پاورپوینت کامل شاخصه های عرفان مثبت از نگاه امام خمینی ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شاخصه های عرفان مثبت از نگاه امام خمینی ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شاخصه های عرفان مثبت از نگاه امام خمینی ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شاخصه های عرفان مثبت از نگاه امام خمینی ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۵
اشاره
امام خمینی شخصیتی چند جانبه داشتند و از ویژگیهای گوناگونی برخوردار بودند؛ به گونه ای که تاریخ، شخصیتی به جامعیّت ایشان کم تر به خود دیده است. به تعبیر مقام معظم رهبری:
«آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و اراده پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقی را با جزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبری را با رقت و عطوفت، و خلاصه بسی خصال نفیس و کمیاب را که مجموعه آن در قرنها و قرنها به ندرت ممکن است در انسان بزرگی جمع شود، همه و همه را با هم داشت. او عبد صالح و بنده خاضع خداوند و نیایش گر گریان نیمه شبها و روح بزرگ زمان ما بود. او با عمری که روزها و ساعتها و لحظه هایش با مراقبه و محاسبه سپری می شد، صدها آیه قرآن را که در توصیف مخاطبین و متقین و صالحین است. مجسّم و عینی ساخت. او به انسانها کرامت، و به مؤمنان عزت، و به مسلمانان قوت و شوکت، و به دنیای مادی و بی روح معنویت، و به جهان اسلام حرکت، و به مبارزان و مجاهدان فی سبیل الله شهامت و شهادت داد. او به همه فهماند که انسان کامل شدن و علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست.»[۱]
یکی از ابعاد شخصیتی حضرت امام(ره) که در حجاب چهره سیاسی ایشان قرار گرفت، و در نتیجه چنانچه بایسته است بر نسل معاصر آشکار نشد، چهره عرفانی ایشان است. امام(ره) با آثار اغلب عارفان بزرگ آشنا بود و دیدگاههای – عرفانی آنان را در بیش تر آثار خویش- از جمله «مصباح الهدایه»، «شرح دعای سحر»، «سرّ الصلوه» و «آداب الصلوه» – بازتاب داده، در کنار اجتهادهای عرفانی خویش و دیدگاههای مستقل و درخور توجّهی که خود در این راه داشته اند، از اندیشه های عرفانی آن بزرگان بهره های فراوان برده اند. آنچه در این باره قابل یادآوری است اینکه: جاذبه های سرزمین عرفان، هرگز ایشان را از دیگر حقایق جهان هستی بازنداشت و سدّ راه فقاهت، شریعت محوری و مردم گرایی ایشان نگشت.
از این رهگذر، عرفان ایشان افزون بر اینکه «عرفان نما» نبوده، در جامعیّت و برخوردار بودن از حقایق ریشه دار وحیانی، دورنمایی از عرفان اهل بیت: بوده است. بی گمان چنین عرفان نابی از مؤلّفه ها و شاخصه های ویژه ای شکل می گیرد که در این نوشتار به برخی از این شاخصه های مثبت اشاره خواهد شد.
۱. خدا محوری
یکی از ویژگیهای سلوک عرفانی حضرت امام(ره)، فراگیری عرفان برای خدا، و «خدامحوری» در زندگی ایشان است.
اساساً در عرفان راستین، محور سیر و سلوک و کعبه دلها، تنها خداوند می باشد و بس. به تعبیر شیخ الرئیس ابو علی سینا: «العارفُ یُرید الْحَقَّ الاَوّلَ لا لِشَیءٍ غَیرِه، وَ لا یُؤْثِرُ شَیْئَاً عَلی عِرْفانِهِ، وَ تَعَبُّدُهُ لَهُ فَقَط لِاَنَّهُ مُسْتَحَقٌّ لِلْعِبادَهِ ؛ عارف، حقّ نخستین را می خواهد، نه برای چیزی غیر از او. و هیچ چیز را بر شناخت وی برتری نمی نهد و تنها او را می پرستد؛ چون تنها او سزاوار عبادت است.»[۲]
خدا محوری نشانه هایی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
الف. گریزان بودن از نام و شهرت
عارف خدامحور از نام و شهرت گریزان است و تنها سر در هوای دوست داردو دل در آرزوی نام آوری در ملکوت و آستان قدس ربوبی.
از نگاه حضرت امام(ره): «کسی که اخلاق حسنه خود و ملکات فاضله نفس را به چشم مردم بکشد و ارائه به مردم بدهد، قدمش قدم نفس است و خودبین و خودخواه و خودپرست است. ای عزیز! برای یک خیال باطل، و یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجّه قلبی مردم، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و آن محبّتهای الهی و کرامتهای غیرمتناهی را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست، مفروش. ای عزیز! نام نیک را از خداوند بخواه؛ از صاحب قلبها (خداوند) بخواه که قلوب مردم با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهای اخروی و نعمتهای آن عالَم در همین عالم هم به تو کرامتها می کند؛ تو را محبوب می نماید؛ موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند؛ و تو را در دو دنیا سربلند می فرماید.»[۳]
مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی درباره گریزان بودن حضرت امام(ره) از نام و شهرت، در ضمن خاطره ای چنین می فرمود: «امام کتابی دارند به نام «کشف الاسرار». این کتاب، ردّ کتابی است که یکی از شخصیّتهای علمی نوشته بود، به نام «اسرار هزار ساله» که در آن مسائل اعتقادی شیعه را به تمسخر گرفته و به روحانیت و امامت جسارت کرده بود. امام بزرگوار، درس و بحثِ خود را به یکباره تعطیل کردند و به نوشتن جواب این کتاب پرداختند، و در مدّت دو ماه این کار را به انجام رساندند، و نام کتابشان را «کشف الاسرار» گذاشتند، اَمّا برای پرهیز از خودنمایی، هرگز نام خود را در چاپ اول و دوم کتاب نیاورد که این امر از اخلاص ایشان حکایت می کند، و اینکه ایشان از نام و شهرت طلبی گریزان هستند.»[۴]
الا یا اَیّها الساقی ز می پُرساز جامم را
که از جانم فرو ریزد، هوای ننگ و نامم را
از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد
برون سازد زهستی هسته نیرنگ و دامم را
از آن می ده که جانم را زقید خود رها سازد
بخود گیرد زمامم را، فرو ریزد مقامم را
ب. رها بودن از حبّ ریاست بر دیگران
دستاوردهای عرفانی در معرض لغزشگاه حب ریاست بر دیگران است؛ گاهی برخی از عارف نماها، آشنایی با چند اصطلاح عرفانی را ابزاری برای فخرفروشی، و حکمرانی و ریاست بر مردم قرار می دهند و بدین گونه به جای اظهار عبودیت در برابر آفریدگار، آدمیان را به بندگی و خاکساری در برابر خویش فرا می خوانند و خود را ارباب و ولیّ نعمت مردمان می پندارند. نوشته های امام خمینی(ره) در این باره این چنین است، «در میان اینان، یک دسته پیدا می شوند که برای ریاست بر یک دسته بیچاره، این اصطلاحات بی مغز را مایه کسب معیشت قرار داده ند و با الفاظ فریبنده و اقوال جالب، در صدد صید قلوب صافیه بندگان خدا هستند، اینها شیاطینی هستند اِنسی که ضررشان از ابلیس لعین کم تر نیست. این بیچارگان نمی دانند که قلوب بندگان خدا منزلگاه حق است و کسی را حق تصرّف در آن نیست. اینها مریضانی هستند که به صورت طبیب خود را درآورده اند تا مردمان را به مرضهای گوناگون مهلک گرفتار کنند. اینها سخنانی بسیار فریبنده دارند که خود را در عین حال که به قذارات دنیویّه هزارگونه آلودگی دارند، در نظر مریدان تطهیر کنند و از اهل الله بنمایانند.»[۵]
۲. شریعت مداری
در عرفان اصیل و مثبت، شریعت اسلامی، سیره و سخن پیامبر اکرم(ص) و اولیای دین، محور و میزان سنجش تمامی باورها و رفتارهاست و نشانه عرفان راستین آن است که حتّی در خوش ترین حالات و جذبه های عرفانی، ریزترین حکم شریعت فروگذار نمی شود. اساس عارف حقیقی کسی است که بیش ترین اهتمام را نسبت به احکام شریعت روا می دارد.
ابونصر سرّاج طوسی از عارفان بزرگ اسلام در این باره چنین می گوید: «فقها با مخالفان دین و گمراهان به صورتی مستدل و معقول سخن گفته اند و برهانهای روشن آورده اند و به متن قرآن و نصّ حدیث چنگ آخته اند و اوامر و نواهی و واجب و حرام و مستحب و مکروه را بیان کرده اند. مذهب عارفان نیز باید چنین باشد که حتی به انجام مکروهات نیز دست نیازند. آنان پس از انجام واجبات و مستحبات، و ترک محرمات و مکروهات، حتی باید از کردارهای بی فایده نیز اجتناب نمایند.»[۶]
عرفان امام خمینی(ره) عرفانی برخاسته از آیات و روایات و هماهنگ با آموزه های اسلام ناب است.
از نگاه حضرت امام(ره)، عرفان راستین و مثبت، آن است که هرگز به وانهادن دستورهای شرع و تکالیف دینی نیانجامد و جاذبه های سیر و سلوک عرفانی به کم فروغی نور شرع منجر نشود. ایشان در این باره چنین می فرمایند: «بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود، مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت، و تا انسان مؤدب نشود به آداب شریعت حقّه، هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود، و نور معرفت الهی در قلب او جلوه نکند، و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف نشود، و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر علم باطن پیدا شود؛ یا پس از پیداش آن، به آداب ظاهره احتیاج نباشد. و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت. انسان شرعی عبارت از آن است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند، و ظاهرش ظاهر رسول اکرم(ص) باشد، و تأسی به آن بزرگوار بکند در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک.»[۷]
تاریخ زندگی حضرت امام(ره) سرشار از حکایتهایی است که در آن پایبندی فوق العاده ایشان به شریعت بازتاب یافته است. به عنوان نمونه؛ دختر ایشان، خانم فریده مصطفوی، می گوید: «تازه مکلف شده و شب خوابیده بودم که آقا با اخوی وارد شدند. خیلی سرحال و خوشحال بودند، پرسیدند: «نماز خوانده ای؟» من فکر کردم چون آقا الآن سرحال هستند، دیگر نماز خواندن من هم برایشان مسئله ای نیست. گفتم: نه. ایشان به قدری تغییر حالت دادند و عصبانی شدند که ناراحتی سراسر وجودشان را فرا گرفت، و من خیلی ناراحت شدم که چرا با حرف و عملم مجلس به آن شادی را تلخ کردم». دختر امام(ره) همچنین می افزاید: «امام در منزل با بچه ها خیلی صمیمی و مهربان بودند و به جز در مسائل شرعی، در بقیه مسائل خیلی سخت گیری نمی کردند.»[۸]
«باری، عرفانی که سر در آبشخور شرع نداشته باشد، همان عرفان مجازی است که نام دیگرش عرفان منفی می باشد. چنین عرفانی جز تخیلات و مقداری حرکات و سکنات به عنوان عبادات نخواهد بود.»[۹]
۳. آمیختگی با حماسه
آیا جمع بین عرفان و حماسه میسّر است یا نه؟ آیا ممکن است کسی از یک سو دارای روحی عرفانی، لطیف و پرگذشت باشد و از سوی دیگر دارای روحی حماسی و سازش ناپذیر؟ اگر روحی دارای خصیصه جهاد و فداکاری بود، آیا می تواند روح زمزمه و نجوای با حق نیز باشد؟ بی گمان سیره عملی حضرت امام(ره) به ما آموخت که جمع بین حماسه و عرفان، ممکن است. و اینکه یک عارف می تواند در همان هنگام که از خوف خدا در چشمانش اشکی ریزان دارد، در دستانش تیغی برّان جهت زدودن خارهای راه داشته باشد. بدین گونه وجودش آمیزه ای از مهر و قهر باشد. به تعبیر حکیم نظامی گنجه ای:
محیطی چه گویم چو بارنده میغ[۱۰]
به یک دست گوهر به یک دست تیغ[۱۱]
حضرت امام(ره) نقطه اوج تلاقی میان عرفان و جهاد بودند. در شمار آن دسته از عارفانی نبودند که کنج عافیت را به دشواری مجاهدت ترجیح دهند، و از اسلام چهره ای تهی از حماسه و جهاد ارائه دهند. همانگونه که مقتدای ایشان، حضرت امیر المؤمنین (ع) نیز چنین بوده اند؛ که در دل شب از خوف خدا بیهوش شده و در روز در اوج شجاعت و رشادت به پیکار با دشمنان خدا و دین خدا برمی خاستند.
آیت الله جوادی آملی دراین باره می گویند: «… درباره سالار شهیدان(ع) ما می بینیم که از یک سو آن حضرت دارای دعای عرفه است که سراسر عرفان است و عشق و شعف و اظهار بندگی در پیشگاه خداوند، و از سوی دیگر شاهد حماسه کربلای او هستیم، و اظهار تبرّی از بیگانه، و فرمان به قیام، و دستور به مبارزه. در عصر ما درباره امام راحل۷ نیز می بینیم که وصیت نامه سیاسی الهی ایشان در عین اینکه ما را به ادامه مبارزه با ابرقدرتها فرا می خواند، به دعای عرفه و صحیفه سجادیه نیز دعوت می کند. روح او در عین پرخاشگری علیه هرگونه طغیان، روح عرفان و غزل بود، و این سیره علمی و عملی امام راحل; بوده است.»[۱۲]
عرفان راستین، شجاعت پرور است، و صاحبان عرفان حقیقی، سالکان شجاعی هستند که به هنگام و به موقع، عَلَم جهاد را بر می افرازند، و با آفریدن حماسه، دامن دین و جامعه اسلامی را از انحرافها و طغیانها پیراسته می دارند؛ که نمونه والای یک انسان عارف مجاهد را در زمان معاصر، در شخصیّت متعالی امام راحل; متجلّی دیدیم: «من از کسانی نیستم که فکر کنم راه زندگی اسلامی من منحصر به عبادت در مسجد است؛ اگر احساس کنم قدرتهای استکباری منافع ملت اسلام را مورد تعرض قرار دادند، از خانه بیرون می آیم و داد خواهم زد. من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد، و در این راه یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگ تری که شهادت است می رسیم.»[۱۳] «من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح در دست بگیرم! من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیّه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.»[۱۴]
۴. ولایت مداری
راه پیمودن و به مقصد رسیدن در وادی رازآلود و پرپیچ و خم عرفان و مقامات معنوی، جز به مدد و راهنمایی راهبرانی کامل، شایسته و به مقصد رسیده، بسیار دشوار و غالباً ناشدنی است. به تعبیر زیبای حافظ:
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی[۱۵]
ملا صدرا در شرح خود بر احادیث «باب الحجه» اصول کافی می نویسد:
«افراد بشری در مواجهه خود با حقایق الهی و شناخت طرق هدایت، دو دسته اند: برخی همانند انبیا و اولیای الهی دارای بصیرت و معرفت و شهودند. و با مشاهده راه آخرت و آگاهی از شیوه های سیر و سلوک، نیازی به راهنما و راهبری غیر از خداوند ندارند؛ اما عده ای دیگر که عموم افراد بشر را تشکیل می دهند، نسبت به شناخت حق و تشخیص راه در حجاب اند. از اینرو برای آنها لازم است از امامی که واسطه هدایت و ارشاد بین خدا و مردم و راهنمای طریق نجات است پیروی کنند.»[۱۶]
از نگاه آموزه های دینی، تمسّک به ولایت اهل بیت: اصل اساسی و رکن رکین ایمان و اسلام است، که بدون این ولایت، جامه مسلمانی بر اندامِ شخص، راست نخواهد آمد، و تمام کارهای نیک او از حقیقت تهی خواهد بود. امام باقر(ع) می فرماید: «یَخْرُجُ أَحَدُکُمْ فَرَاسِخَ فَیَطْلُبُ لِنَفْسِهِ دَلِیلًا وَ أَنْتَ بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَجْهَلُ مِنْکَ بِطُرُقِ الْأَرْضِ فَاطْلُبْ لِنَفْسِکَ دَلِیلا؛[۱۷] یکی از شما که برای مسافرت چند فرسخی از محل خود بیرون می رود، برای خویش در طلب راهنمایی برمی آید و حال آنکه تو به راههای آسمان ناآگاه تر از راههای زمین هستی، پس برای خود راهنمایی طلب کن.» در حدیثی دیگر در این باره از امام صادق(ع) می خوانیم که: «وَ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَهَ وَلِیِّ اللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ؛[۱۸] اگر کسی تمام شب به عبادت برخیزد و هر روز روزه بدارد و تمام مالش را صدقه دهد و همه عمرش را حج کند، اما ولایت ولی خدا را نشناسد تا از او پیروی کند، و همه کارهایش به راهنمایی او باشد، او را بر خدای عزوجلّ حق ثوابی نیست و از اهل ایمان نباشد.»
امام راحل; با توجه به این اصل محوری در اسلام و اینکه جان مایه عرفان راستین، آموزه های وحیانی اهل بیت: است، و بدون دستگیری و هدایت آنها آدمی دست بگریبان تباهی و گمراهی خو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 