پاورپوینت کامل ریشه ها و ضرورت ها;گفتگو با حضرت آیت الله عمید زنجانی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ریشه ها و ضرورت ها;گفتگو با حضرت آیت الله عمید زنجانی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشه ها و ضرورت ها;گفتگو با حضرت آیت الله عمید زنجانی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشه ها و ضرورت ها;گفتگو با حضرت آیت الله عمید زنجانی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

اشاره:

حضرت آیت الله استاد عباسعلی عمید زنجانی در فروردین ۱۳۱۶ دیده به دنیا گشود، وی در علوم حوزوی دارای درجه اجتهاد است و در دو دوره قانونگذاری به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور ثمربخش داشت. همچنین ایشان عضو گروه آموزشی حقوق خصوصی و اسلامی و عضو وابسته گروه آموزشی حقوق عمومی ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.

استاد عمید زنجانی عضویت هیأت امنای دانشگا ه های امام خمینی و علوم پزشکی زنجان و دانشگاه تهران را بر عهده داشته است. راهنمایی بیش از ۱۴۰ تز و رساله کارشناسی ارشد و دکتری از جمله فعالیت های علمی استاد باشد. وی مؤسس پژوهشکده مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی است که از سال ۱۳۶۷ فعالیت می کند استاد در روند سیاست گذاری و فعالیت های اجرایی انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی همکاری مؤثری داشته است.

استاد عمید زنجانی در بیست و ششمین سال تدریس در دانشگاه از تاریخ ششم دیماه ۱۳۸۴ سمت ریاست دانشگاه تهران را برعهده دارد.

معارف

ü

از اینکه این توفیق را یافتیم تا خدمتتان باشیم خداوند را سپاسگزار و بسیار خوشحال هستیم. اگر اجازه بفرمایید پرسش هایی در زمینه بحث انقلاب اسلامی و ریشه های آن از حضورتان داشته باشیم و از محضرتان استفاده کنیم. با توجه به اینکه شما از پیشگامان تهیه سرفصل و نیز تدوین درس انقلاب اسلامی هستید و واقعاً زحمات زیادی را در این زمینه کشیده اید ابتدا از منظر شما نگاهی داشته باشیم به پیشینه این درس بعد سئوالات بعدی را مطرح می کنم.

همانطور که مطلع هستید این درس دچار تحولات زیادی شده است. در روزهای اولیه که این درس مطرح شد شورای ستاد فرهنگی و بعد در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصور این بود که دانشجویان در تمام رشته ها و دانشکده ها و دانشگاه ها یک درس عمومی داشته باشند که بر اساس آن دانشجویان با نظام سیاسی کشور آشنا شده و ساختار حکومتی کشور را بدانند و به طور کلی از عملکرد نظام بر اساس وظایف قانونی که بر عهده نهادها و سازمان ها گذاشته شده اطلاعات کلی داشته باشند. به عبارت خلاصه تر هم ساختار نظام را بدانند هم شرح وظایف نهادها را. به همین دلیل اولین درسی که با پیشنهاد بنده مطرح شد و دیگران هم موافق بودند، «مبانی فقهی قانون اساسی» بود که به تصویب رسید و اولین جزوه آن را بنده در سال ۶۲ـ۶۳ برای تدریس در دانشگاه ها تهیه کردم که توسط جهاد دانشگاهی چاپ شد. این درس را هم خود من تدریس می کردم و هم در همه دانشگاه ها تدریس می شد. کار بسیار سختی بود، ولی یادم هست آن زمان اکثر کلاس هایی که بنده تدریس می کردم، فیلمبرداری می شد ـ چون فرصت نمی شد در همه کلاس ها حضور داشته باشم ـ کلاس های دیگر از فیلم استفاده می کردند اما بعد از مدتی شاید به دلیل اینکه استادان زیاد در این زمینه مبرز و مسلط نبودند یا به دلیل اینکه درس صبغه حقوقی داشت و برای بسیاری از رشته ها که آشنا با مبانی حقوقی نبودند خیلی نمی توانست مفید باشد این درس حذف شد و ریشه های انقلاب اسلامی به جای آن به تصویب رسید و باز من اولین جزوه درس را سریع تهیه کردم که فکر می کنم مربوط به سال ۶۶ باشد. اگر اشتباه نکنم و در مدت ۵/۱ سال هم من کتاب انقلاب اسلامی را تهیه کردم. تا آنجا که اطلاع دارم این کتاب نزدیک بیست بار تجدید چاپ شده و تصور اصلی در آن این بود که ضمن تعریفی که از انقلاب اسلامی بر اساس اندیشه سیاسی امام(ره)، ارائه می دهیم ریشه های تاریخی انقلاب اسلامی را مورد بررسی و کنکاش قرار داده و ثابت کنیم یک انقلاب اسلامی یک حادثه خارق العاده و فوق العاده و خلق الساعه و مربوط به زمان حاضر نیست. انقلاب تسلسل و ادامه راهی بوده که از روز نخست در بطن اسلام و در بطن تشیع پرورانده شده. بنابراین گرایش عمده در انقلاب اسلامی و ریشه های آن یک مسئله تاریخی بود. البته در این مسائل تاریخی هم مسائل اعتقادی مطرح می شود و هم مسائل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … خواه ناخواه بخشی از انقلاب اسلامی و ریشه های آن به کیفیت پیروزی انقلاب اسلامی بازمی گشت عوامل پیروزی انقلاب اسلامی، عوامل شتابزای پیروزی انقلاب و همچنین دستاوردهای انقلاب اسلامی که این ها سرفصل هایی از درس انقلاب بود که اخیراً هم از ما خواسته شده که مسئله نهضت کربلا هم به مسائل انقلاب افزوده شود که گرچه اجمالاً گفته شده بودکه در تسلسل تاریخی انقلاب اسلامی یکی از حوادث تاریخی الهام بخش حماسه کربلاست. به هر حال این شمایی از سابقه تاریخی این درس در دانشگاه هاست که به این صورت و به این شکل کنونی در آمده است.

ü

با توجه به فرمایشات شما اگر فرض کنید که الان (این کار) کاملاً فارغ البال بود. و امروز می خواستید سرفصل های این کتاب را مجدداً بنویسید با توجه به تحولاتی که بعد از انقلاب داشتیم. مسائلی مانند جنگ، دولت های متعدد، دستاوردهای متعدد در داخل و خارج و موارد دیگر، به نظر شما چه سرفصل هایی ضرورت دارد که اضافه شود که در اثر قبلی شما وجود نداشت؟

البته این فرض را که شما می فرمایید، الان حاصل نیست؛ یعنی من آن فراغت بالی را که شما پیش فرض گرفتید ندارم که برای سرفصل های جدید فکر کنم، اما چیزهایی که الان به ذهنم می آید می توانم به عنوان پاسخ سئوال عرض کنم. الان مسئله پیش روی انقلاب اسلامی تنها ریشه های تاریخی آن و علل و عوامل آن نیست. یکی از مسائل مهمی که الان پیش روی انقلاب اسلامی قرار دارد مقایسه گذشته، حال و آینده است این مسئله بسیار مهم است که انقلاب اسلامی در ظرف گذشته، حال و آینده به صورت تحلیلی مرور شود. نکته دوم به عنوان یک سرفصل، مسئله توسعه پایدار کشور می باشد، برای اینکه یکی از اهداف انقلاب، توسعه کشور بود. توسعه به معنای عام آن یعنی توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و در این خصوص بحث نشده که اولا ً وضعیت کشور به لحاظ توسعه، قبل از پیروزی انقلاب چه بود زیرساخت های کشور و زمینه ها و آمادگی کشور برای پیشرفت و توسعه چه بود؟ و انقلاب چه زمینه هایی را به وجود آورد و از این فرصت هایی که انقلاب بوجود آورد آیا استفاده شد؟ چه ظرفیت ها و چه فرصت هایی از دست رفت. بررسی فرصت های سوخته خیلی مفید است؛ زیرا ما می توانستیم از فرصت های زمان پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی از آن استفاده کنیم و این فرصت ها یا به غفلت از دستمان رفته یا اینکه به خاطر تحمیل هایی که از بیرون شد و به طور اضطراری این فرصت ها را از دست دادیم. چرا که این فرصت ها ممکن است باز به وجود بیاید خاصیت انقلاب این است که در تداومش می تواند بازسازی کند و فرصت ها را دو مرتبه در اختیار بگذارد. بنابراین گذشته، تجربه ای می شود برای آینده که از این فرصت ها تا از دست نرفته استفاده شود. موضوع سومی که به نظر من می رسد که در مسئله انقلاب اسلامی باید مورد توجه قرار بگیرد واقعاً اهداف انقلاب است که البته در همین کتاب من توضیح دادم ولکن به یک بازنگری احتیاج دارد؛ زیرا بسیاری از اهدافی که به صورت انگیزه ها قبل از انقلاب در اذهان انقلابیون وجود داشت انفعالی بود؛ ـ یعنی چون در رژیم شاه بود و می خواستند نباشد بنابراین یک سلسله هدف های انفعالی به خاطر نفی شرایط موجود پیش آمده بود که حتی بعضی از آنها در قانون اساسی ما آمده؛ مثلاً فرض کنید قانون منع استفاده از مستشاران خارجی؛ بله استفاده از مستشاران کشورهای استعمارگر منفی است. ولی مستشار کشورهای خارجی دوست و هم سو، که نه در فکر سلطه هستند نه می توانند سلطه داشته باشند در موضع گیری های بین المللی چرا ممنوع می شود؟! به هر حال یک سلسله اهداف قبل از پیروزی انقلاب، در آستانه و حتی در اوایل پیروزی انقلاب مطرح بود که اینها جنبه انفعالی داشت که الان دیگر زمینه ندارد. اینها باید شناسایی و کنار گذاشته شود. یک سلسله اهداف دورنگرانه و به اصطلاح بلندمدت بودند و به صورت آرمانی بود که آنها را ما فقط می توانیم در مورد برنامه هایش بحث کنیم و یکسری اهداف میان مدت بود که ما باید یک بازنگری داشته باشیم که به چه مقدار از آنها نرسیدیم. البته شما می دانید که بسیاری از مسائل اجتماعی به صورت از درون متضاید است؛ یعنی هر قدر هم شما موفق شوید باز زایش درونی دارد. مثلاً فرض کنید مبارزه با فقر. وقتی گفته می شود مبارزه با فقر، فقر یک حالت مقول به تشکیک دارد، یعنی نسبت به زمان ها فرق دارد، مثلاً امروزه غنای ۳۰سال پیش ممکن است فقر تلقی شود. بنابراین مفاهیمی که به عنوان اهدافی مثل ظلم ستیزی، فقرستیزی، الحادستیزی و… چه در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطرح می شود همه از درون زایش دارد؛ یعنی شما هر قدر هم فقر را عقب بزنید فقرهای جدیدی بوجود می آید و نیازمندی های جدیدی در جامعه شکل می گیرد. این طور نیست که وقتی هدف انقلاب مبارزه با فقر است در یکجا به پایان برسد، و دیگر مسئله فقرزدایی تمام شود یا مبارزه با بی سوادی، بالأخره هر قدر شما مبارزه تان را تشدید کنید باز یک درصدی باقی می ماند. ممکن است حتی درصد بی سوادی نسبت به گذشته بیشتر شود. نه از بابت اینکه مردم عقب گرد کردند بلکه به خاطر کثرت جمعیت است همچنین مسئله استکبار ستیزی که هر روز به یک شکلی است و یا مسائل توسعه سیاسی، اقتصادی و… اینها باید کاملاً موشکافی شود و ما به صورت نموداری مشخص کنیم که در طول مدت پیروزی انقلاب چه کارهایی انجام گرفته و به کجا رسیده ایم و مشکلات آینده چه چیزی است اینها یک سلسله مسائلی است که باید در انقلاب بررسی شود همیشه انقلاب به یک سری اهدافش می رسد و به یک قسمت از اهدافش نمی رسد و به یک قسمت از اهدافی که پیش رو دارد نرسیده و باید برسد. نکته دیگری که به نظر من به عنوان سرفصل جدید در مسئله انقلاب می تواند مفید باشد اشاره کردن به مبانی فکری انقلاب می باشد؛ چه به معنای عقیدتی، چه به معنای مبانی نظری که مبتنی بر مباحث فقهی و مباحث اسلامی است؛ یعنی دیدگاهی که از اندیشه سیاسی قرآن بدست می آید دیدگاهی است که از اندیشه سیاسی مجموع معارف اهل بیت(ع) بدست می آید. انبوه نظریات فقها در مسائل مربوط به اندیشه سیاسی، برداشتی که از اینها داریم اینها به صورت یک سلسله مبانی باید تحلیل شود. بعضی از این مبانی مستقیم در انقلاب اثرگذارند و برخی به طور غیرمستقیم. مبانی نظری و مبانی عقلانی انقلاب هم باید تحلیل و بررسی شوند و تنها به مبانی و ریشه های تاریخی آن اکتفا نشود. نکته دیگر باز نگاه جامع به انقلاب است. در طول مدت ۲۰ سالی که از زمان چاپ این می گذرد نقدهای زیادی بر این کتاب نوشته شده که بنده به این نقدها پاسخی ندادم؛ زیرا لزومی ندارد که یک نویسنده از هر چیزی که می نویسد دفاع کند. پاسخ دادن به یک نقد باعث می شود آن فکری که در دل نهفته است کور شود خیلی از این ایرادها ایرادهای جالبی بود مثلاً یادم هست در روزنامه اطلاعات یکی از برادران اهل سنت نقدی نوشته بود که در این کتاب انقلاب با صبغه تشیع معرفی شده است در صورتی که در این انقلاب برادران اهل تسنن هم شرکت داشتند. این نقد کاملاً وارد بود به هر حال انقلاب باید با آن شرایطی که واقع شد و اتفاق افتاد، جامع نگریست و جامع تجزیه و تحلیل کرد.

آخرین مطلبی که من در پاسخ سئوال شما می خواهم عرض کنم بازتاب انقلاب اسلامی است که من یک مختصری در این زمینه نوشته ام، ولی نارساست. بازتاب انقلاب اسلامی مخصوصاً سال های بعد از پیروزی انقلاب مخصوصاً سال های بعد از رحلت امام قابل مطالعه است. هسته انقلابی ای که در کشورهای اسلامی شکل گرفته و نهضت هایی که به اشکال مختلف در کشورهای غربی پدیده آمده، اینها همه به برکت تفکر امام راحل است و ریشه در انقلاب اسلامی دارد. این مسائل بسیار مفید، شفاف و سودمند است که باید در حاشیه انقلاب اسلامی به طور مستند به آنها پرداخته شود.

ü

در کلاس های درس انقلاب اسلامی ذهن دانشجو خودبخود به بحث های تصدیق و عملکرد مسئولان نظام سوق پیدا می کند. چگونه استاد از عملکرد مسئولان یا کلیت نظام دفاع کند تا برای دانشجو حساسیت ایجاد نشود.

اعتقاد من این است که باید بین انقلاب اسلامی و ریشه های آن، یعنی مباحث مربوط به انقلاب که یک جنبه تئوریکی دارد و تحلیل سیاسی نسبت به وضع موجود چه عملکرد مسئولان چه روند نظام تفکیک شود. درس انقلاب، مربوط به مسائل تئوریکی است که در آن ماهیت انقلاب، ریشه ها، دستاوردها و نظامی که از آن برخاسته و بینشی که در این انقلاب به کار رفته نشان داده شود. و اگر این موارد بخواهد مطرح شود استاد اصلاً فرصت پیدا نمی کند به مسائل تحلیل سیاسی بپردازد. اگر استاد مختصر بینش و اطلاعات سیاسی داشته باشد می تواند اشکالات مربوط به کل نظام را پاسخگو باشد، ولی جزئیات را به دو دلیل اساتید معمولی قادر نیستند پاسخگو باشند. یکی اینکه اطلاعات کافی ندارند؛ فرض کنید که دانشجویی که از وزارت اقتصاد و دارایی نقدی را مطرح می کند، استاد اطلاعاتی از عملکرد و سایر امور وزارت اقتصاد و دارایی ندارد. یا مثلاً فرض کنید از مجمع تشخیص مصلحت نظام ممکن است سئوالی مطرح کند که کمتر استادی که از راهکارهای مجمع تشخیص مصلحت با جزئیاتش آشنا باشد یا مثلاً راجع به خبرگان سئوال می کنند، هر چند مذاکرات خبرگان محرمانه است، یک استاد اگر هم بخواهد بگوید افشای محرمانه می شود آن که مربوط به کل نظام است مثل مسئله نظارت استصوابی و استقلالی و امثال اینها باید جواب داد، اما اینکه عملکرد شورای نگهبان در انتخابات فرض کنید مثلاً جوشقان چه جوری بود یا شهر مرند چه جوری بوده یا شهر های کوچک خراسان چگونه بوده، شاید خود اعضای شورای نگهبان اطلاعات کافی نداشته باشند، چه برسد به یک استاد درس انقلاب اسلامی.

دلیل دوم این است که تغییر و تحول رخ می دهد، یعنی تا شما بیایید از یک وضعی دفاع کنید این وضع عوض شده و یک وضع جدیدی به وجود آمده، یعنی دائماً شما باید دو تا عملکرد متخالف را اول آن را تأیید کنید بعد دومی را تأیید کنید باید برای دانشجو این سئوال پیش بیاید اگر اولی درست است به وجود آمده پس دومی غلط است اگر دومی درست است پس اولی غلط است. بنابراین خود من هم زمانی که این درس را می گفتم سعی می کردم دانشجوها را نسبت به اصل نظام روشن کنم استاد باید به قانون اساسی و جنبه حقوقی انقلاب اسلامی مسلط باشد تا بتواند از کل نظام دفاع کند؛ اما جزئیات را نه ممکن و نه مصلحت است حتی مفید هم نیست؛ زیرا خیلی از آنهایی که سئوال می کنند سئوال نمی کنند جواب بشنوند سئوال می کنند که اشکال کنند. بنابراین استاد ده تا پاسخ منطقی، مستدل و محکم هم بدهد او سئوالش را تکرار خواهد کرد. بنابراین بهتر است که درس انقلاب اسلامی از تحلیل سیاسی جدا شود، حالا اگر اساتید انقلاب اسلامی وقت دارند خارج از کلاس برای دانشجو کلاس بحث آزاد، تریبون آزاد غیر سیاسی بگذارند؛ چون متأسفانه جایش خیلی خالی است آن هم تنها خودشان استفاده نکنند، بلکه از افرادی استفاده کنند که به خاطر اطلاعاتی که دارند توانایی کافی برای پاسخ دادن دارند. لذا من اعتقادم این است که هرچند وقتی باید این تریبون های آزاد در دانشگاه ها برقرار شود تا افرادی که مسلط به مسائل انقلاب و نظام هستند به تحلیل مسائل بپردازند و این خلأ در درس انقلاب اسلامی را پُرکند.

ü

آیا استحضار دارید که درس انقلاب اسلامی به سه درس تبدیل شده است: یکی انقلاب اسلامی و ریشه های آن، یکی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و یکی هم تبیین اندیشه های سیاسی حضرت امام در زمینه قانون اساسی به هر حال قانون اساسی میثاق ملی جامعه ماست. از طرفی در خود قانون اساسی مکانیزم بازنگری و تغییر و تحول پیش بینی شده است پرسشی که در ارتباط با قانون اساسی قابل طرح است این است که واقعاً حد و مرز این تغییر و تحول چقدر است؟ به عبارت دیگر آیا این تغییر قانون اساسی و بازنگری قانون اساسی اگر بنا بود براساس مکانیزمی که در قانون اساسی پیش بینی شده انجام شود آیا همه این موارد را می تواند در بر بگیرد و آیا یک معیار علمی برای این کار وجود دارد؟

در ابتدا به این نکته اشاره کنم که خود این یک بحثی است در حقوق اساسی، که قانون اساسی را به دو دسته تقسیم می کند: قوانین اساسی جامد. آن قوانینی هستند که پیش بینی و بازنگری نشده و قوانین اساسی سیار یا قابل انعطاف که عبارت از قوانین اساسی است که بازنگری در آن پیش بی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.