پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت، یار وفادار پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت، یار وفادار پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت، یار وفادار پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت، یار وفادار پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۱

آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفتکه اگر سر برود از دل و از جان نرود

گر رود از پی خوبان دل من معذور استدرد دارد چه کند کز پی درمان نرود

یکی از شیوه های کار آمد برای
آشنایی با آموزه های مکتب حضرت
محمد صلی الله علیه و آله ، شناختن اصحاب خاص و
یاران راستین آن گرامی است. این قلم
سعی دارد در ضمن سلسله
نوشتارهایی به این مهم بپردازد. در این
مرحله، یکی از یاران صدیق و خادمان
راستین اسلامی و مروّج معارف
وحیانی قرآن و اهل بیت علیهم السلام را به
مخاطبان گرانقدر معرفی می کنیم، به
امید آنکه در پیمودن راه سعادت و
کمال، روشنگر راهمان باشد.

ابو عماره خزیمه بن ثابت
انصاری، از بنی خطمه (تیره ای از قبیله
اوس و از گروه انصار) است. او که از
شجاعان قبیله خود بود، به خاطر پاکی
دل و صفای باطن به آیین توحیدی
اسلام گروید و در اعتقادات خویش
نسبت به ارزشهای الهی در میان
خواص اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
شهرتی بسزا یافت. او یگانه مردی
است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله شهادت و
گواهی او را به جای دو شاهد قرار داد و
او را به ذو الشهادتین ملّقب نمود. امیر
مؤمنان علی علیه السلام نیز با تجلیل بی نظیر از
خزیمه بن ثابت، حزن و اندوه خود را
از فقدان این بزرگمرد این گونه ابراز
می دارد:

«أَیْنَ عَمَّارٌ وَأَینَ ابْنُ التَّیِّهانِ وَأَیْنَ ذُو
الشَّهادَتَیْنِ وَاَیْنَ نُظَراؤُهُمْ مِنْ اِخْوانِهِمُ الَّذِینَ
تَعاقَدُوا عَلَی الْمَنِیَّهِ وَاُبْرِدَ بِرُؤُوسِهِمْ اِلَی
الْفَجَرَه؛ کجاست عمار؟ و کجاست ابن
تیهان؟ و کجاست ذو الشّهادتین؟ و
کجایند همانند آنان از برادرانشان که
پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را
برای ستمگران هدیه فرستادند؟»

آنگاه امیر المؤمنین علیه السلام دست
خویش را بر محاسن شریفش کشیده،
در فراق این یاران مدتی طولانی اشک
می ریزد و سپس عادات پسندیده و
نیک آنان را بر می شمارد: «أوِّهِ عَلَی
اِخْوانِیَ الَّذِینَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَاَحْکَمُوهُ وَتَدَبَّرُوا
الْفَرْضَ فَاَقَامُوهُ اُحْیَوُا السُّنَّهَ وَاَماتُوا الْبِدْعَهَ
دُعُوا لِلْجِهادِ فَاَجَابُوا وَوَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ؛
دریغا! از برادرانم که قرآن را خواندند
و بر اساس آن قضاوت کردند [و
دستوراتش را به کار بستند]. آنان در
واجبات الهی اندیشه کرده، آن را به پای
می داشتند. سنّتها را زنده می کردند و
بدعتها را از بین می بردند. دعوت به
جهاد شدند و آن را پذیرفتند و به رهبر
[خود [اطمینان داشتند و [صمیمانه] از
او اطاعت کردند.»

مبارزه با بت پرستی و محو آثار
آن، کمک در جمع آوری قرآن، حضور
در مجلس خاتم بخشی علی علیه السلام ،
روایت حدیث غدیر، سرافرازی در
آزمونهای سخت صدر اسلام، حضور
مستمر در صحنه های نبرد حق و باطل
(از بدر تا صفین)، پیشتازی در
جبهه های فرهنگی کفر و ایمان،
درخشش در عرصه هنر، شعر و
خطابه، ایستادگی در برابر انحراف
رهبری مسلمانان، تربیت فرزندانی
محدّث و هنرمند و بالاخره اهدای
جان در پیشگاه جانان تحت لوای امیر
مؤمنان علی علیه السلام ، تنها بخشی از
صفحات تاریخ زرّین و صفات زیبای
این راد مرد الهی است.

برای آشنایی بیش تر و بهتر با این
چهره درخشان آسمان تشیّع و سیمای
تابناک اسوه علم و عمل در میان یاران
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، این نوشتار را تحت
چهار عنوان به خوانندگان گرامی
تقدیم می کنیم:

۱. ویژگیهای زندگی؛

۲. در کلام معصومین علیهم السلام ؛

۳. از منظر اهل نظر؛

۴. آثار و فرزندان.

مطمئنا شناخت این چهره های
ارزشمند، آثار تربیتی و اخلاقی
فراوانی را در پرورش نسل جوان و
راهنمایی آنان به سوی ارزشهای
والای انسانی و الهی به همراه خواهد
داشت. ان شاء اللّه.

۱. ویژگیهای زندگی

الف. چرا لقب ذو الشهادتین؟

در میان عناوین فقهی اسلام، بابی
تحت عنوان شهادت و گواهی دادن
مطرح است. این باب مربوط به
موضوع حقوق متقابل مردم در مسائل
مالی و جانی و ناموسی می باشد.
گواهی دو مرد عادل در احقاق حقوق
مالی دیگران را در اصطلاح فقه و
حقوق، شهادت یا بیّنه می گویند.
داستانی که در ذیل می آید، مربوط به
اثبات حقوق مالی توسط بیّنه می باشد
که علمای فقه در زمینه اثبات حکم
شرعی برای قاضی، از این روایت بهره
می گیرند.

امام صادق علیه السلام در این مورد
می فرماید: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله روزی
از مردِ عربی اسبی خرید. کسانی که با
آن حضرت میانه خوبی نداشتند، مرد
فروشنده را وسوسه کرده، به او گفتند:
اگر این اسب را در بازار بفروشی، به
چندین برابر قیمت فعلی از تو
می خرند. مرد از این سخن تحریک
شده، از روی طمعکاری گفت: آیا بروم
و معامله را به هم زده، اسب را پس
بگیرم؟ گفتند: نه، چنین مکن؛ ولی
هنگامی که پیامبر می خواهد قیمت را
به تو بپردازد، بگو من آن را به این مبلغ
نفروخته ام؛ بلکه به فلان قیمت به تو
داده ام. او شخص نرم خو و صالحی
است و آنچه را که ادّعا کنی، از تو
خواهد پذیرفت.

مرد اسب فروش با این قصد به
نزد پیامبر آمد و منکر قیمت قبلی شد.
حضرت فرمود: به خدایی که مرا به
پیامبری برانگیخته، به همین مبلغ
فروخته ای! در این میان خزیمه بن
ثابت از راه رسید و از ماجرا سؤال کرد.
گفتند: این مرد سخن پیامبر را قبول
ندارد. خزیمه خطاب به مرد گفت: ای
اعرابی! من شهادت می دهم که تو به
همین مبلغ که پیامبر می گوید، این
اسب را فروخته ای. اعرابی گفت:
هنگام معامله کسی پیش ما نبود!
پیامبر صلی الله علیه و آله به خزیمه فرمود: خزیمه! با
آنکه تو در هنگام معامله حضور
نداشتی، چگونه گواهی می دهی؟

خزیمه گفت: یا رسول اللّه! پدر و
مادرم فدای شما باد! ما سخن شما را در
امور خیلی مهم و حیاتی مانند: خبر
دادن از غیب و خداوند و وحی
آسمانی تصدیق کرده، از جان و دل
می پذیریم. چگونه در قیمت یک اسب
تو را تصدیق نکنیم؟!

بعد از این ماجرا، پیامبر صلی الله علیه و آله
شهادت خزیمه را معادل شهادت دو
مرد قرار داد و این چنین بود که خزیمه
مفتخر به لقب ذو الشهادتین گردید.»

خزیمه بن ثابت انصاری تنها
مردی است که بخاطر صفای باطن و
اعتقادات عمیق خویش، از سوی اولین
شخص عالم امکان به این لقب نام
گرفت و در طول تاریخ تحت همین
عنوان درخشش ویژه ای یافت.

ب. حضور در جبهه های نبرد

یکی از ویژگیهایی که به شخصیت
خزیمه امتیاز خاصی بخشیده است،
حضور مستمر او در جبهه های نظامی
و مبارزه بی امان با کفر و شرک می باشد.
او مجاهدی است که برای احیای حق و
پیروزی اسلام در حدود سی و پنج
سال (از بدر تا صفین) در کنار پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله و جانشین بلافصل آن
حضرت، یعنی امام علی علیه السلام ثابت و
استوار مبارزه کرده است. وی
کفرستیزی است که هیچگاه از دشمنان
خارجی و داخلی امت اسلام غفلت
نورزید.

جمال الدین مزی، صاحب
تهذیب الکمال، از نظریه پردازان علم
رجال و یکی از دانشمندان برجسته
اهل سنّت می نویسد: «خزیمه بن
ثابت، معروف به ذوالشهادتین، در
جنگ بدر و احد و سایر صحنه های
نبرد در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است.
وی در روز فتح مکه در میان
پرچمداران لشکر اسلام بود و عَلَم بنی
خطمه را با خود حمل می کرد.»

به اعتقاد بیش تر مورّخان، خزیمه
در تمام نبردهای پیامبر در کنار آن
حضرت حضور فعّال داشته است، از
جمله در جنگهای بدر، احد، خیبر،
موته، فتح مکه. بعد از رحلت
رسول اللّه صلی الله علیه و آله نیز در کنار امام علی علیه السلام
ماند و با اصحاب جمل و متجاوزان
لشکر شام مبارزه کرد. او علاوه بر
اینکه سمتهای مختلف نظامی را در این
صحنه ها به عهده داشت، از هنر شعر و
خطابه نیز بهره جسته، لشکر اسلام را با
اشعار و سخنان شیوای خود تشویق
می نمود و قوّت قلب می بخشید.

علاّمه مجلسی از جنگ خیبر،
گزارشی را از زبان ابن عباس نقل
می کند که در آن نقش مؤثّر خزیمه در
جنگ خیبر به وضوح نمایان است. ابن
عباس می گوید: «در نبرد خیبر بعد از
آنکه لشکر اسلام به پیروزی رسید و
نوبت تقسیم غنائم شد، جبرئیل بر
پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده و گفت: «یا
محمّد صلی الله علیه و آله ! خداوند می فرماید: من در
این جنگ جبرئیل را به کمک علی علیه السلام
فرستادم تا او را یاری کند. به عزت و
جلالم سوگند! علی در این جنگ به
سوی کفّار خیبر سنگی پرتاب نکرد،
مگر اینکه به همراه آن جبرئیل نیز
سنگی به سوی مشرکین پرتاب نمود؛
پس یا محمد! از غنائم خیبر دو سهم به
علی بده: یک سهم برای خودش و
سهم دیگر برای همراهی جبرئیل با
او.» در این هنگام خزیمه بن ثابت به پا
خاسته، اشعاری را در منقبت و
توصیف دلاوریهای علی علیه السلام سرود و
برای حاضرین قرائت کرد:

وَکَانَ عَلیٌّ اَرْمَدَ الْعَیْنِ یَبْتَغِیدَوَاءً فَلَمَّا لَمْ یُحِسَّ مُدَاوِیا

شَفَاهُ رَسُولِ اللّه مِنْهُ بِتَفْلِهِفَبُورِکَ مَرقِیّا وَبُورِکَ رَاقِیا

وَقَالَ سَاُعْطی الرَأیَهَ الْیَوْمَ صَارِهکَمِیّا مُحِبّا لِلرَّسُولِ مُوَالِیا

یُحِبُّ الاِْلَهَ وَاَلاِْلَهُ یُحِبُّهُبِهِ یَفْتَحِ اللّهُ الْحُصَونَ الاَوابیا

«آن گاه که چشم علی ناراحت بود
و درد می کرد، او دنبال دوایی
می گشت؛ ولی آن را نمی یافت.

رسول اللّه با آب دهانش او را شفا
داد، آفرین به شفایافته و مرحبا به
شفادهنده.

پیامبر فرمود: امروز پرچم را به
دست دلاورمردی خواهم داد، پهلوانی
که عاشق حقیقی رسول اللّه است.

او حقیقتا خدا را دوست دارد و
خداوند هم او را دوست دارد. خداوند
به دست او دژهای محکم را
می گشاید.»

خزیمه در جنگ جمل

هنگامی که ناکثینِ [عهدشکن[
پیمان خویش را با امام علی علیه السلام
شکستند و عَلَم جنگ برافراشتند،
علی علیه السلام برای دفع شرّ آنان از مدینه به
سوی عراق حرکت کرد. جماعتی از
انصار نیز در لشکر امیر المؤمنین علیه السلام
حضور داشتند. خزیمه بن ثابت یکی
از شاخص ترین افراد این گروه بود که
داوطلبانه برای تثبیت و استقرار
حکومت علوی تلاش می کرد و برای
دفع دشمنان و مخالفین امر ولایت، سر
از پا نمی شناخت. منذر بن جارود که از
نزدیک شاهد ورود امام علی علیه السلام و
لشکریانش به بصره و رویارویی دو
لشکر بوده است، بعد از آنکه
شاخص ترین یاران امام علیه السلام را توصیف
کرد، در مورد حضور خزیمه در جنگ
جمل می گوید: «آن گاه دلاور دیگری را
دیدم که در صف لشکریان علی علیه السلام
نمایان شد. او که لباسی سفید و
عمامه ای زرد داشت. شمشیری به
گردن آویخته و کمانی را به شانه
انداخته بود. او در حالی که بر اسبی
اَشْقَر سوار بود و علمی را با خود حمل
می کرد، در بین لشکریان آن حضرت
برجستگی خاصی داشت. پرسیدم این
مرد با این تجهیزات جنگی و اراده ای
مصمّم و فولادین، چه نام دارد؟ گفتند:
او خزیمه بن ثابت انصاری، معروف به
ذو الشهادتین است.»

وی همچنین می افزاید: «آن گاه که
بنابه عللی امام علی علیه السلام پرچم را از
محمد حنفیه باز پس گرفت، خزیمه بن
ثابت به محضر امام علی علیه السلام آمد و
گفت: یا امیر المؤمنین! امروز در این
موقعیت حساس، محمد حنفیه را
سرافکنده نفرمایید و همچنان او را
پرچمدار لشکر حق باقی بگذارید.
حضرت علی علیه السلام خزیمه را دعا کرد و
دوباره عَلَم را به دست محمد حنفیّه
سپرد.»

این قطعات حساس تاریخی در
جنگ جمل، نشانگر نقش فوق العاده
خزیمه در این صحنه های نبرد حق و
باطل بوده است و حاکی از استقامت و
پایداری او در جبهه حق و در کنار ولیّ
مطلق و مولای متّقیان علی علیه السلام
می باشد.

حضور در صفّین

خزیمه در طول ۲۶ سال که بعد از
پیامبر صلی الله علیه و آله زندگانی کرد، لحظه ای از
امیر المؤمنین علیه السلام جدا نشد. وی بر
اساس پیمانی که در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله ،
به ویژه در واقعه غدیر با علی علیه السلام بسته
بود، همچنان تا آخرین لحظه زندگی
ثابت قدم و استوار باقی ماند و در
سخت ترین فرازهای تاریخی و در
تندبادهای فتنه، خود را نباخت و در
وصایت و ولایت امام علی علیه السلام ذرّه ای
ترد ید و شک به دلش راه نداد.

شورای نظامی

هنگامی که امام علی علیه السلام تصمیم
گرفت برای دفع شرّ معاویه به سوی
شام حرکت کند، برجستگان مهاجر و
انصار را که خزیمه بن ثابت انصاری
نیز در بین آنها دیده می شد، در یک
شورای نظامی دعوت کرد و با آنها به
گفتگو و رایزنی در مورد جنگ با
معاویه پرداخت. امام علیه السلام بعد از حمد و
ثنای الهی فرمود: «شما فرهیختگان
مهاجر و انصار، صاحب رأی و طرفدار
حق می باشید. ما قصد داریم برای
مقابله با دشمن به سوی شام برویم. با
ارائه نظرات و راهنماییهای خود ما را
یاری کنید.»

پس از اینکه مطالبی بین آنان ردّ و
بدل شد، سهل بن حنیف به نمایندگی
از همه آنان به پا خواسته، گفت: یا امیر
المؤمنین! ما تابع محض شماییم. با هر
کس صلح کنی، ما هم صلح خواهیم
کرد و با هر کسی از در جنگ وارد
شوی، ما هم می جنگیم. رأی ما رأی
شماست و هستی ما در اختیار
شماست. هرگاه ما را بخواهی، لبّیک
خواهیم گفت و اطاعت خواهیم
کرد.»

زمانی که امام علی علیه السلام و یارانش
برای جنگ صفّین حرکت کردند، در
نزدیکی منطقه صفّین و در نزدیکی
دامنه کوهی وقت نماز مغرب رسید.
آن حضرت با صدای دلنشین خویش
اذان مغرب را گفت. زمانی که اذان تمام
شد، پیرمردی با چهره ای نورانی و در
حالی که موهای سر و صورتش به
سفیدی گراییده بود از دامنه کوه ظاهر
شده و گفت: «ای امیر مؤمنان! سلام و
رحمت و برکات خداوند بر تو باد.
مرحبا بر جانشین خاتم پیامبران و
رهبر سعادتمندان و سرور اوصیای
پیامبران!» علی علیه السلام پاسخ داد: بر تو باد
سلام و درود خدا! حالت چطور است؟
پیرمرد نورانی گفت: «حالم خوب
است. من منتظر روح القدس هستم.»
سپس افزود: «من کسی را از تو سنگین
بلاتر نمی دانم. امتحان تو از همه
سخت تر است و در مقابل، پاداش هیچ
کس به اندازه تو نیست و در مقام و
مرتبت، کسی به تو نخواهد رسید. ای
برادرم! صبر کن و در برابر تمام
ناملایمات و سختیهایی که به تو
می رسد، بردباری پیشه ساز، تا به
ملاقات دوست بروی.» پیرمرد در
حالی که به اهل شام اشاره می کرد،
اضافه نمود: «اگر این روسیاهان
می دانستند که چه کیفر و عذابی در
جنگ با تو به آنان خواهد رسید و چه
عاقبت زشتی خواهند داشت، هر آینه
دست از جنگ برداشته، در مقابل تو
مقاومت نمی کردند.» سپس به اهل
عراق و یاران علی علیه السلام اشاره نمود و
گفت: «و اگر این چهره های نورانی و
یاران روسفید تو می دانستند چه
پاداش و ثوابی در اطاعت فرامین تو
دریافت خواهند نمود، آرزو می کردند
که آنان را در راه تو قطعه قطعه کنند. و
سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو
باد!»

سپس پیرمرد در همان جای
خودش در دامنه کوه از دیده ناپدید
شد. بعد از این واقعه، عمار بن یاسر،
ابو الهیثم بن التیّهان، ابو ایوب
انصاری، عباده بن الصامت، هاشم
مرقال و خزیمه بن ثابت انصاری از
شیعیان خالص امیر المؤمنین علیه السلام با
مشاهده این واقعه و شنیدن آن سخنان
شیوا و رسا گفتند: «یا امیر المؤمنین!
این مرد که بود؟» حضرت فرمود: «او
شمعون جانشین حضرت عیسی علیه السلام
بود. خداوند متعال او را برانگیخت تا
مرا در مقاومت و پایداری در جنگ با
دشمنان به صبر و تحمل مشکلات
توصیه کند.» آنان گفتند: «پدران و
مادران ما فدای تو ای جانشین
پیامبر صلی الله علیه و آله ! به خدا قسم تو را همانند
رسول خدا یاری خواهیم کرد و از
فرمان تو کسی سرپیچی نخواهد کرد،
جز افراد شقی و بدبخت.» علی علیه السلام از
آنان تشکّر نمود و آنان را دعا کرد.

در اینجا هم خزیمه بن ثابت به
همراه دوستان و هم پیمانان خویش بر
وفای به عهد با علی علیه السلام تأکید کرده، بر
ثبات قدم و استواری در راه حق مجددا
پیمان بست.

جبهه نبرد

از آنجایی که خزیمه یکی از
رشیدترین مردان مدینه بود، مورّخان
قطعه هایی از حضور او را در خطوط
مقدّم جبهه های نبرد گزارش کرده اند.
عبد الرحمن بن ابی لیلی می گوید: «من
در جنگ صفّین حضور داشتم. مردی
را دیدم که با محاسن سفید خویش در
خطّ مقدّم جنگ حضور یافته است. او
در حالی که عمّامه بر سر بسته و نقابی
انداخته بود و به غیر از اطراف محاسن
سفید او دیده نمی شد، به لشکر معاویه
هجوم برده، با شدّت تمام می جنگید.
گفتم: ای شیخ! آیا با مسلمانان این
چنین مبارزه می کنی؟ او متوجّه من
شده نقاب صورتش را کنار زد و به من
گفت: من خزیمه بن ثابت انصاری
هستم. از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که
می فرمود: در کنار علی علیه السلام با تمام
کسانی که به جنگ او برخیزند، مبارزه
کن.»

آن چنان که از گزارشات تاریخی
برمی آید، در جنگ صفّین خزیمه بن
ثابت بعد از عمّار به شهادت رسید. او
قبل از شهادت عمّار به طور عادی
جنگ می کرد؛ امّا هنگامی که عمّار به
شهادت رسید، او به خیمه آمده، غسل
شهادت نمود و سپس با جدّیت
فوق العاده راه مبارزه در پیش گرفت و
با حملات شهادت طلبانه خویش،
مبارزه را تا آخرین نفس ادامه داد و
بالاخره در رکاب علی علیه السلام به شهادت
رسید.

بعد از شهادت وی، دخترش
ضبیعه با سرودن اشعاری در شهادت
پدرش گریست و اهداف بلند او را
تشریح نمود.

ج. دفاع از حریم ولایت

یکی از مهم ترین ویژگیهای
شیعیان حقیقی، دفاع از ولایت و
رهبری امام علی علیه السلام و ائمّه اطهار علیهم السلام
می باشد. خزیمه بن ثابت در مراحل
مختلف زندگیش، بارها این موضوع را
به اثبات رساند و سخت ترین
تندبادهای فتنه ها را با سربلندی و
پیروزی پشت سر گذاشت.

غیرت دینی

روزی عدّه ای در حضور خزیمه
و یارانش از روی جهل و نادانی و یا به
خاطر حسد، علیه ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.