پاورپوینت کامل علم غیب معصوم(ع) (بخش دوم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علم غیب معصوم(ع) (بخش دوم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم غیب معصوم(ع) (بخش دوم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علم غیب معصوم(ع) (بخش دوم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
یادآوری ـ
در بخش نخست، اهمیت بحث علم امام، اتفاق دانشمندان دینی شیعی بر اصل برخورداری امام از این موهبت و تفاوت های موضعی آنان در این موضوع بیان شد.
بیان جایگاه وجودی امام(ع)، تعیین موضوع بحث و تفاوت علم غیب امام با علم غیب خدا و اقرار منابع اهل سنت بر اثبات علم غیب برای غیر خدا، از مقدمات مهم این بحث بود. پاسخ به آیاتی که علم غیب را منحصر به خدا می کند، بستر بحث را هموار ساخت که پس از آن اثبات علم غیب برای غیرخدا و از جمله برای پیامبر(ص) و امام(ع) از دید قرآن، محور بخش نخست مقاله بود.
در این بخش، اثبات علم معصوم(ع) از منظر متکلمان، حکما و روایات پیگیری می شود.
توجه: آغاز بخش اول مقاله اندکی افتادگی داشت، به این وسیله اصلاح می شود:
علم امام(ع) از مقولات بحث انگیز و جنجالی دانش کلام و حدیث است، از دیرباز این مسئله مورد بحث متکلمان اسلامی بوده است، متکلمان امامیه در اصل برخورداری پیامبر(ص) و امام(ع) از علم غیب اتفاق نظر دارند هرچند در تعیین محدوده و نوع علم غیب اختلاف نظر دارند.
آیا وسعت علم امام شامل تمام احکام دین، موضوعات خارجی شخصی، حوادث گذشته و آینده، ضمایر انسان ها، زبان ها و… می شود؟ روایات زیادی و مشهور متکلمان امامیه در رأس آنان ابواسحاق اسماعیل نوبختی(متوفی۳۱۱ ق)
[۱]
مؤید همین نظریه هستند.
یا اینکه علم غیب امام منحصر در فهم احکام و موضوعات دینی و در راستای تبلیغ احکام می شود؟ برخی متکلمان امامیه مانند شیخ مفید و شاگردان او مانند سید مرتضی و شیخ طوسی طرفدار همین نظریه اند.
[۲]
به هر صورت آیا علم غیب امام، از نوع حضوری است یعنی همیشه این علم نزد او حاضر است؟ یا اینکه از نوع ارادی و اشائی است یعنی هرگاه اراده کند و از خدا بخواهد به غیب آگاه می شود؟ روایات بسیار و مشهور متکلمان امامیه بر نظر نخستند.
علم امام در چشم انداز متکلمّان
متکلمان برای امام(ع) ویژگی ها، کارکردها و نقش هایی را بیان می کنند که لازمه آن، بهره مندی امام از علم غیب است و گرنه نقش تعیین شده منهدم و کارکردهای منظور حاصل نمی شود.
[۳]
از نظر متکلم، امام(ع) جانشین رسول خدا(ص) و ادامه دهنده وظایف و شئون ایشان به جز دریافت وحی می باشد. از این روی تمام دلایلی که لزوم بعثت و عصمت و علم غیب را برای پیامبر(ص) ثابت می کرد، برای امام نیز ثابت می کند. خداوند حکیم در آفرینش عالم و آدم هدف داشته است، در همه موجودات نظم و هدایت به هدف را نهاده است، در این میان انسان نیز از راه ارسال نبیّ و امام به هدف منظور خود هدایت می شود.
وظیفه هدایت گری، بدون علم وسیع در همه امور دنیوی و اخروی ممکن نیست. بنابراین امام و پیامبر باید از علم وسیع برخوردار باشند و گرنه نقض غرض خواهد شد.
پیامبر و امام با شکوفا ساختن فطرت سالم انسانی و با بهره گیری از پیامبر باطنی(عقل) و با بیان آموزه ها و دستور العمل های وحیانی، جامعه انسانی را به سعادت و کمال رهنمون می سازند تا در سایه آن، هستی و انسانیت را ازدام پوچی و بیهودگی نجات دهند و به سعادت برسانند.
[۴]
از نظر متکلم وظیفه راهنمایی، ارشاد و تبلیغ بدون داشتن ملکه عصمت و علم برتر ناممکن است، پس خدای حکیم بخاطر تأمین این هدف موهبت عصمت و علم وسیع را به پیشوایان الهی ارزانی می فرماید.
علم غیب از منظر حکیمان
اصل تحقق علم غیب برای غیر خدا و اثبات آن برای پیامبر(ص) و امام(ع) از نظر متکلمان برهانی شد، ولی برای روشن شدن زوایای عقلی و همگانی شدن این رهیافت خوب است از دیدگاه فلاسفه وحکما، این باور تحلیل شود.
نگاه فلاسفه به پیامبر(ص) و امام(ع) و نیز اوصاف آنان نگاهی هستی شناسانه است. از دید حکما وجود اولیای الهی در مراتب بالای هستی قرار داردکه لازمه وجودی آنان داشتن اوصافی ویژه مانند علم غیب و عصمت و… است.
حکمای الهی در گام نخست به اثبات اصل امکان رسیدن انسان به علم غیب پرداخته و به دنبال آن به اثبات علم غیب برای پیامبر(ص) و اولیای الهی پرداخته اند.
فارابی به عنوان یکی از بزرگان حکمت مشاء درباره امام و پیشوای جامعه سخنانی دارد که از امام شخصیت الهی و فوق العاده ترسیم می کند، امام و رئیس مدینه فاضله باید انسانی باشد که به عقل فعال متصل باشد و کمالاتش به حدی باشد که مردمان در گفتار و رفتار، از او پیروی کنند، ولایت چنین شخصی به حکم خداوند مشروع است، خواه مقبول و مطاع عامه مردم باشد یا نباشد. ریاست چنین شخص شایسته ای مانند منصب پزشک است که پزشکی او در گروی مراجعه مردم نیست.
[۵]
فارابی در جای دیگر پس از توضیح معنای امام می گوید: «و فضیلته أعظم الفضایل قوه و فکرته أعظم الفکره قوه وعلمه أعظم العلوم قوه فالملک والامام هو بماهیته و بصناعته ملک و امام سواء وجد من یقبل منه او لم یجد أطیع اولم یطیع…؛
[۶]
علم و فضایل امام سر آمد همه است و این اوصاف را همواره دارد خواه مردمان او را بشناسند و از او پیروی کنند یا چنین نباشد.»
ابن سینا با یک روش احتیاط آمیز و عالمانه، وجود و شخصیت امام را به گونه ای ترسیم می کند که علم وسیع و برتر از لوازم او می باشد. ابن سینا نخست اندیشه منصوص بودن امام را ترجیح می دهد. تعیین امام به واسطه نص و نصب
ـ
و نه با انتخاب عامه مردم
ـ
بهتر و مناسب تر است و مانع اختلاف و درگیری می شود.
[۷]
ابن سینا برای تقریر اوصاف ویژه امام اقدام به مبناسازی می کند، وی در یک تلاش فلسفی حتی اخبار غیبی توسط عارف را نیز ملموس می سازد
[۸]
وی از لحاظ علم و بهره مندی انسان از آن، مردمان را به سه دسته تقسیم می کند: یکی انسان های عادی که به واسطه معلم کسب علم می کنند؛ یکی انسان های برتر که صاحب حدسند و یکی انسان ویژه. وی می نویسد: «و شاید کسی بود نادر که چون بخواهد، بی معلم اندر یک ساعت از اوائل علوم به ترتیب حدسی تا آخر برسد، از نیک پیوندی وی به عقل فعّال، تا او را خود هیچ اندیشه نباید کرد و چنین پندارد که از جایی اندر دل وی همی افکنند، بلکه حق خود این بود، و این کس باید که اصل تعلیم مردمی از وی بود.
[۹]
درجای دیگر امام را چنین توصیف می کند: «
وانه اصیل العقل…. و انه عارف بالشریعه حتی لا اعرف منه….
»
[۱۰]
صدرالمتألهین با توجه به روایاتی که جایگاه نوری امامان(ع) را بیان می کند و با نقل سخنان شیخ مفید و شیخ صدوق به تحلیل جایگاه ائمه(ع) می پردازد.
[۱۱]
امام، حجت و
خلیفه
الله در دیدگاه حکمت متعالیه، همان موجودی است که روایات به توصیف آن پرداخته اند، ملاصدرا داده های روایی را با یافته های فلسفی مستند می کند و برای اوصاف ائمه(ع) ازجمله علم وسیع آنان مبنای فلسفی ذکر می کند.
ملاصدرا لزوم و منبع علم غیب امام را اینگونه تحلیل می کند.علت اینکه امام(ع) حجت و هادی است، همان امتیازی است که اولین خلیفه الهی حضرت آدم(ع) ودیگر انبیا داشته اند یعنی؛ دریافت مستقیم و بدون واسطه علم و معرفت ازخزانه علم الهی.
«
فلابد فی کل زمان من هادی منذر یتعلم من الله ویتنور قلبه بنوره ان العلم وهو البصیره القلبیه شرط الاهتداء الی سواء السبیل، کما ان البصر الحسی شرط للمشی علی طریق مقتصد… فعامه الناس یحتاجون فی طریق العبودیه والطاعه لله الی قائد ذی بصیره وامام حق اخذ علمه من الله بلاواسطه والا لاحتاج هو ایضاً الی امام آخر
»
[۱۲]
مضمون همین تحلیل در متن روایات نیز آمده است که به دو مورد اشاره می شود:
عمر بن اذینه عن الصادق، قال امیرالمؤمنین ألا انّ العلم الذی هبط به آدم(ع) من السماء الی الارض و جمیع ما فضّلت به النبیون الی خاتم النبیّین فی عتره خاتم النبیّین.
[۱۳]
شیخ طبرسی، در احتجاج از ولید سمّان نقل می کند:
قال لی ابو عبداله ما یقول الناس فی اولی العزم و عن صاحبتهم ـ یعنی امیرالمؤمنین ـ قال قلت: ما یقدمون علی اولی العزم احدا فقال ان الله تبارک و تعالی قال عن موسی: و کتبنا له فی الالواح من کل شی موعظه و لم یقل کل شی و قال عن عیسی و لیبیّن لکم بعض الذی تختلفون فیه و لم یقل کلّ الذی تختلفون فیه و قال عن صاحبتهم یغنی امیرالمؤمنین قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب فقال الله عز و جل و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین و علم هذا الکتاب عنده.
[۱۴]
علامه طباطبائی که در فلسفه، کلام و تفسیر، استاد فن است، علم امام را به گونه ای تقریر می فرمایند که هم با برهان و هم با قرآن سازگار و در برابر هر شبهه پاسخگوست.
[۱۵]
امام صاحب ولایت کلیّه است و علم امام به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع، طبق ادله نقلی و عقلی، بر دو گونه و از دو راه است.
قسم اول: امام(ع) به حقایق جهان هستی، در هر گونه شرایطی به اذن خدا و از راه موهبت، نه اکتساب، آگاه است چه مواردی که حسی هستند و چه موارد غیر حسی مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده، دلیل نقلی این ادعا، روایات متواتری در کتاب کافی، بصائر، آثار شیخ صدوق بحارالانوار است. دلیل عقلی آن، براهینی است که به موجب آن، امام(ع) به حسب مقام نورانیت خود، کامل ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسماء و صفات خدایی است که بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود به هر سوی که توجه کند برای وی حقایق روشن می شود.
این علم قابل هیچ گونه تخلف و تغییر و خطا نیست، علمی از لوح محفوظ و قضای حتمی خداوند، از همین روی متعلق تکلیف نیست و قصد و طلب امام بی اثر است؛ زیرا انسان ها در مواردی که اختیار و اثرگذاری در چیزی د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 