پاورپوینت کامل جایگاه زن از نگاه اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه زن از نگاه اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه زن از نگاه اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه زن از نگاه اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

آفریدگار جهان به تکامل و
سعادت مرد و زن توجه دارد و رسول
خاتم صلی الله علیه و آله در کنار عطر و نماز، زن را نیز
محبوب خویش قلمداد کرده است:
«حُبِّبَ اِلَیّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: الطِّیبُ وَالنِّساءُ
وَقُرَّهُ عَیْنِی فِی الصَّلاهِ؛ از دنیای شما سه
چیز محبوب من است: عطر، زن و نور
چشم من در نماز است.»

او از آنان که این جنس لطیف را
خوار و زبون می شمارند، به عنوان
انسانهایی پست و فرومایه یاد می کند و
می فرماید: «ما اَکْرَمَ النِّساءَ اِلاَّ کَرِیمٌ وَلا
اَهانَهُنَّ اِلاَّ لَئِیمٌ؛ زنان را جز کریمان
گرامی نمی دارند و جز فرومایگان،
خوار نمی دارند»

اگر زن، جایگاه واقعی خود را
بشناسد و همان گونه که آفرینش
ظریف او اقتضا می کند و براساس
خواسته های پروردگارش،
استعدادهای خویش را شکوفا کند،
سرچشمه دهها خیر و برکت خواهد
شد؛ چنان که بانو پروین اعتصامی
این گونه بدانها اشاره کرده است:

زن ار به راه متاعب نمی گداخت چو شمعنمی شناخت کس این راه تیره را پایان

چو مِهر گر که نمی تافت زن به کوه وجودنداشت گوهری عشق، گوهر اندر کان

اگر فلاطن و سقراط بوده اند بزرگبزرگ بوده پرستار خُردی ایشان

به گا هواره مادر به کودکی بس خفتسپس به مکتب حکمت، حکیم شد لقمان

چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیهشدند یکسره شاگرد این دبیرستان

حدیث مِهر کجا خواند طفل بی مادرنظام و امن، کجا یافت مُلک بی سلطان

همیشه دختر امروز مادر فرداستزمادرست میسّر، بزرگی پسران

اگر رفوی زنان نکو نبود نداشتبجز گسیختگی، جامه نکو مردان

برای گردن و دست زنِ نکو، «پروین»سزاست گوهر دانش نه گوهر الوان

اسلام، آراستگی زن را با
ویژگیهایی، چون: آزرم، عفت، پوشش
مناسب، نجابت و پاکی، خواهان است،
و وجود این ویژگیها را بر پیکره او
برازنده تر می داند تا مرد.

امتیاز بزرگ بانویی که به چنان
ویژگیهایی آراسته شده، آن است که
بین جمال ظاهری و زیبایی معنوی، و
بین ماده و معنا جمع کرده و در نتیجه،
وجود خویش را در هاله ای از جذابیت
و شگفتی فرو برده و از خود، انسانی
شگرف می سازد. همان گونه که مولوی
گفته است:

جمع صورت با چنین معنیّ ژرفنیست ممکن جز ز سلطان شگرف

نوشتار ذیل، دورنمایی است که
اسلام برای زن تصویر کرده است.

کرامت بخشی به زن

برای آنکه بدانیم دین مقدس
اسلام تا چه اندازه برای زن کرامت
قائل شده و به او شخصیت والای
انسانی بخشیده است، مناسب است
نخست به آیین یهود و مسیحیت و
سپس به زمان جاهلیت عرب پیش از
اسلام سری بزنیم، و چگونگی نگرش
و رفتار آنان با زنان را بررسی کنیم و
آن گاه نگاه آسمانی اسلام به زن را جویا
شویم.

در تورات به زن به چشم حقارت
نگریسته شده است؛ برای نمونه: «پدر
حق دارد دخترش را مانند برده
بفروشد و دختر حق سرپیچی از کار
پدر را ندارد.»

«هرگاه زنی پسر بزاید، آن زن،
شرعا به مدت هفت روز نجس خواهد
بود… هرگاه زنی دختر بزاید، آن زن تا
دو هفته نجس خواهد بود؛ همان گونه
که هنگام عادت ماهیانه نجس است.»

ویل دورانت می نویسد: «اینکه آیا
زن در حکم برده و اسباب خانه است،
یا فقط آرایش و زینت اجتماع است، و
یا جز لذت جنسی، چیزی نیست،
پدیده ای بود که بر مردم قرنهای پیشین
معلوم بود. عقیده «یهوه» نیز چنین بود.
او در بند آخر از فرمانهای ده گانه اش ـ
که به قول مشهور به موسی فرستاد ـ
زنان را در ردیف چارپایان و اموال غیر
منقول ذکر کرد. قوم یهود، زن را مایه
مصیبت و بدبختی می دانستند؛ وجود
او فقط از آن رو قابل تحمّل بود که
یگانه منبع تولید سرباز بود.»

در آیین مسیحیّت با آنکه حضرت
مسیح علیه السلام همه انسانها را به طور یکسان
مورد لطف و عنایت خود قرار
می دهد، پیشوایان این دین، تعالیم
مسیح را نادیده گرفتند و زن، نزد آنان
همان مقامی را داشت که کشیش اعظم،
یوحنای زرین دهن، بدان معتقد بود: «زن
شرّی ضروری، وسوسه ای طبیعی،
خطری خانگی، جذبه ای مهلک و
آسیبی رنگارنگ است. زن، همان
«حوّای مجسّم» در همه جا بود که
آدمی را از فردوس برین محروم
ساخت و هنوز آلت مطلوبی در دست
شیطان برای اغفال مردان و فرستادن
آنان به دوزخ بود.

قانون کلیسا زن را موظف به
اطاعت از شوهر کرد؛ زیرا این مرد بود
که شبیه خداوند آفریده شده بود، نه
زن. واضعان احکام شریعت می گفتند
که زنان باید کنیزکان شوهرانشان
باشند.»

زن در فرهنگهای یونانی، یهودی
و مسیحی، وسیله ای برای لذت مرد، و
خدمت به او بوده است و حق مالکیت
مستقل را نداشته؛ حتی اگر به صورت
ارث باشد یا از دسترنج کار و تلاش او
به دست آمده باشد، و همین امروز هم،
با وجود تغییر شکل وعنوان ظاهری،
زن را همچنان برای اطفای شهوت و
لذت مردان و برای کار در ادارات و
کارخانه ها می خواهند.»

زن در زمان جاهلیت نیز هیچ گونه
بها و ارزشی نداشت و با او همانند یک
کالا رفتار می شد. ویل دورانت
موقعیت زن در زمان جاهلیت را
این گونه ترسیم می کند: «هر پدری اگر
می خواست می توانست دختر خود را
پس از تولد، زنده به گور کند، و اگر
نمی کرد، دست کم از تولد وی غمگین
می شد و از شرمندگی، روی از کسان
پنهان می داشت؛ زیرا احساس می کرد
که کوشش وی به هدر رفته است.
جاذبه طفولیت او چند سالی بر پدر
نفوذ داشت و همین که به سن هفت یا
هشت می رسید، می توانست به هر یک
از جوانان قبیله که مورد رضایت پدر
بود و بهای عروس را می پرداخت
شوهر کند… .

با این حال، زن کالایی بیش نبود و
جزو دارایی پدر یا شوهر یا پسرش به
شمار می رفت که او را با چیزهای دیگر
به ارث می برد. وظیفه زن، چیزی جز
زادن و پروردن مردان جنگجو نبود.»

با ظهور اسلام، غبار خواری و
تحقیر از چهره زن زدوده شد و کرامت
انسانی اش به او برگشت. بدین گونه،
زن احساس کرد که انسانی است،
دارای حق حیات و کرامت.

به گفته ویل دورانت: «رسم زنده
به گور کردن دختران با فرمان قرآن از
میان برداشته شد و زن و مرد از لحاظ
تشریفات قضایی و استقلال مالی،
برابر شدند؛ به زن اجازه داده شد تا به
هر کار مجاز اشتغال ورزد، و مال و
سود خود را تصاحب کند، ارث ببرد و
به هر صورتی که مایل است، در مال
خویش تصرف کند. این انقلاب،
فرهنگ جاهلی را که در آن، زن چون
اثاث منزل بود، باطل کرد.»

سید قطب نیز در این باره سخن
زیبایی دارد. وی می گوید: «اگر
بزرگداشت و تکریم شریعت الهی
اسلام نبود، امکان نداشت که زن،
هویت واقعی اش را احراز کند. اسلام با
روشی شایسته و بایسته، کل بشریت را
ـ اعم از زن و مرد ـ تکریم کرد و
جایگاه رفیع بشر را که حامل نفخه ای
از روح الهی است، ترسیم نمود و
این گونه بود که زن، مقام و منزلت
خویش را باز یافت. با این نگرش،
انسان تولدی دوباره یافت؛ چرا که
ارزشهای آسمانی و ملکوتی،
جایگزین ارزشهای مادی و زمینی شد،
و ملاک ارزش، روح با کرامت انسانی
شد که با پروردگار خویش پیوند
خورده است. در این جهت زن و مرد
تفاوتی ندارند.»

خداوند تبارک و تعالی در قرآن
کریم، مردان و زنان مسلمان را در
کسب فضائل و دریافت غفران و
پاداش عظیم، مساوی معرفی
می فرماید. «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ
الْمُوءْمِنِینَ وَ الْمُوءْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ
الصّادِقِینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرِینَ وَ
الصّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ
الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمِینَ وَ
الصّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ
وَ الذّاکِرِینَ اللّه َ کَثِیراً وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّه ُ لَهُمْ
مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظِیماً»؛ «به یقین مردان
مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان
و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان
خداو زنان مطیع فرمان خدا، مردان
راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و
زنان صابر، مردان با خشوع و زنان با
خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق
کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار،
مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و
مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و
زنانی که بسیار یاد خدا می کنند،
خداوند برای همه آنان مغفرت و
پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»

باری، آموزه حرمت نهادن به زن
از سوی اسلام و کرامت بخشیدن به او،
تا آنجا در میان پیروانش به بار نشست
که «یهود بن موسی بن طیبون با
استشهاد به کلام یکی از حکمای
اسلامی گفته بود: «هیچ کس زنان را
محترم نمی شمرد؛ مگر آنکه خود
محترم باشد، و هیچ کس آنان را خوار
نمی شمرد؛ مگر آنکه خود خوار
باشد.»

زن و جایگاه شناسی خود

شناخت جایگاه واقعی خویش،
آدمی را از افراط و تفریط در کارها باز
می دارد و به شخصیت او تعادل
می بخشد. معمولاً افرادی که از
شناخت حدود و جایگاه خود
ناآگاه اند، پا از مرز خویش فراتر
می نهند، و به کارهایی دست می یازند
که با شأن آنها بی تناسب است. در
نتیجه، این افراد، جسم و روح خویش
را در معرض خطر و آسیب قرار
می دهند.

از این رهگذر، کمال و شخصیت
وجودی زن، اقتضا می کند که زن باشد
و حرکات زنانه داشته باشد. و خود را
از دست یازیدن به حرکتهای مردانه و
کارهایی که تنها، برازنده مرد است باز
دارد، و بداند که قانون آفرینش در کنار
آسیب پذیری جسمانی او ـ که در
ظرافت بدنی او ریشه دارد ـ تواناییهای
فراوانی در نهاد او ذخیره کرده و
بدین گونه به شخصیت وی تعادل
بخشیده است.

بی گمان آنچه از کارها، شغلها و
رفتارها که ظرافت احساس و لطافت
طبع و جسم زن می طلبد، با آنچه که
ویژگیهای ساختاری مرد اقتضا می کند،
متفاوت است. بر این اساس، چه بسا
کارها و رفتارهایی که تنها زیبنده مرد
است و اگر زن به آنها دست یازند،
زیبایی و نیکویی منظر او را از بین
می برد و جسم و روح وی را
آسیب پذیر می کند. برای نمونه در
ورزش بانوان، آیا هر شکل ورزش
برای دختران مناسب است؟! باید
گفت: آموزش و تربیت دختران و زنان
باید این نکته را به آنها بیاموزد و
ذهنشان را هدایت کند که ورزشهای
سبک تر و غیر خشن را از بین ورزشها
انتخاب کنند. ورزشهایی برای بانوان
مناسب است که روح زنانه را از آنان
نستاند، و به عواطف لطیف و
احساسات ظریف آنان آسیب وارد
نکند.

حضرت علی علیه السلام در بیانی زیبا و
دلنشین می فرماید: «وَلا تُمَلِّکْ الْمَرْأَهَ مِنْ
اَمْرِها ما جاوَزَ نَفْسَها فَاِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحانَهٌ
وَلَیْسَتْ بِقَهْرَمانَهٍ؛ و کاری که برون از
توانایی زن است به دستش مسپار، که
زن گلی بهاری، [لطیف و آسیب پذیر[
است؛ نه پهلوان و قهرمان.»

ظرافت روحی و جسمی زن را ـ
که به غلط آن را ضعف زن معرفی
می کنند ـ یکی از ضرورتهای زن برای
نقش مهم و طبیعی اوست. ظرافت و
ضعف نسبی زن در جسم و عضلات،
یک حکمت و نیز هنر صنع الهی است؛
زیرا که به زن چیزی بیش تر از آنکه
برای انجام وظایف اصلی اش لازم
است نداده، و از همین جاست که
می توان به کارکرد و نقشی که طبیعت
به وی واگذار کرده پی برد، و از او
بیش تر از آنچه توان اصلی اوست،
مطالبه نکرد.

بنابراین، به لحاظ قوانین طبیعی،
زن نبایستی جسمی بزرگ تر و قوی تر
از آنچه بدان نیازمند است داشته باشد،
و این نه به معنای نقص که به معنای
کمال اوست.»

زن و پذیرش تفاوتها

یکی از حکمتهای پروردگار در
آفرینش انسانها، وجود تفاوت بین زن
و مرد است. این تفاوتها، افزون بر آنکه
به گوناگونی و رنگارنگی آفرینش
انجامید و مجموعه ای دلپذیر از تنوّع
در خلقت زن و مرد را فراهم آورد،
نقش بسیار مهمی را در پاسخگویی به
نیازهای متقابل زن و مرد، نسبت به
یکدیگر ایفا کرد، و بدین گونه به دایره
آفرینش آدمیان، کمال بخشید.

«دنیای مرد با دنیای زن به کلی
فرق می کند. اگر زن نمی تواند مانند
مرد فکر کند یا عمل کند، از این
روست. زن و مرد جسمهای متفاوتی
دارند. علاوه بر این، احساس این دو
موجود، هیچ وقت مثل هم نخواهد
بود و هیچ گاه یک جور در مقابل
حوادث واتفاقات، عکس العمل نشان
نمی دهند.

زن و مرد به مقتضیات جنسی
خود، به طور متفاوت عمل می کنند و
درست مثل دو ستاره، روی دو مدار
مختلف حرکت می کنند. آنها می توانند
همدیگر را بفهمند و مکمل یکدیگر
باشند، ولی هیچ گاه یکی نمی شوند و
به همین دلیل است که زن و مرد
می توانند عاشق یکدیگر بشوند، با هم
زندگی کنند، و از هم خسته نشوند.»

محمّد عبده معتقد است:
«خداوند، زن و مرد را به اعمال ویژه و
اختصاصی مکلف کرده و پاداشی هم
مقرر فرموده است. هیچ کدام از زن و
مرد نباید آرزو کند، ای کاش! در صنف
دیگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.