پاورپوینت کامل چگونه نویسنده شویم؟;مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی (زید عزه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چگونه نویسنده شویم؟;مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی (زید عزه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونه نویسنده شویم؟;مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی (زید عزه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونه نویسنده شویم؟;مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی (زید عزه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۱۳
از چه زمانی نوشتن را شروع کردید؟
از زمانی که در حوزه علمیه حقّانی تحصیل می کردم، هفته ای یک جلسه
درس انشاء به روش سنّتی داشتیم که هم اکنون هم در مدارس علمیه موجود است.
استاد موضوعی می داد و جلسه بعد چند نفر انشاء می خواندند و استاد هم
نکته هایی را می نوشت و در انتها عیب و ایراد آنها را بیان می کرد.
بعضی از اساتیدم، حجج اسلام شهید مفتّح، شهید بهشتی و بهجتی شفق
بودند.
انشاء چیست؟
انشاء یعنی از نیستی به هستی آوردن. انشاء چیزی است که با فکر پدید
می آید و قبلاً نبوده. خیلی از چیزها که امروزه می نویسند، رونویسی است، صنعت
مونتاژ است. به خصوص که امروز به کمک رایانه به جستجوی زیادی هم نیاز
نیست، حداکثر مطالب را در هر موضوعی در حداقل زمان کنار هم می گذارند و یک
کتاب به وجود می آورند. اسم اینها را نمی توان انشاء گذاشت. انشاء پدید آوردن
است، نه جمع آوری.
قدما هم انشاء می کردند؛ به همین خاطر به نوشته های آنها منشئات گویند.
منشئات قائم فراهانی از جمله آنها است.
چگونه در انشاء رشد کردید؟
به طور کلی، انسان در هر کاری که می خواهد رشد کند، باید با آن کار درگیر
شود. درگیر شدن با یک مسئله، موجب آشنایی انسان نسبت به مشکلات آن
می شود و کسب شناخت بیش تر در مورد آن را نتیجه می دهد. تا انسان درگیر نشود
و به سختیهای یک موضوع توجه نکند، در آن موضوع پیشرفت نمی کند و رشدی
برای او حاصل نمی شود. در انشاء هم این گونه است، باید نوشت. بعضیها دنبال
بهانه اند که ننویسند، بهانه هایی برای گریز از نوشتن. اگر بخواهیم که قلم ما
پیشرفت کند و به جایی برسیم، باید بنویسیم.
به شعر هم علاقه دارید؟
نه تنها علاقه دارم، بلکه شعر نیز می گویم.
از چه زمانی و چگونه شعر گفتن را شروع کردید؟
یکی از عللی که مرا به شعر کشاند، تشویق استادم بود، استاد بهجتی شفق. در
امتحان پایان سال که هم زمان با ایّام محرم بود، ایشان موضوعی را مطرح کردند که
در مورد آن انشاء بنویسم. موضوع به صورت دو بیت شعر در مورد عاشورا بود.
من نیز انشاء را به صورت شعر نوشتم. ایشان بالاترین نمره را به من داد و همین کار
ایشان مشوّق من در شعر گفتن شد.
شعر نو می گفتید یا کهن؟
در ابتدا یعنی از سال ۴۸ به صورت نو شعر می گفتم؛ ولی بعد به شعر کهن روی
آوردم و در قالبهای مختلف شعر گفته ام.
در آن زمان اشعار شما به چاپ می رسید؟
اولین بار شعر من در مجله مکتب اسلام چاپ شد. تنها مجله مذهبی آن زمان
همین مجله بود که معتبر بود و در همه جای کشور پخش می شد و متدیّنین آن را
می خواندند. از آن به بعد، به صورت مستمر با آن مجلّه همکاری داشتم و شعر
می فرستادم، آنها هم چاپ می کردند. این کار تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.
متأسفانه امروزه آن مجلّه دیگر مجله مطرحی نیست.
چه چیزی در شما انگیزه ایجاد می کرد که شعر بگویید؟
همان طور که گفتم، چاپ شدن شعرم در مجلّه ای که همه جای کشور پخش
می شد، شوق مرا به شعر گفتن زیاد کرد. به طور کلی، در هر زمینه ای انسان دوست
دارد که اثرش مطرح شود و اگر مورد تشویق قرار بگیرد، انگیزه اش بیش تر
می شود. اگر فرد انگیزه داشته باشد، تشویق او را تقویت می کند و اگر نداشته باشد،
در او ایجاد انگیزه می کند.
لطفا در مورد عوامل موفقیت خود بیش تر توضیح دهید.
یکی از عوامل موفقیت من این بود که استادم، شهید قدّوسی از من خواستند
که مسئولیت تدریس کلاسهای انشاء سال اول و دوم همان مدرسه ای را که در آن
درس می خواندم به عهده بگیرم. من ابتدا قبول نمی کردم، ولی استادم اصرار داشت
که با شناختی که من از تو دارم، استعداد این کار در تو است؛ در نتیجه از هفته بعد،
معلم انشاء شدم و به همان روش سنّتی، موضوعی می دادم و هر هفته چند نفر انشاء
خود را می خواندند، با این تفاوت که ۱۰ دقیقه آخر هر ساعت را خودم در
موضوعی که مطرح کرده بودم انشاء می خواندم و این کار ۲ فایده داشت: یکی اینکه
خط می دادم و برای شاگردانم الگو بودم و دوم اینکه زمینه ای بود برای رشد قلم
خودم.
معلّمی چه طور باعث موفقیت و پیشرفت شما شد؟
وقتی انسان مسئولیتی را به عهده بگیرد، استعدادها هم خود به خود شکوفا
می شوند؛ چون من معلّم کلاس بودم مجبور بودم خوب بنویسم. همین که خودم را
ملزم به نوشتن انشاء کرده بودم، این امر برای من سازندگی داشت. علاوه بر آنکه در
مدارس دیگر هم کم کم تدریس می کردم و این سبب می شد که در جنبه محتوای
نگارش بیش تر دقت کنم، مطبوعات را می خواندم، هر کتابی که در مورد نگارش و
نوشتن بود، می خواندم. چون معلّم این موضوع بودم باید در حوزه قلم و نگارش،
اطلاعات خود را افزایش می دادم. همین موضوع باعث می شد که در نوشته هایم
زیاد دقّت کنم.
از آن نوشته ها اکنون چیزی باقی است؟
بعدها آنها را به جزوه تبدیل کردم. نتیجه آن «کتاب روشها» شد که عصاره و
سرفصل مطالبی که در کلاسها مطرح می کردم، در آن کتاب موجود است. با خواندن
آن، مشخص می شود که چطور در آن زمان درگیر موضوع انشاء بودم.
درگیر شدن در یک موضوع، چگونه باعث رشد انسان در آن موضوع می شود؟
بگذارید مثالی بزنم که بهتر روشن شود: شما طلبه ها موقعی که به تبلیغ
می روید، مردم از شما در مورد احکام می پرسند و مسائل خود را سؤال می کنند. آن
گاه است که شما مجبور می شوید با مسائل احکام درگیر شوید. اگر تبلیغ نروید و یا
در صدد جواب دادن به سؤالات آنها نباشید شاید سالها بگذرد و نگاهی به رساله
نکنید، در مسائل و موضوعات دیگر هم این گونه است، مشاوره اخلاقی، مسائل
اعتقادی و … در انشاء نیز همین گونه است، باید برای رشد، با مسائل قلمی درگیر
شویم.
چطور با مسائل قلمی درگیر شویم؟
هر موقع از شما خواستند جمله یا متنی بنویسید، کوتاهی نکنید. اگر کوتاهی
کنید، درگیر نمی شوید؛ ممکن است نوشته شما اشکال داشته باشد؛ ولی همین که
جرأت کردید بنویسید خیلی خوب است.
چطور غلط نوشتن باعث رشد می شود؟
البته صرف نوشتن نمی شود. باید کسی باشد که نقد کند و غلطهای شما را
بگوید. اگر در صدد تصحیح آن برآیید، هر دفعه از قبل بهتر خواهید نوشت. شما
این گونه، نقد کردن را نیز می آموزید.
از کجا نقد کردن را شروع کنیم؟
گاهی در مطبوعات مطلبی می نویسند و یا کتابی چاپ می کنند که حاوی
مطالب غلط است و از فکر گمراه نشأت می گیرد، و باعث گمراهی عده ای می شود.
اگر از کنار موضوع رد شویم، به آنها کمک کرده ایم؛ ولی اگر نویسنده خوبی باشیم و
بتوانیم صحیح نقد کنیم به آنها جواب می دهیم؛ حتی اگر نقّاد خوبی هم نباشیم، باید
تلاش کنیم و جواب دهیم؛ چون با این کار قدم اول را برداشته ایم و موقعی می رسد
که نقد نویس مطرحی در مطبوعات خواهیم شد.
در طلبگی خجالت راهی ندارد. طلبه باید جرأت حرف زدن داشته باشد و این
حاصل نمی شود مگر با تمرین کردن، اذان گفتن، دعا خواندن و … . این کارها باعث
می شود طلبه جرأت پیدا کند. البته باید از کارهای کوچک و جلسه های کم جمعیت
شروع کند. اگر خجالتی باشد، نمی تواند در جمع حرف بزند، مگر تمرین و
ممارست داشته باشد. گاهی چند طلبه در مجلسی هستند و مثلاً برای دعای سفره
کسی حاضر نیست که دعا را بخواند. به هم تعارف می کنند و گاهی دعا نخوانده از
مجلس خارج می شوند. در نهج البلاغه، یکی از کلمات قصار حضرت علی علیه السلام
چنین است که چند چیز همیشه با هم مقرون اند، از جمله اینکه خجالت کشیدن با
کسب علم نمی سازند. خجالت کشیدن باعث محرومیت از علم می شود. اگر در
کلاس درس سؤالی به ذهنتان خطور کند، یک نیرو به انسان می گوید سؤال کن و
یک نیرو می گوید سؤال نکن! اگر جرأت سؤال کردن نداشته باشید، نمی پرسید؛
ولی اگر سؤال اول را بپرسید، پرسیدن سؤالهای بعدی برای شما راحت تر است.
چه توصیه ای برای افراد کم جرأت دارید؟
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 