پاورپوینت کامل فقه سیاسی در مصاحبه با دکتر عمید زنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فقه سیاسی در مصاحبه با دکتر عمید زنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فقه سیاسی در مصاحبه با دکتر عمید زنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فقه سیاسی در مصاحبه با دکتر عمید زنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۸

لطف ابتدا در مورد کارهای پژوهشی که در این مدت انجام داده اید توضیحاتی
بفرمایید.

اولین مقاله من در زمینه فقه سیاسی در سال ۱۳۳۸ چاپ شد و بعد از پیروزی انقلاب در
زمینه تحلیل مسائل انقلاب و تبیین مبانی فقهی که پایه و اساس اسلامی داشت، خلأی
احساس می شد که متأسفانه بیشتر آنهایی که در زمینه های مختلف این خلأ می توانستند
تحقیقاتی داشته باشند، گرفتار مسائل اجرایی نظام بودند. و فرصت کافی برای کار عملی
در زمینه های این خلأ نداشتند و این یک خسارت بزرگی تلقی می شد و حتی ترس آن می رفت
که مرور زمام با عدم توجه به مبانی فقهی و مسائل علمی انقلاب و نظام به تدریج مسیر
آن از یک حرکت بنیادی به یک حرکت شکلی تبدیل شود. و این به معنای آن بود که خطری
جدی انقلاب و نظام را تهدید می کند که می تواند در آینده به تدریج توانایی ادامه
راه را از دست بدهد. نه تنها به لحاظ علمی، بلکه به لحاظ تاریخی هم ثابت شده که
حرکتهای اجتماعی، نهضتها، انقلابها، بیش از آن پدیده های اجتماعی ـ سیاسی
توان مندی های عاملان انقلاب متکی باشند، به بنیه های علمی و بنیادی انقلاب و
حرکتهای وابستگی دارند. هر حرکت، نهضت و انقلابی که دارای مایه های علمی و تبیین
فلسفی دقیق و عمیق تری باشد، پایدارتر می باشد.

لذا ت مادامی که در بنیان استواریٍ علمی نداشته باشد، زوال پذیر است.
نمونه های بسیاری را در تاریخ می توانیم ببینیم که به خاطر ضعف بنیان و اساس های
زیربنایی به رغم تلاشهای بسیار، حتی با استفاده از خشن ترین امکانات و وسایل
بالاخره راه نیستی و نابودی را پیمودند. در شرایطی که این خلأ احساس می شد، بنده به
خاطر احساس وظیفه ای که می کردم خود را در درجه اول مدیون به اسلام و در درجه دوم
به امام که نزدیک به ۱۰ سال شاگردی ایشان را کرده بودیم و حق استادی بر ما داشت
می دانستم مرا وادار کرد که هر چند به صورت خیلی ضعیف و یا به تعبیر خودم حرکت
مورچه ای «گامهایی در زمینه تشییدِ مبانی و زیرساختهای انقلاب برداریم باعث شد تا
تدوین مجلّدات فقه سیاسی را شروع کنم که سه جلد آن در سال ۶۶ و جلد دیگر آن درسال
۷۹ از چاپ خارج شد، و ۶ جلدش هم هنوز زیر چاپ است. با این همه امکاناتی که در کشور
وجود دارد، با آزادیهایی که حتی رمانهای مبتذل هم امکان انتشار را دارند، کتاب فقه
سیاسی که درباره تدوین مبانی انقلاب و نظام می باشد، پنج سال است زیر چاپ مانده، و
امیرکبیر که نه تنها یک مؤسسه شخصی نیست بلکه زیرمجموعه یک نهاد انقلابیِ سازمان
تبلیغات اسلامی هست، هنوز به ما پاسخ مثبت نداده اند که چرا این کتاب چاپ نمی شود.

امیدوارم ان شاءالله این ۱۰ جلد به ۲۰ جلد برسد چرا که آنقدر مسأله وسیع و پراکنده
هست که اگر یک نفر به تنهایی بخواهد در این وادی وسیع و گسترده کار درستی انجام
بدهد، خواه، ناخواه کار ناقصی خواهد بود. راهی را که باز کردم، راهرو بسیار پیدا
کرده است روز اولی که ما فقه سیاسی را شروع کردیم، خیلی ها توجه به این مسأله
نداشتند. ولی فقه سیاسی راه خودش را در میان علوم سیاسی دانشگاهی باز کرد. به تدریج
اساتید بسیار خوبی پیدا کرد. الان فقه سیاسی در ۶ درس تخصصی متجلّی شده. یعنی ۶
شاخه درس رسمی دارد، و من خوشحالم از این که آنقدر این مسأله وسعت پیدا کرده که نام
من و مؤلفات من یک بخش بسیار کوچک و ناچیزی از این جریان بسیار بزرگ را تشکیل
می دهد و من از این موفقیت خدا را شاکر هستم.

البته من هنوز در نیمه راه هستم و از تلاش نایستاده ام. در هر حال از خداوند متعال
توفیق می طلبم که این کار به یک سامان درستی برسد و پایان خوبی داشته باشد.

۵- حضرتعالی مبدأ ارتباط بین دین و سیاست را از چه زمانی ارزیابی می نمایید؟

من در نوشته جاتم هم این بحث را مطرح کرده ام که حتی در متون دینی که ما معتقدیم
تحریف شده مثل تورات و انجیل نه آن تورات و انجیل اصلی، همین کتابهای آسمانی تحریف
شده را اگر بنگریم، آثار و نشانه های بسیاری دیده می شود که انبیا همواره ادیانشان
با سیاستشان همراه بوده. یعنی از طریق سیاست دیانت را پیش برده اند. و از طریق
دیانت سیاست را سامان داده اند. این هماهنگی و این هم سویی بین سیاست به معنی
مدیریت جامعه و دیانت به معنای خیر و صلاح دنیا و آخرتِ جامعه، اینها همواره هم سو
و در کنار همدیگر بوده اند. و قبل از تورات هم انبیای گذشته همواره مردم را به یک
زندگی سالم دعوت کرده و خواسته اند با یک تشکیل سیاسیِ سالم در جامعه، دین خدا را
پیش برده و مردم را با اهداف دین اشنا کنند. قرآن هم که در این زمینه شاهد و گواه
بسیار صریحی است که یکی از هدفهای عمده انبیا اجرای عدالت در جوامع بوده و عدالت
خود نیاز به سیاست دارد، عدالت بدون یک سیاست و برنامه سیاسی منسجم و یک نظام سیاسی
عادلانه، امکان تحقق ندارد. بنابراین پاسخی که من می توانم در یک جمله عرض بکنم این
است که: از زمانی که آیین الهی در میان جوامع بشری مطرح شده همواره جوامع نیاز به
سیاست و تدبیر سیاسی داشته اند و نیاز به سیاست و دین همدوش هم در جوامع مختلف از
زمانی که جامعه بشری شکل گرفته و همچنین در عصر انبیا و حضور داشته است که متأسفانه
به وسیله زورمندان، دولتمردان و سیاست بازانی که معمولاً به صورت حرفه ای از قدرت
سیاسی برای رسیدن به امیال خودشان استفاده می کرده اند فاصله افتاده، یعنی فاصله
افتادن بین دین و سیاست، یک عمل انحرافی توسط سیاست بازان حرفه ای بوده، والا جریان
اولیه و نخستین تشکل جامه بشری، با سیاست و دیانت همراه بوده است.

· با نظریه سیره نظری و عملی حضرت امام،
بفرمایید ایشان در اجرای فقه جعفری و شاکله حضور مستند همراه نمودن سیاست و دین،
چقدر موفق بوده اند؟

این مسأله را در مقاطع مختلف باید جداگانه بحث کرد یعنی این ربع قرنی که بر انقلاب
گذشته را، نمی شود به صورت یک دست و یکجا مورد تجزیه و تحلیل قرارداد چرا که بخشی
از مراحلی که بر انقلاب گذشته مربوط به شرایط زمان بوده، و از آنجا که شرایط متفاوت
بوده، خواه ناخواه فراز و نشیب نظام و انقلاب هم متفاوت بوده است. ولی در مجموع
انقلاب در دو جهت موفق بوده، به عبارت دیگر موفقیت اهداف امام در مسیر انقلاب نظام
بوده است.

یکی در رفع موانع، دیگری در ایجاد زمینه های مساعد برای حرکت. وقتی ما صحبت از
موفقیت می کنیم منظورمان موفقیت نسبی است. بسیاری از موانع از سه راه انقلاب هم
برداشته شده و بسیاری از زمینه های شتاب بخش به حرکت انقلاب ایجاد شده است. امّا
نباید غفلت کنیم که موانع جدید و غیرقابل پیش بینی به وجود آمده و یک سلسله
زمینه هایی که شتابنده حرکت می برد. از دست رفته و اینها از شرایطی است غیرقابل
پیش بینی بوده، مثل اوضاع بین المللی و تأثیراتی که اوضاع بین المللی در روند سیاست
کشور ما داشته است. امام بر این نکته تأکید می کردند که مهم این است که ما در راه
انجام تکلیف باشیم، اما در این صراط بودن و نتایج درست را به دست آوردن و به اهداف
تحقق بخشیدن یک وظیفه دیگر است که خوشبختانه شاگردان امام و تربیت شدگان ایشان بعد
از امام انصافاً انقلاب را با کمال عزّت و قدرت پاس داشتند و نظام را هم با قدرت
تمام حفظ کردند. تا به امروز که ما داریم ۲۵ سال از انقلاب را پشت سر می گذاریم
نظام علی رغم فراز و نشیب هایش مشکلات سرفراز بیرون آمده و همه اینها عبارت اخرای
موفقیت امام در اهداف سیاسی اش می باشد. اما امام انتظارات زیادی هم داشت. امام
پیشروتر از زمان و جامعه اش بود. و انتظارات بسیاری داشت.

اگر ما ملاک را آن اهداف برجسته و بلند امام قرار بدهیم. خواه ناخواه انقلاب و نظام
به بخشی از آن اهداف دست یافته، ولی بخشی از آن هنوز جزء وظایف و خط مشی آینده نظام
است. اگر ما امروز را چراغ آینده حساب کنیم، می توانیم از امروزمان وضعیت آینده را
پیش بینی نماییم. تا مادامی که این چراغی که امام برافروخته در میان ما وجود داشته
باشد، که آن روح انقلاب و نظام هست، می شود امیدوار بود که این نظام سالها و سالها
با قدرت تمام مقاومت خواهد کرد و هم چنین انقلاب پایدار خواهد ماند.

نکته ای که در این زمینه قابل توجه است این که ما هر روز با خواسته های جدیدی از
مردم روبرو می شویم. مردم با هر قدمی که به پیش می گذارند، با مطالبات جدید و
خواسته های جدیدی مواجه می شوند و معنای تکامل هم همین است.

معنای توسعه هم همین است. هر پیشرفتی یک نقیصه جدید را رو و شفاف می کند، هر قدر
انقلاب و نظام موفق تر باشد، مطالبات مردم بیشتر می شود. وقتی مطالبات مردم بیشتر
باشد، وظایف بیشتر و اهداف و برنامه های جدیدتری مطرح می شود. بالاخره گذشته ۲۵
ساله انقلاب می تواند به ما امید بدهد، که این انقلاب و نظام توانایی برآوردن سایر
مطالباتی که حتی در آینده براساس پیشرفت و توسعه انقلاب و نظام پیش خواهد آمد راه
داشته باشد، ممکن همه اینها مشروط به یک شروطی است که آن شروط باید در جامعه تضمین
شود.

·
برای این امیدها چه تضمین هایی وجود دارد؟

امام همواره به چند نکته تأکید داشتند: یکی وحدت و یکپارچگی جامعه است، و بارها و
بارها با عبارتهای مختلف و با لطافتهای مختلف این سخن را تأکید کردند که تا مادامی
که با هم هستید، خوفی از دشمن و دشمن ها و صعوبت ها و مشکلات نداشته باشید. اما اگر
زمانی وحدت و یکپارچگی خود را از دست بدهید، آن روز اگر هیچ مشکلی هم وجود نداشته
باشد. خودِ مشکل تشتّت کارساز است و همه چیز را از میان برمی دارد. در هر حال،
مسأله وحدت و یکپارچگی و همدلی است که به صورت نسبی وجود دارد. همه گروه هایی که
پایبند به انقلاب هستند، علاقه مند به امام هستند، هنوز علی رغم تشتت های صوری، یک
سلسله باورها، اعتقادها و خواسته های مشترکی دارند که ظاهر را نگاه نکنیم، باطن را
نگاه کنیم، یک وحدت نسبی آنگونه که امام می خواست، هنوز در جامعه وجود دارد. مسأله
دوم فریب دشمن را نخوردن است. چرا که امام روی این نکته دشمن شناسی و آشنایی با
شگردهای دشمت خیلی تأکید داشتند. خودِ ایشان هیچگاه از رویکردهای ملایم و دوستانه
دشمن فریب نخورد و حرکتهای خیرخواهانه دشمن با سوء ظن دنبال کرد و هر حرکتی از سوی
آنان را سهل نگرفت.

و باز از جمله چیزهای دیگر که امام بر آن تأکید داشتند. مسأله تعهد خود مسؤولان
است. بالاخره آنچه که از انقلاب و نظام دیده می شود و وضعیت مسؤولان می باشد. و
آنچه که انقلاب و نظام مثل دریایی در درون اعماق خودش دارد، دیده نمی شوند. آنچه که
دیده می شود آن چیزی است که در ظاهر دریا دیده می شود. و آن عملکرد مسؤولان و زندگی
و طرز معیشت مسؤولان است. اگر پاکی، بی آلایشی، تقوا و هم چنین تقید به شریعت و
تقید به حلال و حرام و زهدسیاسی، زهد اقتصادی در مسؤولان دیده بشود، خواه ناخواه
اعتماد و رضایت مردم جلب می شود. مردم اگر ببینند که خواسته هاشان عملی نمی شود،
ولی مسؤولان هم مثل آنها زندگی می کنند، رضایت عمومی جلب می شود. لازم نیست رضای
عمومی حتماً کاری کرد که همه خواسته ها عملی بشود که چنین کاری شدنی نیست. مهم این
است که مردم اطمینان داشته باشند اگر امکاناتی در جامعه هست برای همه هست، اگر
مشکلاتی در جامعه هست برای همه هست، و این عملکرد منصفانه، عادلانه و متقیانه
مسؤولان می تواند دوام انقلاب و نظام را تضمین کند.

· یکی از مسائلی که الان رویش مانور می دهند
و تبلیغ می کنند. مسأله سکولاریزم در جامعه است. که کشورهای همسایه ایران دارند روی
این قضیه کار می کنند و در کشور ما هم عده ای تلاش می کنند که مردم را به این سو
سوق دهند برای جلوگیری از القاء این امر در مردم چه باید کرد؟

· ببینید بنده سکولاریزم را فقط در نوشتار و
گفتار می بینم، در عمل وجود خارجی ندارد. شما حتی به ابزارهای پزشکی که کاملاً علمی
است نگاه بکنید، فرهنگ مسیحیت در لابلای آن دیده می شود. شما چیزی در غرب نمی یابید
که آثاری از فرهنگ مسیحیت در آن وجود داشته باشد. نه تنها سیاستش ، در صنعتش، در
ابزارهای عملی اش، تمام تمدنها، تمدنهای مدوّن که در تاریخ نوشته شده، هیچ کجا ما
یک پدیده ای را به دور از دین نمی بینیم. دین در تمام قالبها و پدیده های اجتماعی
بشر ظهور داشته، و طبیعی هم هست، چرا ه زندگی مال انسان است، دین هم در اعمال وجود
انسان است. اعمال انسان از اعتقادات درونی اش نشأت می گیرد. هیچ عملی نیست که
بتواند رنگ و خاصیت باور را نداشته باشد. هنوز بسیاری از شیوه های سیاسی برای
لائیک ها و بسیاری از سکولارها، منشأ دینی و کلیسایی دارد و هیچ وقت از نفوذ کلیسا
به دور نبوده است. اما در حوزه اسلام، مسلمانها در طول تاریخ هیچ وقت از دین جدا
نبوده اند. تخلف از دین کرده اند. ولی این غیر از سکولاریزم است،

غیر از زندگی بدون دین و سیاست بدون دین است. بنابراین به لحاظ نظری مسأله
سکولاریزم یک شعار به ظاهر خوشایند بعضی هاست که از قالب گفتار و نوشتار خارج نشده
و در متن زندگی پیاده نشده است. مگر این که سکولاریزم را به معنای زیر پا گذاشتن
موازین دینی بگذاریم. که در این صورت بسیاری از کشورهای اسلامی به این نوع
سکولاریزم مبتلا هستند. چرا؟ برای این که در خیلی کشورهای اسلامی احکام و موازین
اسلامی در سطح حکومت رعایت نمی شود. ولی اگر از این نکته صرف نظر کنیم اصلاً
سکولاریزم امکان پذیر نیست، نکته دومی که می خواهم عرض کنم. این است که بی گمان دین
یک چهره و صبغه فرهنگی دارد، یعنی یک جامعه دینی و یک فرد دینی دارای یک فرهنگ
خاصی است. اگر ما به تعریف دقیق فرهنگ توجه داشته باشیم خواهیم دید که فرهنگ یک
مسأله ای است که هیچ پدیده اجتماعی نمی تواند از اثر گذاری آن به دور باشد. پس دین
هم بخشی از فرهنگ است.

خواه ناخوه هیچ پدیده اجتماعی از جمله مسائل سیاسی در حوزه اندیشه و نظام،
نمی تواند از فرهنگ و حوزه دین جدا باشد. فرهنگ اثر گذار در همه پدیده های اجتماعی
از جمله سیاست و دولت چه در مباحث نظری و چه در مباحث عملی می باشد. این هم نکته
دومی است که در مسأله سکولاریزم مطرح است. نکته سوم این است که سکولارها معمولاً
همه دین را نفی نمی کنند. دلیلش این است که بسیاری از سکولارها وقتی قدرت سیاسی به
دستشان می افتد، جزء اولین کسانی هستند که از دین به عنوان ابزار استفاده می کنند.

یعنی در بعضی از جاها همه امکانات و وسائل کارآیی خودشان را از دست می دهند، تنها
دین است که می تواند در عرصه اجتماع کارآیی لازم را داشته باشد. این که سکولارها از
دین برای پیشبرد اهدافشان استفاده می کنند. نشان دهنده این است که این دو تا
طبیعتاً با هم سازگار هستند. و حالا که از هم جدا شده اند سکولارها مجبورند از این
چیز کنار گذاشته شده دوباره به عنوان یک ابزار استفاده کنند. و همین دلیل کارآیی
دین در حوزه سیاست می باشد که برای افراد سکولار هم پذیرفته شدنی است. نکته چهارمی
که می خواهیم اضافه کنم این است که سکولارها از همه دین وحشت ندارند. بلکه نسبت به
بخشی از آن حساسیت و وحشت دارند. لذا عملاً سکولاریزم فقط در حوزه قدرت سیاسی است.
می خواهند دین را در حوزه قدرت سیاسی از کار بیندازند. والا سایر آثاری که دین در
مقوله های مختلف سیاسی دارد، مثلاً فرض کنید که در مشارکت عمومی، یک نظام سیاسی یا
حتی یک اندیشه سیاسی، به مسأله مشارکت جمعی به عنوان یک نهاد نگاه می کند. تردید
ندارد که حسن دینی می تواند این مشارکت جمعی را تقویت بکند. بنابراین همه مقوله ای
دین و همه اجزای این مؤلفه دین نیست که برای سکولارها وحشت انگیز است. بلکه آنجایی
که مزاحم اینهاست. آنجایی که دین می گوید کارگزار سیاست باید عادل باشد، آنجاست که
به پرخاش و مقاومت یک سکولار که سیاست مدار یا زمامدار است برخورد می کند. آنجایی
که دین می گوید که هر کسی که مقامی را عهده دار می شود باید بهره ای از تقوا داشته
باشد، آنجاست که به دامن سکولارها برمی خورد. آنجایی که دین مسأله عدالتمداری را در
حوزه سیاست مطرح می کند و می گوید تمام اهداف و مقاصد سیاسی دولت باید همسو با
عدالت و به سمت عدالت حرکت کند، فریاد سکولارها بلند می شود. اگر ما به این نکته
توجه کنیم که سکولارها از کجای دین نفرت دارند و کجای دین را می خواهند از سیاست
جدا کنند، آن وقت خواهیم داشت که دین چه می خواهد که اینها با آن مخالفند و معارضه
دارند. نکته ای که مهم است این که این سکولارها هستند که باید در برابر خواسته های
دین خاضع باشند، در حقیقت پشت به مردمشن کرده اند. و از خواسته های مردم جدا
مانده اند.

· آیا از نظر عملی کشور ما توانسته است بعد
از ۲۵ سال به جایی برسد که به عنوان الگویی برای کشورهای دیگر باشد و این نکته را
ثابت کند که دین در کنار سیاست می تواند کشور را اداره نماید؟

بخش کوچکی از جهان اسلام به نام ایران آغاز شد. ولی هدفش این بود که بتواند یک
الگوی سالمی را برای سایر کشورها ارائه دهد و سایر جوامع اسلامی با استفاده از این
الگو راه خود را در پیش بگیرند. الگوسازی نه به این معنا است که یک چیز در جاهای
دیگر کپی بشود. بلکه منظور این است که هر کشور یا جامعه اسلامی، به تناسب شرایط
داخلی شان، از این الگو نمونه های مناسب خودشان را انتخاب کنند.

البته در این زمینه باید یک جداسازی بین نتایج و وسایل قائل بشویم. همانطور که
مستحضر هستید در این ۲۵ سال گذشته دو کار انجام گرفته. یکی ارائه الگویی از
خواسته های اسلامی و مردمی و دوم ارائه الگویی برای حل مشکلات داخلی. ممکن است ما
در الگوی حل مشکلات داخلی صددرصد موفق نشده باشیم. ولی در ایجاد الگوی منهای شرایط
اجتماعی نظام و انقلاب موفق بوده ایم دلیلش این است که وقتی در افغانستان مسأله
جمهوری مطرح می شود، آنها کاملاً آشنایی دارند که ما با تز جمهوری اسلامی با چه
مشکلاتی روبرو شدیم که هنوز هم توی آن مشکلات هستیم. با علم بر این که جمهوری
اسلامی مشکلاتی داشته و خواهد داشت، باز طالب جمهوری اسلامی هستند. بعد از اینکه یک
گذشته پر درد سری را پشت سرگذاشته اند. ولی باز هم جمهوری اسلامی را با تمام
دردسرهایش پذیرا شده اند. و یا عراق آماده است برای پذیرفتن یک نظام اسلامی، در
صورتی که در این سی و چند سال حکومت صدام، تا آنجا که امکان داشت اسلام زدایی کردند
کار را به جایی رساندند که حتی یک رساله عملیه در دست شیعیان عراق نبود. گاه یک نفر
تاجر بغدادی برای دستیابی به مسأله مورد نظر خود بوسیله دو یا سه واسطه کپی
می گرفت. تا بتواند حکم شرعی اش را در معاملاتش به دست بیاورد. در چنین کشوری با
این زمینه سازی سی و چندساله و اسلام زدایی که صورت گرفته بود شما شاهد یک چنین
حرکتی هستید که به احتمال زیاد جمهوراسلامی نظام مطلوب آینده مردم عراق باشد.
حرکتهایی که در اردن و مصر وجود دارد. حتی حرکتهای تندانقلابی مثل اخوان المسلمین
را منزوی و مطرود کرده و از سرزبانها انداخته. این همان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.