پاورپوینت کامل از تاریخ حدیث، غفلت کرده ایم گفتگو با قاسم جوادی مسئول گروه تاریخ حدیث پژوهشکده ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از تاریخ حدیث، غفلت کرده ایم گفتگو با قاسم جوادی مسئول گروه تاریخ حدیث پژوهشکده ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از تاریخ حدیث، غفلت کرده ایم گفتگو با قاسم جوادی مسئول گروه تاریخ حدیث پژوهشکده ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از تاریخ حدیث، غفلت کرده ایم گفتگو با قاسم جوادی مسئول گروه تاریخ حدیث پژوهشکده ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

جستارگشایی

مطالعه هر دانش، در روند تاریخی آن، پژوهشگر را به دریافت روشن تر از آن دانش
رهنمون می سازد، از بیراهه روی مصون می دارد، کاستی ها و افزودگی های خواسته و
ناخواسته تاریخی آن را نشان می دهد، تحول زبانی آن را می نمایاند، روند پیدایش و
تحوّل اصطلاحات و تعابیر آن دانش را بیان می کند و آثار پدید آمده درباره آن را
نشان می دهد.

آنچه امروز به عنوان «حدیث» در دسترس ماست و بر پایه آن، وظایف دینی و روش زندگی
خود را تنظیم می کنیم، مجموعه ای از متون روایی است که نویسندگان پیشین و عالمان
بزرگ، تدوین و گردآوری کرده اند. این نویسندگان، تحت تأثیر محیط علمی و اجتماعی خود
به خلق آثارشان دست یازیده اند. چگونگی انتخاب احادیث، تدوین، زبان منتخب،
ابتکارات، موضوعات بررسی شده، عرصه های فراموش شده و دیگر امور ، به طور آگاهانه یا
اتفاقی ، متأثر از شرایط زندگی و محیط پرورشی آنان بوده است؛ فی المثل زبان و
تعابیری که در جامعه ای به کار می رود، همواره در جامعه دیگر به کار نمی اید. از
این رو برای بهتر فهمیدن احادیث در شکل کلان آن، باید به تاریخ حدیث توجه کنیم و آن
را به طور دقیق و ژرف، بررسی نماییم.

در گفتگوی «محدّث» با قاسم جوادی، مسئول بخش تاریخ حدیث در پژوهشکده علوم و معارف
حدیث، وی از کاستی های پژوهش در این حوزه سخن گفته و حال آن که تاریخ حدیث نسبت به
برخی دیگر از تحقیقات حدیثی، جنبه پیشینی دارد.

به طور کلّی، پژوهش های گروه تاریخ حدیث چه حوزه ها و مواردی را در بر می گیرد؟

موارد را که یک طرحی تهیه کردیم، طرح را خدمتتان می دهم که همین را می توانید در
نشریه بگذارید. منتهی قبل از این که بخواهم به سؤال جواب بدهم به نظر می رسد که هم
راجع به خود گروه و هم مشکلاتی که پیش روی بحث تاریخ حدیث هست نکاتی را خدمتتان عرض
بکنم، با توجه به این نکات اگر سؤالی بود، بعد در خدمتتان هستم. اول این که با اصل
واژه گروه چندان موافق نیستم؛ به دلیل این که تاریخ حدیث از ابتدای تأسیس تا حالا
یک نفر آنجا بوده؛ جز در یک برهه خیلی محدودی که جناب آقای خوش نصیب در گروه آمدند
و بعد هم تشریف بردند. در طول این هفت سال یک نفر بوده و آن یک نفر هم چیزی حدود یک
ششم وقت و گاهی کمتر از آن. به نظر می رسد اصل تأسیس گروه تاریخ حدیث یک جریان شخصی
بود تا این که یک جریان برنامه ریزی شده در کلّ دار الحدیث باشد. یک موقع دار
الحدیث می اید برنامه ریزی می کند، در مجموعه برنامه ریزی اش جایگاه تاریخ حدیث را
تعیین می کند و در واقع جایگاه همه مسائل روشن است. وقتی که جایگاه تاریخ حدیث مشخص
شد و اهداف هم مشخص شد، حالا به طور طبیعی به سراغ امکاناتمان می رویم که حالا چه
امکاناتی داریم و با توجه به این امکانات این بخش را راه اندازی می کنیم. و حال این
که به نظر نمی رسد که مجموعه دار الحدیث یک چنین کاری انجام داده باشد. به نظر من
یک قضیه شخصی بوده که جناب آقای مهریزی به نظرشان آمده این بخش هم اگر باشد چیز
خوبی است و به دلیل رفاقتی که بود، یک وقتی صحبت کردند که بیایید حالا این بخش را
هم راه اندازی کنیم؛ پس این قضیه یک قضیه کاملاً شخصی است.

نکته بعد این که چون جایگاه بر اساس یک نظم و انضباطی مشخص نشده، هیچ وقت توجهی به
مجموعه مشکلات و مجموعه راهکارها نشد. من باید بگویم جریان تاریخ حدیث جریانی است
که در کلّ کشور چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. حالا ممکن است در هر جایی که فرض
کنید بخش های علوم حدیث هست، یک فردی که خودش علاقه دارد، چنین کاری را آمده انجام
داده، یا اساساً در یک رشته دیگری دارد کار می کند، آمده چنین کاری را انجام داده.
ولی کار با مشکلات جدّی رو به روست که من آن مقدار مشکلاتی که خود ما در همین جا
داشتیم را توضیح می دهم.

ما در دار الحدیث با وضعیتی که گروه به این کیفیت بوده، تا به حال چند تا فسخ
قرارداد داشتیم. یکی از دوستان بعد از این که با ما قرارداد بست، با یکی دیگر از
بخش های دار الحدیث هم یک قرارداد بست، آن قرارداد را قبل از این که موعد قرارداد
برسد تحویل داد و قرارداد ما یک سال بعد از این که سر رسیده بود تحویل که داده نشد
هیچ، فسخ شد.

به چه دلیل بوده؟

به دلیل مشکل کار، چون ما برای این قسمت کار جدّی نکردیم، نیرو تربیت نکردیم.

یعنی در حقیقت خارج از توان خودشان دیدند؟

به هر حال؛ این واقعیتی است که دارم گزارش می دهم. یک قرارداد دیگری داشتیم که یکی
از دوستان کار کند، آن دوست هم مدتی گذشت نتوانست انجام بدهد، فسخ کرد. همان
قرارداد را با یکی دیگر از دوستان منعقد کردیم و با بیش از یک سال تأخیر، تحقیق را
آوردند دادند که در ارزیابی رد شد و در جلسه ای با حضور خود محقق، مشخص شد که این
کار به شکل جدّی صورت نپذیرفته و قرار شد آن نوشته به دو سه تا مقاله تقلیل یابد و
تنظیم شود که آن هم انجام نشد. این مشکلی که تا اینجا داشتیم.

یک مشکل دیگری که در این بخش داشتیم این بود که برای نگارش در تاریخ حدیث، برای سه
قرن اول، حدود دو سال و نیم دنبال یک نیرو می گشتیم که بیاید این قسمت را قبول کند
و بنویسد، جالب است که در این دو سال و نیم بعضی از بخش ها نوشته شد و تمام شد،
بعضی قسمت ها تمام شده بود و برای این قسمت هیچ کسی را پیدا نکردیم و بعد هم که
جناب آقای مهدوی راد قبول کردند ولی حدود سه سال است که هنوز مطلبی تحویل
نداده اند. آخرین این زمان بندی ها پایان خرداد گذشته بود که هنوز هم چیزی تحویل
داده نشده. ضمن این که افراد بسیاری هم مراجعه کردند، خیلی هم دوست داشتند کار
تحقیقی انجام بدهند، طرح هم نوشتند، حتی در جلسات شورای پژوهش هم بحث ها مطرح شده
ولی بسیاری از اینها هرگز به انعقاد قرارداد نرسیده است. این بخشی از مشکلات
خودمان.

یکی دو تا نکته در قسمت های دیگر اشاره می کنم. یادم هست که این بحث در یکی از
مراکز آموزشی مطرح شده بود، دانشجویی موضوعی را راجع به تاریخ حدیث شیعه در بحرین
داده بود. آنچه که شنیدیم این است که در آن جلسه این موضوع را رد می کنند و یک
نکته ای را نقل کردند که گفته شده بود که حالا چرا تاریخ حدیث افغانستان یا
تاجیکستان نوشته نشود؟ ببینید! باید بگویم اطلاعات مجموعه گروهی که به یک نحو
وابسته به حدیث است، در بخش تاریخ حدیث شیعه در حد اطلاعات عمومی هم نیست؛ چون اگر
کسی اطلاعات فی الجمله ای داشت می دانست که ما در بحرین شخصیت هایی مثل ابن میثم،
شیخ یوسف بحرانی و سید هاشم بحرانی را داریم که از رُوات و محدثان قَدَر شیعه
هستند. ما یکی از اینها را در تاجیکستان نداریم. صرفاً به دلیل عدم اطلاع، بحرین
مقایسه می شود با تاجیکستان و حال این که اگر ما مجموعه مراکز حدیثی شیعه را فهرست
کنیم قطعاً یکی از مراکز، بحرین است. جالب این که از نظر تاریخ تشیع، شیعه امام
علی(ع) زمانی در بحرین مطرح شده که هنوز اسلام به تاجیکستان نرسیده. ما تقریباً
تشیع بحرین را از اصحاب امام علی(ع) داریم و این طبق تحقیق هایی است که این اواخر
انجام و منتشر شده. تاجیکستان به آن معنا یک روز هم شیعه نبوده و ما یک محققِ قَدَر
حدیثی در تاجیکستان نداریم. این می رساند که ما چقدر در این مسئله فقر داریم و چقدر
اطلاعاتمان کم است.

در مورد ضعف هایی که در کار نگارش تاریخ حدیث وجود دارد و به فرمایش شما گویا یک
مسئله عمومی هم هست و در سطح کشور وجود دارد، در موقعیت جداگانه ای می شود بحث کرد.
اما در خصوص فعالیتی که در مؤسسه و پژوهشکده انجام می شود اگر اجازه بدهید، بیشتر
بحث داشته باشیم، و این که با توجه به همه فرمایش هایی که داشتید مثل این که اطلاق
گروه، خیلی درست نیست و بیشتر کارهای شخصی و موردی بوده، فکر می کنم که از این
زاویه بشود نگاه کرد که در مواردی که به پژوهشگران خارج از مؤسسه سفارش مقاله یا
کتاب داشته اید به نحوی با مدیریت جنابعالی بوده و به یک شکلی نظارت مستقیم
داشته اید. در مورد روش های تحلیل تاریخی در تاریخ حدیث، دیدگاه شما چیست؟ و بر
آثار اینجا چه نگرشی حکم فرما بوده است؟

به دلیل همان نکاتی که اشاره کردم، واقعیت این است که ما تا بخش تحلیل تاریخ خیلی
فاصله داریم؛ زیرا اول باید اطلاعات تاریخی مان تکمیل بشود، بعد، روش های تحلیل طرح
بشود. بعد از مرحله دوم به مرحله سوم می رسیم که حالا ما کدام یک از روش های تحلیلی
را انتخاب کنیم. من برمی گردم به همان مثالی که در بخش قبلی اشاره کردم؛ وقتی که ما
از این که حوزه های حدیثی مان کدام است اصلاً اطلاع نداریم و از نظر تاریخی، خود
این بحث برای ما مبهم است، حالا چطور می خواهیم سراغ تحلیل تاریخی برویم؟ بعضی ها
اشکالی می کنند که حتی خود مسئله تاریخ حدیث، نظیر مشکلی است که ما در بخش های دیگر
داریم، اما به نظر من در حدیث، مشکلاتمان بیش از آنهاست.

ما هنوز در کشور خودمان در بخش تاریخ فلسفه، علی رغم کاری که شده، مشکل داریم؛ لذا
عملاً تاریخ فلسفه ما به تاریخ فیلسوفان ما تبدیل شده، تاریخ فیلسوفانمان هم نه به
اندیشه های فلسفی شان، که بخش زیادش به زندگی نامه این افراد در غیر بخش های علمی و
فلسفی شان اختصاص دارد؛ چون این قسمت ها خیلی راحت است تا این که کسی بخواهد در
تاریخ فلسفه، یک مسئله فلسفی را بگیرد و دقیقاً سیر تاریخی اش را دنبال کند. با این
که در تاریخ فلسفه، غرب فلسفه دارد، شرق فلسفه دارد، مسلمان ها هم فلسفه دارند.
ولی حدیث که دیگر ربطی به شرق و غرب ندارد، حدیث مخصوص مسلمان هاست؛ غربی ها و
مستشرقان مقداری در بحث های حدیثی کار کرده اند، ولی به هر حال حوزه حدیث اختصاصاً
مربوط به مسلمان ها می شود. حالا که به مسلمان ها مربوط می شود کار جدّی را باید
خود مسلمان ها انجام بدهند. ما مشکلاتی که در فلسفه و کلام و فقه و اصول و…
داریم، در بحث حدیث مشکلات اضافه ای داریم؛ چون بحث تاریخی در حدیث یک وقت می تواند
قسمتی از احادیث را اصلاً خارج کند و یا بخشی از احادیث، زیر سؤال برود. حدیث مثل
فلسفه نیست، حالا ده تا مسئله فلسفی هم زیر سؤال رفت که رفت، ولی بحث حدیث که
می خواهد زیر سؤال برود، مربوط به دین است، زیر سؤال رفتن، مساوی است با این که آن
بخش دین زیر سؤال برود؛ لذا اینجا اظهار نظر به آن آسانی نیست. حالا در فلسفه یک
غیر متخصصی هم بیاید اظهار نظری کند، ولی در حدیث جا برای این نیست. آن موقعی جای
اظهار نظر در حدیث است که فرد کاملاً به مجموعه مباحث اشراف داشته باشد، و یک بحث
تاریخی جدّی کرده باشد و بعد بیاید اظهار نظر کند، اظهار نظری که کاملاً احتیاط در
آن رعایت بشود و احتیاطش هم این چنین است که باید شخص از نظر علمی قوی باشد؛
بنابراین ما تقدّم بر بحث تحلیل، خیلی بحث های دیگر است، لذا من اینجا راحت عرض
می کنم که باید بخش تاریخ حدیث را به صورت جدّی وارد آموزشمان بکنیم.

اینها در سامانه آموزشی ما وجود ندارد؟

نه، تا آن جا که من خبر دارم، رشته ای به نام تاریخ حدیث نداریم. بعد در بخش
دانشجویان دکتری باید این بحث ها به صورت جدّی مطرح و تحلیل بشود، تا کم کم سراغ
پژوهش برویم و الاّ اگر آموزش قوی و قَدَری نداشته باشیم و همین طور برویم از
افرادی که در بخش های دیگر هستند و حتی گاهی از رشته های دیگر آمدند و کار کردند
موفق نخواهد بود.

شما ریشه این ضعف کلّی که در بحث تاریخ حدیث است، یا به قول شما در بین مسلمان ها
وجود دارد چه می دانید؟ ایا واقعاً این دیدگاه به وجود نیامده که چقدر این موضوع
اهمیت دارد یا آن که آن جسارت وجود نداشته که کسی وارد این میدان بشود و تحقیق کند
و نظری داشته باشد؟ یا نه، یک چیز دیگری است؟ شما فکر می کنید چگونه است؟

همان نکته اول است، یعنی اصلاً بحث برای ما مطرح نشده بوده که چقدر این

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.