پاورپوینت کامل حزب الله لبنان؛ گذشته، حال، آینده ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حزب الله لبنان؛ گذشته، حال، آینده ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حزب الله لبنان؛ گذشته، حال، آینده ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حزب الله لبنان؛ گذشته، حال، آینده ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

به ۲۱ سال قبل یا بیشتر برگردیم؛ به نخستین سال های پیروزی انقلاب اسلامی ایران.
شیعیان و نیز اهل سنت لبنان، منفعل بودند، اما هنگامی که توجه مردم به امام(ره) جلب
شد، ملت لبنان تأثیر فراوانی از ایشان گرفتند؛ تأثیر اقتصادی، فرهنگی و … مخصوصاً
در سطح جوانان. استجابت «یا محول الحول و الاحوال» بود. پیش از سفر امام(ره) از نجف
به فرانسه، شیعیان لبنان ایشان را نمی شناختند. ما که طلبه بودیم، فقط ایشان را
مرجع می دانستیم؛ چون لبنانی ها در دروس استادان عرب زبان مانند ایت الله خوئی و
ایت الله صدر شرکت می کردند. با سفر امام به نوفل لوشاتو و مصاحبه ایشان با
خبرنگاران، ناگهان در عرض چند روز اعتقاد عجیبی در مردم لبنان پیدا شد که خدایی
بود.

در سال ۱۳۵۹ با آغاز جنگ تحمیلی، اسرائیلی ها از پیروزی انقلاب اسلامی به وحشت
افتادند. «بگین» تهدید کرد که: «اگر [امام] خمینی(ره) نیروهایش را به فلسطین
بفرستد، این نیروها را نابود خواهم کرد.» از جمله پیشگویی های یهود هم هست که
«یهودیان کنار هم جمع می شوند و نابودی آنها زمانی است که در شرق انقلابی شود و یکی
از فرزندان انبیاء همنام یکی از انبیای بنی اسرائیل، قیام می کند.» با آغاز جنگ
تحمیلی اینان امیدوار شدند که این اتفاق روی نخواهد داد. با آزادی خرمشهر، در
سال های سخت جنگ، اوضاع تغییر یافت. روز بعد از آزادی خرمشهر، اسرائیل به لبنان
حمله کرد. اسرائیلی ها یقین داشتند که تحول بزرگی در منطقه به وجود آمده است و
قطعاً هدف امام(ره)، بیت المقدس است؛ پس برای دفاع باید به جلو می آمدند. بنابراین
لبنان را تصرف کردند، زیرا لبنان جمعیت بسیاری از شیعیان را در برگرفته بود. و از
لحاظ فکری به ایران نزدیک بود. دو ماه بعد از حمله به لبنان، حزب الله شکل گرفت.
بزرگ ترین نیروی حزب الله، از نظر سنی، سیدعباس موسوی بود که ۲۶ سال داشت. حزبی که
تشکیل آن به صورت طبیعی، بیست سال زمان می برد، دو ماهه تشکیل شد. سپاه حزب الله در
سوریه و لبنان مستقر شد و جمهوری اسلامی نیز هرچه در توان داشت، لبنان را یاری
می رساند.

در همان روزها، جمعی خدمت امام(ره) رفته و به ایشان گفتند: «که ما به شما
معتقدیم و شما رهبر ما هستید.» امام(ره) فرمودند: «از صفر شروع کنید و با همین
نیروی کم مبارزه کنید که پیروز خواهید شد. من از همین حالا می بینم که پیروزی از آن
شماست.»! از حضرت امام(ره) خواستیم که در مسئله لبنان، نماینده ای معرفی کنند، تا
مزاحم وقت ایشان نشویم. امام(ره) آن زمان فرمودند: «نماینده تام الاختیار من آقای
خامنه ای هستند.» آقا هم خیلی با ما مهربان بودند. از نخستین روزهای شکل گیری
حزب الله، ایشان مسئول ما بود. ایشان در مسائل اسرائیل، کارشناس تر از کارشناسان
است.

بیش از نصف لبنان تحت اشغال بود که طی سه سال توانستیم ارتش اسرائیل را برای
نخستین اولین بار عقب برانیم. البته آن موقع تبلیغات نداشتیم و دنیا نفهمید که چه
شده است. آن موقع ارتش و دولت لبنان هم با ما دشمن بود. اما، کار را ادامه دادیم.
امام(ره) فرموده بودند: «تا اخراج کامل ادامه دهید.» پس از رحلت امام(ره) رسیدیم
خدمت آقا که الآن شما رهبر ما هستید، یک نفر را معرفی کنید تا زیاد مزاحم شما هم
نشویم. آقا فرمودند: «نه خیر، مسئله اسرائیل و لبنان مربوط به من است و من خودم
مسئول این مسئله هستم.» آقا خصوصیات تک تک ما را می شناسند. این ارتباط عمیق، از
مهم ترین عوامل پیروزی و از بزرگترین برکات برای حزب الله بود. در این مدت، آقا
رهنمودهای مهمی داشتند که چند نمونه را نقل می کنم: یک روز بعد از جنگ دوم خلیج
فارس، در کنفرانس مادرید عرب ها و اسرائیلی ها را برای صلح خاورمیانه جمع کردند که
آقا هم یک پیام مهم برضد آن داد. همه رفته بودند: رئیس جمهور سوریه، لبنان و … ؛
پشتیبان بین المللی هم داشتند مثل آمریکا و شوروی. به نظر ما و همه صاحب نظران صلح
قطعی بود. خدمت آقا رسیدیم و گفتیم که ما تنها ماندیم. فرمودند: «درست است که همه
دنیا جمع شده اند، ولی من به شما می گویم صلح نخواهد شد و کنفرانس موفق نخواهد
بود.» این در شرایطی بود که به اعتقاد تحلیلگران کار تمام شده بود. حتی بعضی آقایان
در ایران هم این نظر را داشتند. اسحاق رابین و حافظ اسد، با واسطه مذاکره می کردند
و نزدیک به توافق بودند. یادم هست آن روزها نهادهای ذیربط ایران می گفتند که کار
واقعاً تمام شد؛ چون اسحاق رابین و اسد به توافق رسیده اند. نمی دانستیم چه