پاورپوینت کامل صدف کوثر ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صدف کوثر ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صدف کوثر ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صدف کوثر ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۵

در میان میلیونها بانوی با فضیلت
جهان، تنها یک بانو این افتخار را پیدا
کرد که دُرِّ شاهوار جهان آفرینش،
دُردانه بی همتای خداوند منّان باشد و
سرور بانوان عالم، دخت گرانمایه
پیامبر خاتم، وجود اقدس فاطمه
اطهر علیهاالسلام را در صدف خود بپروراند، و
او کسی جز حضرت خدیجه علیهاالسلام
نیست.

دهم رمضان، یادآور ارتحال این
بانوی بزرگ، روز یتیمی کوثر قرآن و
روز غم و اندوه خاندان عصمت و
طهارت است.

این مصیبت بزرگ را به پیشگاه
مقدّس حضرت بقیّه اللّه (ارواحنا
فداه) تسلیت گفته، به گوشه ای از
زندگی پربار آن بانوی با فضیلت اشاره
می کنیم:

نَسَبْ حضرت خدیجه علیهاالسلام

او دخت گرامیِ «خُوَیلِد» فرزند
اَسَد، فرزند عبد العُزّی، فرزند قُصَیّ،
فرزند کلاب، فرزند مُرَّه، فرزند کعب،
فرزند لؤی، فرزند غالب، فرزند فِهر
است. مادرش، فاطمه، دخت زائده،
پسر أصم، پسر رواحه، پسر حَجَر، پسر
عبد، پسر مَعیص، پسر عامر، پسر لُؤَی،
پسر غالب، پسر فِهر است.

حضرت خدیجه از تیره قریش
است که از سوی پدر در نیای سوّم
(قُصَیّ) و از سوی مادر در نیای هشتم
(لُؤَیّ) با نسب پیامبر، پیوند می خورد.

«خُوَیلِد»، قهرمان دلاوری بود که
هنگام تهاجم «تُبَّع»، پادشاه خودکامه
«یمن»، دست به شمشیر برد، در
برابرش مردانه شمشیر زد و او را با
ذلّت از حریم کعبه دور ساخت.

هنگام جلوس «سیف بن ذی یَزَن»
بر تخت سلطنت، او همراه
عبدالمطلب از سوی قریش به «صَنعا»
رفت و در کاخ «غمدان» با وی دیدار
کرد.

پدر خویلد، «اسد» نیز در اجتماع
«حِلف الفُضول» ـ که برای دفاع از
مظلومان برگزار شد و به «پیمان
جوانمردان» موسوم شد ـ شرکت فعّال
داشت.

کنیه و القاب

برای آن خانم، القاب و کنیه های
فراوانی نقل کرده اند که برخی از آنها
عبارت است از:

۱. امّ المؤمنین

همسران پیامبر و در رأس آنها
حضرت خدیجه «امّ المؤمنین» لقب
یافته اند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را
«برترین و بهترین امّهات مؤمنین»
خوانده است.

۲. بانوی بانوان

امیر مؤمنان علیه السلام در چکامه ای که
در سوگ حضرت خدیجه سرود، از آن
حضرت به عنوان «سیّده النسوان»
تعبیر فرمود، امام کاظم علیه السلام وی را
«سیّده قریش» تعبیر فرمود، اسماء
بنت عمیس، آن خانم را «سیّده نساء
العالمین» می خواند و در عهد جاهلی
او را «سیّده نساء قریش» می خواندند.

۳. صدّیقه

گلواژه صدّیقه در قرآن، فقط
یک بار درباره حضرت مریم به کار
رفته و امام صادق علیه السلام آن را معصومه
معنا کرده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در معرّفی
حضرت خدیجه خطاب به جبرئیل
فرمود: «هذِهِ صِدِّیقَهُ اُمَّتِی؛ این صدّیقه
امّت من است.»

۴. طاهره

مشهورترین لقب آن حضرت در
عصر جاهلی «طاهره» بود. زیرا او
پاک ترین و عفیف ترین بانوی آن
دوران بود.

۵. مبارکه

محدث قمی چنین روایت کرده
است: «خداوند به حضرت عیسی علیه السلام
وحی فرمود که نسل پیامبر آخر الزمان
از بانویی «مبارکه» است.» عبد اللّه بن
سلیمان نیز این معنا را از انجیل نقل
کرده است.

۶. دیگر القاب

در یکی از زیارتنامه های پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: سلام بر… صدّیقه،
طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، خدیجه
کبری امّ المؤمنین.»

سیمای خدیجه در آیینه وحی

نخستین سیر شبانه خاتم انبیا صلی الله علیه و آله
دو سال پس از بعثت در شب
دوشنبه ای در ماه ربیع الاول انجام
گرفت. و هنگامی که از معراج به
سوی زمین بازمی گشت، از سوی پیک
وحی، این گونه به او خطاب شد:
«حاجَتِی اَنْ تَقْرَاَ عَلی خَدِیجَهَ مِنَ اللّهِ وَمِنِّی
السَّلامَ؛ خواسته ام این است که از سوی
خدا و از طرف من (جبرئیل) به
خدیجه سلام برسانی.»

وقتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درود
خداوند متعال و جبرئیل امین را به
حضرت خدیجه ابلاغ فرمود، عرضه
داشت: «خداوند، خود سلام است،
سلام از او و به سوی اوست و بر
جبرئیل سلام باد.»

یک بار دیگر، پیک وحی بر
حضرت پیامبر فرود آمد و گفت: «این
خدیجه است که برای تو غذا و
نوشیدنی آورده است؛ چون نزد تو آید
از خدا و از من به او سلام برسان و او را
به قصری از مروارید در بهشت
بشارت بده که در آن، نه سر و صدایی
است و نه غم و اندوهی.»

ذهبی گوید: «بر صحیح بودن این
حدیث، اتّفاق نظر هست. پس از
ارتحال آن بانو، حضرت فاطمه علیهاالسلام در
اطراف پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می چرخید و
می گفت: «مادرم کجاست؟» پیک وحی
فرود آمد و عرضه داشت:
«پروردگارت امر می فرماید که به
فاطمه سلام برسانی و بگویی که
مادرت در قصری از مروارید است که
سقفش از طلا و ستونهایش از یاقوت
سرخ و در میان مریم و آسیه است.»

اینجا هم حضرت فاطمه ـ که در
آن ایّام ۵ ساله بود ـ عرض کرد:
«خدای، خود سلام است. سلام از او و
به سوی او است.»

خدیجه کبری از دیدگاه رسول
خدا صلی الله علیه و آله

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله احادیث
فراوانی در مناقب حضرت
خدیجه علیهاالسلام رسیده است که فقط به
شماری از آنها اشاره می کنیم:

۱. خدیجه، صدّیقه امّت من
است.

۲. هر روز چندین بار خداوند به
خدیجه بر فرشتگان مباهات می کند.

۳. خدیجه برترین امّهات مؤمنین
است.

۴. هرگز خدا همسری بهتر از او
برای من جایگزین نکرده است.

۵. برترین بانوان بهشتی، خدیجه
دخت خویلد و فاطمه دخت محمّد
است.

۶. خدیجه بر بانوان امّت من
برتری داده شده است.

۷. خداوند محبّت خدیجه را بر
من ارزانی داشت.

۸. خدیجه در ایمان به خدا و من،
گوی سبقت را از همه بانوان عالم
ربود.

۹. خداوند شکم مادرت را
(خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام ) ظرف
امامت قرار داد.

خدیجه مام فضیلتها

ابن حجر عسقلانی گو ید که
حضرت خدیجه، سرچشمه اهل بیت
پیامبر صلی الله علیه و آله است، زیرا در تفسیر آیه
شریفه «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ
الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا »ثابت
شده است که امّ سلمه گفت:

«چون این آیه نازل شد، پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله ، علی، فاطمه، حسن و حسین
را فرا خواند و کسایی بر فراز آنها
انداخت و فرمود: «بار خدایا! اینها اهل
بیت من هستند.» و همه اینها از خدیجه
نشأت گرفته اند؛ زیرا حسن و حسین،
فرزندان فاطمه و فاطمه دختر خدیجه
است و علی نیز در کودکی در خانه
خدیجه تربیت شده و در بزرگی، داماد
او شده است.

ابن حجر گوید که فرستاده
خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی با سند نیکو فرموده
است: «لَقَدْ فُضِّلَتْ خَدِیجَهُ عَلی نِساءِ اُمَّتِی؛
خدیجه بر بانوان امّت من برتری یافته
است.»

با این حدیث، بر برتری خدیجه
بر عایشه استدلال شده است.

سپس چنین می گوید: پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی صحیح السند
فرموده است: «اَفْضَلُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّهِ
خَدِیجَهُ وَفاطِمَهُ وَمَرْیَمُ وَآسِیَهُ؛ برترین
بانوان بهشت؛ خدیجه، فاطمه، مریم، و
آسیه اند.»

این حدیث، صریح است و قابل
تأویل نیست.

ابن کثیر شماری از فضایل ویژه
حضرت خدیجه را بر می شمرد و
سپس می گوید: «برخی از اهل سنّت،
غلوّ می کنند و عایشه را بدین سبب که
دختر ابو بکر است بر خدیجه تفضیل
می دهند.»

ابن حجر در ادامه، نکته ظریفی را
نقل می کند و آن این است: «قدر
مشترک در میان مریم، آسیه و خدیجه،
این است که هر یک از اینها، پیامبر
مرسلی را تحت کفالت خود گرفته
است:

۱. آسیه، حضرت موسی علیه السلام را
کفالت و تربیت کرد و چون مبعوث
شد به او ایمان آورد.

۲. مریم، حضرت عیسی علیه السلام را
کفالت و بزرگش کرد و چون مبعوث
شد به او گروید.

۳. خدیجه پیشنهاد ازدواج به
پیامبر اسلام داد، همه اموالش را در راه
او تقدیم کرد و چون وحی بر آن
حضرت نازل شد به او ایمان آورد.

بخاری با سند صحیح از برخی
همسران پیامبر روایت می کند که
می گفت: «من هرگز به هیچ زنی چون
خدیجه حسد نورزیدم.» آن گاه عامل
این حسد را دو چیز بیان می کند:

۱. پیامبر از او به کثرت یاد می کرد؛

۲. خداوند به پیامبر امر فرموده
بود که خدیجه را بشارت دهد به
خانه ای در بهشت از «قَصَب»، یعنی
مروارید، که در آن «صَخَب» و «نَصَب»،
یعنی سر و صدا و رنج و درد، وجود
ندارد.

ابن حجر در شرح این حدیث از
«سهیلی» نقل می کند که تعبیر «قَصَب»
از این جهت است که آن بانوی
بزرگوار، گوی سبقت را از همه بانوان
جهان ربوده است. تعبیر «صَخَب» از
این جهت است که حضرت خدیجه،
هرگز با پیامبر درگیر نشد، صدایش را
بلند نکرد، سر و صدا ایجاد نکرد و
خانه را محیط امن و آرام قرار داد.
تعبیر «نَصَب» هم از این جهت است که
وی بر خلاف برخی همسران پیامبر
هرگز آن حضرت را نیازرد.

از این رهگذر، خداوند قصری در
بهشت به آن حضرت عطا فرمود که
محیط آرام، بی سر و صدا و بدون اذیّت
و آزار باشد.

ثروتمندترین بانوی دوران

ذهبی از واقدی نقل کرده است که
خویلد پدر خدیجه، پیش از جنگ
فجار درگذشته بود… و این موضوع در
میان اصحاب ما مورد اتّفاق است.

حضرت خدیجه با عقل و درایت
خود آنچه از پدر به ارث برده بود را در
راه ایجاد اشتغال برای جوانان حجاز به
کار گرفت و تجارت گسترده ای به راه
انداخت. وی همه جوانان را تشویق
می کرد که با ثروتش تجارت کنند؛ هم
سود ببرند و هم به او سود رسانند.

شیوه تجارت آن بانوی با درایت،
مضاربه بود. ابن هشام در این باره
می نویسد:

«خدیجه دخت خویلد بانویی
تاجر پیشه بود و ثروت و شرافت
داشت. او مردان را استخدام می کرد و با
آنها قرارداد می بست و از طریق
مضاربه با آنها رفتار می کرد.»

آن بانو، با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز
همین گونه رفتار می کرد؛ جز اینکه برای آن
حضرت، حق مضاربه بیش تری تعیین
می کرد و غلام خود «میسره» را نیز در
محضر آن حضرت می فرستاد وگرنه
حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله هرگز برای کسی
اجیر نشده است.

فرزانه قریش

آوازه دختر خویلد در سراسر
حجاز پیچید. بازرگانانی که با ثروت او
تجارت می کردند، آوازه او را از مرز
حجاز گذراندند و شهرتش را در بلاد
اطراف، به ویژه در سرزمین یمن به
گوش سلاطین رساندند.

دلاوریهای پدرش خویلد در
برابر «تُبَّع» پادشاه خودکامه یمن از
یک سو و دیدار تأثیرگذار وی در کاخ
«غُمدان» با «سیف بن ذی یَزَن» در
صنعاء، از دیگر سو، باعث شد که همه
اعیان و اشراف یمن، آرزوی همسری
فرزانه قریش را در دل بپرورانند.

ولی حضرت خدیجه هشیارتر از
آن بود که با آن ثروت و مکنت و جمال
و کمال، در برابر پیشنهادهای آنان سر
فرود آورد. او فقط دل در گرو جوانی
هاشمی داشت و منتظر روزی بود که
در دل امین بنی هاشم راه یابد.

مورّخان، اتّفاق نظر دارند که در
میان اعیان و اشراف منطقه، صاحب
ثروت و صاحب مکنتی نماند؛ جز
اینکه از حضرت خدیجه خواستگاری
کرد و او دست ردّ بر سینه همگان زد.

خدیجه و چگونگی شناخت از
پیامبر

آن بانوی بزرگوار از حُنَفاء بود؛
یعنی یکتاپرست و پیرو آیین حضرت
ابراهیم علیه السلام بود. آخرین اوصیای
حضرت ابراهیم، حضرت ابو طالب و
حضرت عبد المطلب بودند که وی
آنها را درک کرده ونویدهای آنها را
درباره جوان هاشمی شنیده بود.

روز میلاد مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
حضرت ابو طالب خطاب به همسرش
فرمود: «سی سال صبر کن تا همانند او
را ـ به جز نبوت ـ برای تو بیاورم.»

در دوران کودکی وی بود که عبد
المطلب به فرزندانش سفارش می کرد
که هر کدام بعثت آن حضرت را درک
کند به او ایمان بیاورد.

محمد، جوانی ۲۰ ساله بود که ابو
طالب گفت: «پدرم به من خبر داده
است که او همان پیامبر موعود است.»

فرزانه قریش که این معلومات را
در بایگانی حافظه گرد آورده است، دل
در گرو جوان هاشمی می سپارد و به
همه خواستگاران از هر تیره و گروه،
جواب منفی می دهد.

در سفر تاریخی خویلد (پدر
خدیجه) با حضرت عبد المطلب به
یمن برای تبریک و تهنیت به «سَیف بن
ذی یَزَن» در ایّام جلوس او بر تخت
سلطنت، پادشاه به او خبر می دهد که
این ایّام باید پیامبر موعود متولّد شده
باشد، نامش «محمد» است، در میان
شانه اش مُهر نبوّت است، پدر و
مادرش فوت می کند، عمو و پدر
بزرگش کفالت او را برعهده
می گیرند… .

سیف بن ذی یزن، به صراحت
می گوید: «سوگند به ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.