پاورپوینت کامل چیستی تجربه دینی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چیستی تجربه دینی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چیستی تجربه دینی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چیستی تجربه دینی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

مقدمه

بحث تجربه دینی یکی از مباحث بسیار مهم از قرن هیجدهم به بعد بوده است و از آن ایام
تا کنون دانشوران متعدد در حوزه های مختلف مثل فلسفه دین، کلام، علم الادیان،
روان شناسی دین و … درباره مسایل متعدد متناظر با آن از قبیل ماهیت و چیستی آن،
نقش و کارکردش در زندگی مؤمنان، محدوده اش، گوهر یا صدف بودنش، صدق یا کذب آن و …
به صورت ثبوتی با سلبی اظهار نظرهای مختلفی کرده اند. ما در این مقال تنها یکی از
مسائل مربوط به تجربه دینی، یعنی چیستی آن را مورد کند و کاو قرار می دهیم.

اولین و ضروری ترین گام برای کند و کاو درباره پاورپوینت کامل چیستی تجربه دینی ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint آن است که با معانی
واژه تجربه دینی آشنا شویم. برای وصول به این هدف سه گام را با حفظ تقدم و تأخر
منطقی خواهیم پیمود. در ابتدا معنای واژه تجربه، در مرحله بعد معنای واژه دین و در
آخرین مرحله معنای ترکیبی واژه تجربه دینی را مورد بررسی قرار می دهیم. پس از طی
این مراحل درباره ویژگی های ثبوتی و سلبی تجربه دینی سخن خواهیم گفت.

الف) تعریف تجربه

برای تجربه تعاریف مختلفی ذکر شده است، که به برخی از آن ها در این نوشتار اشاره
خواهیم کرد:

۱. تجربه واقعی ای است که شخصی از سر می گذراند (خواه به عنوان عامل و خواه به
عنوان ناظر) و نسبت به آن آگاه و مطلع است، مثلاً «تجربه مسابقات جهانی فوتبال» هم
می تواند به عنوان شرکت در آن مسابقات باشد و هم حضور در محل تماشای آنها باشد و
تجربه به معنای وسیع تر می تواند دین آنها از طریق تلویزیون یا شنیدنشان از طریق
رادیو باشد.[۱]

۲. «نورمن، ال.گیسلر» تجربه را چنین تعریف کرده است: از تجربه وقوف یا آگاهی را
می فهمیم که افراد واجد هستند، تجربه آگاهی از یک موضوع است ولی ضرورتاً یک آگاهی
فطری صرف نیست.[۲]

۳. فلاسفه گاهی تجربه را به معنای عام به کار می برند و مقصود آن ها تمام معلوماتی
است که انسان بعد از تولد از راه های مختلف اعم از حس، عقل و درون گرایی به دست
می آورد. تجربه به این معنا در برابر معلومات پیشین است.[۳]

به طور کلی می توان تجربه را از جهت مبدأ کسب آگاهی به دو قسم ذیل تقسیم کرد:

۱. تجربه خارجی( حسی) : مقصود آگاهی هایی است که انسان به وسیله حواس مادی از عالم
خارج که در اینجا به معنای عالم ماده است به دست می آورد.

۲. تجربه درونی: مراد معلوماتی است که انسان به وسیله مشاهده درونی و تفکر درباره
حالات درونی و وجدانی خود به دست می آورد.[۴]

تجربه ای که ما در این نوشتار از آن سخن می گوییم، از نوع تجربه خارجی (حسی )
نیست، بلکه یک قسم خاص تجربه درونی است.

تجربه را از جهت اثرگذاشتن به دو قسم ذیل تقسیم کرده اند:

۱. تجربه به معنای کنشی[۵]

واژه (Experence) در اصل از واژه لاتینی(experiri) مشتق شده است که به معنای
«آزمودن» و یا «در معرض آزمایش قرار دادن» است. به عنوان مثال اگر کسی به دیگر گفت:
«امانتداری مرا تجربه کن» بدین معناست که از طریق امتحان مرا محک بزن.

۲. تجربه به معنای کنش پذیری و انفعالی[۶]

تجربه به این معنا در مقابل اعمال و کنش ها قرار می گیرند و به چیزهایی گفته می شود
که برای ما رخ می دهند، نه چیزهایی که انجام می دهیم. اصطلاحاتی از قبیل تجربه دینی
و تجربه عرفانی جزء قسم دوم تجربه قرار می گیرند.[۷]

پس از آشنایی با مفهوم تجربه حال به بررسی معنای دین می پردازیم.

ب) تعریف دین

چون تلقی قرآن از دین، با تلقی دین پژوهان جدید از دین متفاوت است ما ابتدا تعریف
دین از نظر قرآن به صورت اجمالی اشاره می کنیم و سپس به دیدگاه های دین پژوهان جدید
اشاره می کنیم.

۱. تعریف دین از نظر قرآن

قرآن واژه دین را به معنای مجموعه عقاید اخلاق، قوانین و مقررات به دو معنای مختلف
به کار برده است:

الف) به معنای دین حق و کامل

قرآن دین حق و کامل را چنین معرفی کرده است: «ان الذین عندالله الاسلام و ما اختلف
الذین اوتو الکتاب الا من بعد ما جائهم العلم بغیابینهم و من یکفر بایات الله ذان
الله سریع الحساب … » [۸]

ب ) به معنای دین باطل

در قرآن واژه دین، در موارد متعدد، درباره ادیان باطل به کار رفته است، که برخی از
آن ها عبارتند از: دین فرعون،[۹] آیین بت پرستی حجاز، [۱۰] قوانین و مصوبات بشری
(قانون مصوب سلطان مصر)[۱۱]

به طور خلاصه، از نظر قرآن، دین به معنای مجموعه عقاید اخلاق، قوانین و مقررات
است. در صورتی که این مجموعه توسط خداوند تنظیم شود حق و کامل. در صورتی که از سوی
خدا تنظیم نشود، باطل است. [۱۲]

۲. تعریف دین در مباحث دین پژوهی جدید

در مباحث دین پژوهی جدید، برای دین تعاریف مختلفی ارائه شده است. ما در این مقال به
برخی از آنها اشاره می کنیم:

الف) عدهی دین را به مجموعه اعتقادات، بالاخص اعتقادات به موجود متعال تعریف
نموده اند.[۱۳]

ب) کانت، دین را به التزام به تمام وظایفی که خداوند فرمان داده است تعریف کرده
است.[۱۴]

ج) از قرن هیجدهم به بعد در غرب، برای جامع تر و کامل تر شدن[۱۵] تعریف دین تلاش
کردند در تعریف دین تأکید را از دیدگاه مفهومی بردارند و بر دیدگاه شهودی و عاطفی
تأکید کنند، یکی از پیشگامان این جریان فریدریش شلایرماخر است. او از میان سه عنصر
سازنده شخصیت انسان، یعنی انسان، عمل و احساس، دین را عمدتا متعلق به احساس
می دانست و آن را در ابتدا «تجربه بی واسطه بی نهایت» و بعدها «احساس اتکای مطلق
تعریف کرده است. مراد او از اتکاء مطلق امری که در مقابل اتکاهای نسبی و جزئی قرار
می گیرد.

از آن زمان به بعد دین پژوهان کوشیده اند که از تعریف های صوری و نظری محض درباره
دین اجتناب کنند و در تعریف دین به عوامل تجربی، عاطفی و شهودی و همچنین عوامل ارزش
گذار و اخلاقی بیشتر توجه نمایند. [۱۶]

د) ویلیام جیمز نیز مثل شلایر ماخر دین را عمدتاً متعلق به احساس می دانست، بر این
اساس دین را چنین تعریف کرده است: «مذهب (دین) عبارتست از تأثیرات و احساسات و
رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه بستگی ها برای او روی می
دهد، به طوری که انسان از این مجموعه می یابد که بین او و آن چیزی که آن را «امر
خدایی» می نامد رابطه برقرار است.[۱۷]

هـ) ردولف اتو به تعریف شلایرماخر درباره دین اشکال می گیرد و می گوید: تنها احساس
اتکاء یا وابستگی مطلق برای تعریف دین کافی نیست و اشتباه شلایر ماخر در این است که
این تفاوت را صرفاً به مطلق و نسبی بودن وابستگی منوط می داند. آنچه او از آن غفلت
کرده، این است که در به کارگیری تعبیر احساس وابستگی ما عملاً چیزی بیش از یک تمثیل
بسیار نزدیک به کار نبرده ایم.

اشکال دوم تعریف او از نظر اتو این است که بر اساس تعریف او دین تبدیل به یک امر
مفهومی می شود و خداوند به عنوان علت هستی و یک علت اولی در قالب مقولات فلسفی
معرفی می شود، که اتو به طور جدی با آن مخالف است.[۱۸]

اتو به جای احساس اتکاء یا وابستگی مطلق شلاق ماخر، از آگاهی از مخلوق بودن و احساس
مخلوقیت سخن می گوید و دین را به عنوان حضور یک آگاهی از یک امر قدسی و به عنوان
تجربه موجود به کلی دیگر و خشیت انگیز تعریف کرده است؟[۱۹]

و امیر چالیاده، که از دین شناساند بزرگ معاصر است، برای تکمیل این تعریف، کاربرد
ردولف اتو را از امر قدسی کاملاً تهذیب و گسترش داده است. و به نظر او امر قدسی را
صرفاً نباید در تجربه های مخصوص با مواجهه خداوند جستجو کرد، جلوه امر قدسی به وفور
در نمادپردازی ها و شعائر هر فرهنگی، مخصوصاً فرهنگ های ابتدایی و آسیایی نهفته و
نمایان است. امر قدسی به مکان های مقدس و حرم های آن ها، حتی به درختان، سنگ ها،
اشیای مشابه دیگر که به نظر می رسد دارای قدرت اسرار آمیز هستند، نسبت داده
می شود.[۲۰]

در پایان تعریف دین، شاید خالی از لطف نباشد، که این سخن «استاد بارک» مولف کتاب
«روان شناس دین» را بیان کرد «دین رااز است و علم هرگز همه ابعاد آن را نخواهد
شناخت.»[۲۱]

شاید به همین جهت، نمی توان هیچ تعریف جامع و مانعی از دین ارائه داد بعد از تعریف
«تجربه و دین» حال به تعریف «تجربه دینی» می پردازیم.

ج) تعریف تجربه دینی

برای تجربه دینی تعاریف مختلفی کر شده است، ما در این مقاله به برخی از آنها اشاره
می کنیم.

۱. «کیث فیدل» تجربه دینی را چنین تعریف کرده است: «داشتن یک تجربه دینی به معنای
دارابودن حالتی آگاهانه است که در ظرف یک دین یا نظام مفهومی دینی، به لحاظ نجات
بخشی اساسی است.[۲۲]

این تعریف چندان واضح نیست، علاوه بر آن تعریف به گونه ای است که شامل بصیرت دینی
نیز می شود، زیرا بصیرت نیز در ظرف یک دین با نظام مفهومی دینی صورت می گیرد و از
لحاظ نجات بخشی نیز واجد اهمیت زیاد است، اما بصیرت دینی غیر از تجربه دینی است.
[۲۳]

۲. «ویلیام رو» می گویند: ما با پیروی از رهیافت اتو، عجالتاً تجربه دینی را حال و
تجربه ای توصیف می کنیم که در آن شخص به طور مستقیم از چیزی دیگر (چیزی بیرون از
خود) به عنوان مقدس (الهی) آگاه می شود.

ویلیام رو بعد از بیان تعریف مذکور بر اساس توصیف اتو از تجربه دینی می گوید:
اشکال توصیف اتو درباره تجربه دینی این است که توصیف وی آن دسته از تجربیات عرفانی
را که در آن هیچ نوع آگاهی ای درباره چیزی متمایز از خود وجود ندارد، شامل نمی شود.
زیرا در عالی ترین شکل تجربه عرفانی مثل تجربیات «اکهارت و فلوطین»، تجربه اتحاد
مطلق با ذات الهی است و هیچ نوع دوگانگی و یک شخص تجربه گر و امر دوم به عنوان
متعلق تجربه کرد که مغایر با تجربه گر است.

ویلیام رو برای این که چنین تجربیاتی از مقوله تجربه دینی خارج نشود و پیشنهاد می
کند که توصیف اتو اصلاح و در تعریف تجربه دینی گفته شود: «تجربه دینی ، تجربه ای
است که شخص در آن، حضور مستقیم خدا را احساس کند.»

او بعد از ذکر این تعریف می افزاید این تعریف هم آن دسته تجربیاتی را که در آن هیچ
گونه احساس غربت وجود ندارد، بلکه نوعی احساس اتحاد و یگانگی با خدا برقرار است،
شامل می شود و هم تجربیاتی که در آن گونه ای احساس آشکار، غیریت و احساس مواجهه با
سیمای الهی حاکم است، در بر می گیرد. [۲۴]

ویلیام رو گر چه تلاش کرد تعریفش مشتمل بر هر دو دسته تجربیات دینی[۲۵] شود، اما با
ارائه واژه خدا در تعریف تجربه دینی، دامنه تعریف را مقید کرد و تعریف فقط مشتمل بر
یک سنت دینی خاصی می شود، حتی اگر دایره معنای خدا را توسعه دهیم، فقط شامل ادیان
ابراهیمی می شود، اما ادیانی که اعتقد به خدا ندارند، بر اساس این تعریف نباید
تجربه دینی داشته باشند. حتی در محدوده ادیان ابراهیمی نیز تجربه دینی مختص به حضور
مستقیم خدا نیست، بلکه تجربه حضور موجودات مقدس دیگر نیز مثل پیامبران الهی و ائمه
نیز جزء تجربه دینی محسوب می شود.

«گاتینگ» بر این باور است که تجربه دینی، تجربه ای است که درون فرد حضور لحظه ای
هویتی ماورایی را احساس می کند. او گونه ای خاص از تجربه دینی را مورد بررسی قرار
می دهند که از آن به عنوان «آگاهی بی واسطه از حضور خداوند» و با «تجربه بی واسطه
از حضور موجود غیر بشیری بسیار قدرمتند و نیک که به فکر نشر است، یاد می کند.»[۲۶]

گاتینگ نیز گر چه تلاش کرد، دایره این تعریف را گسترش دهد. اما توضیحاتی که در
ادامه تعریف ذکر کرده است، نمی تواند مشتمل بر همه ادیان به معنای عام باشد. زیرا
در برخی ادیان، اعتقاد به وجود خدا با امر متعالی که دارای وجود شخصی باشد وجود
ندارد. بر فرض شمول این تعریف بر همه ادیان، قطعاً این تعریف همه متعلقات تجربه
دینی ادیان مختلف را در بر نمی گیرد.

۴. گاهی در تعریف تجربه دینی گفته می شود: «تجربه دینی، تجربه امر متعالی است.»[۲۷]
به نظر نگارنده برای تکمیل این تعریف شاید بهتر آن باشد که تجربه دینی چنین تعریف
شود: «تجربه دینی، تجربه امر متعالی و یا امور مرتبط با امر متعالی است.» زیرا
متعلق تجربه دینی امر واحدی نیست، بلکه ممکن است متعلق این تجربه خود خداوند یا
تجلی حضرت حق در یک فعل خاصی باشد و یا متعلق این تجربه موجودی باشد که به نحوی با
خداوند مربوط است مثل پیامبران و یا متعلق آن حقیقتی غایی باشد که توصیف پذیر نیست،
مثل امر مطلق غیر ثنوی (برهمن ) یا نیروانا.[۲۸]

به نظر «دیویس» دایره تجربه دینی بسیار وسیع سات و تجربه دینی همیشه به صورت
مستقیم، تجربه امر متعالی نیست، بلکه حتی ممکن است یک عمل برای افراد زیادی یک عمل
طبیعی باشد، اما فرد دیگر بر اساس تفسیر خاصی که از آن عمل ارائه می دهد، آن را به
عنوان تجربه دینی برای خود ملحوظ دارد، مثلاً مسلمانی در زندگی برای او مصیبتی پیش
می آید، او آن را به عنوان «ابتلاء یا جبران گناه از طرف خدا» تلقی می کند و اگر
این فرد مسیحی باشد، این عمل را به عنوان «مشارکت در رنج مسیح» تفسیر می کند. این
قسم از تجارب دینی از نظر دیویس به عنوان تجارب تفسیری تلقی می شوند.

در برخی از تجارب دینی ممکن است یکی از حواس پنچ گانه دخالت داشته باشد مثل دیدن
ملائکه ، انبیاء یا ائمه در خواب. دیویس این قسم را «تجارب دینی شبه حسی» می نامد.
قسمی دیگر از تجارب به طور ناگهانی و بدون انتظار قبلی، فاعل تجربه را فرا می گیرد،
مثل وحی نبوی، الهام و بصیرت دینی، که دیویس آنها را «تجارب وحیانی» می نامد.

برخی دیگر از تجارب دینی به هنگام عبادت و اعمال دینی پدید می آید و به دنبال خود
امید ، قدرت امنیت و تحرک را در پی می آورد به این قسم «تجارب احیاگر» گفته می شود.

برخی دیگر از تجارب هم جنبه هراس انگیز، یعنی حالت دفع کننده دارد و هم حالت جذب
کننده، این قسم «تجارب مینوی» نامیده می شود.

گاهی برخی از تجارب دینی دارای ویژگی های ذیل هستند؛ احساس واقعیت مطلق، احساس
رهایی از محدودیت های زمان و مکان و فردیت، احساس وحدت و احساس سعادت یا آرامش ،
دیویس این قسم تجارب دینی را «تجارب عرفانی» می نامد.[۲۹]

اگر در همه اقسام مختلف تجربه دینی که دیویس بر شمرده است، تأملی کنیم، مشاهده
می کنیم که متعلق آنها به صورت مستقیم، امر متعالی است و همه آنها به صورت بی واسطه
یا با واسطه با امر متعالی مرتبط هستند.

ویژگیهای تجربه دینی

یکی از راه های آشنایی با یک پدیده این است که بدانیم این پدیده چه شاخصه ها و
ویژگی هایی را واجد است و از کدام خصلت ها و صفات مبری است. به بیان دیگر ما از
طریق تقسیم ویژگی های یک پدیده به دو قسم کلی ثبوتی و سلبی می توانیم تا حدی با
چیستی یک پدیده آشنا شویم. ما در این مقال برای آشنایی بیشتر با تجربه دینی از این
روش بهره می گیریم، منتهی در گام اول با ویژگی های ثبوتی تجربه دینی آشنا می شویم.

الف) ویژگی های ثبوتی تجربه دینی

تجربه دینی دارای ویژگی های ثبوتی ذیل است:

۱. تجربه دینی متضمن یک امری متعالی است

فیلسوفان دین یکی از مهم ترین ویژگی های ثبوتی تجربه دینی را، در بر داشتن یک امر
متعالی دانسته اند. نه تنها همه معتقدین به خدا با همه خدایی، بلکه حتی بسیاری از
منکرین و ملحدین نیز بر این باورند که هر تجربه دینی ، متضمن یک امر متعالی است،
اما در مورد واقعیت، معنا و مفهوم امر متعالی دیدگاه های مختلف وجود دارد.

برخی از پژوهشگران که بر این باور هستند، امر متعالی ورای انسان بری خودش واقعیتی
دارد، آن را چنین توصیف کرده اند: «عالم یا همه» (شلایرماخر)، «مینوی یا قدسی یا
مقدست» (اتو)، «تمامادیگر» (کسی سیرکگارد)، «وجود خودش یا وجود ورای موجود»
(تیلیخ)، «خود استعلایی» (کواستنبام) و واقعیت های متعدد دیگر شخصی یا غیر شخصی ،
همه خدایی ، جهان خدایی و توحیدی.

عده ای دیگر از محققان که معتقدند، امر متعالی دارای واقعیت عینی نیست، اغلب بر این
باورند که اعتقاد به واقعیت داشتن امر متعالی، ویژگی دین است و آن را چنین توصیف
کرده اند:

نا خود آگاه، (جیمز)، نا خود آگاهی اشتراکی انسان ها (جونک) آگاهی اشتراکی گروه
(کرون فورد) فرا افکنی تصور انسانی (فویرباخ)، طرح ناممکن انسان برای علت العلل شدن
(سارتر)، خود برتر یا آرمانی انسان (فروم)، وحدت خیالی ارزش های انسانی(دیویی).[۳۰]

امر متعالی به بیان های دیگر نیز توصیف شده استف که به برخی از آن ها اشاره
می کنیم:

الف. امری متعالی است که به ماوراء برود یا بیش از آگاهی هایی بی واسطه شخصی باشد.
در این معنا ضمیر نا خودآگاه نیز متعالی خواهد بود، زیرا به ورای آگاهی بی واسطه
فرد می رود و با این همه او او به گونه ای از وجود آن آگاه است و من متعالی نیز
مثالی دیگر است، زیرا ما بدان وقوف داریم و ورای آگاهی ماست، نومن متعالی است، زیرا
او به گونه ای می داند که نومن در خارج است، گر چه نمی تواند بگوید که چیست؟

ب) در معنای دینی امری متعالی است که به عنوان غایت به اعتقاد درآید

در مجموع، مقصود از امر متعالی، معنای عامی است که هم شامل اعتقاد به خداست و هم
اعتقاد به همه خدایی را نیز در بر می گیرد. به همان سان که دیدگاه های مذهبی شخصی
را در بر می گیرد، دیدگاه های دینی غیرشخصی را نیز در بر می گیرد، یعنی بر همن در
دین هندو، نیروانا در بودیسم، تائو در تائویسم، همه در نظر شلایر ماخرف نیومن در
دیدگاه اتو، وجود ورای وجود در تفکر تیلیخ، یهوه در دیدگاه یهودیان، آب در دیدگاه
مسیحیان و الله در دیدگاه مسلمانان را در بر می گیرند.[۳۱]

۲. تجربه دینی متضمن سرسپردگی تام است

به نظر گیسلر هر تجربه دینی، لزوماً متضمن امری ورای یک تجلی صرف است، امری که
نامفید و نهایی است و انسان ها حاضر هستند به خاطر آن با خلوص کامل هر گونه فداکاری
و انقیادی داشته باشند. مثال هایی برای این چنین تعهد و سرسپردگی در خارج از حوزه
دین به سختی یافت می شود، اما به نظر «رامسی» شاید بتوان تا حدودی «وطن من درست یا
غلط در نظر یک میهن پرست» یا «وظیفه فقط به خاطر تکلیف در نظر یک فرد اخلاق مدار یا
تعهد یک هنرمند به زیبایی مطلق را » مثال هایی برای سرسپردگی تام دانست.

آنچه «رامسی» از آن به «سرسپردگی تام» تعبیر می کند، «پل تیلیخ» آن را «علقه نهایی»
می نامد. به نظر «تیلیخ» علقه نهایی به امری تعلق می گیرد که به عنوان غایت یا
نهایت اندیشیده شود و ورای هر ورایی باشد، به طوری که ما فوق آن ورای دیگر نباشد.
او بر این باور است که تصور بنیادین از دین، حالت متخذ از یک عل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.