یک قرشمال بازی ای در سطح دنیا
درست کردند ـ در سطح مطبوعات و
رسانه ها و محافل سیاسی ـ وای، داد،
داد، ایران می خواهد تعلیق را بشکند!
تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً
حق ندارد نزدیکش برود! ما این را
تجربه کرده ایم؛ دیگر، تجربه جدیدی
نیست. آخرش هم گفتند: این تعلیق
موقت کافی نیست؛ اصلاً باید به کلی
بساط اتمی را جمع کنید. همین
اروپاییها که می گفتند شش ماه تعلیق
کنید، وقتی این کار را کردیم، گفتند
بایستی جمع کنید! این فرایند
عقب نشینی، این فایده را برای ما
داشت؛ هم برای خود ما تجربه شد، هم
برای افکار عمومی دنیا تجربه شد.
لیکن عقب نشینی بود دیگر؛
عقب نشینی کردند.
من همان وقت هم در جلسه
مسئولین ـ که از تلویزیون پخش شد ـ
گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند
مطالبه پی درپی ادامه بدهند، بنده خودم
وارد میدان می شوم؛ همین کار را هم
کردم. بنده گفتم که بایستی این روند
عقب نشینی متوقف شود و تبدیل
بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش
هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که
این عقب نشینی در آن دولت انجام
گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان
دولت قبل، اولین قدم به سمت
پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته
شد که کارخانه یو.سی.اف اصفهان
راه اندازی شود، و راه اندازی هم شد، و
دنبالش هم بحمدالله این پیشرفتهای
بعدی است تا امروز.
مایه اعتماد به نفس ملی را تبدیل
می کنند به مایه بی اعتمادی، که نبادا
دشمن حمله کند، نبادا دشمن ضربه
بزند. از این قبیل مسائل زیاد است؛ این
چیزهایی که سعی می کنند با وسوسه
ایجاد کردن، کار خود را پیش ببرند.
مثلاً ما یکی از سیاستهای اساسی مان
قطع رابطه با آمریکاست. هرگز هم
نگفتیم ما تا ابد قطع رابطه خواهیم بود؛
نه، هیچ دلیلی ندارد که تا ابد قطع رابطه
با هر کشوری، با هر دولتی داشته
باشیم. مسئله این است که شرائط این
دولت به گونه ای است که رابطه با او
برای ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر
کشوری به دنبال تعریف یک منفعتی
ایجاد می کند؛ آنجایی که برای ما
منفعت ندارد، دنبال رابطه نمی رویم؛
حالا اگر ضرر داشت، به طریق اولی
دنبال رابطه نمی رویم.
مضر بودن رابطه با آمریکا
رابطه سیاسی با آمریکا برای ما
مضر است. اولاً خطر آمریکا را کم
نمی کند. آمریکا به عراق حمله کرد؛ در
حالی که با هم رابطه سیاسی داشتند،
سفیر داشتند؛ این آنجا سفیر داشت، آن
هم اینجا سفیر داشت. رابطه که خطر
جنون آمیز و سیطره طلبانه هیچ قدرتی
را از بین نمی برد. ثانیا وجود رابطه
برای آمریکاییها ـ نه امروز، همیشه
این طور بوده ـ وسیله ای بوده است
برای نفوذ در قشرهای مستعد
مزدوری در آن کشور. انگلیسیها هم
همین طور بودند. انگلیسیها هم در
طول سالیان متمادی سفارتخانه شان
مرکز ارتباط با سفلگان ملت بود؛
کسانی که حاضر بودند خودشان را به
دشمن بفروشند. سفارتخانه ها یکی از
کارهایشان این است.
در همین قضایایی که حدود هفده
هجده سال پیش در چین اتفاق افتاد و
جنجال فوق العاده ای شد، سفارت
آمریکا محور و مرکز اداره آشوبها و
اغتشاشها بود. اینها این خلأ را در ایران
دارند؛ احتیاج به پایگاه دارند، و پایگاه
ندارند؛ این را می خواهند. احتیاج به
رفت و آمد آزاد و بی دغدغه مأموران
جاسوسی و مأموران اطلاعاتی شان و
ارتباطات نا مشروع آنها با عناصر سفله
و مزدور دارند؛ اما این را ندارند.
ارتباط، این را برای آنها تأمین می کند.
حالا می نشینند آقایان ورّاجی کردن و
حرف زدن و استدلال کردن، که نبود
رابطه با آمریکا برای ما مضر است. نه
آقا! نبود رابطه با آمریکا برای ما مفید
است. آن روزی که رابطه با آمریکا مفید
باشد، اول کسی که بگوید رابطه را
ایجاد بکنند، خود بنده هستم.
می گویند: چرا جلب دشمنی
آمریکا را می کنید؟ مثلاً فرض کنید
حالا رئیس جمهور تعبیر تندی
می کند، ناگهان آقایانِ به اصطلاح عقلا
می گویند این تعبیر تند بود؛ این
دشمنی آمریکاییها را جلب می کند. نه
آقا! دشمنی آمریکاییها تابع این الفاظ و
تعبیرات نیست. دشمنی، دشمنیِ
اصولی است. این دشمنی در زمانهای
مختلف بوده. از اول انقلاب تا حالا
دشمنی بوده ـ حالا بحث خطر حمله
نظامی را بعد یک جمله ای عرض
خواهم کرد ـ حداقل در طول هجده
سال اخیر، یعنی از بعد از پایان جنگ
تحمیلیِ هشت ساله تا امروز، همیشه
این خطر وجود داشته؛ یعنی همیشه ملت
ایران تهدید می شده، که ممکن است اینها
حمله نظامی بکنند؛ مال امروز نیست. آن
چیزی که می تواند خطر دشمن را ضعیف
کند، نمایش قدرت شماست، نه نمایش
ضعف شما. نمایش ضعف شما دشمن را
تشجیع می کند. آن چیزی که ممکن است
جلوی خودسری و خودکامگی دشمن را
بگیرد، این است که احساس کند شما
قدرتمندید. اگر احساس کند ضعیفید،
بدون مانع، هر کاری که بخواهد بکند،
می کند.
ب. اشکال تراشی غیرمنطقی
یک نمونه از ایجاد یأس که من این
را لازم است عرض کنم ـ یعنی انصاف
اقتضاء می کند که انسان اینها را بگوید ـ
اشکال تراشیهای غیر منطقی است.
امروز شما ملاحظه کنید؛ متأسفانه
راجع به اغلب تصمیمات دستگاه اداره
کشور از سوی یک عده مخالف خوان
اشکال تراشی می شود؛
اشکال تراشیهای غیر منطقی. اگر
تصمیم اقتصادی است، اگر تصمیم
سیاسی است، اگر تصمیم در حوزه
مسائل هنری و فرهنگی است، اگر
تصمیم در حوزه مسائل بین المللی
است، به خصوص نسبت به دولت ـ
حالا نسبت به رهبری یک مقدار
رودربایستی ای هست و یک چیزهایی
را ملاحظه می کنند ـ آزاد، راحت و با
اهانت مطالبی می گویند. این کارها
زشت است.
ممکن است کسانی که این کارها
را می کنند، ندانند چه تأثیر سوئی این
کار دارد. این، همان ایجاد یأس است؛
یعنی نقطه مقابل اعتماد به نفس. این،
حالت ایجاد خودباختگی و انفعال و
خودکم بینی است. خیلی از کسانی که
در این میدانها تلاش می کنند، فعالیت
می کنند، متأسفانه نمی فهمند و توجه
ندارند که تأثیر کارشان چیست. اینها
آدمهای بدخواهی نیستند. البته بعضی
بدخواه هستند، اما غالبا بدخواه
نیستند؛ ملتفت نیستند، ارزیابی درستی
از کار خودشان ندارند. دولت تصمیم
اقتصادی می گیرد، اعتراض پشت سر
اعتراض، آن هم با لحنهای اهانت آمیز؛
تصمیم سیاسی می گیرد، همین طور؛
تصمیم بین المللی می گیرد، همین
طور؛ به فلان سفر می رود، همین طور؛
به فلان سفر نمی رود، همین طور.
وقتی ما سوار این اتوبوس شدیم و به
این راننده اطمینان کردیم، دیگر سر هر
پیچی که نباید گفت آقا مواظب باش،
آقا دستم فلان شد، دلم لرزید. خب
دارد رانندگی می کند، می رود دیگر.
این در حالی است که این دولت انصافا
دولت پرکار و در بعضی از
خصوصیات نمونه است. اینکه به همه
شهرها می روند، این خیلی برای من
مهم است؛ خیلی برای من جالب است.
رئیس جمهور، وزیر و مدیران ارشد
اجرائی کشور به شهرهای مختلف
می روند. این رفتن به شهرها خیلی
تأثیر دارد. بعضی می گویند آقا ما
گزارشها را که می خوانیم؛ نه، گزارش
خواندن فرق می کند با رفتن. شاید
بیش از اغلب مدیرها برای من گزارش
می آید. وقتی انسان می رود به یک
شهری، می رود به یک استانی،
می نشیند با یک مردمی، می نشیند با
یک مجموعه جوانی، می بیند گزارشها
با آنچه که واقعیت است، تفاوتهایی
دارد. انسان آنچه که می بیند و می شنود،
از گزارش خیلی باارزش تر است. این
کار را امروز دولت دارد می کند. به همه
جای کشور سفر می کنند. یک گوشه ای
از این را می گیرند، تبدیلش می کنند به
نقطه ضعف و ایراد گرفتن. چرا در این
سفر صد تا مصوبه داشتید؛ در حالی که
پنجاه تایش بیش تر قابل عمل نیست؟
خیلی خوب، حالا پنجاه تایش عمل
بشود؛ این بهتر از هیچی نیست؟ اینها
ایجاد یأس است. ایرادتراشیهای
بی خود: چرا به فلان سفر رفتید؟ چرا
به فلان سفر نرفتید؟ اینها
اشکال تراشیهایی است که یأس آفرین
است. عرض کردم؛ اغلب کسانی هم که
این کار می کنند، توجه ندارند به دنباله
کارشان. بالاخره هر دولتی ضعفی
دارد. نه اینکه این دولت ضعف ندارد؛
چرا، ضعف و خطا دارند؛ مثل بقیه
دولتها. بنده ای که می خواهم خطا
بگیرم، مگر خودم خطا ندارم؟
خطاهای ما الی ماشاءالله؛ یکی دو تا که
نیست. انسان جایزالخطاست؛ باید
تلاش کند خطا نکند یا کم تر بکند.
کسانی هم که خطای طرف مقابل را
می بینند، باید دلسوزی کنند و خطا را
به گوش او برسانند؛ اما هوچیگری
کردن، مردم را دلسرد کردن، اعتماد به
نفس مردم را شکستن، آنها را ناامید
کردن نسبت به آینده، هیچ روا نیست.
این خطاب من به همه است؛ هم به
مطبوعات، هم به رسانه ها، هم به مسئولین،
هم به کسانی که منبرهای گوناگون خطابه و
سخن گفتنِ با مردم را دارند؛ در مجلس، در
نما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 