پاورپوینت کامل خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند…. ۲۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند…. ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند…. ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند…. ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

نادوا اصحاب الجنه أن سلام علیکم «اعراف /۴۶» «دل و جان ما سر بسر پیش توست».

نفحه ای از نفحات بهشت برین بود، یا شمامه ای[۱] از گلشن جان جانانی که بسان نام
نیکویش حسن، و مانند وصف دلجویش امین، مشام روح را معطر ساخت. پاکتش جونه[۲]ای و
کلمات صحیفه مکرّم و مطهرش هر یک دستنبویه[۳]ای که خاطر را عاطر[۴] و زبان را به
تمثل گفتار رودکی: «یاد یار مهربان آید همی» ذاکر گردانید. هر کجا هست خدایا به
سلامت دارش. یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن. از این مسجون[۵] در سجین آمال و أمانی
نفسانی و مغبون از بازرگانی بازار انسانی تفقدی فرموده اند بسیار شاکرم. مقالت
معهود که به حسن نظر آنکه «بر نظر پاک خطا پوشش باد» مطبوع افتاده بود و به خاتم
قبولی انگشت سلیمانی آنجناب مختوم شد به طبع رسیده است.

شگفتا که آن طائر قدسی از چون منی مرغ بال و پر شکسته و چشم و پا بسته دستورالعمل
طیران به قله قاف قرب الی الله تعالی انتظار دارد. در ترک امتثال بیم اسائه ادب است
لذا کلماتی چند به عنوان «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر؛ تواصوا بالمرحمه و علیک
البلاغ» که از مائده جود جانان علم و ادب فراهم گردید.

تمتع ز هر گوشه ای یافتم ز هر خدمتی توشه ای یافتم

به رشته تحریر درآمد امید است که دلپذیر واقع شود.

نیکخواهان دهند پند دلی نیکبختان شوند پند پذیر

از صمیم قلب بگو آمدم…

آقای من، پیشانی صدق و اخلاص در دیدگاه دولت نه و از صمیم قلب بگو آمد. اگر گفتند
اینجا چرا آمدی بگو به کجا بروم و به کدام در رو کنم.

این ره است و دیگر دوم ره نیست این در است و دگر دوم در نیست

اگر گفتند به اذن چه کسی آمدی؟ بگو شنیدم:

بر ضیافتخانه فیض نوالت[۶] منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته

اگر گفتند تا به حال کجا بودی؟ بگو راه گم کرده بودم. اگر گفتند چه چیزی آوردی؟ بگو
اولاً:

… دل شکسته آوردم

«دل شکسته» که از شما نقل است:

در کوی ما شکسته دلی می خرید و بس بازار خود فروشی از آن دیگر است

و ثانیاً:

من گدایم چه توانم برم در بر شاه طمع بخششم از درگه سلطان من است

اگر گفتند بیرونش کنید بگو:

نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر برون کنید از این در درآیم از در دیگر

قابلیت را هم افاضه می کنند

اگر گفتند این جرأت را از که آموختی؟ بگو: از حلم شما. اگر گفتند قابلیت استفاضه[۷]
نداری، بگو: قابلیت را هم افاضه می فرمایید. باز اگر از تو اعراض کردند بگو:

به والله به بالله به تالله به حق آیه نصر من الله

که مو از دامنت دست برندیرم اگر کشته شوم الحکم لله

ما مذنبیم و او غفار

اگر گفتند مذنبی[۸] بگو: اولاً شنیدم شما غفارید. ثانیاً من ملک نیستم آدم زاده ام.
و ثالثاً:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو آنکس که گنه نکرده و زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی پس فرق میان من و تو چیست بگو

فقط تو و لقای تو می خواهیم

اگر گفتند: چه می خواهی؟ بگو:

جز تو ما را هوای دیگر نیست جز لقای تو هیچ در سر نیست

چنانکه آب و نان غذای جسم می شوند و خود بدن می گردد، علم نیز به حکم برهان قطعی و
معصوم اتحاد عاقل به معقول أعنی،[۹] اتحاد عالم به معلوم و مدرک به مدرَک ذات جوهر
نفس نفیس انسانی می شود و به یافتن علم که آب حیات روان است سعت وجودی می یابد و
وجود وی شدید و قوی می گردد چه اینکه مرجع و مآل به نور وجود است و آن نور وجود چشم
نفس ناطقه، بلکه عین وی می گردد: «العلم نور یغذفه الله فی قلب من یرید الله ان
یهدیه» و به عبارت کوتاه بسیار بلند معلم ثانی در مدینه فاضله؛ «کل ما کان وجوده
أتم فانه اذا علم و عقل کان ما یعقل عنه و یعلم منه أتم» پس هر اندازه که قوّت
روان، أعنی علم آن شریفتر و فاضلتر باشد قوّت وی بیشتر می گردد و نیروی نور ذاتش
فزونی می ؛یرد و فروزان تر می شود و با حیات محض «ان الدار الاخره لهی الحیوان»[۱۰]
«عنکبوت /۶۴» سنخیت بیشتر پیدا می گردد و به مثل پاره زگال که در همسایگی انگشت
آتش، اندک اندک خود اتش می شود همچنان نفس از نقص به سوی کمال مطلق که بیان هر کمال
است و تمام و بلکه فوق و تمام است، گرایش پیدا کرده رهسپار می شود و سفر از خلق به
حقّ می کند و آثار تکوینی