پاورپوینت کامل بسط برهان شرط بندی پاسکال گامی نوین در ارائه یک طرح درس ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بسط برهان شرط بندی پاسکال گامی نوین در ارائه یک طرح درس ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بسط برهان شرط بندی پاسکال گامی نوین در ارائه یک طرح درس ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بسط برهان شرط بندی پاسکال گامی نوین در ارائه یک طرح درس ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
قال الله تعالی: «قل ارایتم ان کان من عندالله ثم کفرتم به من اضل ممن هو شقاق
بعید».[۱]
قال الامام الصادق علیه الصلاه والسلام لابن ابی العوجاء الزندیق: «ان یکن الامر
علی ما یقول هؤلاد، و هو علی ما یقولون ـ یعنی اهل الطواف ـ فقد سلموا وعطبتم و ان
یکن الامرعلی ما تقولون و لیس کما تقولون فقد استویتم و هم…»[۲].
مقدمه
کلام الهی و فرمایش ولی خدا(ع) خبر از یک سوداگری خردمندانه در مواجهه با دین الهی
می دهد. سرشت سودجوی انسانی، دین را نیز به مثابه کالایی می نگرد که اگر در محاسبه
منفعت طلبانه وی پر فایده جلوه کند، آنرا می پذیرد و گردن می نهد و اگر آن را
بی بهره و کم سود یابد از قبول آن روی برمی تابد.
حساب گری دقیق سود و زیان دین در گرو شناخت واقع بینانه اسنان از جهان آفاق و انفس
می باشد. جهانی با خالق یگانه، حکیم و مهربان؛ و انسان موجودی ممزوج و ماده و روح و
دارای حیاتی دنیوی و اخروی، از مهمترین باورهای تعیین کننده در تحلیل سودآوری دین
است.[۳] اگر پرده های جهالت و نادانی بشر به کناری رود و حقایق هستی آنچنان که هست
در مقابل او هویدا گردد انسان حقیقت طلب، دل آسوده و آرام به داوری خویش در قبال
دین می پردازد و اندک تأمل و درنگی را در قضاوت مثبت خود پیرامون این حقیقت عظیم و
شگرفت روا نمی دارد. اما در دنیای جدید، یقین کالایی کمیاب و شاید نایاب گردیده،
پرده شک و تردید هیچ باوری را آسوده ننهاده و اندیشه ها و فلسفه ها هر چه بیشتر بر
رونق بازار شک افزوده اند و شکاکان و مشکّکان ارج و قرب یافته و نام دانشمند و عالم
بر خویش نهاده اند.
دعوت دینی در این فضای وهم آلود ـ که مخاطبان فراوانی را می توان یافت که تنها به
جهت هماهنگی و یکرنگی با موج یقین زدایی، شجاعت حق پذیری را از دست داده اند ـ راه
و رسمی دیگر می طلبد. و برهان شرط بندی پاسکال که پیشینه آن را در کتاب و سنت نیز
می توان یافت،[۴] پاسخی مناسب در این اتمسفر آلوده است، تا آخرین سنگرهای سست حق
گریزان را ویران نماید.
بسط شرط بندی پاسکال این ظرفیت را دارد که بخش مهمی از معارف دینی را از مبدأ و
معاد و نبوت گرفته، تا عرفان و فقه و تاریخ را در خود جای دهد، از این رو اساتید
می توانند در ضمن طرح مبسوط این دلیل عقل پسند، بسیاری از سرفصل های دروس معارف
اسلامی را همان گونه که راقم این سطور تجربه کرده است، نیز مطرح نمایند.
شرح حالی کوتاه از پاسکال[۵]
بلز پاسکال[۶] (۱۶۲۴ـ۱۶۶۲) ریاضی دان و متفکر متأله فرانسوی از هوش و نبوغ
فوق العاده ای برخوردار بود. او در یازده سالگی بی انکه اثر اقلیدس را خوانده باشد،
مسائل هندسه اقلیدس را تا قضیه سی و دوم از پیش خود طرح و حل کرده بود. در شانزده
سالگی رساله ای در باب مقاطع مخروطی نوشت که خوانندگان را به اعجاب وا داشت. در
اواخر زندگیش بنیاد حساب بی نهایتها، حساب انتگرال و حساب احتمالات را گذاشت.
در سال ۱۶۵۴ در شب بیست و سوم نوامبر، تجربه روحانی و حال عرفانی ژرفی به او دست
داد، که از آن به تجدید ایمان پاسکال تعبیر می کنند. وی، یادگار خلاصه ای از احوال
آن شب را همچون حرزی به لباس خود آویخته بود تا هیچ گاه آن را از یاد نبرد، و در آن
چنین آمده بود:
«از ساعت ۳۰/۱۰ شب، تا ساعت ۳۰/۱۲: آتش، خدای ابراهیم، خدای اسحاق، خدای یعقوب، نه
خدای فیلسوفان، یقین، یقین، شور، شادی، صفا، خدای عیسی مسیح، … عیسی مسیح، باشد
که هرگز از او جدا نشوم».
از آن پس زندگیش رنگ دینی عمیقی یافت و به مباحثات کلامی علاقه وافری نشان داد.
پاسکال پای بند کلیسای کاتولیک بود و نسبت به فلسفه و فیلسوفان بدبینی داشت. او که
خود سابقه شکاکیت داشته، و عمری را تا تجدید حیات ایمانش در آن شب روحانی با ملحدان
و آزاد اندیشان سپری نموده بود، عقل طبیعی را از اثبات وجود خداوند ناتوان می دید و
تنها ایمان را راهی به سوی او می دانست.
پاسکال در مقابل عقل و فلسفه به دل تمسک می جوید و در نظر او دل تنها کانون احساسات
و عواطف نیست، بلکه مرکز اراده و شهود هم هست. پاسکال ریاضیدان عقل ورز نابغه ای
بود و باریکناهای آن در می افتد، یا از مبانی مسیحیت دفاع می کند ـ هوشمندانه تعقل
می ورزد. عقلی که پاسکال با آن مخالف است، عقل محجوب، طبیعت زده، اصالت یافته و
تکرو است، عقلی که از یک سو با وحی مخالف است و از سوی دیگر با دل.
چکیده شرط بندی پاسکال[۷]
۱ـ عقل راهی به وجود و ماهیت خداوند ندارد، چون او نامتناهی است وایمان است که ما
را به وجود خداوند آگاه می سازد و نور هدایت است که ما را بر ماهیت او مطلع
می سازد. بدین سان مؤمنان و دینداران از اینکه برای دینداری خویش مبانی عقلانی
ارائه دهند معاف و معذورند، زیرا راهی که آنان را به خداوند رهنمون ساخته است راهی
غیرعقلانی بوده است. اما آنانکه می ÷واهند به دین روی آورند می بایست دینی عقل پسند
ارائه دهند.
۲ـ یک سلسله بی نهایت از اندیشه های درهم و برهم ما را احاطه کرده است و عقل هم از
اینکه خدا را بپذیرد و یا انکار نماید ناتوان است. در آخر این سلسله، سکه ای به هوا
پرتاب شده است که شیر یا خط خواهد آمد. شما چگونه شرط می بندید؟ چاره ای نیست،
می بایست در این شرط بندی شرکت کنید، شما درگیر این مسئله هستید. پس تأمل کنید که
کدام یک براکی شما کمتر مشکل ایجاد می کند.
۳ـ امکان برد و باخت در این بازی مساوی است و اگر قرار بود شما فقط سه عمر یا سه
زندگی، در برابر یکی به دست آورید، می بایست بر وجود خداوند شرط ببندید. زیرا شما
که بالضروره باید شرط ببندید، کمال بی احتیاطی است که یک زندگی تان را برای بردن سه
زندگی در این بازی ـ که امکان برد و باخت در آن مساوی است ـ به کار نبرید. حال آنکه
پای یک زندگی جاودانه و خوشبختی بی انتها در میان است. با این حساب اگر بی نهایت
امکان یا احتمال وجود داشت که فقط یکی از آن ها به نفع شما درمی آمد، شما همچنان حق
داشتید که بر وجود خدا شرط بندی کنید و بر عکس کمال حماقت است که کسی در بازی ای که
یک طرف آن سودی بی نهایت است و طرف دیگر زیان متناهی و محدود، برای پرهیز از زیان
محدود، از سود نامتناهی روی برگرداند.
۴ـ سخن آخر: شما از پیش گرفتن این راه، چه زیانی می کنید؟ مؤمن خواهید شد، شریف،
فروتن، شاکر، درست کردار، خالص و مخلص، رفیق، صمیمی،… البته درست است که از لذات
مسموم و حشمت و مکنت، محروم خواهید شد، ولی آیا از لذات دیگر برخوردار نخواهید شد؟
قول می دهم که حتی در این زندگی دنیوی هم سود و صرفه با شما باشد و اینک با هر قدمی
که در این راه پیش بروید خواهید دید که برد شما مسلم است و خطری که کرده اید ناچیز
است و در پایان درخواهید یافت که بر سر چیزی شرط بندی کرده اید که مسلم و نامتناهی
است و در قبال آن هم چیزی نداده اید.[۸]
بسط شرط بندی پاسکال
مقدمه اول:
جهالت و نادانی، حیات مادی و معنوی انسان را از هر سو احاطه نموده است. هیچ کس از
فردای خویش با خبر نیست. حوادث را نمی توان به طور قطع پیش بینی نمود. در چنین
فضایی انسان به زندگی خویش ادامه می دهد و خردمندانه برای آینده خود طرح و برنامه
می ریزد. گزافه گویی است اگر کسی به بهانه شک و تردید از حرکت باز ایستد و مدعی
باشد که تنها بر اساس علم و یقین دست به کار خواهد شد. در این صورت برای کارهای
روزمره خود نیز دچار مشکل خواهد شد. پس باید به دنبال «منطق عمل به احتمال» بود و
زندگی خویش را بر آن پایه سامان داد.
مقدمه دوم:
مورد خطاب برهان شرط بندی در عصر تزلزل باورهای دینی و رواج شکاکیت، انسان هایی
هستند که ادله نفی و اثبات دین برای آنان به قطعیت نرسیده است و این غایت انگاره
انسان مدرن و پسا مدرن است. پس مخاطب این برهان فوج عظیمی از انسان های معاصر را در
برمی گیرد و موقنان و مؤمنان برگزیده و نیز ملحدان و دین ستیزان معاند از خطاب این
برهان خارج هستند.
مقدمه سوم:
عوامل گوناگونی می تواند سبب تردید در باورهای دینی گردد.[۹] مهمترین علت دین گریزی
انسان ها را هواپرستی و غلبه خواست ها و امیال پست مادی بر جوهر وجود انسانی آنها
تشکیل می دهد. بی تردید این عامل روانی نه تنها در پشت نمودن مردمانی از طبقات عامه
به باورها و کردارهای دینی نقش اصلی را ایفا می کند، بلکه در نهانخانه و ناخودآگاه
خواص نیز موجب شکل گیری فلسفه ها و اندیشه های دین گریز و دین ستیز می گردد. هر چند
از عوامل دیگری همچون تربیت های نادرست اجتماعی و علمی و معرفی نامطلوب دین نباید
غافل بود.
مقدمه چهارم:
پدیده های محتمل پیش روی ما، دو گونه می باشند: برخی را می توان به استقبال آنها
نرفت و با آنها درگیر نشد و برخی ناخواسته به دیدار ما می آیند. ما نمی توانیم نسبت
به احتمال وقوع زلزله ای سهمگین در منطقه زندگانی خود بی تفاوت باشیم و بگوییم نسبت
به هیچ یک از دو طرف احتمال شرط بندی نمی کنیم، زیرا عدم شرط بندی و عدم اعتناء
نسبت به این پدیده، مساوی است با شرط بندی بر عدم وقوع آن و این ناخودآگاه ما را در
صف کسانی قرار می دهد که وقوع زلزله را منتفی شمرده اند و هیچ تدارک و آمادگی برای
نجات از آن فراهم ننموده اند. دین و پدیده زلزله آخرت نیز به همین گونه است و با
تحقق آن تنها اهل ایمان نجات می یابند و آنانکه بی تفاوتی را برگزیده اند ناخواسته
در کنار معاندان و منکران قرار می گیرند و از سعادت و رستگاری محروم می گردند.
منطق عمل به احتمال
ما انسان ها در زندگانی مادی خویش، در مواجهه با اهداف و غایات محتمل، دست از عمل
نمی شوییم و تنبلی و خمودی پیشه نمی کنیم. زیرا در این صورت هم سزاوار سرزنش
خردمندان خواهیم بود و هم از اولیات و ضروریات زندگی باز خواهیم ماند. بلکه بر اساس
معیار و منطقی خاص به تحلیل آن هدف محتمل می پردازیم و از این رهگذر، گاه حرکت در
جهت آن هدف را موجه و معقول و گاه بیهوده و بی ثمر می شماریم.
این فرآیند عقلانی در امور روزمره و عادی زندگانی ما چنان با سرعت طی می گردد که
شاید برخی گمان کنند که اینگونه امور عاری از یک چنین منطق عقلانی است. در حالی که
این تحلیل عقلانی همچون بخش مهمی از منطق ارسطویی تنها حاکی و کاشف از چگونگی
اندیشه ورزی مردمان در حیات خود است و آنان را با کارکردهای موجه ذهنشان آشنا
می سازد تا از لغزش های آن مصون و از آفات آن در امان مانند.[۱۰]
تحلیل عملکرد ذهن در مواجهه با هدف و غایت محتمل، ما را بدین نکته رهنمون می سازد
که اندیشه بشر سه معیار را در توجیه عمل به احتمال در نظر می گیرد: ۱ـ مقدار احتمال
۲ـ ارزش محتمل ۳ـ هزینه ها.
به عبارت روشن تر، انسان در مواجهه با اهداف محتمل، به میزان و درصد احتمال رسیدن
به آن هدف (معیار اول) توجه تام دارد. علاوه بر آن، ارزش و اهمیت هدف (معیار دوم)
نیز کاملاً مد نظر اوست. چه بسا تلاشانسان برای رسیدن به اهداف متعالی و پر ارزش که
دست یافتن به آنها از درصد احتمال اندکی برخوردار است، اقدامی شایسته نزد عقل تلقی
گردد. در حالی که چنین اقدامی برای اهداف کم ارزش که میزان احتمال رسیدن به آن ها
بیشتر می باشد، تلاشی بیهوده و بیخردانه باشد.
عقل بشر معیار سومی را نیز در کنار دو معیار گذشته در نظر می گیرد و آن هزینه و
سرمایه و رحماتی است که انسان برای رسیدن به هدف محتمل مصروف می دارد. اندیشه
حسابگر بشر در عین حال که به ارزش هدف و میزان احتمال رسیدن به آن توجه دارد، زحمات
و تلاش هایی را که برای رسیدن به آن هدف باید به کار گیرد، از نظر دور نمی دارد و
از بسیاری از اهداف به جهت دشواری راه رسیدن به آن ها استنکاف می ورزد. عقل بشر با
کسر و انکسار این عوامل در یک محاسبه منفعت طلبانه، راه خویش را می یابد. او این
تحلیل حسابگرانه را در ساده ترین اعمال حیات مادی، مانند گذر از یک خیابان تا
مهمترین آنها همچون انتخاب همسر و یا شغل آینده، بی وقفه به کار می گیرد. تصور کنید
هنگامی را که قصد عبور از خیابانی دارید ذهن شما به سرعت به چنین تحلیلی می پردازد
و نتیجه آن غالباً جواز عبور و گاهی عبور مشروط به گذر از پل عابر و یا مسیر خط کشی
و گاه نیز منع از عبور می باشد. تغییر این نتایج به جهت دگرگونی ای است که در
معیارهای فوق پدید آمده است. عواملی مچون اهمیت کاری که در پی آن هستیم (ارزش
محتمل)، میزان احتمال تصادف (مقدار احتمال نرسیدن به هدف) و نوع لطمات و زحماتی که
قطعاً و یا احتمالاً متحمل خواهیم شد (هزینه ها) در تصمیم گیری ما نقش اساسی را
دارند.
این پدیده ذهنی عقل پسند که تردیدی در اعتبار و رجحان آن نیست، نه تنها در حیات
مادی ما جریان دارد، بلکه اندیشه سوداگر و سود طلب بشری، آن را در حیات معنوی انسان
نیز به کار می گیرد و البته این حس منفعت طلبی به هیچ وجه مذموم و نکوهیده نیست،
زیرا، زمانی می توان از سودجویی بشر به عنوان رذیله اخلاقی نام برد که برای سود، جز
منافع مادی مصداقی در نظر گرفته نشود و حقایق بلند معنوی و قدسی و استعدادهای با
شکوه روح الهی انسان مورد غفلت قرار گیرد، که در این صورت سودجویی بشر نتیجه ای جز
انحطاط و نابودی جان انسان در پی نخواهد داشت. اما اگر سمت و سوی این حس فطری بشر
آنچنان که شایسته است متوجه منافع بلند معنوی او نیز گردد، همین خصلت و گرایش، جان
مایه سعادت و رستگاری او خواهد بود.[۱۱] و هدف این نوشتار نیز چیزی جز تطبیق روشن
این منطق عقلانی در قبال دین و آیین الهی نمی باشد.
معیار اول: مقدار احتمال حقانیت دین
اندیشه بشر امروز در رهگذر شناخت پدیده های طبیعی و فوق طبیعی همچون دین، به دشواری
و صعوبت به قطع و یقین دست می یابد و این خود داستانی دراز دارد که در مجالی دیگر
باید آن را پی گرفت.[۱۲] بی تردید نمی توان این ثمره خردورزی بشر را جملگی شوم و
نامبارک دانست. چه بسیار جزمیت های علمی و فلسفی که جهل مرکبی در لباس دانش بودند و
اینکه به تلاش و تحقیق انسان معاصر لباس از تن برافکنده و حقیقت خویش را عریان
ساخته اند و شاید گذر ازاین دوران، نوید فرا رسیدن عصری را می دهد که انسانهائی
همانند پاسکال فارغ از استدلالات عقلانی و فلسفی، نور یقین و هدایت الهی را از درون
خویش بکاوند و قدم در راهی نهند که پیشقراول آن پیامبران الهی بوده اند، «… خدای
ابراهیم، خدای اسحاق، خدای یعقوب، نه خدای فیلسوفان،…».
اما افسوس که برخی به گمان خود صلابت و همیمنه تمامی براهین کلامی و فلسفی دین را
فرو ریخته و از سوی دیگر از نور باطنی نیز محروم مانده اند و دراین میان در غرقاب
شک و دو دلی به افق ناپیدای خویش نظاره می کنند. برهان شرط بندی پاسکال بدون آنکه
آنان را به تجدید نظر پیرامون براهین گذشتگان فرا خواند، در آخرین نقطه سقوط دست
حقیقت جوی آنان را همچون عامه سست ایمان خواهد گرفت و راه عقل پسندی را پیش روی
آنان می گشاید.
شکاکان اگرچه در قطعیت براهین فلسفی دین ایجاد تردید می نمایند و بدین طریق آنها را
به گمان خود عقیم می سازند، ولی با وجود مبانی فلسفی خود نمی توانند ادعای جزمیت
برای براهین علیه دین نمایند و در این میان جز اذعان به شک و تردید و اعتراف به
جهالت و نادانی برای آنها باقی نخواهد ماند و با این وصف مورد خطاب برهان شرط بندی
می گردند. از سوی دیگر، حداکثر تلاش آنان در مورد برخی از دلایل اثبات دین تنها خلل
در دلالت قطعی آنها می باشد، بدون آنکه بتوانند در دلالت ظنی و یا احتمالی آنها
خدشه ای وارد سازند و مجموعه آن دلایل می توانند احتمال حقانیت دین را هر چه بیشتر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 