پاورپوینت کامل کتاب معارف اسلامی و لزوم مسئله محوری ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کتاب معارف اسلامی و لزوم مسئله محوری ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کتاب معارف اسلامی و لزوم مسئله محوری ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کتاب معارف اسلامی و لزوم مسئله محوری ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

گاهری امری که در مقطع زمانی خاصی، بنا بر اقتضائات پیدا و پنهان، به نحو خاصی
انجام گرفته است، به یک شیوه و روش همیشگی تبدیل می شود و به اصطلاح پارادایمی
می شود که آیندگان، آگاهانه و یا ناآگاهانه تحت آن و به همان شیوه عمل می کنند. حال
این که سبب یا اسباب رواج پارادایمی آن عمل و رویه چیست، مسأله ای است که جای بحث
آن در اینجا نیست. شیوه بیان و نحوه شروع و خاتمه موعظه ها و سخنرانی هایی که در
مجالس و منابر دینی ما به طور سنتی ایراد می شود نمونه و مثالی از این امر می باشد.

در دیار ما بر فرهنگ آموزشی و تبلیغی ما تقریباً پارادایم واحدی با سبک و سیاق
یکسانی حاکم است. مسأله را به جای این که از مخاطب (و به اقتضای تنوع و تفاوت
مخاطبین) و یا دست کم در یک تعامل دو سویه دریافت کنند، از یک جانب و بنابر
ذهنیت های پیشین طرح و سپس پاسخ می دهند. اما به نظر می رسد که باید در موردِ خاصِ
معارف اسلامی خرق پارادایم صورت گیرد و طرحی نو، که عمدتاً مبتنی بر مخاطب نگری و
مسأله محوری باشد، در انداخته شود. با توجه به محدودیت زمانی و محتوایی، لازم است
در وجهه نظر و اهداف آن تجدیدنظر شود: در این محدوده خاص و با توجه به ویژگی بارز
مخاطبین، نمی توان کتابی صرفاً تعلیمی (آموزش اصول عقاید) نوشت و امید کامیابی
داشت. تعلیم دین، آنهم با تکیه بر فوری ترین و عاجل ترین آموزه ها و تعالیم دین،
باید بخشی از اهداف کتاب را تشکیل دهد. بخش اعظم آن باید: ۱ـ تبلیغ و بیان اهمیت
دین و کارکردهای بی بدیل فردی و اجتماعی آن و به طور کلی ضرورت دین، ۲ـ رفع و یا
تصحیح انگاره ها و پنداشت های احیاناً غلط مخاطبین، ۳ـ پاسخگویی به مسایل و
پرسش های مخاطبین باشد.

کتاب فعلی معارف اسلامی، گذشته از مقدمه های مفید آن، و هر چند نسبت به گذشته از
حیث صورت تغییر یافته است، همت خود را صرف آموزش اصول دین نموده است. تجربه سال ها
دانشجویی و همدمی همقطارانه با دانشجویان و نیز تجربه تدریس در دو مقطع دبیرستان و
دانشگاه و همینطور تأمل در انتظارات و پرسش های مخاطبین، نشان می دهد که ما نیازمند
کتابی هستیم که بیش از همه سه امر را وجهه همت خود قرار دهد:

۱ـ بیان ضرورت دین با تکیه بر دیدگاه های: الف) کلامی ـ فلسفی ب) روانشناختی ج)
جامعه شناسی، و بیان کارکردهای بی بدیل فردی و اجتماعی دین (تأکید می کنم،
کارکردهای بی بدیل، به طوری که نتوان مکاتب بشری را جایگزین دین در ایفای آن نقش ها
نشان داد). در اینجا لازم است پاره ای دیدگاه های جامعه شناسانه و روانشناسانه را
در مورد منشأ دین و سبب و انگیزه پذیرش دین از سوی دینداران طرح و سپس با پرهیز از
داوری های ارزشی، ناسازی ها و مغالطه های معمول در آن دیدگاه ها نشان داده شود تا
مخاطب ضمن تفطن به خطاهای منطقی ناقدان ضرورت دین، معیار و محکی منسجم در دست داشته
باشد تا در مواجهه با دیدگاه های مشابه دیگر اسیر خلط مبحث ها و مغالطاتِ از آن سنخ
نگردد. ۲ـ تصحیح و تعدیل پنداشت ها و انگاره های مخاطبین. برداشت های غلط فقط شامل
اوصاف الهی و این که آیا مثلاً خداوند می تواند سنگی را بیافریند که خود نتواند آن
را حرکت دهد یا نه، نمی شود، بلکه بسیاری از برداشت های نادرست ریشه در رفتارها و
رویکردهای رسوخ یافته و قشری شده اجتماعی و روانی دارد.

دخالت ترجیحات و عقاید فردی و گروهی در طرز تلقی ها و استدلالات و نیز خلط انگیزه و
انگیخته، اموری هستند که به شدت در داوری ها و رویکردها دیده می شوند. تذکار بدین
امور و توجه به آنها تأثیر فوق العاده ای در آمادگی اذهان مخاطبین در پذیرش اولاً
نقد دیدگاه ها و ثانیاً سخن حق دارد. خلط پدیده های فرهنگی مستقل از دین با تعالیم
دینی و به عبارت دیگر، تحمیل ناآگاهانه کردارها و پدیده های مرسوم فرهنگی بر
آموزه های دینی از پنداشت ها و امور غلطی است که تا کنون در جهت رفع و تصحیح آن
اقدامی جدی صورت نگرفته است. در این مورد و برای ایضاح مطلب یک نمونه از این خلط
مبحث و تحمیل رفتارهای مستقل از دین را بر دین ذکر می کنم.در کلاس ها با پرسش هایی
از سوی دانشجویان، به ویژه خانم ها، مواجه می شویم که در آنها مثلاً فرهنگ مرد
سالارانه و نیز ارباب بودن مرد نسبت به زن که پدیده فرهنگی دیرپا و مستقل از دین
بوده بر دین تحمیل می شود. سبب آن روشن است: از یک طرف استفاده ابزاری مردان از دین
و از طرف زنان چون در جامعه دینی زندگی می کنند و بر این حیات دینی قرن ها گذشته
است، در ذهن و ضمیرشان این انگاره نقش می بندد که دین زنان را تابع و مطیع بی چون و
چرای مردان و مردان را ارباب و صاحب اختیار زنان می خواهد و همچنین روشن است که
آدمی قادر است برای پیش فرض های خود از هر متنی مؤید یا مؤیداتی را بتراشد. در
اینجا نیز این انگاره به محک متون یا تفاسیر دین برده می شود و کافیست