پاورپوینت کامل اجل حتمی و غیرحتمی ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اجل حتمی و غیرحتمی ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اجل حتمی و غیرحتمی ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اجل حتمی و غیرحتمی ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

اجل، مفرد «آجال»، یک واژه
عربی از مادّه «اَجَلَ» از باب «قَتَلَ» است.
این واژه در لغت به معنای مدت شی،
غایت و زمان مرگ و سررسید چیزی،
پایان مدت عمر، سررسید بدهی و
مهلت هر چیزی و وقت معین و
محدود است. بنابراین، اجل دو معنا
دارد: مدّت معین و آخر مدّت.

این واژه با مشتقاتش ۵۴ بار در
قرآن کریم آمده و اغلب به معنای مدت
معین به کار رفته است؛ مانند آیات
ذیل:

«لِکُلِّ اَجَلٍ کَتابٌ»؛ «هر اجلی
نوشته ای دارد.» اجل در این آیه شریفه
به معنای وقت و زمان معین و خاصی
است.

«لِکُلِّ اُمَّهِ اَجَلٌ»؛ «برای هر قومی،
اجل (معینی) است.»

«وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَیآ أَجَلٍ مُّسَمًّی»؛ «تا
زمان معین مرگ شما را مهلت
می دهد.»

«لَکُمْ فِیهَا مَنَـفِعُ إِلَیآ أَجَلٍ مُّسَمًّی»؛
«برای شما در آن (دامها) با مدتی معین
سودهایی است.»

«وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِیآ إِلَیآ
أَجَلٍ مُّسَمًّی»؛ «و خورشید و ماه را رام
گردانید تا هر کدام برای زمانی معین به
سیر خود ادامه دهند.»

«ثُمَّ قَضَیآ أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّی»؛
«سپس زمان معینی را برای شما عمر
مقرر داشت.»

در تمام این آیات، واژه «اجل» به
معنای مدت معین و معلوم است و
آیات فراوان دیگر.

این واژه، در برخی از آیات به
معنای آخر مدت آمده است؛ مانند: «إِذَا
تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَیآ أَجَلٍ مُّسَمًّی فَاکْتُبُوهُ…»؛
«هر گاه وامی را تا سر رسیدی معیّن، با
یکدیگر معامله کردید، آن را بنویسید.»

«وَإِذَا طَـلَّقْتُمُ النِّسَآءَ فَبَلَغْنَ
أَجَلَهُنَّ»؛ «و هنگامی که زن را طلاق
دادید و به آخرین روزهای عده
رسیدند.»

«مَن کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ
لاَءَتٍ»؛ «هر کس که به لقای خداوند
امیدوار است [بداند] که وعده معین
خدا البته فرا رسد.»

برخی مفسران کلمه «اجل» را در
این آیه شریفه به معنای «وعده الهی»
دانسته اند: «فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لاَءَتٍ، أی وَعْدُ
اللّه لاََتٍ مِنَ الثَّوابِ وَالْعِقاب»؛ «وعده
الهی با ثواب وعقاب فرا می رسد.»

البته در برخی آیات «اجل» به
معنای «زمان بعثت و جزا و قیامت» و
«اهلاک» و «حدی از زمان» نیز تفسیر
شده است. «وَبَلَغْنَا اَجَلَنَا الَّذِی اَجَّلْتَ
لَنا»؛ «برخی مفسران لفظ «اجل» را در
این آیه به معنای روز بعثت و جزا و
قیامت تفسیر کرده اند».

«وَ لَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ
اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ»؛
«و اگر خدا برای مردم به همان شتاب
که آنان در کار خیر می طلبند در
رساندن بلا به آنها شتاب می کرد، قطعا
به هلاکت رسیده بودند.» عدّه زیادی از
مفسران کلمه «اجلهم» را به معنای
«اهلاک» تفسیر کرده اند.

«فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَیآ أَجَلٍ هُم
بَــلِغُوهُ »؛ «چون عذاب را تا حدی از
زمان که آنها بدان رسیدند از آنها
برداشتیم.» «الی اجل» یعنی «الی حدّ
من الزمان.»

با این حال اگر خوب توجه شود
معلوم می شود که واژه «اجل» در آیات
شریفه نیز به همان دو معنای سابق
است.

متکلمان از اجل، تعریفهای
مختلفی ارائه کرده اند. عده ای اجل را
این چنین تعریف کرده اند: «اجل،
عبارت است از اینکه خداوند به بطلان
حیات حیوان در آن زمان علم دارد.»

عده ای دیگر می گویند: «اجل
عبارت است از مدت زمانی که
خداوند، مرگ انسان را ـ چه به مرگ
طبیعی و غیر طبیعی ـ در آن وقت مقرر
کرده است.»

گروه دیگری می گویند: «اجل
عبارت است از زمانی که برای نزول و
حدوث امری یا برای بقا یا نفی و اثبات
امری مقرر شده است.»

برخی نیز می نویسند: «اجل
عبارت است از زمانی که بندگان
خداوند، در آن روز می میرند؛ به این
شرط که کسی آنها را نکشد یا اعمالی
انجام ندهد که باعث زیادی عمر
می شود.»

در این تعریفها بیش تر «اجل
مرگ» که مربوط به پایان عمر انسان
می شود مورد توجه قرار گرفته است، و
آجال دیگر را مانند: اجل دین و
اجلهای موجودات جهان آفرینش و
به طور کلی خود جهان و… شامل
نمی شود.

در یک تعریف جامع می توان
گفت: «اجل، عبارت است از مدت
زمان معین و محدود درباره عمر انسان
و تمام موجودات جهان آفرینش،
همچنین مدت زمان مربوط به عقد و
قراردادهای شرعی، اجتماعی و
شخصی، و بالاخره سرآمد و زمان
محدود همه مدتهایی که مربوط به
امور دنیوی است.»

چنانکه قبلاً در آیات قرآن بررسی
شد «اجل» تنها درباره پایان عمر انسان
مطرح نیست؛ بلکه درباره پایان مهلت
بدهی و قرض، سررسیدن عده طلاق،
پایان عمر خورشید و ماه و سرآمد عمر
همه موجودات و مجموع جهان
آفرینش مطرح شده است؛ چنان که
می فرماید: «مَا خَلَقْنَا السَّمَـوَ تِ وَ الاْءَرْضَ
وَ مَا بَیْنَهُمَآ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّی وَ الَّذِینَ
کَفَرُوا عَمَّآ أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ »؛ «ما آسمان و
زمین و آنچه را میان آنها است، جز به
حق و [برای] وقت معین نیافریدیم،
کافران از آنچه بدان بیم داده می شوند،
روی گردان اند.»

این آیه بر این دلالت دارد که
مجموع جهان آفرینش، اجل معینی
دارد. بدین ترتیب از مجموع آیات
وارده درباره اجل استفاده می شود که
حیات همه پدیده های عالم آفرینش از
نخست، وقت محدود و اجل معینی
دارد و آن گاه که آن وقت معین سپری
شد، زندگی و حیات دنیوی آنها نیز
پایان خواهد یافت.

انواع اجل

اجل از نظر متکلمان و فلاسفه،
دارای اقسام ذیل است:

اجل حیوان: عبارت از زمانی است
که خداوند می داند حیات حیوان در آن
روز به پایان می رسد یا وقتی است که
حیات حیوان در آن وقت باطل
می شود. متکلمان با عبارات مختلفی
این موضوع را تعریف کرده اند. در
برخی کتب کلامی از اجل حیوان، به
اجل موت وقتل تعبیر شده است.

اجل دین: عبارت است از پایان
مهلت و سررسید زمان پرداخت
قرض. این تذکر لازم است که این
اجل به طور استطرادی در کلام آورده
شده است.

اجل حیات: مدت زمانی است که
خداوند، عالم به وقوع حیات در آن
زمان است.

اجل محتوم: عبارت از زمان معینی
است که خداوند آن را در کتاب لوح
محفوظ (امّ الکتاب) بر پایان عمر تمام
موجودات عالم مقرر و ثابت کرده
است؛ و این مدت معین، تخلف ناپذیر
است و به محض پایان این زمان، مرگ
فرا می رسد.

اجل معلّق یا مشروط: مراد از آن،
زمان معلق و مشروطی است که
خداوند آن را در کتاب محو و اثبات
نوشته است که قابل تغییر و تأخیر
است؛ ولی به محض تحقق شرایط،
حاصل می شود. بر این دو نوع اجل
اخیر، غیر از متکلمان، مفسران نیز
تأکید کرده اند و درباره آن به بحث و
اظهار نظر پرداخته اند. در اصطلاح
حکما دو نوع دیگر از اجل به نامهای
اجل طبیعی و اخترامی، مطرح است.

اجل طبیعی: آن است که انسان،
مدت زمان معینی، عمر خویش را
مصون از هرگونه عوارض و حوادثی
به ا نتها برساند.

اجل اخترامی: آن است که بر اثر یک
حادثه مرگبار، قبل از تمام شدن عمر
طبیعی پیش می آید.

نگاهی کوتاه به تاریخچه بحث اجل

تاریخ بحث از اجل را باید در
تاریخ مباحث موضوعات قضا و قدر،
بدا و سرنوشت جستجو کرد؛ چرا که
بحث اجل یکی از مسائل مورد بحث
در این مسائل است؛ از اینرو با مراجعه
به تاریخ می بینیم، یکی از مسائلی که
پیوسته توجه بشر را به خود جلب
کرده، این است که آیا جریان کارهای
جهان، طبق یک برنامه و طرح قبلی غیر
قابل تغییر و تخلف صورت می گیرد؛
به این توضیح که قدرتی نامرئی، ولی
بی نهایت مقتدر، به نام سونوشت و
قضا و قدر بر تمام وقایع عالم
حکمرانی می کند و آنچه در زمان
گذشته و حال و آینده صورت گرفته و
می گیرد و صورت خواهد پذیرفت،
معین و قطعی شده است و انسان
مقهور و مجبور به دنیا می آید و از دنیا
می رود؟ یا اینکه انسان به عنوان یکی
از موجودات این جهان، بر مقرّرات
خویش، مسلّط است و می تواند با
انجام کارهایی، اجل خود را طولانی و
یا کوتاه کند؟

در زمان طلوع اسلام و نزول آیات
مربوط به قضا و قدر، بداء و سرنوشت
و اجل، ظاهرا فهم این نوع آیات برای
مردم آن عصر با وجود مقدس پیامبر
رحمت صلی الله علیه و آله مشکلی نداشت، تا اینکه
پس از ارتحال آن حضرت و پدید
آمدن اختلاف عقاید و مباحث کلامی،
مسئله سرنوشت و قضا و قدر که
امروزه از مسائل بسیار مهم و اساسی
کلام و فلسفه به شمار می رود، در قرن
اوّل هجری در میان متفکران اسلامی
مطرح شد و عقاید متفاوتی که در این
زمینه مطرح شد، باعث گروه بندیها،
کشمکشها و پیدایی فرقه هایی در
جهان اسلام شد.

تعدد یا وحدت اجل انسان

متکلمان و فلاسفه در باب تعدد و
وحدت اجل انسان اختلاف دارند.
متکلمان اشعری وجمهور معتزله و
برخی امامیه بر این باورند که انسان
یک اجل بیش تر ندارد و آن اجل معین
است که خداوند حیات انسان را در آن
زمان به پایان می رساند؛ چه به سبب
حوادث و چه غیر آن!

برخی معتزله مانند: کعبی و
عده ای از بغدادیین و جمهور فلاسفه،
و گروهی از امامیه بر این عقیده اند که
خداوند برای انسان دو اجل مقرر کرده
است: یکی اجل معین و حتمی و
دیگری اجل معلّق یا مشروط و یا به
قول فلاسفه، اجل طبیعی و اجل
اخترامی.

مرحوم علامه طباطبایی می گوید:

«ظاهر کلام خدای تعالی در آیه
«ثُمَّ قَضی اَجَلا وَاَجَلٌ مُسمَّی عِنْدَهُ»این
است که منظور از «اجل» و «اجل
مسمی»، آخر مدت زندگی است، نه
تمامی آن، و معلوم می شود که اجل
دوگونه است: یکی «اجل مبهم» و
دیگری «اجل مسمی»، یعنی معین نزد
خدای تعالی، و این همان اجل محتوم
است که تغییر نمی پذیرد و به همین
دلیل، آن را به «عنده = نزد خدا» مقید
کرده و معلوم است چیزی که نزد
خداست دستخوش تغییر نمی شود؛
زیرا فرمود: «مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ
بَاقٍ»؛ «آنچه نزد شماست نابودشدنی
است و آنچه نزد خداست باقی
می ماند.» این همان اجل محتوم است
که تغییر و تبدیل برنمی دارد. خدای
متعال می فرماید: «فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ
لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ »؛

پس نسبت اجل مسمّی به اجل
غیرمسمّی، نسبت مطلق و منجز است
به مشروط و معلق؛ به این معنا که
ممکن است اجل غیرمسمی به سبب
تحقق نیافتن شرطی که اجل معلق بر
آن شرط شده، تخلف کند و در موعد
مقرر فرا نرسد؛ ولی اگر اجل، حتمی و
مطلق، باشد راهی برای تحقق نیافتن
آن نیست، و به هیچ وجه نمی توان از
رسیدن وتحقق آن جلوگیری کرد. اگر
آیات سابق با ضمیمه آیه شریفه «یَمْحُوا
اللَّهُ مَا یَشَآءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِندَهُوآ أُمُّ الْکِتَـبِ »؛
«خداوند محو می کند نوشته ای را که
بخواهد و تثبیت می کند آن را که
بخواهد و نزد او است امّ الکتاب»،
مورد دقت قرار گیرند، به دست می آید
که اجل مسمی، همان اجل محتوم
است

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.