پاورپوینت کامل جایگاه و عملکرد روحانیت شیعه;سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نبویمعاون محترم تبلیغ و آموزشهای کاربردی ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه و عملکرد روحانیت شیعه;سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نبویمعاون محترم تبلیغ و آموزشهای کاربردی ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه و عملکرد روحانیت شیعه;سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نبویمعاون محترم تبلیغ و آموزشهای کاربردی ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه و عملکرد روحانیت شیعه;سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نبویمعاون محترم تبلیغ و آموزشهای کاربردی ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۳۶

روحانیت به لحاظ جایگاه،
مجموعه ای است که نسبت به عالمان
دینی ادیان و فرقه های دیگر در
مجموع، از آستانه گذشت و ایثار
بیش تری برخوردار است. مثلاً در
تاریخ، عالمان مسیحی می بینیم که
زمانی در آفریقا پیش قراول استعمار
بوده اند، یا در خیلی از کشورها
توجیه گر استعمار بوده اند و زمانی هم
می بینیم که توجیه گر استبداد بوده اند
مثل الآن؛ در جنگ عراق و افغانستان،
هزاران انسان کشته می شوند، واتیکان
هم گاهی رسما دفاع می کند. حتی
روحانیت اهل سنت هم همینطور
است. روحانیت اهل تسنن الآن در
بخشی که تبلور پیدا کرده و جایگاه
جدی هم در دنیا دارد، روحانیت
دولتی محض است. من یک شب
اتفاقی موقع نماز به طرف مسجد
الحرام می رفتم، نماز را در یک مسجد
خواندم. امام جماعت در دعای قنوت
دعاهایی کرد، بعد که به مسجد دیگری
رفتم، دیدم امام جماعت آنجا نیز عین
همانها را می خواند، فهمیدم که این
ابلاغ شده که باید اینها را بگویید. و لذا
از آن چهارچوب اصلاً تخطی
نمی کنند.

در ترکیه حزب عدالت و توسعه
یا حزب فضیلت و امثال اینها برخی
اقدامات اجتماعی و سیاسی انجام
می دهند و حداقل یک دسته مسلمانها
را با خودشان همراه می کنند؛ اما
آخوندهای ترکیه هیچ تکانی
نمی خورند. در خود استانبول تعداد
زیادی روحانی و مسجد وجود دارد؛
اما در عین حال حضورشان در
معادلات سیاسی صفر است؛ یعنی
واقعا می شود در حد صفر گفت.

روحانیت شیعه با گرفتن خط فکر
از امام حسین علیه السلام ، واقعا در طور تاریخ
یک روحانیت مهار ناشدنی، هم برای
استعمارگران و هم استبداد بوده اند. در
عراق انگلیسیها را آخوندها بیرون
می کنند. در ایران در ادوار مختلف
تاریخ، ممکن بوده ۴ تا آخوند دولتی
هم پیدا بشوند؛ ولی روحانیت
این جور نبوده که تبعیت از رضا شاه
بکند؛ حتی در سخت ترین شرایط. این
امتیازی است برای روحانیت شیعه تا
امروز.

دشمنی با روحانیت

امروز به دلیل آنکه جایگاه
روحانیت شیعه از طرف استعمار
احساس شده است، خط تبلیغی دشمن
بر کوبیدن این جایگاه است. کوبیدن از
آنجا نیست که فلان آقا یک آدم بدی
است. اگر این کار را می کردند اشکالی
نداشت؛ چون در میان روحانیت
آدمهای ناجور هم هست؛ ولی خط
روحانیت کوبیده می شود نه یک
روحانی خاص؛ به خاطر اینکه این
خط و جایگاه، برای آنها خیلی مهم
است و برای کوبیدن آن سرمایه گذاری
جدی می کنند. از همین جهت ما اگر
می خواهیم در عرصه تبلیغ
دشمن شناسی کنیم، باید ببینیم دشمن
روی چه چیزهایی سرمایه گذاری
می کند؟ دقیقا باید برویم و همان را
خنثی کنیم.

اگر سنجشی به عمل آید و مقدار
سرمایه گذاری تبلیغی دشمن رصد
شود، مهم ترین شاخصی که دشمن
روی آن سرمایه گذاری کرده، کوبیدن
روحانیت است؛ به نحوی که در وسط
تهران روحانیت ناشناخته است. من
یک مثال عرض می کنم.

در نیاوران تهران کلاسی داشتم
برای رؤسای بانکهای ملی، پس از
کلاس یک آژانس گرفتم تا مرا تا
ترمینال ببرد. آژانس، یک پیکان بود هر
چه تلاش کردم دیدم درب جلو آن باز
شود، نشد، مثل اینکه گیر داشت، من
خیال کردم قفل است و راننده اصلاً
نگاه نمی کرد که من توانستم در را باز
کنم یا نه؛ از آنجا که دید که یک آخوند
مسافر اوست ناراحت شد و این
محسوس بود. در عقب را باز کردم و
نشستم و گفتم: آقا معذرت می خواهم
عقب نشستم، درب جلو باز نشد،
حس کردم قفل است. گفت: آقا باز بود.
گفتم: در هر صورت ببخشید. راه
افتادیم، در بین راه که می آمدیم آرام دو
سه تا نکته گفتم؛ مثلاً یک ماشین آمد
جلوی ماشین ما را گرفت. یک آدم
سبیل کلفتی بود، به او گفتم بببن آقا
کوتاه بیا! بیا عقب. اون سبیل کلفت اگر
که بیاد پائین برات مشکل درست
می کند. آمد عقب و یک لحظه خندید و
تو آینه هم یک نگاه کرد و … .

بعد همین جور که می رفتیم، نکته
دیگر را گفتم و او شروع کرد خندیدن
به نحوی که توی بزرگراه که می رفت
گفت: حاج آقا صبر کن من شقیقه هام
درد گرفته؛ چون چند ساله است اینقدر
نخندیدم که امروز خندیدم و بعد از
چند دقیقه گفت: اگر از من بپرسند
بهترین خاطرات دوران آژانست کِی
هست، من می گویم یک روز که یک
آخوند را بردم.

ولی ما احساسمان بر این است که
آخوندها خیلی بد اخلاق هستند، چرا
این جوری است؟ گ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.